eitaa logo
دخترانه🌸
59 دنبال‌کننده
2هزار عکس
579 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾دل تنگـ💔ــے برای نگاهت غمی نداره❌ 🌾سر عکس 🖼خنده هات☺️ دردل کن نداره 🌷 🍃🌹🍃🌹 دخترانه🌸 @dokhtaraane
🌷 🔰خوش اخلاقی و شوخ طبعی احمد زبان زد بود🌸. بسیار نکته و دقیق بود. هیچ گاه تولد خواهرانش را فراموش نمی کرد و هر سال به ما هدیه می داد. او برادری مهربان و دوستی قابل اعتماد بود. 🔰در همه چیز داشت👌. نه پر حرف بود نه کم حرف. در هنگام خشم و ناراحتی، سکوت می کرد. این حدیث امام علی علیه السلام را همیشه برای من می خواند: “برای دنیای خودت چنان عمل کن که گویا تا ابد در دنیا می کنی☝️ و برای آخرت خودت چنان عمل کن که گویا همین فردا می میری.”❗️ 🔰معتقد بود این باعث جلوگیری از افراط و تفریط در میان مسلمین می شود.احمد مبنای زندگی خودش را بر همین اساس بود اهل تفریح و خوش گذرانی به جا بود، با دوستانش بیرون می رفت.شاخص ترین ویژگی های احمد، صبر او بود. 🔰او و دست و دل💗 باز بود و اطرافیان را با بخشندگی خود خوشحال می کرداحمد بسیار با گذشت بود. هرگز از کسی نمی شد و هرگز از کسی کینه به دل نمی گرفت و مواظب بود کسی از او دلگیر نشود 🌷 🍃🌹🍃🌹 دخترانه🌸 @dokhtaraane
👀سرک کشیدن تو خونه های فضای مجازی 🏠👣🏡👣🏠👣🏡👣🏠 به پیامبر ﷺ خبر رسید فردی به خونه همسایه اش نگاه میکنه و از دیدن زن نامحرم مضایقه نداره. حضرت عصبانی شدن و فرمودند: «او را نزد من بیاورید.» شخصی گفت : «او از پیروان و دوستداران شما و حضرت علی (ع) بوده و از دشمنان شما بیزاری می جوید.» حضرت فرمودن:«مگویید از تابعان ماست، او دروغ می گوید‌؛ آگاه باشید تابع ما کسیست که در اعمالش پیرو ما باشد و او این گونه نیست! » (📚بحارالانوار،ج۶۵،ص۱۵۵) ✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️ ‌َ_میشه از دیوار فضای مجازی،بالا رفت و تو خونه ی مردم رو نگاه کرد⁉️ +بله...وقتی کسی در خونه رو باز گذاشته یا دیوار کوتاه زده،خودش خواسته😏😏دیگه _از زبان قرآن بشنویم: «ای ایمان آورده ها به خداوند! به خانه هایی جز خانه خویش وارد نشوید؛ مگر آنکه قبلاً خبر دهید و اذن بگیرید و بر اهل خانه سلام کنید. این برایتان بهتر است؛ باشد که پند بگیرید. اگر در خانه، کسی را نیافتید، وارد خانه نشوید تا آنکه به شما اجازه دهند و اگر به شما گفتند: «برگردید»، شما هم برگردید. این برایتان پاکیزه تر (و رشددهنده تر) است». ( 💠نور، آیه 27 و 28) _حالا بازم در باز بود میشه سرک کشید⁉️😳 دخترانه🌸 @dokhtaraane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕برای برآوردن آرزوهایت روی هیچ کس غیراز خدا وخودت حساب نکن! دیگران دنبال آرزوهای خودشان هستند از دیگران توقع اجابت آرزوهایت را نداشته باش! اول خدا؛ بعدا خودت ⚘آرزوهاتون دست یافتنی ⚘ دخترانه🌸 @dokhtaraane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌ ‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌‌﷽ اللهم صل على محمدوآل محمد 🌹سلام برتوای مهربان🌹 ‌‌‌ 💫💫 ‌ ‌دوشنبه 💫💫‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌ ‎‌‌‎‌‎‌ 🍂 🍁۱۴ مهر ۱۳۹۹ ه.ش 🍁 🍂 🍂🍁۱۷ صفر ۱۴۴۲ ه.ق 🍁🍂 🍁عاقبتتان نیکو🍁 ─═ঊঈ🌺ঊঈ═─ دخترانه🌸 @dokhtaraane
❤️ نماز وسيله خاموشي آتشها 🌹قال رسول الله -🌹 صلي الله عليه وآله - : ما من صلاة يحضر وقتها الا نادي ملك بين يدي الناس : ايها الناس ! قوموا الي نيرانكم التي اوقدتموها علي ظهوركم فاطفئوها بصلاتكم ؛ ♦️هيچ نمازي نيست مگر اينكه چون وقت آن فرا مي رسد فرشته اي در پيش روي مردمان ندا مي كند : اي مردم ! برخيزيد به سوي آتشي كه بر پشت خودافروخته ايد ، تا آن را با نماز خويش خاموش كنيد . (📝محجة البيضاء ، ج 1 ، ص 339) دخترانه🌸 @dokhtaraane
