‹♥️🌿›
اۍ طنین گـٰام هایت بھترین آواز عشق
صبح من در انتظـٰار یڪ سبد لبخند توست !
-
••#صبحـٺونبـخیࢪ
-
•┈••✾•✨🌸✨•✾••┈•
@chadorihayebakelas
•┈••✾•✨🌸✨•✾••┈•
--
اینکہدلتمیخوادگناهڪنییھدلیلبیشٺـر ندارھ!
اونماینہکهخیلۍدلتپرروشدھ!!
- خیلی بھش رو دادے
- خیلی حرفاشو گوش کردۍ
- یہ بار نشد "نھ" بھش بـگۍ...
دیگہمثلسابـقنیستڪهباهزارخواهشۅ اصراربیادبهـٺپیشنھادگناهبـده... الان دارھبهتدسٺـورمیده ،
نـفسِآدمفقطازیھراهمیتونهاینقدقو؎ بشہ... اونماینہڪہبههمہۍپـیشنہاداش بگۍچشم!! (چھحرامچھحلال)
گآهیوقتاواسهےضربہفنیڪࢪدن نفس، بـایدازبعضۍڪاراےحلالهمبگذریم...
هـربارڪهبہدلتونفسٺ، " نھ " میگی، یھامـٺیازازشجلوتـرمیرۍواحتمالشڪستخوردنـشهرباربـیشترمیشہ .
خبمعلومہڪهنهگفٺـنسختھ
اونـمبہشھوتجنسۍ!
نھگفتنروازچیزاےکـوچیڪترۍشرو؏ڪنٺـایہروزبهاونمبتونۍیهنـــــهبـــزرگ بگی :)
- دِلـممیخوادنوشابہبخورم
+امروز نخور
- دلـممیخواداینفیلمہࢪوببینم
+ نـبینبـجاشبرودرسبـخونتاحال خودتوبگیرے
- ماسـتباگوشتضࢪردارھاماخیلۍ
خوشمزسمۍخوامبانٰاهارامروزماستبخورم
+ نمیخور؎تاچشمنـفستدرآد!
ایـنسخٺـیهاو "نه" گفتـنا، ڪمڪم روحٺـوقوےمیکنه، یھصداۍجدیدیتــو وجودتمیشنوے . صـاحباینصدا، همون؏ـقل ُ وحۍخداستکہڪمڪم تـو دلـتپامیذارھوزندگـٖیتوٺـغییرمیده🌸☁️
•┈••✾•✨🌸✨•✾••┈•
@chadorihayebakelas
•┈••✾•✨🌸✨•✾••┈•
••
بـایدغبـارصـحنٺـوراطـوطیٰاکـنند
آنـانکھخـاڪرابہنـظرڪـیمیاڪنند
بـازارعـاشـقٰانٺـوازبـسشلـوغشد ،
ماشـاعرتشـدیمکہماراسـواڪنند🌱:)
♥️ ⃟⸾🦋¦⇢#امام_رضا_جـآنم
☁️ ⃟⸾🦋¦⇢#وآلپیپـر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری 🌱
الهی!
داد بزن سرم،وقتی که یادم میرود
من بدون تو هیچم؛هیچ!♥️
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
💛͜͡🥀
دیرمےآیَدوجآنمُنتَظِرِمَقدَمِاوست
مُردَماَزشوق،خُدایابِرِسانزودتَرَش
¦⇠#السݪامعلیڪیابقیةاللہ✋🏻
༺🦋⃟ 💙
❣ #سلام_امام_زمانم❣
بالاو پرم به درد پریدن نمیخورد
بالا نمیبرند مرا با این بال ها
با احتمال امدنت گریه میکنم
یعقوب کرده اند مرا این احتمال ها
❤️الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج❤️
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
یک خاطره از شهید محمد تقی سالخورده❤️🌹
من همرزم شهید محمدتقی سالخوردبودم...
باآقا محمد تقی توی یک محور بودیم , محمد تقی هم فرمانده یکی از محورها بود ,تعدادی از بچه های گردان از خودمون بودن و یه سری از بچهای افغان به ما اضافه شدن.. ,توی درگیری ها ..چند تا بچه های افغان افتادن تو محاصره دشمن..
اینجا بود که واقعأ اون رشادت محمدتقی رو دیدم که قبلأ درباره اش زیاد شنیده بودم .محمد تقی فرمانده ای بود که در درجه اول جون نیروهاش براش اهمیت زیادی داشت ,اون تنهایی تونست جون ۲۰تا از بچها رو که تو آتش دشمن گیر افتاده بودن رو نجات بده ..بعد عملیات بهم گفت باورت نمیشه تیرهایی که باید به من میخورد ولی بهم اصابت نمیکرد نمیدونم چرا؟شاید بشارت شهید شدن در ۲۱ فروردین رو بهش داده بودن ...
یکی دیگه از کارهایی که محمدتقی انجام میداد این بود که همیشه دائم الوضو بود یعنی اگه یه چرت کوچیک میزد و ما بیدارش میکردیم میرفت وضو میگرفت و میخوابید,..محمد تقی در عین حال که فرمانده بود ولی آخر همه ی پیامهایی که به ما میداد مینوشت
" پچوکتم برار(کوچیکتم داداش) ..."🌷