#قرآن_امروز🌤
#سوره_مبارکه_حج آیه 35✨
الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ🌸
مُخبتين) كسانى هستند كه هرگاه نام خدا برده شود دل هايشان از خوف (خداوند) مى لرزد و بر آنچه (از سختى ها) به آنان مى رسد مقاومند و برپاكنندگان نمازند و از آنچه به آنان روزى داده ايم انفاق مى كنند.🌷
🌷 @dokhtaran_dahehashtadi
#انرژی_مثبت🌸
#عظمت🙃
ماه و ستارگان هر چقدر که عظمت داشته باشند، در مقابل بزرگی انسان ها، یک توپ بازی بیش نیستند. یادمان نرود چه عظمتی داریم.
🌙✨
As breathtakingly magnificent the moon and the stars might seem, they're nothing compared to greatness of human being. Let us not forget how significant we are.
🌷 @dokhtaran_dahehashtadi
#حدیث_امروز🦋✨
#رسول اكرم صلی الله علیه و آله:
آيا مى دانيد غيبت چيست؟ عرض كردند
خدا و پيامبر او بهتر مى دانند. فرمودند
اين كه از برادرت چيزى بگويى كه دوست ندارد. عرض شد
اگر آنچه مى گويم در برادرم بود چه؟ فرمودند
اگر آنچه مى گويى در او باشد، غيبتش كرده اى و اگر آنچه مى گويى در او نباشد، به او تهمت زده اى.😞🦋
أَتَدرونَ مَا الغيبَةُ؟ قالوا
اَللّه ُ وَرَسولُهُ أَعلَمُ، قالَ
ذِكرُكَ أَخاكَ بِما يَكرَهُ قيلَ
أَرَأَيتَ إِن كانَ فى أَخى ما أَقولُ؟ قالَ
إِن كانَ فيهِ ما تَقولُ فَقَدِ اغتَبتُهُ وَإِن لَم يَكُن فيهِ ما تَقولُ فَقَد بَهَتَّهُ؛
الترغيب والترهيب، ج3، ص515، ح31
🌷 @dokhtaran_dahehashtadi
............در غیر این صورت هیچ کاری از دست من برنمیاد😔!!!!!
#شهیدپلارک
@dokhtaran_dahehashtadi
📝 #آیتاللهمیرباقرۍ
یکےاز فضائل #ماه_رجب
این است که ماه امیرالمومنین است!
این ماه...
هم شهرالله است؛
و هم شهر امیرالمؤمنین!
خروجے این ماه...
باید محبت بیشتر به امیرالمومنین باشد(:🎈
@dokhtaran_dahehashtadi
🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺
هدیه آسمونی🎁
داستانهای اهل بیت؛ میلاد امام جواد (علیهالسلام)☀️
در یکی از روزهای خوش آب و هوا🌸 در ماه رجب، حکیمه خاتون خواهر امام رضا(علیهالسلام) مهمان خانهی ایشون بود🌟 امام رضا(علیهالسلام) به خواهر خود نگاه کردند و فرمودند: خواهرم، امشب را پیش ما بمون. چون زمان تولد فرزندم نزدیک است و من دوست دارم شما اینجا پیش خانم خیزران(علیها السلام) باشی. به خاطر این سخن امام رضا(علیهالسلام)، لبخند بر لبان حکیمه خاتون نشست💫 آخه مدتها بود که منتظر تولد این نوزاد عزیز بودند. فرشتهها توی خانهی امام رضا(علیهالسلام) میچرخیدند و منتظر بودند تا نوزاد متولد شود و به پدرش امام رضا(علیهالسلام)☀️ تبریک بگویند. خورشید خانم کمکم داشت غروب میکرد🌞 و خانم خیزران هم از پنجرهی اتاق به آسمان🎑 نگاه میکرد و با خداوند راز و نیاز میکرد که ناگهان دردی در شکم خود احساس کرد و آهی کشید. حکیمه خاتون تا صدای خانم را شنید، سریع پیش ایشان رفت. زمان تولد نوزاد فرا رسیده بود.
بچههای خوبم این نوزاد با بقیهی نوزادها فرق داشت. قرار بود که این نوزاد پیشوا و امام نهم ما بچهها باشند🙂 سکوت همه جا را فرا گرفته بود. بعد از مدتی ناگهان صدای نوزاد در خانهی امام هشتم، پیچید و با تولد او همه جا را نور عظیمی☀️ فرا گرفت. فرشتهها به هم تبریک میگفتند. یکی از آنها به نام حضرت جبرئیل(علیهالسلام)✨ خدمت امام رضا(علیهالسلام)☀️ رسید و به ایشان گفت: خداوند مهربان تولد این نوزاد نورانی را به شما تبریک میگوید. امام رضا(علیهالسلام) فرزند خود را در آغوش گرفتند و به امر خداوند نام فرزندشان را "محمد" گذاشتند و به همهی شیعیان خبر دادند که نهمین امام آنها قدم به این جهان گذاشتند✨💫✨
مژده ای اهل ولا
آمده ابن الرضا☀️
نور چشم فاطمه
گل باغ مرتضی🌼
بچه شیعهها تا خبر تولد پسر نورانی امام رضا(علیهالسلام) یعنی امام جواد(علیهالسلام) را شنیدند، در هر گوشه و کنار شادی کردند👏🏻و تولد ایشان را به هم تبریک گفتند و بین هم شیرینی🍰 و شکلات🍭 پخش کردند.
🌼 🌸 🌺 🌼 🌸 🌺 🌼 🌸 🌺
@dokhtaran_dahehashtadi
خب خب
سلام دوستان😃
دوباره من امدم
با چندتا
#بک_گراند
#تصویر_زمینه
امیدوارم دوست داشته باشین😍
@dokhtaran_dahehashtadi✨🍃
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
اولین کوچه به نام #شهید_همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🔹🔹
دومیـن کوچه و #شهید_حـسن_تمـیمـی...
لبخنـد ملیحـی برچهره و..
نگاه خاصی داشت...
خـادم اهـل بیـت بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دین...
کم آوردم...
گذشتم..
🔹🔹
به سومین کوچه رسیدم!
#شهید_محمد_حسین_علم_الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🔹🔹
به چهارمین کوچه!
#شهید_عبدالحمید_دیالمه...
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🔹🔹
به پنجمین کوچه و #شهید_مصطفی_چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🔹🔹
ششمـین کوچه #شهید_عبدالحسین_برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🔹🔹
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🔹🔹
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد ارباب...
🔹🔹
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
..
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا_گــاهـی_نگـاهـی
#من_و_امام_ع
@dokhtaran_dahehashtadi