eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 دنیا ما را زیبا نمیکند ما دنیا را با خوبیهایمان زیبا میکنیم پس زیبا ببین زیبا بیاندیش زیبا بگو و زیبا عمل کن تا محیط و دنیای زیبایی داشته باشی🌿🌸
اباعبدالله الحسین سید الشهدا ❤️ از قدیم الایام این روز(هفت محرم) متعلق به حضرت علی اصغر کوچکترین سرباز سپاه اباعبدالله می دانند بعد از شهادت حضرت علی اصغر خدا میداند بر مادرش بانو رباب چه گذشت ، حضرت حسین کودک شش ماهه ی خود را در روز عاشورا هنگامی که ان کودک از فرط تشنگی گریه می کرد روی دو دست بلند کرد و از لشکریان دشمن که لعنت خدا بر انها باد، جرعه ایی اب از انها خواست اما چند لحظه بعد خون ان کودک شش ماهه بر روی دستان اباعبدالله می ریخت .. خداوند هیچ پدری را شرمنده خانواده ی خود نکند( در مورد شهادت حضرت علی اصغر در قسمت حوادث عاشورا توضیح بیشتری داده می شود) مرسوم است که در شب هفتم محرم ه در خانه ی باب الحوایج کربلا میروند و روضه ی طفل بانو رباب را میخوانند. شهیدی به ظاهر کوچک اما در واقع عاشقی بزرگ و وصف ناپذیر. در این بین امام حسین به محمد بن حنفیه نامه نوشتند: از حسین بن علی به محمدبن علی و فرزندانش اما بعد دنیا دار فانی است و اخرت جاودان. با فرود امدن پی در پی سپاه در اردوگاه عمربن سعد فرستاد ، امام حسین عمربن قرضه انصاری را نزد عمربن سعد فرستاد و به او پیغام داد: که میخواهم شب هنگام تو را در میان دو اردوگاه ملاقات کنم . شب که شد حسین بن علی و عمربن سعد با همراهی 20 سوار به دیدار هم آمدند. حضرت حسین به جز برادرشان عباس بن علی و حضرت علی اکبر پسر ارشدشان از بقیه یاران خود خواست تا از خیمه فاصله بگیرند. عمربن سعد هم پسرش حفص و غلامش را نگاه داشت و دیگر دستور داد از خیمه گاه امام حسین فاصله بگیرند. بنا بر برخی نقل ها در این دیدار حضرت حسین به پسر سعد فرمودند: از این خیال و اندیشه ی ناپاک دوری کن و راهی که در ان صلاح دین و دنیای تو در ان است اختیار کن ، عمربن سعد و حسین بن علی فرمودند: خداوند تو را هلاک سازد و در روز قیامت نیامرزد امیدوارم که به فضل خدا از گندم ری نخواهی خورد. ادامه دارد...... به قلم: پگاه آریان📝🇮🇷
قوی باش توروخدا گناه نکن
به قول حاج آقا عابدینی : انسان همیشه باید تلاش هایش را برای راه خدا فراموش کند و به گناهان و نسیان هایی که کرده فکر کند ؛ این کلید اخلاص است
قطار سویِ خدﺍ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻧﺪ، ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪند ﻫﻤﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪند ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﻣﻘﺼﺪ خدا ﺑﻮﺩ، ﻧﻪ بهشت!🙂✨
الان که سن کمی داری☺️ بهترین موقع هستش که جلوی گناهاتُ بگیری ❌و تغییر کنی ، تو نوجوونی و جوونی راحت تره.... موکول نکن به بعدا .
〖🌿'! 〗 • چـشمِ‌من‌خیره‌بہ‌عکسِ حرمٺ‌بنـدشده…! . بـٰاچہ‌حالےبـنویسـم‌کہ دلـم‌تـنگ‌شدھ(:💔 . 🥀'! 🖤'!
