eitaa logo
"دُختࢪﺍنِﺯﻫࢪای‍ۍ•پ‍س‍‌ࢪان‌ِعَل‍َﯡۍ"
1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
207 فایل
❮🌱الهـےبہ‌تۅڪل‌نـٰام‌اعظمټ🌱' اینجا؟ ی مکانِ دِنج براے‌ اَݦانَتداࢪانِ چادرِخانم‌زهࢪای مࢪضیه(س) ﯡ نِگاهبانانِ غِیࢪت‌ِ امیࢪالمؤمنین‌علے‌(؏) ناشناس: https://daigo.ir/secret/2343274092 شرو؏ خادمـۍ؛ " ¹⁵. ⁶. ¹⁴⁰¹ "
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام فرمانده وارد میشود ✋🏼
بچه ها تو ناشناس پیام میدین زیرش بنویسین که مخاطبتون کیه من آقامحمد یا بقیه
رفقا وقتی ما ناشناس حرف میزنیم احترام بزارید و چیزی نفرستید با تشکر
انگاری دلتون پارت نمیخواد🤨🧐 میخواد؟ نمیخواد؟ https://abzarek.ir/service-p/msg/807385
محمد☘️رسول☘️فرشید☘️داوود☘️علی☘️سعید☘️.....
بچه ها تو ناشناس پیام میدین زیرش بنویسین که مخاطبتون کیه من آقامحمد یا بقیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡ریحانه♡: به نام خدا پارت : شصت و هشتم 🇮🇷 رمان : مدافعان گمنام امنیت 🇮🇷 محمد : رفتم تو اتاق محمد مهدی محمد : اقا محمد مهدی چطوره ؟ محمد مهدی : اقا خواهش میکنم بگید چیشد محمد : رفت تو کما محمد مهدی : چیییییییی ؟! همون لحظه سعی کرد بلند شه که دردی که داشت مانع شد محمد مهدی : ایییییییییییی محمد : اِ بخواب محمد مهدی ، صبر کن برم دکترو خبر کنم محمد مهدی : نمیخواد....خو...خوبم محمد : بر میگرده بهت قول میدم محمد مهدی : بر نگرده چی ؟ چرا قولی میدین که عملی کردنش دست شما نیست محمد : عملی کردن همه چیز دست خداست تا خدا نخواد برگ از درخت نمیوفته محمد مهدی : اگه خواست چی ؟ اگه خدا خواست محمد : همین که رفته تو کما یعنی هنوز خدا نخواسته اینجا مشهده شهر امام رضاست ، امام رضا خودش همه چیو درست میکنه محمد مهدی : مریم چطوره ؟ محمد : اونم خوبه خداروشکر رفتم نزدیک تر و بغلش کردم تو بغلش گفتم محمد : همه چیز درست میشه بعد از محمد مهدی رفتم پیش رسول محمد : به به استاد رسول رسول : چیشد اقا چیشد ؟ محمد : آروم باش رسول جان رسول : آقا تو رو خدا بگید چیشد محمد : خیلی خوب رفته تو کما رسول : اصلا شوخی قشنگی نیست محمد : بله شوخی قشنگی نیست واقعیت تلخیه رسول : ی...یعنی چی ؟ محمد : یعنی رفته تو کما همینجوری بهم خیره بود شک شده بود محمد : رسول...رسول جان خوب میشه من بهت قول میدم رسوووول رسول : ی...یعنی سعید‌....ر...ر...ر...رفته...تو بغض عجیبی تو چشماش جمع شد محکم بغلش کردم که بغضش ترکید بدم ترکید همینطور تو بغلم گریه میکرد از بغلش نیومدم بیرون که قشنگ خودشو خالی کنه تو این مدت رسول خیلی سختی کشیده باید یه جایی خودشو خالی کنه پ.ن : تو با حال پروانه ی من چه کردی ؟؟