سلام 😊
عصر بخیر
دوستانی که مارو در ایتا همراهی میکنن لطفا ادرس کانال رو برای دوستانتون بفرستین و ازشون دعوت کنید به جمع دختران زهرایی و پسران حسینی بپیوندن 👇👇
دخترانِ زهرایی،پسرانِ حسینی
@doktaran_zahrai313
http://eitaa.com/joinchat/2285568002Ca02f2688c5
با تشکر از حمایت شما😊
💠آیت الله جوادی آملی می فرماید:
💌چرا ما از عبادت لذت نمی بریم؟
💌جواب: اگر انسان مریض، شیرین ترین
💌 وخوشمزه ترین گلابی ومیوه را
💌بخورد، لذت نمی برد وگاهی هم به
💌 کام او تلخ است.
💟 در بعد معنوی وعبادت هم اینگونه
💟 است، کسی که ((فی قلوبهم مرض))
💟 یعنی قلبش بیمار است، ازنماز و
💟 عبادت لذت نمی برد وگاهی هم
💟 خسته می شود.
🌷بیماری قلب همان گناهان است، تا
🌷 انسان گناه را ترک نکند علاوه بر
🌷 اینکه از عبادت لذت نمی برد
🌷 بلکه خسته هم می شود.
__________________
✨@dokhtaran_zahrai313
هدایت شده از 💚آرشیو خاطرات💚
🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵
✳️ خاطره حسینی شدنِ یکی از اعضای کانال، بنام👇👇
🌷سرباز رهبر🌷
سلام
بچه بودم
سال ٨٨ بود
گريه های آقا توی نماز جمعه ، بعد از اون اهانت ها در روز عاشورا ، يه جهت به زندگيم داد.
عاشق آقا شده بودم
بزرگتر شدم
رسيدم پنجم
دي ماه سال ٩٠
اخبار حرف از ترور ميزد
مصطفی احمدی روشن ترور ميشه
دانشمند هسته ای
فيلمهايی از ديدار آقا و خانواده حاج مصطفی منتشر ميشه
عليرضا در آغوش گرم پدر ايران بود
جهت گيريه تكميل ميشه
يه پسر انقلابی كه عاشق آقاست و الگوی زندگيش مصطفی احمدی روشنه.
با اين طرز فكر بزرگتر ميشم
علاقم به حاج مصطفی بيشتر ميشه
تا جايی كه وارد سياست ميشم
طرفدار سرسخت انرژی هسته ای
انقدر آقا مصطفی برام عزيز میشه كه تمومه زندگيم ميشه
اما...
با تمام اين حرفها
از سوم ابتدايی تا مقاطع بالاتر فقط و فقط يه مشكل دارم😞😞😞
ادعای انقلابی بودن داشتم
ولی نمازمو درست نميخوندم...
عشقی ميخوندم😞
اين وضعم ادامه داره تا ميام دانشگاه
يه حدوده ٢٠ روزی بود كه يه مداحی رو گوش ميدادم
ماه محرم هم كه بود
منم كارم شده بود اين مداحيه
فقط گوش ميكردم ولی فكر نميكردم بهش
يه چند روز بود كه حال و هوام يه طوری بود
دلم گرفته بود
دوشنبه ميرسه
ميرم هيئت
وارد مسجد دانشگاه ميشم
چشمم به يه قاب عكس ميخوره
تا ميبينم خشكم ميزنه
مسجد فقط عكس يه شهيد رو داشت
از قضا عكس حاج مصطفی...
ميگم خدا يعنی چی
اين همه شهدای انقلاب
شهدای دفاع مقدس
شهدای مدافع حرم
درست بايد عكسه دوست شهيد من فقط اينجا باشه؟!
توی همين فكر بودم كه يه دفعه متوجه شدم روحانی رفته سر منبر
حرفاش آشنا بود برام
يه كم فك كردم ديدم چقد شبيه به متنه مداحی كه من گوش ميكنمه
مداح شروع كرد
مداحی خوند
اشك پر شده بود توی چشام
اولش يه مداحی راجع به ايران و شهدای هسته ای
اسم حاج مصطفی رو آورد و
نميدونستم چمه
بعد رفت مداحی شروع كرد
راجع به قرآن خوندن
راجع به جوونی
راجع به گناه و نماز
دقيقا چيزايی كه توی مداحی كه خودم گوش ميدادم بود رو خوند
فقط گريه كردم
خيلی گريه كردم
از اون شب عوض شدم
نمازم اومد سرجاش
واقعا درسته كه ميگن شهدا به زندگی مون نظر دارن و ما رو ميبينن
حاج مصطفی نگاهم كرد
و منم از اين فرصت استفاده كردم
اين بود داستان من
التماس دعا
🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵
#خاطره_حسینی_شدن_سرباز_رهبر
#چیشد_حسینی_شدم28
@dokhtaran_zahrai313
هدایت شده از 💚آرشیو خاطرات💚
شهید مصطفی احمدی روشن که راهمو تو زندگی برام مشخص کرد.
شادی روحش صلوات
#مربوط_به_خاطره_حسینی_شدن_سرباز_رهبر
@dokhtaran_zahrai313
هدایت شده از 💚آرشیو خاطرات💚
5_1104292789664950657.mp3
4.37M
👆مداحی که تلنگری شد واسم
بده تا صبح گریه کنم و فرداش بگم نماز صبحم قضا شد؟😔
#مربوط_به_خاطره_حسینی_شدن_سرباز_رهبر
@dokhtaran_zahrai313
هدایت شده از Zahra_y
4_6010302445756875407.mp3
2.1M
هدایت شده از Zahra_y
4_695743491740820827.mp3
5.1M
سلام آقا باز اومدم دسته خالی😔
🎤حامد زمانی
@dokhtaran_zahrai313
هدایت شده از Zahra_y
4_695743491740820827.mp3
5.1M
سلام آقا باز اومدم دسته خالی😔
🎤حامد زمانی
@dokhtaran_zahrai313
🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴
✳️ خاطره چادری شدنِ یکی از اعضای کانال، بنام👇👇
🌺ارغوان🌺
سلام به اعضای کانال✋
من الان که دارم خاطره مو مینویسم ۳۳ ساله هستم و یک پسر ۱۳ ساله دارم خدا روشکر زندگی آرومی دارم😊
من تو یک خانواده ی مذهبی به دنیا اومدم تمام اقوام مادری ام چادری بودن و هستن ولی پدرم نه ،تا وقتی خونه پدرم بودم چادر کشی داشتم ولی مسافرت ها و مهمونی ها مانتویی ولی معمولی خیلی شل حجاب نه ،تا اینکه تو سن ۱۸ سالگی همش خواستگار میومد منم از بین خواستگار ها یکی رو انتخاب کردم ایشون گفتن خادم حرم هستن منم دوست داشتم با یک نفر از خودم مومن تر ازدواج کنم تا اینکه عقد کردیم مسلما چادری شدم 😊
ولی معمولی روگیری داشتم تا اینکه دو ماه بعد عقد همسرم گفتن من خواب دیدم یک خواب که متحول شدم خواب دیدم باید درس طلبگی بخونم برم حوزه رو حانی بشم ،منو میگید وا شدم اصلا نمیدونستم طلبگی یعنی چی بعنی چکار میکردن اونجا 🙈هیچی خبر نداشتم ،تو فامیل اصلا کسی نبود که شیخ و روحانی باشه(تو پرانتز اینو بگم ،من عروسی ها رو میرفتم و تمامی مجالس رو من گرم میکردم 😔🙈) عروسی خودم هیچ برنامه ای نبود حتی مولودی خوان نداشتم یک دفعه ای همه چیز رو کنار گذاشتم همسرم یکسره منو میبردن حرم خیلی حس خوبی بود خدا روشکر ،ولی یک دوره مریض شدم چون یک دفعه همه چیز رو کنار گذاشتم ،خودمم دوست داشتم این زندگی رو اما چون همسرم مجالس عروسی گناه نمیومد منم نمی رفتم،تا اینکه با دوستان همسرم رفت و امد کردیم دیدم چقدر اونا راحت هستن خانمها جدا اقایون جدا غذا میخورن☺️بدون گناه ،دیگه کمکم عادت کردم،
الان که این خاطره رو نوشتم مربی ارایشگری هستم 🙈همسرم گفتن برم یاد بگیرم خیلی خوبه 😊برای خانمهای روحانی و محجبه کار میکنم ،خیلی روحیه ام خوبه خدا روشکر ،علاوه بر چادر نقاب هم میزنم ،چون الان متوجه شدم که حجاب باید کامل باشه فقط زیبایی زن برای شوهرش باشه ،من با میل خودم نقاب میزنم واینو متوجه میشم همسرم بیشتر از قبل دوستم داره ☺️همسرم الان دکترای حوزه علمیه دارن خدا روشکر
در اخر از اعضای کانال میخوام حتما برای من حقیر دعا بفرمایند ،خداوند یک دختر صالحه به من بده انشالله اگه به صلاح هست ،توکل به خدا
❤️❤️❤️انشالله همگی موفق باشید
🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴
#خاطره_چادری_شدن_ارغوان
#چیشد_چادری_شدم236
@dokhtaran_zahrai313