#نهج_البلاغه
💠اگر گامهايم در اين لغزشگاهها استوار بماند امورى را تغيير خواهم داد.
📘 #حکمت_۲۷۲
#نهجالبلاغه
@dokhtaranebeheshtiy
#نهج_البلاغه
▫️لاَ یَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِلاَّ رَبَّهُ
🍃هیچ یک از شما جز به پرورگارش امیدوار نباشد (و دل نبندد)
✍زیرا اولاً: مسبب الاسباب خداست و بر اساس توحید افعالى معتقدیم: لا مؤثر فى الوجود الا الله; همه چیز به فرمان او و رشته تمام امور در قبضه قدرت اوست، بنابراین چه بهتر که انسان آب را از سرچشمه بگیرد و هرچه مى خواهد از او بخواهد و سرنوشت خود را در تفکرى شرک آلود در دست دیگرى نبیند.ثانیاً به فرض که دیگران هم سرنوشت ساز باشند، خضوع و تواضع در برابر غیر خدا ذلت است و در برابر پروردگار عزت.
📘#حکمت_۸۲
#نهجالبلاغه
@dokhtaranebeheshtiy
پرهیز از دوستی با احمق
#نهج_البلاغه
▫️يَا بُنَيَّ إِيَّاکَ وَمُصَادَقَةَ الاَْحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَکَ فَيَضُرَّکَ
🟠فرزندم از دوستى با احمق برحذر باش؛ چراكه او مى خواهد به تو منفعت رساند؛ ولى زيان مى رساند
✍انسان، موجودى اجتماعى است، نه تنها به اين دليل كه مدنى بالطبع است وعشق به اجتماعى بودن در نهاد او نهفته شده، بلكه به دليل نيازهاى فراوان ومتنوعى كه دارد و نمى تواند بدون كمك گرفتن از ديگران به آن برسد. البته «مائق» به معناى كسى است كه حماقت او شديد باشد. چنين كسى از كارهاى احمقانه خود لذت مى برد و سعى مى كند آن را زينت دهد و جالب معرفى كند و اصرار دارد ديگران هم مانند او باشند. از آنجا كه در انسان چيزى به نام روحيه محاكات نهفته شده كه مى خواهد خود را شبيه ديگران كند چه بسا همنشينى با احمق تأثير خود را بگذارد و به تدريج به سوى او گرايش پيدا كند به خصوص اگر او كارهاى احمقانه خود را تبليغ و تزئين كند.
#حکمت_۲۹۳
#نهجالبلاغه
#نهج_البلاغه
▫️احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا كُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ
💠از فرار كردن (و رميدن) نعمتها برحذر باشيد كه هر فرارى بازنمىگردد.
✍در اين گفتار حكيمانه، امام عليه السلام نعمتها را تشبيه به حيوانات اهلى سودمند كرده كه گاه فرار مىكنند، فراركردنى كه هرگز به چنگ نمىآيند و توصيه مىفرمايد كه قدر نعمتها را بدانيد، شكر آن را به جا آوريد، از فرصتها استفاده كنيد و از نعمتهاى الهى بهره گيريد. به يقين، «جوانى» از آن نعمتهايى است كه وقتى فرار كرد هرگز بازنمىگردد، بايد جوانان از آن بهره گيرند و علم و آداب و فضايل اخلاقى تحصيل كنند كه همه اينها در جوانى امكانپذير است. سلامتى جسم، يكى ديگر از آن نعمتهاست كه در بسيارى از موارد هنگامى كه گرفته شد بازنمىگردد و يا اگر بازگردد به شكل اوّل نخواهد بود. انسان سالم قادر بر هر كار مثبتى است؛ ولى هنگامى كه سلامتى ازدست رفت عجز و ناتوانى جاى آن را خواهد گرفت به خصوص بيمارىهايى كه در سنين بالا انسان را مبتلا مىكنند، مصداق بارز همين مطلب است. امنيت نيز يكى ديگر از نعمتهاى بزرگ است؛ انسان در محيط امن قادر به انجام دادن هر كار خوبى است؛ امّا بسيار ديده شده با تزلزل امنيت، سالها ناامنى و آثارش باقى مىماند و بهزودى بازنمى گردد.
📘#حکمت_۲۴۶
#نهجالبلاغه
#نهج_البلاغه
▫️لا تَجعَلَنّ ذَرَبَ لسانِكَ عَلى مَن أنطَقكَ و بلاغَةََ قولِكَ عَلى مَن سَدّدكَ
🟠تيزى و برندگى زبانت را علیه كسى كه تو را گویا ساخته است قرار مده، و رسايى گفتار و قدرت بيان خود را بر ضد كسى كه به تو قدرت گفتار آموخته است بكار مبر.
