نقد و بررسی و معرفی کتاب "خانه ای برای همه" ✍معصومه فاطمی وقتی کتاب به من معرفی شد تصویر مبهمی از منصوره مقدسیان داشتم اصلا نمی دانستم او کیست و چه کرده که در موردش کتاب نوشته شده است؟ چرا می تواند داستان زندگیش جذاب و قابل استفاده باشد؟ منصوره متولد سال 1300 بود اما نمی دانستم زندگی اش به کدام اتفاقات تاریخی گره خورده است؟ با همین ابهام کتاب را آغاز کردم و نمی دانستم آیا می توانم کتاب را به آخر برسانم یا به دلیل دلزدگی آن را به پایان نمی رسانم؟ وقتی کتاب را شروع کردم، هر چه خواندم، بیشتر خواستم بخوانم . او شش کلاس سواد دارد که البته در زمان خودش سواد بسیار خوبی است اما کتابخوان حرفه ای است. و به طور منظم و موضوعی همواره مطالعه می کرده است. حتی زمانی که شیر می دهد، آشپزی می کند، پای سماور است و... او مادر است اما نه فقط برای فرزندانش بلکه برای بچه های معلول، بی سرپرست بدسرپرست، شاگردانش، او بچه ها را به خانه می آورد و آن ها را در قبال کار عزتمندانه بزرگ می کند، توانمند می سازد و به جامعه تحویل می دهد. واقعا خانه ی او برای همه است برای فقیر، برای روسپی، برای بیکار، برای بی حجاب، برای درمانده و رانده شده از همه جا و همه کس؛ منصوره برای هر کس برنامه ای دارد از کودک و بزرگ از او بهره مند می شود. زندگی منصوره مقدسیان، پر از مادرانگی است و همه او را مادر جان صدا می کنند. زنی که از فرصت ها ، نعمت می ساخته ، او نه با شغل نه با اسم ها و سمت ها، بلکه با رسم زندگی اش توصیف شده است. منصوره مقدسیان به معنا واقعی مصداق این سخن رهبری است. «خانه‌داری به معنای خانه‌نشینی نیست. بعضی اینها را با هم اشتباه میکنند؛ وقتی میگوییم خانه‌داری، خیال میکنند میگوییم داخل خانه بنشینید، هیچ کار نکنید، هیچ وظیفه‌ای انجام ندهید، تدریس نکنید، مجاهدت نکنید، کار اجتماعی نکنید، فعّالیّتهای سیاسی نکنید؛ معنای خانه‌داری این نیست. خانه‌داری یعنی خانه را داشته باشید؛ در کنار داشتن خانه، هر کار دیگری که از عهده‌ی شما برمی‌آید و میل به آن و شوق به آن را دارید میتوانید انجام بدهید؛ منتها همه در ذیل خانه‌داری است» منصوره هم همینطور است راهپیمایی می رود، تدریس قرآن می کند، کار اجتماعی می کند و خانه داری هم می کند، خانه اش مرکز دنیاست. او با امکاناتی که دارد بهترین راه ها را برای بهبود رفاه و همه اطرافیان خود می کند. که البته از نقش حمایتی همسر منصوره مقدسیان نمی توان چشم پوشی کرد. کتاب «خانه ای برای همه» توانسته زندگی منصوره مقدسیان را به صورت موضوعی برای خواننده شرح دهد بگونه ای که ابتدای کتاب به تولد و انتهای کتاب به روزهای آخر عمر منصوره مقدسیان پرداخته است ولی سایر بخش ها اقدامات او را به صورت موضوعی شرح داده است و روش های او را برای فرهنگ سازی هر موضوع و متناسب با مخاطب بیان کرده است که موجب انسجام موضوعی در ذهن مخاطب است. در هر موضوع مخاطب متوجه زمان رخداد وقایع نمی شود بلکه با یک سبک زیست توامان و ساری در زمان، آشنا می شود که می تواند پختگی در فکر و عمل مادر جان را درک کند. در حالی که راوی هر قسمت از داستان عوض می شود و نام راوی در پاورقی ذکر می شود. اما نویسنده توانسته است مخاطب را متوجه تغییر راوی نکند. و با یک داستان به هم پیوسته و منسجم رو به رو بشود. کتاب در بیست موضوع دسته بندی شده