#قبل_از_خواب ۲
بچه ها
✅می دونید هر چیز ی میوه داره میوه قرآن چیه؟🍏🍎
✅می دونید هر چیزی گنجی داره گنج قرآن چیه؟🗃🗃
✅می دونید هر چیزی زینتی داره زینت قرآن چیه؟🎊🎉
😊اصلا یه چیز دیگه💫💫💫💫
🌹دوست دارید مثل شهدا ثواب جنگیدن در راه خدا نصیبتون بشه؟
🌺دوست دارین ثواب کامل روزه داری ماه رمضان و شب زنده داری شبهای قدر نصیبتون بشه ؟🌟🌟🌟
✨✨✨می دونید نوری که روز قیامت سرتاپای مومن رو گرفته و همه جا رو روشن می کنه از چیه ؟🌟💫🌟💫
احسنت بر شما 👏👏👏👏
میوه قرآن🍎 گنج قرآن🗃 و زینت قرآن 🎊سوره قدر ه🌷
🌺ثواب تلاوت سوره #قدر مثل جنگیدن در راه خداست و نوریه که روز قیامت مومن رو فرا می گیره🌷
😳پس چرا بیکارین 🌟
🌼🌼هر چقدر می تونید امشب این سوره رو بخونید
🌼بچه ها امام باقر (ع) می فرماید هر کی سوره قدر رو 10 بار بخونه به خواست خدای مهربون از گناهان پاک میشه 🌸🌸🌸
شب تون نورانی
بهـــــــار زیر چـــــ🌻ـــادر توســــت...
•
•
•
#ریحانه
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+چادر مشکی برایت بهترین رنگ شود🖤✨
•
•
#ریحانه
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شعر
#حجاب
🌸سلام گل های زیبا
🌱چادر به سر با حیا
🌸دلم میخواد که باشم
🌱دوست شما بچه ها
🌸وقتی که بیرون می رم
🌱منم چادر میپوشم
🌸مثل یه دختر خوب
🌱در حفظ اون میکوشم
🌸حجاب برای دختر
🌱نشونه ی وقاره
🌸هرکی که با حجابه
🌱خدا دوستش می داره
🌸وقتی چادر میپوشیم
🌱فرشته ها میخندن
🌸دست و پای شیطون رو
🌱با خوشحالی می بندن
🌸ما دوست داریم خدا رو
🌱چون خیلی مهربونه
🌸گوش میکنیم به حرفاش
🌱بی عذر و بی بهونه
🌸همیشه با متانت
🌱همیشه با حجابیم
🌸ما نوگلای خندان
🌱فرزند انقلابیم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔴 حتما ببینید
من یــه دوستی دارم !
دلش میخواد با دوست من، دوست بشه!
دوست داره با خونواده تـو مانوس بشه💚
به مناسبت ایام ولادت امام حسین(ع)
رونمایی از کلیپ #عزیزم_حسین۲
📌اثری متفاوت و دلنشین
مخصوص دهه هشتاد، نودیا
با صدای🎙
رضا هلالی و محمد اسدالهی
کانال دختران بهشتی
بسم الله الرحمن الرحیم کلاس #قصه_قرآنی جلسه ۵۴ ،اصحاب سَبت زمان حضرت داوود علیه السلام قسمت دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
کلاس #قصه_قرآنی
جلسه ۵۵ ، حضرت سلیمان علیه السلام
https://eitaa.com/dokhtaranebeheshtiy
داستان زندگی حضرت سلیمان علیه السلام
https://eitaa.com/dokhtaranebeheshtiy
🌸حضرت سلیمان علیه السلام یکی از پیامبران بزرگ خداست. او هم پیامبر بود و هم حاکم و فرمانروای مردم. خداوند قدرت های زیادی به او داده بود. مثلاً باد را به فرمان او در آورده و زبان پرندگان و حیوانات را به او آموخت و هر چه او می گفت انجام می دادند. به دستور او به اعماق دریاها می رفتند و برایش مروارید و مرجان بیرون می آوردند🌸
🌼حضرت سلیمان ارتش منظم و بزرگی داشت. این ارتش از بخش های مختلف تشکیل می شد. از جمله سپاه پرندگان که هُدهُد رئیس این سپاه و مسئول اطلاعات و اخبار بود🌼
🕊روزی حضرت سلیمان از سپاه پرندگان دیدن کرد، اما هُدهُد را در میان آن ها ندید🕊
🍄پرسید: هدهد کجاست؟ کسی جواب نداد... حضرت سلیمان به خاطر این که هدهد بدون اجازه ی او غیبت کرده و به جایی رفته بود، خیلی ناراحت شد و گفت: اگر دلیل قابل قبولی برای غایب بودنش نداشته باشد، او را مجازات خواهم کرد🍄
☘وقتی هدهد برگشت، پرنده ها به او گفتند: سلیمان از دستت ناراحت است. گفت که اگر غیبت تو از روی بی توجهی یا بازی بوده باشد، مجازاتت می کند🍀
🌛هُدهُد به سرعت به پرواز درآمد و نزد سلیمان رفت🌜
🌟وقتی هدهد به نزد سلیمان رسید، گفت: ای پیامبر بزرگوار ... به سرزمین سبا رفته بودم. در آن جا زنی را دیدم که حاکم آن سرزمین بود. آن ها مردمی ثروتمند هستند و تخت سلطنتی بزرگی دارند، اما با وجود این که خدای مهربان به آن ها همه چیز داده است، به خدا ایمان ندارند. آن ها خورشید را خدای خود می دانند و آن را پرستش می کنند🌟
💐حضرت سلیمان گفت: خواهیم فهمید که راست می گویی یا نه! این نامه را از طرف من به آن ها برسان و ببین چه واکنشی از خودشان نشان می دهند💐
🌻هدهد رفت و نامه ی حضرت سلیمان را در اتاق ملکه ی سبا انداخت🌻
🌿ملکه سبا، وزیران و بزرگان دربار را جمع کرد و به آن ها خبر داد که حضرت سلیمان برایش نامه ای فرستاده و از او خواسته که دست از خورشید پرستی بردارد و به جای آن به خدا ایمان بیاورد و بر او سجده کند🌿
🔆بزرگان دربار ملکه ی سبا گفتند: با سلیمان می جنگیم! اما ملکه ترسید که در این جنگ شکست بخورد، از این رو به جای جواب دادن به نامه ی حضرت سلیمان، هدیه ای برایش فرستاد. ولی سلیمان هدیه را پس فرستاد و پیغام داد که به زودی با لشگری فراوان به سویشان حرکت می کند🔆
💐وقتی پیغام سلیمان به ملکه رسید، خودش نزد حضرت سلیمان رفت و با تعجب دید که تخت سلطنت او در قصر سلیمان است و آن حضرت با قدرتی که خداوند به او داده، آن تخت را به دربار خود انتقال داده است. چون ملکه ی سبا این معجزه و معجزه های دیگری را به چشم خود دید، به خدای یکتا ایمان آورد💐
... و این چنین بود که هدهد زیبا نقش زیادی در ایمان آوردن مردم سرزمین سبا و روی گرداندن آن ها از خورشید پرستی داشت. سلیمان هم چون دانست که او راست گفته است، از وی خوشنود و راضی شد🍃
#داستان
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای
افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد .سلیمان (ع)
همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه
قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود ، مورچه به
داخل دهان او وارد شد ، و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد ، ناگاه
دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود ، آن مورچه آز
دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت .
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
مورچه گفت : " ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و
کرمی در درون آن زندگی می کند . خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از
آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم . خداوند این قورباغه را مامور
کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد .
این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را
به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم
می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم وبه دهان
همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری
کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند ومن از دهان او
خارج میشوم ."
سلیمان به مورچه گفت : (( وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا
سخنی از او شنیده ای ؟ ))
مورچه گفت آری او می گوید :
ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی
کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن
سلیمانبن داوود از نادر پیامبرانی است که خداوند پادشاهی مشرق و مغرب زمین را به او داد و سالها بر انسانها، چهارپایان، مرغان و درندگان غالب و حاکم بود و زبان همه موجودات را میدانست که زبان از توصیف قدرت عظیم او قاصر است.
