eitaa logo
دخٺࢪان زینبـے|𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷 𝔃𝓮𝔂𝓷𝓪𝓫𝓲
1.2هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
177 فایل
『﷽』 به پاتوق گل دختران ایتا خوش آمدے🌚💘 اینجآ؟ +اکیپ دهه هشتادیاوکنج دلی ازاحوالاتمون🫂♥️🤌🏻 ومنبع تزریق حس و حال خوب🪐💕💉 تنهاچنلے که عاشقآباپستاش عاشق ترمیشن🦦💞🖇 بگوشیم زیبآ💁🏻‍♀https://daigo.ir/secret/2672158086 کپی؟روزی³پست✔️ روزمرگی؟لا✖️
مشاهده در ایتا
دانلود
جهت پروف های قشنگتون گل دختراای گل زینبی🥺🫂💘🌸 ┈┉┅━❀🎀❀━┅┉┈ ‌𝗝𝗼𝗶𝗻💘↷ ʚ⸂@dokhtaran_zeynabi⸃ɞ ┈┉┅━❀🎀❀━┅┉┈ ═✧❁🌸دخـــتران زینبی🌸❁✧┄
با اجازه مادر سادات رخت عزای پسرش را نه از جان بلکه از تن در می‌آوریم و می‌گوییم ای حسین داغ تو تا ابد در سینه ما خواهد ماند... 🔹حلولِ ماهِ ربیع الاول ماهِ شادی و شادمانیِ اهل بيت(ع) را به شما عزیزان تبریک عرض می کنیم. 🎉🎉🎉🎉🎊🎊🎊🎈🎈🎈🎁🎁 ┈┉┅━❀🎀❀━┅┉┈ ‌𝗝𝗼𝗶𝗻💘↷ ʚ⸂@dokhtaran_zeynabi⸃ɞ ┈┉┅━❀🎀❀━┅┉┈ ═✧❁🌸دخـــتران زینبی🌸❁✧┄
دخٺࢪان زینبـے|𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷 𝔃𝓮𝔂𝓷𝓪𝓫𝓲
💙 #رمان 🦋 #تاوان_سنگین2 پارت19 صائر : حالا دیگه به منم دروغ میگی تو یه هفتس این حالی فکر نکن نفهمید
💙 🦋 پارت20 از زبان مریم ⭕️ صبح زود بیدار شدم که دیدم توی اتاقی سفیدم فهمیدم بیمارستان پرستاری اومد توی اتاق با خوشرگیی سلامم کرد آمپولی تزریق کرد و رفت کمرم خشک شده بود اومدم جا به جا بشم که درد بزرگی سر تا سر بدنم پیچید جیغ کوچیکی زدم که چشمای صائر تکون خورد بلند شد و با نگرانی اومد سمتم و گفت تکون نخور گلم برات بده که داد زدم برووووو برووووو ازتتتتتتت بدمممم میاااااد برووووووو اشک تو چشماش جمع شد و گفت باشه باشه من میرم فقط داد نزن باشه خانومم سریع از اتاق میره بیرون پرستارا آرومم میکنن بعد چند ساعت مادرش میاد کنارم مادر صائر حوریه میگه الهی بمیرم برات دخترم الهی بشکنه دست این پسر چت شده فهمیدم باردار بودی دو قلو اما یه قلت سقط شد مادر الهی خدا مرگم بده به چشماش نگاه میکنم من و یاد صائر میندازه با گریه میگم از گلگی ها میگم از همه چی از غم از پسرش و بهش میگم مامان من می خوام قدرم و بدونه این دیوونه بازیاش و تموم کنه من دوست دارم همه دور هم باشیم به من کمک میکنی تا فرار کنم و نقشم و عملی کنم ؟! من پسرت و دوست دارم خیلی هم زیاد دوسش دارم زندگیمم دوست دارم کمکم کن که همه چی و بهتر کنم زندگیم و درست کنم و روشنش کنم بعد نقشم و بهش گفتم که با لبخند مادرانه گفت : باشه عزیز دلم 🥹❤️💋 مادر ترخیصم و انجام دادزنگ زدم به داداشم که با لبخند و بغض گفت آبجی خودتی چطور زنگم زدی الان کجایی چیزی نگفتم نگران شه فقط آدرس فرستادم بیاد دنبالم از مادر تشکر کردم و خداحافظی کردم و زود زدم بیرون ماشین صائر و دیدم و زود رفتم پشت دیوار قایم شدم تا بره تو بیمارستان🥹 داداشم اومد تا من و دید اشاره زد زود بپر بالا به سمتش دویدم رفتم تو ماشین سلام کردم و بعد از رفع دلتنگی و بغل خواهرانه گفتم : داداش من و ببر سمت خونه مجردیت تا نقشم و بهت بگم ❤️🙏🏻💋🥹 محسن : باشه عزیز دل داداش همینجور که رانندگی میکنم برام بگو مریم : ........ . . کاش لیلایت شوم مجنون و رسوایم شوی .... :)!🥹 ✍🏻بــــِ قَلَمِ آیْسٰانِ اَنْدَرْمٰانٖی زٰادِه