🔴حلال و مباح ، شرط قبولي نماز 🌷قال علي - عليه السلام - 🌷 : يا كميل !انظر فيما تصلي و علي ما تصلي و ان لم تكن من وجهه و حله فلا قبول ؛ ♥️علي (ع ) خطاب به كميل فرمود : اي كميل ! نگاه كن ببين كه در چه چيز نماز مي گزاري و برروي چه چيز به نمازايستادي . اگر آن چيزي را كه براي نمازت استفاده مي كني ، حلال و مباح نباشد ، نمازت قبول نيست . 📝(تحف العقول ، ص 187) دخترانه🌸 @dokhtaraane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 ⛅️ 6⃣4⃣ 💢هم او در گوشت زمزمه مى کند که؛ ✨به جبران این اضطرار، از این پس ، ضمیر مرجع (امن یجیب ) تو باش.هر که از این پس در هر کجاى عالم، لب به(ام من یجیب)باز کند،... دانسته و ندانسته تو را مى خواند... و دیده و ندیده تو را منجى خویش مى یابد.... نمى تواند زینبش را در ببیند. اینت اجابت زینب!ببین که چگونه برایت رکاب گرفته است.... پا بر زانوى او بگذار... و با بر دست و بازوى او سوار شو، محبوبه خدا!بگذار دشمن گمان کند که تو پا بر فضا گذاشته اى... و دست به هوا داده اى.... 🖤 که به جاى خدا، هوى را مى پرستد، این صحنه را ندارد.... همچنانکه نمى تواند بفهمد که خود را چه کاروانى کرده است...و چه را بر پشت عریان این شتران نشانده است.... همچنانکه نمى تواند بفهمد که چه را به غل و زنجیر کشانده است.... با فشار دشمنان و حرکت کاروان ،... تو در کنار قرار مى گیرى... و و ، گرداگرد شما حلقه مى زنند... و دشمن که از و و ، کاروان را کرده است ،... با و و و و و ، شما را پیش مى راند.... 💢بچه ها ، دستهاى کوچکشان را بر پشت و گردن شترها، چفت کرده اند... و در از سقوط،چشمهایشان را بسته اند.... اگر چه صف محاصره دشمن ، فشرده است... اما هنوز از لابه لاى آن ، منظره جگر خراش را مى توان دید... و بوسه نسیم را بر رگهاى بریده و بدنهاى چاك چاك ، احساس مى توان کرد.... و این همان چیزى است که را خیره خود ساخته است.... و این همان چیزى است که هول و اضطراب را در دل تو انداخته است.... چرا که به مى بینى که آخرین رمقهاى سجاد نیز با این منظره دهشتزا ذوب مى شود.... 🖤 و مى بینى که دمى دیگر، خون در رگهاى سجاد از حرکت مى ایستد و قلب از تپش فرو مى ماند.... و مى بینى که دمى دیگر، جان از بدن او مفارقت مى کند و تن بیمار و خسته به زنجیر بر جاى مى ماند.... و مى بینى که دمى دیگر تن تبدار جهان از جان حجت خالى مى شود و آسمان و زمین بى امام مى ماند.... سر پیش مى برى و اما و مى پرسى : _✨با خودت چه مى کنى عزیز دلم ! یادگار پدر و برادرم ! بازمانده جدم !؟و او با صدایى که به زحمت از اعماق جراحت شنیده مى شود، مى گوید: _✨چه مى توانم بکنم در این حال که پدرم را، امامم را، آقایم را و برادرانم و عموهایم را و پسر عموهایم را و همه مردان خاندانم را مى بینم 💢، و ... نه کسى بر آنان رحم مى آورد و نه کسى به خاکشان مى سپارد. انگار که از کفار دیلم و خزرند این عزیزان که بر خاك افتاده اند. کلام نیست این که از دهان بیرون مى آید،... انگار گدازه هاى آتش است که از اعماق قلبش تراوش مى کند... و تو اگر با نگاه و سخن و کلام زینبى ات کارى نکنى ، او همه هستى اش را با این کلمات از سینه بیرون مى ریزد.... پس تو آرام و تسلى بخش ، زمزمه مى کنى : .... 🍃🌹🍃🌹 دخترانه🌸 @dokhtaraane
