eitaa logo
دختران زهرایی
412 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
137 فایل
قرارگاه(حضرت زهرا سلام الله علیها) مسجد حیدریه ارتباط باما @HAFi313 @dokhtarane_zahrayi لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلامُ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الإِْمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ خدا مزدهاي ما را به خاطر سوگواري مان براي حسين (درود بر او باد) بزرگ گرداند، و قرار دهد ما و شما را از خونخواهانش به همراه ولي اش امام مهدي از خاندان محمّد (درود بر ايشان باد) @dokhtarane_zahrayi
¸.•*´¨مَعَ اِمامٍ مَنصور´¨*•.¸: 🔹آیت الله حائری شیرازی 🔸 امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» 🔸 شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. 🔸 شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند. @dokhtarane_zahrayi
23.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به سمت گودال از خیمه دویدم من... شمر جلوتر بود... دیر رسیدم من....😭 @dokhtarane_zahrayi
12.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #نماهنگ 🔺با نوای: حاج میثم مطیعی اگرچه رو سیاهم، زمین گیر گناهم 👈 بمناسبت ایام عزاداری ماه محرم @dokhtarane_zahrayi
🔰شش نفر در تاریخ بسیار گریه کرده اند: 1⃣ حضرت ادم برای قبولی توبه اش انقدر گریه کرد که رد اشک بر گونه اش افتاد 2⃣ حضرت یعقوب به اندازه ای برای یوسف خود گریه کرد که نور دیده اش را از دست داد. 3⃣ حضرت یوسف در فراق پدر انقدر گریه کرد که زندانیان گفتند یا شب گریه کن یا روز. 4⃣ فاطمه زهرا در فراق پدر انقدر گریه کرد که اهل مدینه گفتندما را به تنگ اوردی با گریه هایت…یا شب گریه کن یا روز… @dokhtarane_zahrayi 5⃣ امام سجاد بیست تا چهل سال در مصیبت و عزای پدرش گریه کرد. هر گاه اب و خوراکی برایش میاوردند گریه میکردند ومی گفتند هرگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به یاد میاورم گریه گلویم را میفشارد 6⃣ اما یه نفر خیلی گریه کرده و هنوز هم گریه می کند… آقا،،، 🍂 من اصلا انتظار تو را برده ام ز یاد با انتظارهاے فراوانم از شما..... 🍂برشوره زار معصیتم گریہ مے کنے؛ جانم فداے دیده بارانے شما... ✨ اللهم عجل لولیڪ الفــرج ✨ @dokhtarane_zahrayi
دو سه خط روضه نخوانم به خدا خواهم مُرد کاش #زینب نرسد ، شمر به گودال آمد😭💔 دید روباه که این خیمه ندارد عباس⛺️ شیر شد با طمع غارت اموال آمد😩 گوشوار است و النگو طمع شومِ یکی دیگری با طمع بردنِ خلخال آمد😭😔 غارت اهل حرم سهم حرامی ها بود💔😭 ساربان ، آه ! زبانم بشود لال آمد😭💔 #_عاشورا #امان_از_گودال #یاحسین @dokhtarane_zahrayi
@dokhtarane_zahrayi
ان شاءالله دستاے بریده ے گره از ڪار همه باز ڪنه...💔 به نیت فرج آقا و حاجت روایے اعضاے خوب ڪانال و بقیه، سهم هریڪ از ما یک صلوات... @dokhtarane_zahrayi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ ظُهْــر شُـد .... ماجرایِ تو، تازه آغاز مـی‌شود؛ #زینب @dokhtarane_zahrayi
YEKNET.IR -Banifatemeh-Shab 10 Moharam1397-007.mp3
3.9M
🏴 #هل_من_ناصر 🌴امشب شهادتنامه عشاق امضا میشود 🌴فردا زخون عاشقان این دشت دریا میشود 🎤سیدمجید #بنی #فاطمه @dokhtarane_zahrayi
🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️ روز عاشورا بعد از ظهر بود، دورش را گرفتند. کسی از یاران دیگر نمانده بود. خانم ها گفتند: آقا اگر دین به ما اجازه می دهد، مردی برای شما نمانده، ما اسلحه برداریم از شما دفاع کنیم. ما با دشمن ها وارد جنگ بشویم. آقا فرمودند: نه عزیزان من، شما بمانید من دیگر باید بروم. یک نگاهی به همه کرد و خداحافظی کرد.«عَلَیکنَّ مِنِّی السَّلَام»...حضرت به میدان آمد، حمله کرد. ترسیدند، راه باز کردند. وارد شریعه شد؛ «الْمَاءَ حَتَّی تَشْرَبَ»؛قصد کرد یک خورده آب بخوردتو شریعه بود که یک مرتبه جارچی ها با هم صدا زدند. به خیمه های اباعبدالله(ع)حمله کردند. حضرت بدون اینکه وقت کند آب بخورد، بیرون آمد. به طرف خیمه ها پیچید، دشمن عقب نشینی کرد. وقتی آمد کنار خیمه ها بچه ها و خواهر ها و زن ها بیرون ریختند، دیدند صورت و پیشانی زخم است. فریاد زن و بچه بلند شد...فرمود: «فقال لهن مهلا» گریه نکنید. «فان البکاء عماکم» الان گریه نکنید، آن وقت فریاد زد، «یا زینب، یا کلثوم، یا سُکینَةُ یا فَاطِمَةُ یا زَینَبُ یا أُمَّ کلْثُومٍ عَلَیکنَّ مِنِّی السَّلَام»دیگر برای اسارت آماده بشوید. برای سیلی خوردن، تازیانه خوردن، آماده بشوید...امام صادق(ع) می فرماید: بابای من وسط معرکه، سی و سه تیر به بدنش آمد. سی و چهار زخم شمشیر هم به ایشان خورد. ایشان در جای دیگر می فرماید: نیزه دست خودش را روی زمین فرو کرد، همانطور که روی مرکب نشسته بود، آرام به نیزه تکیه داد. همان طوری که به نیزه تکیه داده بود، پیشانی را مورد حمله قرار دادند. دامن پیراهن را بالا زد تا اینکه جلوی خون پیشانی را بگیرد، نمی دانم چند نفر ولی از همه طرف شروع به سنگ باران کردن، کردند...زینب کبری(س) می گوید: آن وقتی که تکیه داده بود یک نفر آمد جلو، یک شمشیر به سرش زد عمامه اش پر خون شد. عمامه را نمی شد نگه داشت. عمامه را برداشت، سرش برهنه شد. اسب آمد در گودال، دست و پایش را پهن کرد که تا ارتفاع اباعبدالله(ع) را با زمین کم کند. آرام پایش را از رکاب در آورد، می خواست خودش پیاده شود، نشد به زمین افتاد. بلند مرتبه شاهی زر به زیر افتاد اگر غلط نکنم، اسب بر زمین افتاد زینب می گوید: «فحمل علی من کل جانب» تا دیدند افتاد از همه طرف ریختند. در گودال یکی با پا روی شانه اش، روی دستش، دیگری روی سرش و روی پایش آمد. یک مرتبه دیدند شمر آمد، راه برایش باز کردند. جلو زن و بچه با دو زانو آمد و رو سینه نشست. او می کشید و من می کشیدم او خنجر از کین من ناله از دل او می برید و من می بردیم او از حسین سر من از حسین دل یا حسین... وَ سَیعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُون 🏴 @dokhtarane_zahrayi 🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️🖤⚫️