❂◆◈○•--------﴾﷽﴿--------❂◆◈○•
💞 #ݐلاڪ_ݐنـــــہان💞
💠قسمت #بیست_وهشت
سمانه شوکه به حرف های او،
گوش سپرده بود، نمی توانست حرف هایی را که می شنید را باور کند،هضم این حرف ها برایش خیلی سخت بود!
ــ خانم حسینی به نفع خودتونه هر چه زودتر قضیه رو برای ما روشن کنید،چون تا وقتی قضیه روشن نشه شما مهمون ما هستید،البته قضیه روشن هست
ــ من همچین کاری نکردم😧
ــ خانم حسینی پس این همه مدرک تو پرونده چی میگن؟؟😠
ــ نمیدونم،حتما اشتباه شده
و با صدای بالاتری گفت:
ــ مطمئنم اشتباه شده
سمانه خیره به خانمی که با اخم و عصبانیت به او خیره شده بود ماند،
ــ صداتونو بالا نبرید خانم حسینی،اینجا خونه ی خالتون نیستش،وقتی داشتید برا بهم ریختن اوضاع برنامه ریزی می کردید،باید به فکر اینجا بودید
سمانه عصبی از جایش بلند شد و با صدای بلندی گفت:
ــ وقتی هنوز چیزی ثابت نشده حق ندارید تهمت بزنید،من دارم میگم اینکارو نکردم،اما شما الان فقط میخواید مجرم بودن منو ثابت کنید ،حتی تلاش نمی کنید حقیقتو از زبون من بشنوید
خانم از جایش بلند شد و پرونده را برداشت
ــ مسئول ما به احترام اینکه خانم هستید برای بازجویی خانم فرستادن اما مثل اینکه شما بازیتون گرفته،و قضیه رو جدی نگرفتید،خودشون بیان بهتره
پوزخندی زد، و از اتاق خارج شد،
سمانه بر روی صندلی نشست و سرش را بین دستانش گرفت و محکم فشرد تا شاید سردردش کمتر شود،
باورش نمی شد،
حرف هایی که شنیده بود خیلی برایش سنگین بودند،الان همه او را به چشم یک ضد انقلابی می دیدند.😰😣
الان دیگر مطمئن بود،
که ساعت از ۹ گذشته ،و اتفاقی که نباید بیفته ،اتفاق افتاده.می دانست الان مادرش و پدرش چقدر نگران هستند، وچقدر خجالت زده در برابر خانواده محبی😣😞
آه عمیقی کشید،
مطمئن بود الان در به در دنبال او هستند، هیچوقت دوست نداشت کسی را نگران کند یا آرامش خانواده را بهم بریزد، دوست داشت هر چه سریعتر مسئولشان بیاید و او از اینجا برود،
از فکری که کرد ،
ترسی بر دلش نشست و دستانش یخ بستند،
"نکند ،اینجا ماندنی شود،یا شاید بی گناهیش تابت نشود"😰
محکم سرش را تکان داد تا دیگر به آن ها فکر نکند.
بعد از نیم ساعت در باز شد،
و سایه مردی بر روی زمین افتاد،سمانه سرش را بالا آورد، تا به بی گناه بودنش اعتراف کند،
اما با دیدن شخصی که،
رو به رویش ایستاده شوکه شد!😳😧
نمی توانست نگاهش را،
از مردی که خود هم از دیدن سمانه ،در این مکان شوکه شده بود ،بردارد.
سمانه دیگر نمی توانست،
اتفاقات اطرافش را درک کند،احساس می کرد سرش در حال ترکیدن است،
اشک در چشمانش نشسته بود،
و فقط اسمش را با بهت و حیرت از زبان مردی که هنوز در کنار در خشکش زده بود ،شنید:
_ســمانـه😧
ادامه دارد..
💠نویسنده؛ بانو فاطمه امیری زاده
💠 #کپی_باذکرنام_نویسنده
❂◆◈○•---------------------------❂◆◈○•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورى
#فتح_اسرائيل
همه چى از شهادت سردار شروع شد
-دوستۍ فصل قشنگیست پࢪ از لالھ سࢪخ-
-دوستۍ تلفیق شعوࢪ من و توست-
-دوستۍࢪنگ قشنگیست به ࢪنگ خدا-♥️
-دوستۍ حس عجیبیست میان من و تو-
#رفیقانہ ✨
#خاطره🥀✨
فاطمہگفت:
عمہمنمیدونمبابامصطفامشھیدشدھ(:
بارآخرۍڪہاومدتہران
منروباخودشبردبھشتزهرا
سرمزارشھدا
بھمگفت:
فاطمہ..! یادتباشہشهداهمیشهزندهن🌱
وقتےکهچشماتروببندۍمیتونی
اوناروببینےوباهاشونحرفبزنی..🥀🙃
#دخترشهیدمصطفۍصدرزادھ✨
‹💚🌿›
.
•
نــگاهےڪنبہچشمِبیقـرارم
ڪہبارانـےتـرازاَبـــربـھـــــارم
فَـقطیڪآرزودرســینہمانده
هــواےِدیدنِشــشگوشہدارم((:💔
شهید حججی دعا کن کربلا روزی مون بشه
#نوکراهلبیت.وشهدا
••🦋🐳••
اگه شما اهل🍂 معنویتی ؛
ده برابرِ بقیه باید از زندگی لذت ببری...
💡|• #استاد_پناهیان
🌙|• #مهربون_باشیم
اگه به حرف خدا بری، خدا
هم به حرفِ تو می ره.... ̽ !
- آیتاللهمجتهدی[ره]
.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
〖🌿〗
•
.
حاج قاسم سلیمانے: خدایا شهدای ما را، و امام شهیدان ما را، مقامشان عالے است؛ متعالے بگردان.
بہ خانواده های معظم شهدای ما صبر و اجر عطا بفرما، آنها را در چشم و دل ما عزیز و گرانقدر قرار بده...
•
.
¦💚⃟🌱¦↬ #حاج_قاسم_سݪیمانے
¦💚⃟🌱¦↬ #سرداࢪ_دݪہا
☁️'🔖›
-هرروزبایدهدفتاینباشهکهکسی
کهدیروزبودیروشکستبدیوبه
قویترینورژنخودتتبدیلبشی😎👊🏻
#جھاد_علمے!
#سربازامامزمان﴿عج﴾
#سربازسیدعلے🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عید یعنی دیدنِ سیمای زیبای شما...
#این_صاحبنا
عیدسعیدفطربر
تمام شیعیان مبارڪ🍃🌺
#عید_فطر
⟮.▹🌹◃.⟯
˼ لازم نیست حتما تو
جنگ شهید شی رفاقت
خودش شهادت میطلبه ˹
ـ رفاقت تون ختم به شهادت❤️🌱 ـ
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج🍃⌛
•••❀•••
•
•
هربار خبر فوت کسی رو میشنوم، جمله یکی از رفقا میاد تو ذهنم که
“یه نفر تو صف رفتیم جلو..”
•• #چقدرتوشہۍسفرداریم؟!🚶🏻♀💔
-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•
#تلنگر🔥🕊
|♥💣|
#تلنگرانه‼️
یہنَفر بِهم مےگُفت:
یہ جَوون اَگه میخاد
یہ جَهاد با نَفسِ واقِعے ڪُنہ
و اِرادَشُ قَوے ڪُنہ...👌🏻
اَگہ نَشُد یه شَبے نَماز شَب بِخونہ
فَرداش نیت ڪُنہ قَضاشُ بِخونہ...📿🌻
.
یِہ هَمچین جَوونے
میتونہ بِشہ شَهیدحُجَجے✨🌸
یہ هَمچین جَوونے...🍃
میتونِہ اِمامزَمانِش رو بِبینہ
یہ هَمچین جَوونے
میتونِہ بہ حَیات بِرِسہ...🦋🖐🏻
#تڪحرف🍃
انقلابیمثبت،
حتیاگرهیچکارههمباشد،
خودشرامسئولترینافرادمیداندو
واردِمیدانمیشود'!🌿✌️🏽
-امامخامنہای💕
عقلڪہعاشقمیشـود . .
عشـــــقعاقلمیشــــــود . .
آنگاهشهیـــدمیشـــوے
”شهیدمصطفیچمران🍃“
#عاشقِعشقِخـداشو🚶♂!
وقتۍ که آمریڪار از منطقہ خارج بشه
صهیونیست ها هم جمع میڪنن و میرن
ونیازے به جنگ با اسرائیل نــداریم((:
#سیدحسننصراللہ🌱