مسابقه🪅🪅🪅مسابقه اونم مسابقه دوم😍 [مسابقه اول مون این بود👇👇 https://eitaa.com/dokhtaranehaneel/475] ✅صوت زیر که کاری از رادیو منهاج هست رو گوش بدید 👇👇 https://manahej.ir/?p=5956 بعد پاسخ سوالهای زیر رو حداکثر تا پایان روز جمعه ۲۱ شهریور برای این ایدی بفرستید👈@mohrem20 جایزه برنده ها 🎁در روز جشن اهدا خواهد شد 💐💐💐💐💐 ❌سوالهای مسابقه👇👇 ۱.در تدوین این پادکست از چه کتابی استفاده نشده است؟ الف.تاریخ اسلام مهدی پیشوایی ب.فروغ ابدیت آیت الله سبحانی ج.تاریخ سیاسی اسلام آقای جعفریان د.طرح کلی اندیشه اسلامی آیت الله خامنه ای ۲.مبدا تاریخ عرب جاهلی.... الف. پیدایش اولین بت بود ب.ثابت و مشخص نبود ج.پیدایش کعبه بود د.جنگهای مهم بود ۳.پیامبر ص در چه سالی و در کجا متولد شدند؟ الف.سال بعد از عام الفیل،مکه ب.عام الفیل،یثرب ج.سال بعد از عام الفیل،یثرب د.عام الفیل،مکه ۴.پیامبر به تاریخ میلادی متولد چه سالی هستد؟ الف.۵۸۰ ب.۵۷۰ ج.۴۷۰ د.۴۸۰ ۵.داستان تولد حضرت موسی(ع) در چه سوره ای آمده است؟ الف.سوره انبیا ب.سوره مریم ج.سوره یوسف د.سوره طه ۶.کدام اتفاق عجیب حین ولادت پیامبر اسلام ص رخ نداده است؟ الف.شکستن ایوان کسری ب.خاموش شدن آتش آتشکده فارس ج.افتادن بتهای دور کعبه د.کسوف کامل ۷.چه کسی نام پیامبر ص را محمد گذاشت؟ الف.خداوند ب.عبدالمطلب پدربزرگ پیامبر ج.عبدالله پدر پیامبر د.امنه مادر پیامبر ۸.چرا اعراب فرزندان خود را به دایه میدادند؟ الف.یادگیری عربی فصیح ب.دوری از امراض مسری مثل وبا ج.حفاظت در مقابل دشمنان د.الف و ب ۹.پیامبر ص چند سال نزد حليمه بودند؟ الف.۲ سال ب.۴ سال ج.۵ سال د.۶ سال ۱۰.پیامبر ص از چه کسی بعنوان مادر یاد میکردند؟ الف.حلیمه ب.فاطمه بنت اسد ج.ام ایمن د.خدیجه ۱۱.بارزترین ویژگی ظاهری پیامبر(ص) چه بود؟ الف.خال بین دو کتف ب.نور چهره ج.چال گونه د.همه موارد 🔹کانال دختران هانیل https://eitaa.com/dokhtaranehaneel

🌀 قسمت چهارم پادپخش مصطفی 🎧 تاریخ تحلیلی زندگی پیامبر 🎙 عطا یاوری 📻 صوت کامل پادپخش 👇 https://manahej.ir/?p=5956 🔊 صوت کامل پادپخش از همینجا 👇 https://castbox.fm/ep/738240594?eitaafly 🔻 قسمت چهارم: ولادت و کودکی پیامبر 🔹 سال ولادت رسول خدا 🔹 اتفاقات خارق العاده زمان تولد پیامبر 🔹وفات پدر و مادر پیامبر در کودکی 🔹درگذشت عبدالمطلب 🔹 پرورش رسول خدا در خانه ابوطالب 🔹 سفر پیامبر به شام #مصطفی #تاریخ_انبیا 📻 رادیو مناهج؛ راه نوین دانایی

توجه📣📣📣توجه جشن داریم😍 اونم چه جشن پر و پیمونی🎉🎊🪅 ✅هم جشن میلاد پیامبر عزیزمون هست❤️ ✅هم جشن پایان دوره کلاسهای تابستونی مون ✅هم نمایشگاه کارهای دستی دخترای گلمون🌺 رو داریم و ✅هم ثبت نام برای دوره پائیزه لذا👈 حضور مادرهای گل🌺در جشن الزامی است و یه خبر خوش دیگه اینکه👇👇 هر کدوم از دخترای گل🌺میتونن دو تا از دوستاشون رو(همراه با مامان شون)به جشن دعوت کنن😍 زمان جشن مون هم شنبه ۲۲ شهريور هست و مکانش رو وقتی ثبت نام کردید بهتون میدیم(این دفعه استثنا جشن تو مسجد نیست) ❌آیدی ثبت نام(لطفا حداکثر تا پایان روز جمعه ۲۱ شهریور برای شرکت در جشن ثبت نام کنید) @ss_qoomi 🔹کانال دختران هانیل https://eitaa.com/dokhtaranehaneel

2⃣دومین محتوای تولیدی در مورد مسابقه ۱۷ شهریور کاری از فاطمه جون عظیمی 🔹کانال دختران هانیل https://eitaa.com/dokhtaranehaneel

🖍• فروش ویژه لوازم تحریر با خرید از نمکتاب هم به خیریه کمک کن و هم جایزه بگیر🎁 📆• ۱۷ و ۱۸ شهریورماه ⏰• صبح‌ها : ساعت ۹ تا ۱۲ ویژه بانوان 🧕🏻 عصرها : ساعت ۱۶ تا ۱۸ ویژه خانواده 👨‍👩‍👧‍👧 🗺• #مشهد ، آیت الله عبادی ۵۴ ، پلاک ۳۵ @ketabkosar1403 با ارسال این بنر برای مخاطبین‌تون در کار خیر شریک باشید❌ راستی اینم لینک کانال محصولات هست. عضو هستی؟😍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/4222156990Cab95243082 #لوازم_تحریر #فروش_ویژه •°○@namaktab_ir○°•

3⃣سومین محتوای تولیدی در مورد مسابقه ۱۷ شهریور کاری از کوثر جون چوبداری 🔹کانال دختران هانیل https://eitaa.com/dokhtaranehaneel

4⃣چهارمین محتوای تولیدی در مورد مسابقه ۱۷ شهریور کاری از فاطمه زهرا جون رمضانی 🔹کانال دختران هانیل https://eitaa.com/dokhtaranehaneel

🎶 سرود ۱۷ شهریور یادگاری ماندگار از روزهای پر التهاب انقلاب اسلامی در سال‌های پرشور پیروزی انقلاب اسلامی، موسیقی و سرود نقشی مهم در انتقال پیام‌ها و بازتاب وقایع ایفا می‌کردند. یکی از نمونه‌های شاخص این جریان، سرود «۱۷ شهریور» است که به مناسبت قیام تاریخی مردم در میدان ژاله (شهدا) ساخته و منتشر شد. این اثر در فروردین ۱۳۵۸ با آهنگسازی حمید شاهنگیان، رهبری ارکستر توسط رازمیک اوهانیان و اجرای گروه کُر مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما تهیه شد. تصویر این اجرا را نیز امید حداد نسب به ثبت رسانده است. سرود ۱۷ شهریور، نه فقط یک قطعه موسیقایی، بلکه سندی هنری و تاریخی از مقاومت و ایستادگی ملتی است که با فریاد خود مسیر تاریخ را تغییر داد. 🔹کانال دختران هانیل https://eitaa.com/dokhtaranehaneel

#تیزر آغاز ثبت نام 💠 هشتمین دوره مسابقات نوجوانان برتر 💠 🧑‍🎓 تحصیل 🕌 تهذیب ⚽ ورزش 🏆رقابت معنای دیگری دارد🏆 مشاهده کیفیت بالا تیزر آشنایی با مسابقات نوجوانان برتر 🌟 ثبت نام در سایت: 🌐 NB8.ir 📌 مهلت ثبت‌نام تا ۴مهرماه #نوجوانان_برتر #رویداد_هم_افزایی_تشکل‌های_نوجوان‌محور #همدلی_همکاری_هم‌افزایی 🆔 @NB_News

5⃣پنجمین محتوای تولیدی در مورد مسابقه ۱۷ شهریور کاری از فاطمه جون همراهی 🔹کانال دختران هانیل https://eitaa.com/dokhtaranehaneel

توجه📣📣📣توجه دخترای گل🌺 1⃣برا جشن شنبه ثبت نام کردید؟فقط تا پایان روز جمعه ۲۱ شهریور فرصت ثبت نام دارید.عجله کنید🏃‍♂🏃‍♂ (ایدی ثبت نام جشن👈@ss_qoomi) ❌یادتون نره دو تا از دوستاتون رو هم میتونید دعوت کنید😍 2⃣قراره در حاشیه جشن یه نمایشگاه کوچیک از اونچه در کلاسهای تابستانی مسجد یاد گرفتید و درست کردید هم بذاریم(لطفا حتما شنبه با خودتون بیارید و قبل از ورود به جلسه تحویل خانم خادم بدید) 3⃣حواستون هست فقط تا پایان روز جمعه برای شرکت در مسابقه های کانال فرصت دارید. لینک مسابقات کانال👇👇 https://eitaa.com/dokhtaranehaneel/481 🔹کانال دختران هانیل https://eitaa.com/dokhtaranehaneel

🔸 آن شب، شیفتۀ دین پدر شدم! 📝 (خاطرهٔ فرزند آیت الله حائری شیرازی از پدر) تازه نه سالم تمام شده بود. شب ٢١ ماه مبارک رمضان داشتیم آماده می‌شدیم برای احیای شب قدر. مراسم مسجد شهداء -مسجد بزرگ شهر- را پدر برگزار می‌کرد. او امام جمعه و نمایندۀ ولی فقیه در شیراز بود. مسجد شلوغ می‌شد. هر سه شب، من و برادرها هم همراه مادر و پدر به مسجد می‌رفتیم. ساعت ٩ شب، پدر داشت وضو می‌گرفت. رفتم کنارش ایستادم و گفتم: «چرا همۀ ما باید حرف‌های یک نفر رو که خداست گوش کنیم؟ اصلاً خدا کیه؟». پدر نگاهی به من کرد و مسح سرش را کشید. ادامه دادم: «من تا ندونم خدا کیه نمی‌توانم براش دعا کنم و نماز بخونم. من اصلاً نمی‌تونم برای کسی که نمی‌بینمش کاری انجام بدم». پدر مسح پایش را کشید و نشست کنار من. - خب برو ببین خدا کیه! - از کجا بشناسم؟ شما که خدا رو می‌شناسید برام بگید تا بشناسم. پدر دستم را گرفت و آورد توی ایوان خانه و نشاند کنار خودش. برایم از خدا گفت، مثال آورد و گفت و گفت و گفت. یک ساعتی که گذشت، مادر آمد. - حاج آقا، مگر مسجد نمی‌روید؟ دیر می‌شود. بقیه حرفتان را بگذارید برای فردا. - میدانم اما امشب باید این بحث را برای فاخره به نتیجه برسانم. مادر با تعجب به من و پدر نگاه کرد و گفت: «حاجی، پس تکلیف این جماعتی که آمده‌اند احیا چه می‌شود؟ نمی‌توانی به آن جمعیت بگویی من باید بحث را برای دخترم تمام کنم!». پدر بلند شد و رفت سمت تلفن: «درستش می‌کنم». شماره گرفت و با کسی حرف زد. تلفن را گذاشت و دوباره شماره گرفت و حرف زد. مادر چشمانش خیره به پدر مانده بود. چیزهایی که می‌شنید را باور نمی‌کرد. پدر تلفن را گذاشت و رو کرد به مادر و گفت: «درستش کردم؛ یکی از دوستان به جای من می‌رود مسجد برای برگزاری مراسم احیاء. شما هم که ماشین می‌آید دنبالتان با پسرها بروید احیاء. من با فاخره در خانه می‌مانم. می‌خواهیم تا صبح حرف بزنیم». نمی‌دانستم چه باید بگویم. از این که بی‌موقع سؤال کرده بودم، کمی از دست خودم دلخور شدم، اما از این که پدر مراسم احیایش را به خاطر من به هم زد تا جوابم را بدهد خیلی خوشحال بودم. باورم نمی‌شد. تازه به سن تکلیف رسیده بودم و اینکه پدرم به من اهمیت داد و دیده شدم، خوشحالم کرد. تا سحر با پدر حرف زدیم تا وقتی که مادر و برادرها از مسجد آمدند. اصلاً حرفی نزد که «امشب شب دعاست و من نتوانستم نمازی بخوانم یا دعایی کنم یا به خاطر تو به مسجد نرفتم. همۀ شب برایم با خوش‌رویی حرف زد. پدر یک شبِ خود را تمام و کمال برای من گذاشت. پدر با این کار، من را تمام عمر، پایبند و شیفتۀ آن یک شب کرد. شیفتۀ دینی که در آن تربیت شده بود. او پدر من بود و به من اهمیت و عزت داد. بعدها بارها و بارها در جاهای زیادی این خاطره را تعریف کردم و هر بار با یک واکنش مشترک و شبیه به هم روبه رو شدم؛ می پرسیدند: «واقعاً؟ چطور چنین چیزی ممکن است؟» حالا که برمی‌گردم و به زندگی‌ام نگاه می‌کنم، می‌بینم تمام روزها و لحظه‌های زندگی من، چنین اتفاقات درخشانی داشته است. 📖 منبع: کتاب «من فاخره‌ام»؛ پدرانه‌های تربیتی آیت الله حائری شیرازی (روایت‌های فاطمه حائری شیرازی از پدر) @haerishirazi