↻🤎🥥••>|| - - اونجایۍ‌ڪہ‌یہ‌آدم‌..؛ بہ‌درجہ‌ے‌شھادت‌میرسہ..؛ خدا‌براش‌میخونہ..: یہ‌جورے‌عاشقت‌میشم‌؛ صداش‌دنیارو‌بردارھ ...🌱📻
شماااااا پیروزید ، برای اینکه شهادت را در آغوش می گیرید . و آنهایی که از شهادت و از مردن می ترسند ، آنها شکست خورده اند ... امام خمینی (قدس سره)
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
شکر خدا که نام در اذان ماست ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست... 🌸 «۲روز‌تـا‌عیـد‌الله‌اکـبر‌😍🌱»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقا که حقیقتا "علی" حق باشد... حق با "علی" و "علی مع الحق" باشد🍃🌸
به عشق مولا همه پروفایل غدیری بزاریم👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•📗🌿• فرشتہ‌هااز‌خداوند پࢪسیدن... خدایاتوکہ‌بشࢪࢪااینقدࢪدوست‌داࢪۍ چࢪاغم‌ࢪا‌آفریدۍ ...!؟ خداگفت: غم‌ࢪا‌بہ‌خاطࢪخودم‌آفࢪیدم ؛ چون‌مخلوقاتم‌تا‌غمگین‌نشوندبہ‌یاد خالقشان‌نمۍافتند...! بہ‌خودمون‌بیایم:)
❤️✨ 🌸🌺🌹 پشت چراغ قرمز خیابان شریعتی ایستاده بودیم 🚶‍♀️ و منوچهر هم صحبت می کرد. کنار خیابان یک پیرمردی که سرتاپا سفید یکدست پوشیده بود در گالری بزرگی گل های رزی به رنگ های مختلف می فروخت🌱 ولی سفیدی پیرمرد نظر من را جلب کرده بود و من احساس می کردم این مرد از آسمان آمده است👌 اصلا حواسم به منوچهر نبود، که یک لحظه حجم سنگین و خیسی روی پاهایم حس کردم. یک آن به خودم آمدم دیدم منوچهر رد نگاهم را گرفته و فکر کرده من به گل ها خیره شدم پیاده شده تا گل ها را برایم بخرد منوچهر همین طور همه گل ها را با دستش بر می داشت و روی پاهای من می ریخت دو بار چراغ سبز و قرمز شد ولی همه در خیابان به ما نگاه می کردند و سوت و کف می زدند حتی یک نفر خانم که از نظر تیپ ظاهری با ما متفاوت بود، برگشت و به همسرش گفت: می بینی ، بعد بگید بچه حزب اللهی ها محبت بلد نیستن و به همسران شان ابراز محبت نمی کنند آن روز منوچهر همه گل های پیرمرد را خرید و روی پاهای من ریخت و من نمی دانستم چه بگویم و چه کلمه ای لایق این محبت است. غیر از اینکه بگویم بی نهایت دوستت دارم🌹
توڪتـٰاب‌سہ‌دقیقہ‌درقیـٰامت‌میگفت: آدم‌هـٰایۍرادیدم‌ڪہ‌دردنیـٰا فڪرمیڪردیم‌شھیدهستند درقطعہ‌شھداهم‌خـٰاڪشـٰان‌ڪردیم...؛ امـٰااینجـٰادیدم‌ڪہ‌شھیدمحسوب‌‌نشدند! •. - بترسیم‌از‌این‌جملھ💔'!
چند خانم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسند، در تمام مدت سرش بالا نیامد! نگاهش هم به زمین دوخته بود... خانم ها که رفتند، رفتم جلو گفتم: تو انقدر سرت پایینه نگاهم نمی ندازی به طرف که داره حرف میزنه باهات، اینا فکر نکنن تو خشک ومتعصبی و اثر حرفات کم شه... گفت: من نگاه نمیکنم تا خدا مرا نگاه کند!❤️ 🙂:)
شب زنده دارى جز براے سه چيز روا نيست : تلاوت قرآن ، تحصيل علم و يا فرستادن عروس به خانه شوهرش^^ •. - بحــارالأنوار🌱!
ماڪہ.. ‌لیاقت‌شھیدشدنونداریمـ💔 حداقل‌اینجورۍ‌ڪنار‌حرم‌بمیریم🙂:)
خدايامن‌روسبب‌شڪستن‌هيچ‌دلے‌قرارنده•• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌻
✋🏻 سـرِ دوراهی گُـناه و ثـواب؛ به حُبّ شهادت فڪر ڪن؛ به نگاهِ امام زمانت فڪرڪن ... ببين مۍتونۍ ازگناه‌بگذرۍ؟! ازگناه‌ ڪه‌گذشتی،از جونتم‌ به راحتی مےگذری... 🌱