eitaa logo
♡•دُختࢪانِ چـٰادُࢪَی♡
2هزار دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
10.2هزار ویدیو
150 فایل
˼ بِسۡـم‌ِرَب‌ِالْحُ‌ـسِی‍ـنۡ...˹🫀 هَمیـن‌چآدرےڪِہ‌برسَـرتُوسـت، دَر‌ڪَربلا،حتّـۍبا‌سَخـت‌گیرےهـٰاے یَزیـد‌،از‌سَـر‌زیـنَـبۜ‌نیوفـتـٰاد 🍃 ⩥ مدیر کانال: @Amamzmanaj ⩥ رزرو تبلیغات‌و‌تبادلات: @Amamzmanaj تولد کانال✨ : ۱۴۰۱/۱/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
رنگ سال : [طراحی ۱۰ از ۱۰] "ـــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــــــ" •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . آماده سازی برا شهادت خانم فاطمه زهرا🖤🕯️ -‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ "ـــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــــــ" •
حاج قاسم ِ ما : "قدس" آزاد نمیشود جز با پرچمداری شیعه !
-درزمآنِ‌حیآت‌براۍ‌جنگیدن‌زندھ‌ایم درزمآنِ‌مرگ‌براۍ‌شھآدت. . !
"أنا منهدمٌ أتوسل إليك أن تُصلحني" -ویرانَم ؛ به تو رو می‌آورم ، مرمَتم کن-✨️✋️
:)محو چشم تو نگردد دلِ حیران چه کند؟!
♨️راه رفتن روی آب 🔹«سید مرتضی علم الهدی» یکی از دانشمندان و علمای بزرگ شیعه بود. او در شهر «کاظمین» مجلس درس و بحثی داشت که عده زیادی در آن کلاس شرکت می‌کردند و بهره می‌بردند. یکی از شاگردان وی در «بغداد» زندگی می‌کرد و برای شرکت در کلاس درس مجبور بود از رود «دجله» عبور کند و چون پلی ثابت در آن نزدیکی قرار نداشت، مجبور بود از پل موقت عبور کند. پل موقت را صبح‌ها روی رودخانه می‌بستند و عصرها باز می‌کردند. بعضی از روزها، وقتی مرد بغدادی به نزدیک رودخانه می‌رسید، هنوز پل بسته نشده بود و او مجبور می‌شد، مدتی صبر کند تا پل را ببندند و وی از روی آن رد شود. روزی، مرد بغدادی نزد استادش «سید مرتضی» رفت و شکایت کرد که نمی تواند سرموقع در کلاس حاضر شود. 🔹 سید دلش به حال او سوخت. کاغذی برداشت و چیزی در آن نوشت. سپس آن را تا کرد و به شاگردش داد و فرمود: «از فردا صبح، پا بر رودخانه بگذار، از روی آب رد شو و خود را به کلاس برسان. » مرد بغدادی طبق دستور سید عمل کرد و با اعتقاد به دستور استاد، از آب رد شد و در آن طرف رودخانه، متوجه شد که حتی پایش هم خیس نشده است. چند روز به همین ترتیب گذشت. یک روز به خود گفت: باید ببینم سید در این ورقه چه نوشته است. » نامه را باز کرد، روی آن جمله مبارکه «بسم الله الرحمن الرحیم» نوشته شده بود. آنگاه از روی جهل گفت: «عجب! این همان بسم الله خودمان است که هر روز چند بار تکرار می‌کنیم؟ » پس از آن، وقتی پایش را روی آب گذاشت، پایش در آب فرو رفت و نزدیک بود غرق شود. به ناچار کناری ایستاد تا پل را نصب کردند و سپس از روی پل رد شد. وقتی به کلاس رسید، ساعتی از درس استاد گذشته بود. استاد پرسید: «چرا دیر آمدی؟ » مرد بغدادی جریان را تعریف کرد. سید فرمود: «چون اهمیت بسم الله نزد تو کم شد و با حقارت به اسم اعظم پرودگار نگریستی، اثرش را از دست داد. » برکات اسم پرودگار زیاد است. این ضعف ایمان و معرفت ماست که نمی گذارد از آنها بهره ببریم. 📚بهشت جاودان - صفحه ۳۹۳
دلانه✨ •• مواظب باشیم دلمان جایی نرود . . .🫀 که اگر رفت باز گرداندنش کار ‌ ‌سختی ‌‌است! وگاهی محال است، ‌‌ ‌اگر ‌برگردد ‌معلول و مجروح و ‌سرخورده ‌باز‌ میگردد🤕 . . ‌مراقب باشیم دلِ آرام ، ‌سربه هوا و عاشق پیشه است🚫 ‌و خیلی ‌سریع انس می‌گیرد و اگر ‌غفلت کنیم ‌می‌رود و خودش را به ‌چیزهای بی‌ارزش وابسته می‌کند . . . •• ،، "ـــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــــــ" •
صامت فریاد می‌زنم ! 🗣 نه نگاهشان را می‌خواهم نه لبخندشان🚫 خدایی دارم که ارزشمندتر است😌 🌱 "ـــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــــــ"
حضرت‌حیدر‌بہ‌نام‌فاطمہ‌حساس‌بود" خلقت‌از‌روزازل‌مدیون‌عطریـاس‌بود ، ای‌ڪہ‌بستے‌راه‌را‌در‌کوچہ‌هابرفاطمہ ... گـردنت‌رامی‌شڪست‌آنجااگرعباس‌بود ؛💔
عالم‌منـتظر‌امام‌زمـانه‌و‌امام‌زمـان‌منـتظرآدمـایی هسـت‌ك‌بلندبشـن‌و‌خودشـون‌رو‌بسـازن! بلندشو‌رفیق من،بلنـدشو:)♥️