درباره ثروت ایشان آوردهاند که: فرشی داشت که جنیان آن را از حریر و طلا بافته بودند و هر زمان که میخواست به جایی برود روی آن فرش مینشست و هر جا و با هر سرعتی که میخواست، آن فرش وی را به مقصد میرساند. آنقدر قدرت داشت که حتی باد نیز تحت اختیار او بود و با باد سخن میگفت. میزی داشت از طلا که با یاقوت و جواهرات آراسته شده بود و سه هزار میز دیگر در اطراف او بودند (مخصوص علما، وزرا و بزرگان بنی اسرائیل).
سلیمان (ع) صد فرسخ لشکر داشت، ۲۵ فرسخ از جنیان، ۲۵ فرسخ از پرندگان، ۲۵ فرسخ از انسان و ۲۵ فرسخ از حیوانات چهارپا. جنیان گوهرهای درخشان برایشان میآوردند.
در آشپزخانههای آن حضرت روزی ۱۰۰ هزار گوسفند، ۴۰ هزار گاو برای فقرا و مساکین و لشکریانش طبخ میشد ولی غذای خودش نان جو بود که آن را نیز با دست خود میپخت.
روزی دستور داد که کسی وارد قصر من نشود و خود عصایش را به دست گرفت و به بالاترین جای قصر رفت در حالی که به عصایش تکیه داده بود به مملکت خویش نگاه کرده و شکرگذار خداوند بود. ناگاه نظرش به جوانی خوش چهره و پاکیزه افتاد که از گوشه قصرش پیدا شد، فرمود: چه کسی به تو اجازه ورود به قصر را داده است، گفت: پروردگار تو، فرمود: تو کیستی، گفت: عزرائیل، فرمود: برای چه کاری آمدید، گفت: برای قبض روح تو.
سلیمان (ع) چون هیچ وابستگی به دنیا نداشت فرمود: به آنچه ماموری، انجام بده. عزرائیل جان ایشان را در همان حالت که به عصا تکیه داده بود قبض کرد، چند روزی گذشت مردم و اطرافیان او را میدیدند و گمان میکردند که زنده است. بعضی میگفتند چند روز غذا نخورده و نیاشامیده، پس او پروردگار ماست.
عدهای میگفتند او جادوگر است و در دید ما سحر کرده که ما گمان کنیم ایستاده است. گروهی گفتند او پیامبر خداست و … و خلاصه خداوند موریانههایی را فرستاد که میان عصای او را بخورند تا عصا بشکند، وقتی عصا شکست و او به زمین افتاد به داخل قصر رفتند و متوجه شدند که چند روز است از دنیا رحلت کرده است.
نکته مهم داستان این است که سلیمان (ع) با این همه ثروت فریب دنیا را نخورد و دنیا را در مسیر آخرت خرج کرد اما با این حال آخرین پیامبری است که در فردای قیامت به بهشت میرود زیرا خاصیت دنیا در این است که در حرام آن عقاب و در حلال آن حساب است. حسابرسی طولانی اموال سلیمان سبب میشود که او به عنوان آخرین پیامبر و فرستاده خدا قدم به بهشت گذارد.
پس از این داستان درس میگیریم که نه تنها دنیا به خودی خود مذموم نیست بلکه دنیادوستی و استفاده صحیح از مخلوقات هم مذموم نیست. استفاده غیرشرعی و وابستگی و یا پرستش دنیا مورد مذمت واقع شده که از آن به دنیای ملعون و یا مظلوم تعبیر میشود.
https://eitaa.com/dokhtaranebeheshtiy
خب دختران عزیزم
با داستان زندگی حضرت سلیمان علیه السلام آشنا شدیم
با ما همراه باشید تا جلسه آینده با زندگی حضرت ارمیا علیه السلام آشنا شویم 😊🌹
تا یه روز دیگه و یه کلاس دیگه همه شما دختران گلم رو به خدا بزرگ و یکتا می سپارم
فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین
دست علی یارتون خدا نگهدارتون