|•😍🌈•|
پیرما گفت:
ڪہایران حرَمفاطمہاست
بےجہت نیست
ڪہ درقلب جهان جاداریم
این هم ازدولت زهـرا ست
ڪہ مابر سرمان
سایہرهبرے حضرت آقا داریم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
|🕊| #رهـبرانھ
#ریحانه
فقط دخترا میدونن ☺️
حس خوب اینکه چندسالی زودتر ...
میتونن دعوتنـــــ💌ـــــــامه اختصاصی داشته باشن 😎
برای مهمونی خدا🌙😍
⚠️ #تلنگرانـه🤔
▫️همه ما یکساله در قرنطینه به سر میبریم
خونه نشین شدیم...
اما؛
آقای ما(؏ـج) '' 13 '' قرنِ
خونهنشینِ گناهان ماست!'😓
😔 حالا میفهمیم قرنطینه یعنی چی!؟
قدری به خودمون بیایم ..بسه دیگه!
#بخندمومن 😂
شبڪہ نمایش ، چند دقیقہ ماندہ تا اذان رو گذاشتہ گوشہ تصویر تلوزیون ،
با رنگ قرمز!
احساس تایمر بمب بہ من دست داده😐😂
نماز و روزتون قبول باشه🌱
『 #حدیث🌺͜͡🌱』
🦋 ❈هیچمؤمنروزهدارۍنیستڪه
درهنگامخوردنسحرۍوافطارش
#سوره_قدر را بخواند،
مگرآنڪہبینایندوزمانثوابڪسۍرا خواهدداشتڪه در راهخدا درخونخودغلطیدهباشد...🕊🌻
#امامصادق{علیہالسلام}❤️
{✾ بحــارالانوار.ج۹۷}🍃
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
وقتےعقلعاشقشود عشقعاقلمےشود آنگاه؛ شهیدمےشوۍ✨ #شهیدحس
#خاطره_شهید ❤️🖇
پدر شهید می گوید: از حسین پرسیدم حرف حقوق دادن به شماهاست. آیا صحت دارد؟ فوری گفت من مرخصی بدون حقوق میگیرم، چون برای دلم میروم. اینکه مدافعان حرم برای پول میروند، شایعهای بیش نیست. حسین کاری انجام داده بود که در عملیات تدمر شهر را آزاد میکنند و دشمن ناپدید میشود. او متوجه میشود در آنجا تونلهای زیرزمینی حفر شده، چون در این زمینه تخصص داشت. حسین چند اسیر داعشی را که گرفته بود با رفتار مناسبش موجب توبه آنها شد و با کسب اطلاعاتی از اسیران داعشی تونلها را منفجر میکند که انبار زاغه و تعداد زیادی از دشمنان از بین میروند. وقتی از او میپرسند چه احساسی داری؟ میگوید همان احساسی که روز اول آمدم و گفتم میروم تا انتقام سیلی مادر را بگیرم.
#شهیدحسینهریری
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
وقتےعقلعاشقشود عشقعاقلمےشود آنگاه؛ شهیدمےشوۍ✨ #شهیدحس
#سخن_شهید ❤️🖇
درست است در گوشه ذهنم شهادت هست و آرزوی شهادت دارم و شب عاشورا امام رضا(ع) امضا کرده است، اما هدفم این نیست بروم برای شهادت، هدفم این است که شر دشمنها را از سر مردم مظلوم سوریه و منطقه و ایران کم کنم.
بخشی از وصیت نامه شهید خطاب به خانواده👇
ومبارزه با نفس را همیشه در خود تقویت کنیدکه سرلوحه ی همه ی اعمال،انجام واجبات و ترک محرمات میباشد.
#شهیدحسینهریری
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
وقتےعقلعاشقشود عشقعاقلمےشود آنگاه؛ شهیدمےشوۍ✨ #شهیدحس
#زندگی_نامه_شهید ❤️🖇
نام: حسینهریری
محلتولد: مشهد
تاریختولد:۱۳۶۸/۰۸/۰۳
تاریخشهادت:۱۳۹۵/۰۸/۲۰
محلشهادت:حلب
آدرسمزار:بهشترضایمشهد
وضعیتتاهل:متاهل
نام کتاب:پرواز از حلب
نامجهادی:سیدعمار
کودکی👇🌱
حسین در خانوادهای پرجمعیت به دنیا آمد و ۱۱ خواهر و برادر داشت. آخرین پسر این خانواده بود و گوش به فرمان پدر و مادر، آنها را احترام میکرد
خصوصیاتاخلاقیشهید👇🌱
. قرآنخوان بود و هر روز مسجد میرفت و در کلاسهای قرآن شرکت و قرآن تلاوت میکرد. دوران کودکی حسین در محله امامزاده زید(ع) گذشت. از همان کودکی فعالیتهای مذهبی مسجد و امامزاده شرکت میکرد و به یاد دارم روز عاشورا از صبح اول وقت که دستههای مختلف عزاداری به امامزاده میآمدند برای آنها اسفند دود میکرد و از عزاداران پذیرایی میکرد. حسین از همان دوران، تلاوت قرآن را شروع کرد و در مسجد محل قرآن میخواند. وی جوانی ساده، سر به زیر و مطیع بود و هرگاه کاری از او میخواستیم فوراً اطاعت میکرد.
نحوهشهادتشهید👇🌱
حسین به عنوان تخریبچی در سوریه فعالیت داشت. دقیقاً بعد از شهادت او تعدادی از همرزمانش اعلام میکنند «حلب آزاد شد». یکی از همرزمان شهید تعریف کرد: دشمن در قسمتی از حلب عقبنشینی کرده بود. حسین با دو نفر دیگر از دوستانش از جمله شهید بشیری و شهید جهانی برای پاکسازی به آن قسمت منطقه حلب میروند. سه تا تله انفجاری در یک خانه بوده که میخواستند خنثی کنند. حسین فکر میکند این تلهها جدا از یکدیگر کار شدهاند، اصلی را خنثی میکند. در صورتی که تلههای دیگر به صورت مخفی در خانه کار شده بودند. آنها منفجر میشوند. اول حسین به شهادت میرسد که در حال خنثی کردن تله انفجاری بود و در کنار او هم شهید بشیری و شهید جهانی و نیز به شهادت میرسند🌿
#شهیدحسینهریری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرتِآقآمیگن:
「مننمیتونماوننوشتہهاے
رودستتونروبخونم🙁!」
یڪۍازاونوسطدادزد:🗣
『نوشتیمجانمفداےرهبر♥✋🏼🤭』
آقآمیگن: ...😁