📚 ⛅️ 7⃣4⃣ 💢زمزمه مى کنى : تاب از کَفَت نبرد این ، عزیز دلم ! که این قصه ، دارد میان پیامبر خدا، با جدت و پدرت و عمت . آرى خداوند متعال ، مردانى از این امت را که حکام جابرند و 🌫شهره ترند تا در زمین ، که به و این عزیزان بپردازند؛ اعضاى پراکنده این پیکرها را کنند و و این جسدهاى پاره پاره را کنند و براى پدرت ، سید الشهداء در زمین طف ، بر افرازند که و یاد و خاطره اش در ، باقى بماند. 🖤و هر چه سردمداران کفر و پیروان ضلالت در آن ، و آن گیرد و پذیرد. پس نگران کفن و دفن این پیکرها مباش که خود به کفن و دفنشان نگران است.این کلام تو.... انگار آبى است بر آتش 🔥و جانى که انگار قطره قطره به تن تبدار و بى رمق سجاد تزریق مى شود. آرام آرام گردنش را در زیر بار غل و زنجیر، فراز مى آورد، پلکهاى خسته اش را مى گشاید و کنجکاو عطشناك مى گوید:_روایت کن آن عهد و خبر را عمه جان!تو مرکبت را به مرکب سجاد، مى کنى ، تک تک یاران کاروانت را از نظر مى گذرانى و ادامه مى دهى : 💢على جان ! این حدیث را خودم از شنیدم و آن زمان که به ضربت ابن ملجم لعنت االله علیه در بستر آرمید و من آثار ارتحال را در سیماى او مشاهده کردم ، پیش رفتم ، مقابل بسترش زانو زدم و عرضه داشتم : (پدر جان ! من حدیثى را از ام ایمن شنیده ام . دوست دارم آن را باز از دو لب مبارك شما بشنوم.) پدر، سلام االله علیه چشم گشوده و نگاه بى رمق اما مهربانش را به من دوخت و فرمود: 🖤 نور دیده ام ! روشناى چشمم حدیث همان است که ام ایمن براى تو گفت . و من تو را و جمعى از زنان و دختران اهل بیت را که در همین ، دچار و شده اید و در از مردمان قرار گرفته اید. پس بر شما باد ! ! ! شکافنده دانه و آفریننده جان آدمیان که در آن زمان در تمام روى زمین ، هیچ کس جز شما و پیروان شما، ولى خدا نیست... 💢 از در مى یابى... که هر کلمه این حدیث ، دلش را و روحش را مى بخشد و در رگهاى خشکیده اش ، مى دواند.همچنانکه اگر او هم با نگاه خواهشگرانه اش نگوید که : (هر آنچه شنیده اى بگجو عمه جان !) تو خودت مى فهمى که... باید تمامت قصه را روایت کنى . تا در این بیابان سوزان و راه پر فراز و نشیب ، امام را بر مرکب لغزان خویش ، حفظ کنى: 🖤 چنین گفت: عزیز دلم 💕و کلام بر تمام گفته هاى او مهر زد: من آنجا بودم آن روز که به منزل دعوت بود و فاطمه برایش حریره اى مهیا کرده بود. حضرت على (علیه السلام ) ظرفى از خرما پیش روى او نهاد و من قدحى از شیر و سرشیر فراهم آوردم.رسول خدا، على مرتضى ، فاطمه زهرا و حسن و حسین ، از آنچه بود، خوردند و آشامیدند. آنگاه على برخاست و آب بر دست پیامبر ریخت . پیامبر، دستهاى شسته به صورت کشید و به على ، فاطمه و حسن و حسین نگریست . 💢سرور و رضایت و شادمانى در نگاهش موج مى زد.... آنگاه رو به 🌫کرد و ابر بر آسمان چشمش نشست . سپس به سمت چرخید، دو دست به دعا برداشت و بعد سر به سجده گذاشت . و ناگهان شروع به کرد. همه و به او مى نگریستیم و او . 😭سر از سجده برداشت و اشک همچنان مثل باران بهارى ، از گونه هایش فرو مى چکد.اهل بیت و من ، همه از گریه پیامبر، شدیم اما هیچ کدام دل سؤال کردننداشتیم . 🖤 این حال آنقدر به طول انجامید که فاطمه و على به حرف آمدند و عرضه داشتند: خدا چشمانتان را گریان نخواهد یا رسول الله! چه چیز، حالتان را دگرگون کرد و اشکتان را جارى ساخت؟! دلهاى❣ ما شکست از دیدار این حال اندوهبار شما. فرمود: ! از دیدن و داشتن شما آنچنان حس خوشى به من دست داد که پیش از این هرگز بدین مرتبت از شادمانى و سرور دست نیافته بودم . شما را و نگاه مى کردم خدا را به نعمت وجودتان ، مى گفتم که ناگهان فرود آمد... ... 🍃🌹🍃🌹 دخترانه🌸 @dokhtaraane