eitaa logo
کانال دختران بهشتی
839 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
6.9هزار ویدیو
58 فایل
چادرت را بتکان روزیِ ما را بفرست ای که روزیِ دو عالم همه از چادر تو ست یا زهرا سلام الله علیها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض می کنم خدمت همه شما دختران گل بهشتی امیدوارم روز و روزگار براتون به بهترین نحو در حال سپری شدن باشه امروز هم در خدمت شما عزیزان هستم با کلاس حفظ جزء سی قرآن کریم همونطور که میدونید از انتهای قرآن ، سوره ناس شروع کردیم و الان به سوره مطففین رسیدیم امروز با هم آیات ۱ تا ۷ سوره مطففین را ان شاء الله حفظ می کنیم تفسیر سوره مطففین آیات ۱ تا ۶ توسط حجت الاسلام قرائتی بیان شده است که در اینجا از بیانات گهربار ایشان استفاده کردیم امیدوارم که بهره لازم را از اون ببرید تا هفته آینده با استفاده از صوت سه بار تکرار استاد پرهیزگار که براتون ارسال کردیم لطفاً آیات ۱ تا ۷ مطففین را حفظ بفرمایید ان شاء الله در پناه حضرت حق موفق و سلامت و عاقبت بخیر باشید التماس دعا @dokhtaranebeheshtiy 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 💠کوتاهی در یادگیری احکام 🤨 ⁉️ آيا آموختن دينی مورد نياز‌ و کاربردی، واجب است؟ 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 💥 📚برای کتابهای روی میزت (با کارتن)، یک نظم دهنده بساز✂️ 💐
نکته تفسیری صفحه ۱۴: عشق به گوساله: پیش از حضرت موسی علیه السلام ، بنی­ اسرائیل صدها سال برده­ ی فرعونیان و در چنگال آنان اسیر بودند[1] و با چشمان خود، بت­ پرستی اربابانشان را مشاهده می­ کردند. اگرچه بنی­ اسرائیل از نسل حضـرت یعقوب علیه السلام بودند و ادعا می­ کردند که دین آباء و اجدادیشان را حفظ کرده­ اند، اما به سبب رفت و آمد زیادشان با فرعونیان، برخی از اعتقادات باطل آن­ها را کسب کرده بودند. مثلاً اعتقاد داشتند که خداوند دارای جسم است. آنان نمی­ توانستند بپذیرند که خدا مادّی نیست؛ چون سال­ها دیده بودند که فرعونیان، در مقابل بت­ها به سجده می­ افتند و خدایانی دارند که دیده می­ شود. [2] پس از آن­که حضرت موسی علیه السلام برای سخن گفتن با خدا و گرفتن کتاب آسمانی تورات از میان قومش بیرون رفت، فرد شیادی به نام سامری که بنی­ اسرائیل را به­ خوبی می­ شناخت، مجسمه­ ای به شکل گوساله ساخت و آن را خدای مردم معرفی کرد. بنی­ اسرائیل هم که گویی در آرزوی چنین روزی بودند، با کمال میل، خدایی گوساله را پذیرفتند و یک دل نه، صد دل عاشق آن شدند؛ تا حدّی که پس از آن­که حضـرت موسی علیه السلام بازگشت و گوساله­ ی سامری را سوزاند و خاکسترش را در دریا ریخت، برخی از گوساله­ پرستان، دهان خود را بر آب دریا گذاشتند تا از آبی که با خاکستر گوساله مخلوط شده، نوشیده باشند! [3] راستی چرا بنی­ اسرائیل به این آسانی از دین خود دست کشیدند و موسی علیه السلام را کنار گذاشتند؟ مگر آن­ همه معجزه از پیامبرشان ندیده بودند؟ با دقت در این آیه، به پاسخ پرسش­مان می­ رسیم. قرآن می­ فرماید که «دل­های بنی­ اسرائیل بر اثر کفر، با محبّت گوساله آمیخته شد» (وَ اُشرِبوا فی قُلوبِهِمُ العِجلَ بِکُفرِهِم). گویی آنان عشق و علاقه به گوساله­ پرستی را همچون شربتی سر کشیدند و آن شربت در اعماق وجودشان اثر کرد. آری، هنگامی­که کسی عاشق چیزی شود، فقط همان را می­بیند و بس. بدین­ ترتیب، به نوعی نابینایی می­ رسد که حاضر می­ شود همه­ ی هستی­ اش را در راه آن فدا کند. به همین سبب است که ما انسان­ها باید مراقب علاقه­ هایمان باشیم. ما نمی­ توانیم عشق و محبّت را به کلّی از دل­هایمان بیرون کنیم؛ ولی می­ توانیم آن را هدایت کنیم. چه بسیار انسان­هایی که عشق به قدرت و ثروت یا خوردن و خوابیدن و لذّت­ بردن، همه چیز را از یادشان می­ برد و هر کاری می­ کنند تا به خواسته­ شان برسند؛ و چه بسا انسان­هایی که عشق به خدا و خوبی­ ها چنان در وجودشان ریشه کرده که هیچ چیزی در دنیا نمی­ تواند آن دوستی را از ایشان جدا کند. در داستان کربلا می­خوانیم پس از آن که امام حسین علیه السلام به یارانش اجازه داد که او را تنها بگذارند و جان خود را با استفاده از تاریکی شب نجات دهند، آنان به مردانگی و شرف معنا بخشیدند و وفاداری خود را اعلام کردند. یکی از آن بزرگ​مردان به نام مسلم بن عوسجه به امام عرض کرد: «به خدا سوگند که اگر مرا بکشند و بدنم را بسوزانند و خاکسترش را به باد دهند، و دوباره زنده ­شوم، و این کار هفتاد بار تکرار شود، از شما دست بر نمی­ دارم تا در دفاع از شما، جان از بدنم خارج شود.» [4] آری، این هنر ماست که پنجره­ ی دل را به روی معشوقی حقیقی باز کنیم و به هر میل و محبّتی روی خوش نشان ندهیم. [1] . این مطلب در صفحه 8 به طور مفصل توضیح داده شد [2] . اقتباس از المیزان ، ج 8 ، ص 234 [3] . تفسیر عیاشی ، ج 1 ، ص 51 [4] . بحارالانوار ، ج 44 ، ص 393 @dokhtaranebeheshtiy
نکته تفسیری صفحه ۱۵: مرگ اگر مرد است، گو نزد من آی: یکی از ویژگی­ های افراد نادان، ادعاهای بزرگ و بدون حقیقت است. افراد کم​ خرد معمولاً برای بزرگ نشان دادن خود به دیگران، ادعاهای عجیبی می­ کنند، و هنگامی که از آنان خواسته می­ شود ادعای خود را اثبات کنند، از پاسخ طفره می­ روند و مشت خالیشان باز می­ شود. یهودیان از گذشته تا کنون، جزء این افراد به شمار می­ روند و انسان­ هایی پر مدّعا و بی­ خیر و برکت هستند. یکی از خیالات خام یهودیان این بود که فقط کسی وارد بهشت می­ شود که دین آنان را داشته باشد، و بهشت، سرزمین یهودیان است! قرآن برای رو کردن دستشان، پیشنهادی عبرت­ آموز به آنان می­ دهد و به آنان می­ گوید که اگر بهشت مخصوص شماست، از خدا بخواهید مرگ شما را برساند؛ زیرا مرگ، شما را از غم­ ها و رنج­ های دنیا نجات می­ دهد و بهشت ابدی را که غم و اندوهی در آن نیست، به شما هدیه می­ کند. امّا آن مردم خلاف­کار که از کارهای خود به خوبی خبر داشتند، هیچ­ گاه چنین آرزویی نمی­ کردند؛ زیرا می­ دانستند که با وضعی که دارند، مرگ برایشان دروازه​ ی ورود به جهنّم است. آنان چنان به زندگی دنیا وابسته بودند که دوست داشتند عمرشان هزار سال باشد؛ غافل از این­که اگر هزار سال هم عمر کنند، باز هم باید در دادگاه عدل الهی حاضر شوند و کیفر اعمالشان را ببینند. امّا به­ راستی چرا بیشتر مردم از مرگ می­ ترسند؟ چرا وقتی سخنی در باره​ ی مرگ می­ شنوند، چهره​ هایشان درهم   می­ رود و به هم می­ گویند: «دور از جان!» ؟ آیا مرگ چیز بدی​ است؟ مگر خدا ما را دوست ندارد که ما را می­ میراند؟ پاسخ این سؤال این است که دو گروه از مرگ می­ ترسند: ⭐️گروه یکم، کسانی­ که مرگ را پایان زندگی می­ دانند و عقیده­ ای به جهان پس از مرگ ندارند. اینان وقتی سخن از بهشت و دوزخ به میان می­ آید، به مسخره می­ گویند: چه کسی دیده که ما باور کنیم؟ طبیعی­ است که این افراد از مرگ متنفّر باشند و در بهترین لحظات زندگی­شان نیز اگر به یاد آن بیفتند، کامشان تلخ شود. ⭐️گروه دوم، کسانی هستند که به جهان پس از مرگ اعتقاد دارند؛ امِّا در زندگی مرتکب گناهان زیادی شده­ اند و به همین سبب از مرگ می­ ترسند؛ چون می­ دانند که مرگ، آغاز مجازات آن­هاست. اینجاست که می­ فهمیم پیامبران خدا چه خدمت بزرگی به ما کرده­ اند. آنان نقاب وحشتناک مرگ را در ذهن­ های ما کنار زدند و به ما آموختند که مرگ، دریچه­ ای به زندگی بهتر است؛ مانند به دنیا آمدن انسان که خروج از جایی تنگ و تاریک، و ورود به دنیایی وسیع و نورانی­ است. همچنین آنان به ما یاد دادند که چگونه خوب زندگی کنیم تا خوب هم بمیریم. مرگ برای دوستان خدا، به هر شکلی که باشد، شیرین و لذّت­ بخش است. مرگ، پایان رنج­ها و دردها و رسیدن به مهربان­ ترین مهربانان است؛ او که از مادر به ما مهربان­تر است و همه چیز را فراهم کرده تا ما به خوشبختی برسیم. برای همین است که امیر مؤمنان علی علیه السلام درباره­ ی خود فرمود: «به خدا سوگند، پسـر ابوطالب، مرگ را بیشتر از علاقه​ ی کودک به شیر مادرش دوست دارد.» [1] در روز عاشورا، هر چه امام حسین علیه السلام به زمان شهید شدن نزدیک­تر می­شد، خوشحال­ تر می­ نمود. در آن احوال، امام به یاران خود فرمود: «مرگ فقط پلی​ ست که شما را از ناراحتی­ ها و رنج­ها به باغ­های وسیع بهشت و نعمت­های جاودان منتقل می­ کند. کدام­یک از شما، به سبب جا به​ جا شدن از زندان به قصر ناراحت می­ شوید؟!»[2] دوستان خدا، با زندگی خویش این شعر را برای مرگ سرودند: «مرگ اگر مرد است، گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ من ز او عمری ستانم جاودان او ز من دلقی بگیرد رنگ رنگ».  [1] . نهج­ البلاغه، خطبة 5 [2] . معانی الاخبار، ص 288 @dokhtaranebeheshtiy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘🌷☘🌷☘ ای مطلع تمام غزل‌های ناب شعر همگام با طلیعه‌ی صبح سحر بیا درد است باشی و ز همه رخ نهان کنی جان‌ها به لب رسیده دگر، زودتر بیا 🌹 عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " به رسم وفای هر شب بخوانیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا