دُرِّناب 🌱 دختران راهبر نسل آینده ساز بافق
❣سلام امام زمانم ❣
❣به نام خدا كه رحتمش بسيار و مهربانياش هميشگي است❣
فرقی نمیکند شب چگونه گذشت،
هر صبح دنیا به ما
سلامی دوباره میدهد
صبح بزرگترین پاداش برای کسانیست که به جادوی بی نظیر زندگی
ایمان دارند
صبح مثل معجزه میماند،
آغاز دوبارهی یک زندگیست...
صبح یک شنبه تون زیبـا🌸
#صبح_یکشنبه
صبحت رو با بخشی از دعای زیبای روز #یکشنبه شروع کن
خدایا من در امروز و یکشنبه های دیگر از تو میخوام بر محمد و آل محمد درود فرستی
و مرا عزيز گردانی به عزت ابدى خود كه ذلت از پى آن نيست🤲
#دُرِّناب_ویژه_دختران_نوجوان
🩷꧁ღ༺ꕥ دُرِّناب ꕥ ༻ღ꧂🩷
🇮🇷 @dokhtarane_bafghi 🇮🇷
و طبق معمول روزهای #یکشنبه
سلام میدیم به:
مولامون امیرالمومنین علیه السلام
و مادرمون حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
که روز یکشنبه متعلق به این دو بزرگواره و ما مهمانشون هستیم
💞🥰
نشست کتابخوان ویژه نوجوانان دختر و بانوان با محوریت کتابهای شهدایی
یکشنبه ها ساعت ۱۶ تا ۱۷ کتابخانه محمد مفیدی (ره)
این جلسات حال دلتون را خوب می کنه 🌹😊❤️
برای این هفته کتاب زیبای شهیده زینب کمایی با عنوان من میترا نیستم را در نظر گرفتیم.
لطفا سر ساعت تشریف بیارید دوستان 🌹🙏
┄┄┅═◈✧❁❀📚❀❁✧◈═┅┄
https://eitaa.com/joinchat/2448688037C07d8631517
اگر دلت می خواهد نوجوانی متفاوتی داشته باشی، از همه دوستانت سر شوی و همه حسرت تو را بخورند،
از توسری خوردن بیرون بیایی وبرای خودت آقایی کنی،
دست از سر این کتاب برندار…
#مترسک_مزرعه_آتشین
#کتاب_لقمه
#دُرِّناب_ویژه_دختران_نوجوان
🩷꧁ღ༺ꕥ دُرِّناب ꕥ ༻ღ꧂🩷
🇮🇷 @dokhtarane_bafghi 🇮🇷
مترسک مزرعه آتشین
نویسنده: داوود امیریان
انتشارات: کتابستان معرفت
خلاصه:
داستان بچه های یک محله است که بینشان اتفاقاتی می افتد و قهرمان داستان پسر ۱۵ ساله ای که درگیری ها و خواسته ها و قلدری ها و شیطنت های خاصی دارد. ترس ها و مبارزه ها و تو سری خوردن ها و دعواها، قد علَم کردن ها و سرآخر دور شدن از خانواده و بسیجی سمج و تخسی که در جبهه به زور خودش را جا می دهد و کل خلقیاتش عوض می شود.
#مترسک_مزرعه_آتشین
#کتاب_لقمه
#دُرِّناب_ویژه_دختران_نوجوان
🩷꧁ღ༺ꕥ دُرِّناب ꕥ ༻ღ꧂🩷
🇮🇷 @dokhtarane_bafghi 🇮🇷
یه لقمه از این کتاب:
هنوز از پیچ کوچه نگذشته ام که گلوله ی برفی می خورد پس گردنم. برق از چشمانم می پرد کیفم را در پنجه می فشارم و می گویم: مگه مرض داری دیوونه؟
غلام چشم می دراند.
_ مث این که تنت میخاره غلام.
_ ی ی ی …چه غلطا! نکنه تو میخوای تنمو بخارونی؟
_آره من.
– باشه پس بریم پشت خط اینجا مردم سوامون می کنن.
به پشت خط می رسیم. ناگهان لگد محکمی به کمرم می خورد و با کله توی برف می افتم. کیفم را می اندازم و زودی بلند می شوم. به غلام حمله می کنم. کمرش را می گیرم و با آخرین توان بلندش می کنم ومی کوبمش زمین. غلام به موهایم چنگ می زند و با مشت به صورتم می کوبد. چند مشت به پک وپهلویش می زنم. می زندم زمین و مهلت بلند شدن نمی دهد. می نشیند روی سینه ام و چپ و راست مشت می کوبد به سر وصورتم. دستم به تکه سنگی می گیرد. محکم به زانویش می کوبم. از درد نعره می کشد. می افتد کنار. جوی خون از دهان و دماغم شره می رود.
خون را که می بینم دیوانه می شوم…
#مترسک_مزرعه_آتشین
#کتاب_لقمه
#دُرِّناب_ویژه_دختران_نوجوان
🩷꧁ღ༺ꕥ دُرِّناب ꕥ ༻ღ꧂🩷
🇮🇷 @dokhtarane_bafghi 🇮🇷
و طبق معمول دیگه میدونی اگه این کتاب رو میخوای باید کجا بیای
اینجا 👈 @SalambeAyandeh
یا حضوری بیا اینجا👇
🏠📚خیابان وحشی بافقی ، کوچه جنب بانک رفاه ، بن بست شهید کوشکی زاده ۶ ، مقر کتاب کوثر بافق
عصرها ساعت ۱۷ تا ۱۹
#مترسک_مزرعه_آتشین
#کتاب_لقمه
#دُرِّناب
#دختران_راهبر_نسل_آینده_ساز_بافق
🩷꧁ღ༺ꕥ دُرِّناب ꕥ ༻ღ꧂🩷
🇮🇷 @dokhtarane_bafghi 🇮🇷