دخٺࢪان زینبـے|𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷 𝔃𝓮𝔂𝓷𝓪𝓫𝓲
💙 #رمان 🦋 #تاوان_سنگین2 پارت20 از زبان مریم ⭕️ صبح زود بیدار شدم که دیدم توی اتاقی سفیدم فهمیدم ب
💙 🦋 پارت21 داداش می خوام من و تو خونه مجردیت قایم کنی با تعجب نیم نگاهی بهم میندازه خب بقیش ؟ نقطه ضعفش منم این و میدونم برام قبر درست کن به اسم خودم خب وقتی لحد و گذاشتین خواستین خاک بریزین زنگش بزن و بگو که بیاد خاک سپاریم محسن : ببین بچه بازی در نیار بهتر اینم میشه حلش کرد🤨 نه همین راهی که من میگم برای مامان بابا هم تعریف کن بزار بدونن فقط خوب باید نقشتون و بازی کنین همه مشکی پوش بشین به کل فامیلم بگین سلام من و بهشون برسون و بگو تو خونه مجردیتم بهشون بگو مشتاق دیدارشونم ولی اول زود اینکار و انجام بدین محسن : باشه آبجی گلم میرسیم خونه داداشم و اون زنگ میزنه همه چی و میگه و مامان بابا با من صحبت میکنن و بهم آرامش میدن و دلتنگی رفع میکنیم محسن که داشت آب میخورد پیچ و تابی به گردنم دادم و گفتم میدونستی داری داییی میشییییی آب پرید گلوش رفتم زدم پشتش که گفت جدییییی ؟ دولا شد به شکمم نگاه کرد و گفت ببین عسل دایی یه چیزی میگم خوب فرو کن تو گوشت😎 مثل مامان بابات خل و دیوونه بار نیا مثل داییت عاقل بار بیا چون حلال زاده به داییش میره😋😝🤣 یکی زدم پس کلش که گفت چرا میزنی چون داری واسه بچه چاخان میکنییییع 😝😂 بعد از کلی خنده داداشم میره سراغ مقدمات چیندن مراسم به خونه زنگ میزنه و میگه این شوهرت زنگ کشم کرد چیکار کنم مریم : جوابش و بده و بگو خبری ازم نداری بعد دو یه روز زنگ زد بگو پیدام کردی و داری خاکم میکنی وقتی بهش میگی داری خاکم میکنی این و با دادبگو در ضمن صداتونم برام ضبط کن عشقم محسن : باشه آبجی گلم فقط چون گوشی نداری یه گوشی سامسونگ دارم تو کشو صدا ها پیاما و ویسا که ضبط کردم اونجا برات میدم مریم باشه داداش ممنونم🥹❤️💋🙏🏻 جبران میکنم محسن : تو کی شیر زن شدی عزیز دلم نیاز به جبران نیست❤️ ✍🏻بــــِ قَلَمِ آیْسٰانِ اَنْدَرْمٰانٖی زٰادِه
- لُغاتَ الحُبّ كثِيرةٌ وَ ألطفها النَظَرُ : واژگان عشق بسیارند ؛ و لطیف‌ترینِ آنها نگاه است : )🌝💕 | | ┈┉┅━❀🎀❀━┅┉┈ ‌𝗝𝗼𝗶𝗻💘↷ ʚ⸂@dokhtaran_zeynabi⸃ɞ ┈┉┅━❀🎀❀━┅┉┈ ═✧❁🌸دخـــتران زینبی🌸❁✧┄
یا امام هشتم❤️‍🩹🥀 ┈┉┅━❀🎀❀━┅┉┈ ‌𝗝𝗼𝗶𝗻💘↷ ʚ⸂@dokhtaran_zeynabi⸃ɞ ┈┉┅━❀🎀❀━┅┉┈ ═✧❁🌸دخـــتران زینبی🌸❁✧┄
جهت تب ویو یا شبانه با آمار +500 پیوی باشید👇🏻🌸💘 @Bent_mahdi313f
شام غریبان امام رضا در شهر مشهد🥺❤️‍🩹 ┈┉┅━❀🎀❀━┅┉┈ ‌𝗝𝗼𝗶𝗻💘↷ ʚ⸂@dokhtaran_zeynabi⸃ɞ ┈┉┅━❀🎀❀━┅┉┈ ═✧❁🌸دخـــتران زینبی🌸❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا