eitaa logo
••●دختران‌فاطمـے³¹³●••
49 دنبال‌کننده
628 عکس
235 ویدیو
1 فایل
مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ❤️ و هرکس به خدا توکل کند او برایش کافی است❤️ یه کانال دخترونه🌷 @dokhtaranfatemiii
مشاهده در ایتا
دانلود
••●دختران‌فاطمـے³¹³●••
🚩نجات اهل عالم با حسین است میزنه قلبم.. داره میاد دوباره باز بوی محرم .. از تو چه پنهون دوباره دلتنگه برا پیرهن سیاتون.. 🏴 ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام عزای اباعبدالله الحسین علیه السلام @dokhtaranfatemiii
بسم رب الحسین علیه السلام🏴
اينجا سرِ برادرِ تو شرط بستہ اند ! غوغا شده ميان ڪماندارهايشان ... یامسلم‌بن‌عقیل🖤 🖤 🏴 🏴 @dokhtaranfatemiii
ورود و حضور اولیه ی سفیرالحسین جناب مسلم‌بن عقیل، استقبال پرشورری داشت...
حتی اگه یه درصد هم احتمال این باشه که مردم کوفه واقعا خواهان امام باشن، لطف و محبتش حکم میکنه که به خاطر همون یه درصد بیاد سمت کوفه...
از مسجد اومد بیرون تک و تنها تو کوچه های بی‌سر و صدا و سوت و کور کوفه قدم میزد...
چه مهمانِ غریبی...😔
آخر از عشق تو راهیِّ سر دار شدم  ای علی زاده! ببین میثمِ تمّار شدم😭 
. . . . مسلم رو بردن بالای ساختمون و بالای قصر حکومت(دارالاماره)
اما کم کم کفِ روی آب از بین رفت و نقاب ها برداشته شد و با یه تهدیدِ ابن زیاد مردم دور و بر مسلمو خالی کردن....
دلشو فرستاد سمت مکه، پیش حسین، شروع کرد با حسین حرف زدن...
بوی نامردی و پیمان شکنیِ کوفی ها که از در و دیوار کوفه میومد مسلمو اذیت میکرد...
هی میگه : کاش می شد بنویسم که نیایی اینجا  که می آید به سر تو چه بلایی اینجا 
وقتی هم که مسلمو بستن و تو کوچه ها روی زمین میکشیدنش، تو خلوتِ دلِ خودش با امام حسین هی میگفت: باز هم شُکر زن و بچّه ندیدند مرا  موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا  😭
گفت حسین...  با لب پاره؛ لب بام؛ سلامم به شما  تا بگیرد دلم آرام؛ سلامم به شما  😔
حاصل این سفرت بی علی اصغر شدن است  بی برادر شدن و بی علی اکبر شدن است 😭
صلی الله علیک یا اباعبدالله
آقا نیا که کوفه پر از کینه و بلاست😭 آقا نیا که کوفه پر از یار بی وفاست😭
بِسمِ رَبِ الحُسِیـــن عليه السلام🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاروانی رسید کربُبلاء.. از آسمان آید ندا .. اهلا‌ً و سهلا‌ً حسین ما رسید به کربلاء. 🖤 🏴 🏴 @dokhtaranfatemiii
روز دوم، روز ورود اهل بیت به کربلاست... به اون ساعتی که حبیب گفت اصحاب سید الشهدا! صورت هارو برگردونید زینب سلام الله میخواد پیاده بشه...💔😭
ولی مقایسه ی ورود اهل بیت به کربلا و خروجشون از کربلا خیلی جگر سوزه...
زینب موقع ورودشون به کربلا صدایِ لالایی ربابِ علی اصغر در آغوش رو میشنید... اما موقع خروجشون صدای مویه ها و ناله های ربابِ بی علی رو گوش میداد و عین شمع آب می شد 😔😔
تا رسیدن کربلا شروع کرد حالِ دلشو برا حسین گفتن...
گفت: دلشوره ای افتاده در جانم برادر😔 غمگینم و سر در گریبانم برادر