✍امام عليه السلام نيز در اين كلام عميق و پر معنى در همين باره سخن گفته و ديگران را به احترام نمودن به معلم و آموزگار متوجه ساخته و ترغيب و سفارش فرموده است. ما نيز بايد از پيشواى راستين خود بياموزيم. يعنى هرگز نبايد تيزى و برندگى زبان خود را بسوى پدر و مادر يا خواهر و برادر بزرگتر يا هر كسى كه در راه به سخن آمدن ما زحمت كشيده است بگيريم. و همچنين هيچگاه نبايد رسايى كلام و قدرت بيانى را كه از معلم و يا شخصى ديگرى آموخته ايم بر ضد خود او بكار بريم. زيرا چنين كارى ناسپاسى است و در اسلام ناسپاسى زشت و ناپسند شمرده مى شود.
📘#حکمت_۴۱۱
#نهجالبلاغه
#ادب
#آداب_زندگی ۶۵
#نهج_البلاغه
▫️اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَة لاَ عَقْلَ رِوَايَة، فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ، وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ
🟠هنگامى كه روايتى را مى شنويد در آن بينديشيدتا آن را به كار بنديد نه اينكه تفكر فقط براى نقل به ديگران باشد.زيرا راويان علم بسيارند و رعايت كنندگان آن كم.
✍اهميت عمل به روايات به اندازه اى است كه در بسيارى از احاديث علم بى عمل به منزله جهل شمرده شده و تنها علمى شايستگى اين نام دارد كه به عمل منتهى شود
📚 #حکمت_۹۸
#نهجالبلاغه
2.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نهج_البلاغه
▫️كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ، وَ ....
🟠چه بسا كسى كه با نعمت هايى كه به او رسيده، به دام افتد، و با پرده پوشى بر گناه، فريب خورد، و با ستايش شدن، آزمايش گردد، و خدا هيچ كس را همانند مهلت دادن، نيازمود.
✍خدا، ستار العیوب است و تا آن جا که ممکن باشد بر گناهان بندگانش پرده مى افکند تا بیدار شوند و توبه کنند و به راه حق باز گردند ولى گروهى به عکس، مغرور مى شوند و از این ستر الهى فریب مى خورند و بر شدت و کثرت گناه مى افزایند. با توجه به این که «چون که از حد بگذرد رسوا کند» گاه مردم از روى حسن ظن و گاه از طریق تملق و چاپلوسى به مدح و ثناى افرادى مى پردازند; ولى گاه آنها که از حال خود باخبرند و وضع خود را با آنچه به صورت مدح و تمجید گفته مى شود کاملاً متفاوت مى بینند بیدار شده و سعى مى کنند خود را با حسن ظن مردم موافق کنند، گاهى با این سخنان، فریب مى خورند و خود را مقرب درگاه الهى و در اوج فضیلت و اخلاق مى پندارند، در حالى که در دام شیطان و هواى نفس گرفتارند.چهارمین جمله اشاره به حال کسانى است که خداوندِ حلیم و غفور آنها را از طریق بخشیدن نعمت و گسترش روزى و مانند آن مى آزماید شاید به پاس نعمت هاى الهى بیدار شوند و باز گردند; این گسترش نعمت ها سبب غفلت و بى خبریشان شده و همچنان راه خطا را با شتاب ادامه مى دهند، ناگهان خدا آنها را گرفته و مجازات مى کند; مجازاتى که بسیار دردناک است، زیرا در میان نعمت هاى الهى غوطه ور و سرگرم لذاتند که در یک لحظه همه چیز دگرگون مى شود.
📘#حکمت_۱۱۶
#نهجالبلاغه
https://eitaa.com/dokhtaranebeheshtiy
#نهج_البلاغه
▫️وَهَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَهُ
🟠کسى که زبانش را بر خود امير سازد شخصيت او تحقير مى شود.
✍منظور از امير شدن زبان آن است که از تحت کنترل عقل و فکر خارج شود و هرچه بر زبانش آمد بگويد. بديهى است سخنانى که از فکر و عقل و تقوا سرچشمه نمى گيرد در بسيارى از موارد خطرهايى ايجاد مى کند که انسان قادر بر جبران آن نيست و گاه اسباب رنجش افراد آبرومند و سبب ايجاد اختلاف در ميان مردم و کينه و دشمنى نسبت به گوينده و ديگران مى شود
📘#حکمت_۲
#نهج_البلاغه
▫️قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ، وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ.
🟠 قلب احمق در دهان اوست و زبان عاقل در درون قلبش
✍ هر دو اشاره به یک حقیقت دارد و آن این که افراد عاقل بى مطالعه، فکر و دقت سخن نمىگویند؛حسن و قبح، سود و زیان، مناسبت و عدم مناسبتِ گفتار خود را به دقت بررسیده و سپس آن را بر زبان جارى مىکنند در حالى که افراد نادان به عکس آن هستند؛ سخنى را بى مطالعه میگویند و بعد که به آثار زیانبارش برخورد کردند در فکر فرو مىروند. منظور در اينجا عقل و حماقت اكتسابى است. كسى كه ذاتا احمق است در واقع نوعى بيمارى دارد كه در صورت امكان بايد به وسيله ديگران معالجه شود.ولى گاه انسان حماقت را با اراده خود فراهم مى.سازد؛ با نيكان و پاكان و عاقلان و خردمندان معاشرت نمىكند و بر عكس به دنبال هواى نفس مى رود و با افراد نادان و شرور طرح دوستى مى ريزد، تحصيل علم را رها مىكند و با اختيار خود در وادى جهل گام بر مىدارد و گرفتار غرقاب مىشود. نكوهش حضرت از چنين حماقتى است.
📘#حکمت_۴۱
https://eitaa.com/dokhtaranebeheshtiy
#نهج_البلاغه
▫️وَالصِّيَامَ آبْتِلاَءً لاِخْلاَصِ آلْخَلْقِ
💎خداوند روزه را براى آزمودن اخلاص بندگان واجب کرد
✍تمام عبادات، مشروط به اخلاص و به يك معنا از اسباب خلوص نيت است؛ ولى از آنجا كه روزه عبادتى است كه در ظاهر آشكار نيست، تأثير بسيار عميقترى در آزمودن اخلاص مردم دارد و به تعبير ديگر، تنها خدا از آن آگاه است و تا روزهدار چيزى نگويد كسى از روزه او باخبر نمىشود و اين درواقع يك مرحله عالى از تقواست و به همين سبب در قرآن مجيد تشريع روزه براى نيل به تقوا ذكر شده است.
📘#حکمت_۲۵۲
روزعید واقعی
#نهـجالبـلاغـه
▫️إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ؛ وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ.
🌱اين عيد كسى است كه خدا روزه اش را پذيرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز كه خدا را نافرمانى نكنند، آن روز عيد است.
✍روز عيد فطر عيد براى كسانى است كه روزه و طاعات آن ها قبول شده، يك واقعيت است. كسانى كه خداى نكرده اصلاً روزه نگرفته اند و يا روزه هاى آن ها آلوده به گناهان و نافرمانى ها بوده و به همين دليل مقبول درگاه حق واقع نشده نمى توانند شاد و خوشحال باشند; شادى از آن كسانى است كه طاعاتشان مقبول درگاه حق شده است. بر اساس اين منطق هر روزى كه انسان در آن گناه نكند و از صبحگاهان تا آخر شب از معصيت پروردگار بپرهيزد آن روز، روز عيد او محسوب مى شود و به اين بيان، ما مى توانيم تمام ايام سال را ايام عيد خود قرار دهيم.
📘#حکمت_۴۲۸
#نهج_البلاغه
▫️مِنَ الْخُرْقِ الْمُعَاجَلَةُ قَبْلَ الْإِمْكَانِ، وَ الْأَنَاةُ بَعْدَ الْفُرْصَة
🟠شتاب پيش از توانايى بر كار، و سستى پس از به دست آوردن فرصت از بى خردى است.
✍امام عليه السلام دو چيز را در اين جا نشانه حماقت و نادانى مى شمرد:نخست تعجيل كردن قبل از فراهم شدن امكانات است مثل اين كه كسى در فصل غوره كردن درختان انگور اصرار بر چيدن انگور داشته باشد كه نشانه نادانى است و ديگر اين كه وقتى فرصت ها فراهم مى شود سستى كند و به اصطلاح اين دست و آن دست نمايد تا فرصت از دست برود; فرصتى كه شايد هرگز بازنگردد اين هم نشانه بى خبرى و نادانى است. عاقل و دانا كسى است كه صبر كند و در انتظار فرصت باشد و هنگامى كه فرصت فراهم شد بدون فوت وقت دست به كار شود و به مقصود خود برسد. اين كار نشانه مديريت صحيح است
📘#حکمت_۳۶۳
https://eitaa.com/dokhtaranebeheshtiy