این‌فیلمی‌که‌‌دخترا‌از ماشین‌پیاده‌میشن🥺❤️ #آمار155 #فووورررر @dokhtar_manjla

این‌فیلمی‌که‌ما‌اصرار‌میکنیم‌به‌ اقای‌تقی‌خانی که‌ماسکشونو‌بدن‌پایین-!!! •😂🌹• آمار340 در‌کانال‌زیر #فور‌واجبب #آمار340 #پنج‌نفرررر @mmtaghikhani

نمیخواییین؟؟؟؟

سلااااام‌امروز‌دلم‌کشیده‌بود‌صب‌بازی‌کنم😂🤌 پ.ن:دوسالم‌شده‌صبحیه پ.ن²:رکوردو‌نگااااا‌³¹⁷²⁶

خب‌خب‌از‌اون‌شب‌بگم‌براتون‌ که‌‌جزو‌همون‌²⁴بهترین‌شبام‌هست (منظورم‌دفعاتی‌که‌نجم‌الثاقبو‌دیدم‌هست) که‌خوب‌اون‌شب‌برای‌من‌ بهترین‌شبا‌رو‌به‌²⁵شب‌رویایی‌تبدیل‌کرد-! ولی‌فقط‌یه‌نغض‌توش‌بود🥲 اینکه‌نتونستم‌برم‌ُ‌از‌نزدیک‌ببینمشون💔 ولی‌واقعا‌اجرا‌عالی‌بود خب‌اول‌که‌واسه‌رفتن‌خیلی‌ذوق‌داشتم ولی‌متاسفانه‌بابام‌دیر‌اومدن‌دنبالمون🥲🤌 ولی‌یکی‌از‌دوستای‌نازم‌ برامون‌جا‌گرفته‌بود(از‌همینجا‌ازت‌تشکر‌میکنم🙏🙃) خلاصه‌رفتیم‌و‌نشستیم‌سر‌جاهامون‌ یهو‌به‌سرمون‌زد‌که‌‌بریم‌بیرون‌شاااید‌ببینیمشون رفتیم‌بیرون‌و‌دقیقا‌همون‌موقع‌بود‌که یکی‌از‌ماشین‌ها‌رو‌دیدیم🤭 رفتیم‌سمتش اقای‌تقی‌خانی‌و‌اقای‌رمضانی‌(کوچک) و‌اقای‌سلیمانی‌پیاده‌شدن اقای‌تقی‌خانی‌که‌خودشونو‌مث‌ِ‌مامورا‌پوشونده‌بودن‌که شناسایی‌نشن😂💔 جوری‌که‌فقط‌قادر‌به‌دیدن‌چشماشون‌بودیم😂 ولی‌متاسفانه‌همهههه‌ایشونو‌شناختن!😂 خلاصه‌وقتی‌طرفدارا‌جمع‌شدن‌شروع‌کردن به‌دادو‌بیداد‌که‌ماسکتوووو‌بده‌پایینننن😅🤌 یکی‌از‌بچه‌ها‌هم‌دستشو‌برد‌سمت‌صورت‌ِ اقای‌تقی‌خانی‌که‌ماسکو‌بده‌پایین ولی‌اقای‌تقی‌خانی‌نزاشتن‌و‌خب‌خودشون‌ماسکو‌دادن‌پایین😅 ولی‌کار‌اون‌دختر‌خانم‌خیلی‌زشت‌میبود🙃🤌 خلاصه‌بعد‌از‌اینکه‌لباس‌فرمشون‌رو‌از‌پشت‌صندق‌برداشتن ماسکو‌دادن‌بالا‌دوبارع😶😑🤌 ولی‌ایندفعه‌کسی‌چیزی‌نگفت! اقای‌تقی‌خانی‌راه‌افتادن‌سمت‌سالن‌اصلی البته‌همراه‌اقای‌رمضانیو‌سلیمانیو‌اقای‌گل‌محمدنیا! همون‌موقع‌بود‌که‌ماشین‌دخترا‌وارد‌پارکینگ‌شد😍 ما‌از‌اقای‌تقی‌خانی‌جدا‌شدیمو رفتیم‌به‌سمت‌ماشین‌دخترا و‌یهو‌ماشین‌دومه‌پسرا‌رو‌دیدم😃 هم‌برا‌دخترا‌و‌هم‌پسرا‌دست‌تکون‌دادیم ولی‌اونا‌فقط‌نگا😅 وقتی‌خواستن‌پیاده‌شن‌من‌رفتم‌توسالن‌که ببینم‌اقای‌گلمحد‌نیا‌کجا‌میرن خلاصه‌رفتم‌دویدم‌تا‌رسیدم‌بهشون دور‌اونا‌کمتر‌از‌دخترا‌شلوغ‌بود🙃 به‌اقای‌رمضانیه‌کوچک‌سلام‌کردمو‌ بعدم‌گفتنم‌واقعا‌خیلی‌کوچیکی‌اقا‌محمد‌مهدی😂 بعد‌اونا‌به‌صورت‌تند‌رفتن‌داخل‌نمازخونه ما‌خواستیم‌دنبالشون‌بریم‌ولی‌نشد‌متاسفانه🥲 بعد‌به‌فکرم‌زد‌برم‌پارکینگ‌ شاید‌دخترا‌هنوز‌نرفتن‌داخل🤨 و‌درست‌فکر‌کردمُ‌دیدمشون تا‌رسیدم‌بهشون‌دیدم‌حسنا‌بانو(غلامی) هم‌باهاشون‌بود گفتم‌واییییی‌خدا‌حسنا‌هم‌اومدههههه بعد‌یاس‌برگشت‌تا‌فاطمه‌خانمو‌صدا‌بزنه (فاطمه‌عسگری)چون‌جا‌مونده‌بود🙂 و‌امااا‌من‌از‌فرصت‌استفاده‌کردمو‌ یاس‌بانوم‌رو‌بغل‌کردم🥺 مادر‌خانم‌نوروزی‌گفت‌بچه‌ها‌سریععع و‌بچه‌ها‌هم‌دویدن‌رفتن‌دیگع🙂 من‌به‌دوستام‌گفتن‌بیایین‌بریم‌بشینیم‌الان‌میان‌رو‌استیج🙊 و‌خب‌باهم‌رفتیم‌سر‌جاهامون همون‌موقع‌به‌سرمون‌زد‌که‌زنگ‌بزنیم‌ به‌اقای‌صادقی‌ببینیم‌من‌میتونم‌ بیام‌پیششون؟! (البته‌از‌قبل‌هماهنگ‌شده‌بودم)☝️🏻👀 ولی‌متاسفانه‌فیلترم‌وصل‌نشد‌که‌زنگ‌بزنم!😫 (چون‌توی‌اینستا‌هماهنگ‌بودم‌و‌ خب‌قرار‌بودکه‌اونجا‌زنگ‌میزدم) بعد‌از‌اون‌دوستم‌گفت‌بیا‌زنگ‌بزنیم‌به‌رمضانی‌بزرگه اگر‌جواب‌داد‌به‌اونشون‌بگیم‌یا‌حداقل بگیم‌کی‌میان‌رو‌صحنه (اون‌موقع‌نمیدونستیم‌اقای‌رمضانی‌بزرگه‌نیستن)😄 ولی‌بازم‌متاسفانه‌همه‌شون‌گوشی‌هاشونو خاموش‌کرده‌بودن😩 #ادامشو‌انشاالله‌شب‌اگر2نفر‌بیان‌میزارم #فوووووورررر #کپی‌از‌متن‌ممنوع‌ @dokhtar_manjla

خب‌خب‌سلامی‌دوباره‌مرسی‌که‌زیادمون‌کردید🙃❤️ خلاصه‌گذشت‌و‌گذشت‌تا‌اینکه‌اقای‌مجری‌اعلام‌کردن که‌قراره‌نجم‌الثاقب‌بیاد‌‌واما‌²بار‌قراره‌دعوت‌بشن یک‌بار‌اول‌برنامه یک‌بار‌اخر‌برنامه خلاصه‌بعد‌از‌قران‌و‌یه‌اقایی‌که‌برا‌سپاهو‌‌اینا‌بود اقای‌مجری‌نجم‌الثاقب‌رو‌دعوت‌کردن اونا‌رو‌صحنه‌اومدن‌و‌ما‌به‌افتخارشون‌بلند‌شدیمودست‌زدیم🥺👭 بعد‌از‌اونم‌مجری‌اومد‌و‌گفت‌خوب‌برای‌طرفدراتون‌دست تکون‌بدید اما‌قبل‌از‌اینکه‌بگن‌تکون‌بدید اقای‌تقی‌خانی‌دسشونو‌بردن‌بالا‌که‌دست‌بزنن😂🤌 ولی‌بعد‌فهمیدن‌باید‌سلام‌کنن😅 و‌خب‌اولین‌نفر‌،اقای‌تقی‌خانی‌سلام‌کردنو بعد‌بقیه‌بچه‌ها🥺 ماهم‌با‌خوشحالی‌جواب‌دادیم بعد‌از‌اون‌سرود‌دورت‌بگردم‌پخش‌شد‌ ما‌بلند‌شدیم‌تا‌سرودا‌رو‌بخونیم‌ولی‌پشت‌سری‌هامون گفتن‌پشینید‌و‌مجبور‌شدیم‌بشینیم🥲💔 سرود‌دروت‌بگردم‌رو‌با‌ذوق‌بشدتتت‌زیادی‌خوندیم من‌میخوندم‌دوستم‌فیلم‌میگرفت😅❤️ سرود‌که‌تموم‌شد‌قرار‌شد‌بچه‌ها‌برنو‌بعدن(اخر‌برنامه‌بیان‌دوباره)🙂 بعد‌دیگه‌ما‌(منو‌دوستام)داشتیم‌بررسی‌میکردیم‌چه‌فیلمایی‌گرفتیمو‌اینا‌و‌برا‌هم‌ارسال‌کردیم‌خلاصه‌اینا...😁 گذشتو‌گذشت‌تا‌اینکه‌من‌تصمیم‌گرفتم‌بریم‌ دنبالشون‌ببینیم‌میتونیم‌پیداشون‌کنیم‌یا‌نه‌ و‌اقای‌حمیدی‌رو‌دیدیم‌(عضو‌عوامل‌برنامه)تازه‌جزو‌عوامل‌شدن‌ و‌خب‌من‌یه‌چند‌بار‌بهشون‌پیام‌داده‌بودم‌اینستا‌ ومیشناختمشون🙃 بعد‌جا‌خوردم‌همونجا‌و‌گفتم‌عههه‌اقای‌حمیدی‌سلاااام‌‌خوبید؟بنده‌همونم‌که‌بهتون‌پیام‌میدادم‌ درباره‌اجرای‌خوانسار‌که‌ازتون‌عکسو‌فیلم‌خواستمو‌اینا😃 گفتن‌یادم‌نمیاد😅😒 منم‌هیچی‌نگفتم‌چون‌سرشون‌ داخل‌گوشی‌بود‌و‌داشتن‌‌برای‌فیلم‌برداری‌ گوشیو‌اماده‌میکردن(با‌گوشی‌ایفون‌بودن🥲) به‌عکس‌پایین‌توجه‌کنید👇👀

-آقای‌حمیدی

البته‌اینجا‌داخل‌سالن‌بود من‌باهاشون‌بیرون‌سالن‌حرف‌زده‌بودم😅

بعد‌از‌اونم‌که‌اینو‌گفتم‌و‌رفتم‌نشستم‌سر‌جام‌ چون‌نجم‌الثاقبو‌پیدا‌نکردیم البته‌پیداکردیم‌ولی‌نمیدونستم‌ به‌کی‌بگم‌که‌راهمون‌بدن🥲🤌 و‌خب‌دوباره‌ این‌اقای‌حمیدی‌رو‌دیدم‌وایساده‌بودن‌همونجا(پارکینگ‌ماشین) سریع‌رفتم‌پیششون‌باهاشون‌صحبت‌کنم‌ ببینم‌میتونن‌منو‌از‌پشت‌ببرن‌ پشت‌صحنه‌ولی‌همون‌موقع‌گفتن‌« طرفدارا‌بیایین‌جمع‌بشید‌یه‌متنی‌رو‌بگید‌باهم» ما‌هم‌رفتیم‌جمع‌شدیم‌من‌وسط‌کادر‌بودم‌😂🙌 اونشون‌گفتن‌ببیند‌میخواییم‌یه‌فیلم‌بسازیم بعد‌میخوام‌یه‌جمله‌رو‌همگی‌بگید‌من‌فیلم‌بگیرم‌🙂 حالا‌چی‌میگید؟ بعد‌یکی‌گفت‌اقا‌امضا میدید؟و‌خب‌سرشون‌گرم‌شد🙃 تا‌اینکه‌من‌گفتم‌اقای‌حمیدی‌چی‌بگیم؟؟؟😅 گفتن‌بگید‌ما‌نجم‌الثاقبو‌دوست‌داریم گفتم‌نههههه‌میگیم‌ ز‌گهواره‌تا‌گور‌نجم‌الثاقبی‌ام‌بدجور🤌 گفتن‌نمیدونم‌یه‌چی‌بگیدو...😄 پ.ن: دوزتان‌یه‌فیلم‌گرفتم‌که‌فقط‌صدا‌داره‌اما‌معلومه‌چی‌میگیم گوش‌بدید‌حرفایی‌که‌زدم‌دقیقا‌زنده‌میشه😅 فیلم‌پایین👇👀

با‌صدای‌بلندبگوشید!!!