است که ، جشن حلال، ازدواج به سبک جدید، پای سماور روضه، سنت های غیر سنتی، حق همسایگی، کتابخوانی، علم واجب و... از بخش های آن هست. و مخاطب آن از هر گروهی که باشد می تواند استفاده کند. این کتاب را می تواند برنامه ریز و کنشگر فرهنگی، زن خانه دار یا شاغل بخواند در واقع، کتاب «خانه ای برای همه» ، کتابی برای همه است. این کتاب، مثل کتاب تنها گریه کن ، زنی را نشان می دهد که از بن بست ها و سنت های غلط اجتماعی در مورد یک زن عبور می کند و به تکالیف اجتماعی و سیاسی، زن ترازمسلمان و انقلابی می پردازد در حالی که خانه را مرکز تغییرات و تحولات قرار داده اند. ولی تفاوت هایی بین این دو کتاب وجود دارد که به یک مورد اشاره می کنم: در کتاب «خانه ای برای همه»، مادری و خانه داری نقش پررنگی در کتاب دارد اما در کتاب «تنها گریه کن» فعالیت های انقلابی و پشتیبانی جبهه پی رنگ اصلی داستان است. این تفاوت موجب می شود تا بانوان بتوانند برای هر نقش خود، الگوهایی واقعی بیابند. آنچه بیان کردم بخش کوچکی از جذابیت های کتاب بود که با خواندن آن می توانید به قدرت های معنوی و اجتماعی زن در بستر خانواده خوب پی برد. تصویر کتاب #نمایشگاه_کتاب https://eitaa.com/dokhtarehavva

*درد مشترک‌ خانم‌های مترو* یک روایت واقعی.... - با ساچمه زدین چشممو کور کردین بس نبود؟ این جمله را آن مرد گفت. مردی که یکه و تنها توی واگن ها خانم‌ها نشسته و پاهایش را طوری باز کرده بود که انگار به جای یکی، سه نفر است. همان اول که وارد قطار مترو طرشت شدم، خلوت بود و همه نشستند بودند. فقط کنار آن مرد خالی بود. از نشستن کنار او، امتناع کردم و میله‌های کنار در را گرفتم. ولی خانمی، مادرانه، کمی کنار آن مرد رفت: "بیا کنار من بشین" پوشش متفاوتی با من داشت. حواسم بود که شاید این حالت اورا هم معذب کند برای همین سوال کردم: شما اذیت نیستین کنار اون آقا نشستین؟ "نه عزیزم" ش باعث شد با خیال راحت بنشینم. ولی این انتهای ماجرا نبود. خانمی دیگر وارد شد و به آن مرد نگاه کرد و احتمالا به تنها جای خالی‌ای که دقیقا چسبیده به آن مرد بود. زن، چادری بود و مسن. مردِ تنها، حالا احساس احترامش گل کرده بود و به خانم گفت: "بیاین بشینین" حس میکرد از خودگذشتگی کرده! آن خانم ولی آرام و با طمانینه گفت: اینجا واگن خانم‌هاست جوون. درست بعد از گفتن این جمله آقای به ظاهر محترم گُر گرفت: "حالا که جامو دادم بهت زبونت وا شد؟ چطور شما تو قسمت آقایون میرید؟" همان جمله کافی بود که همه خانمها، دهانشان را باز کنن و هر کس چیزی بگوید، صدای "واگن آقایون نداریم. اون واگن عمومیه" بیشتر از همه به گوش میرسید. گوشم را تیز کردم ببینم کسی به آن خانم چادری اعتراضی دارد؟ دیدم نه! همه یک‌صدا به آن مرد اعتراض میکنند. قلبم تپش گرفت. حال خوبی داشتم. قطار هنوز تا ایستگاه بعدی راه داشت که آن آقا مغالطه‌آمیز ترین جمله تاریخ را گفت: "مهسا امینی رو کشتین بس نبود؟! با ساچمه زدین چشممو کور کردین بس نبود؟" تمام قواعد منطق و مغالطاتی که در دانشگاه خوانده بود جلوی چشمم رژه رفت. حالا دیگر نوبت من بود که با صدای بلند داد بزنم: "چه ربطی داره؟ موضوعو میخوای عوض کنی که جو متشنج بشه؟" دوباره همهمه شد، گفتم الان دیگر کسی با او هم‌صدا خواهد شد ولی نه! همان خانمی که به من جا داده بود، سریع گفت: کشتیم؟! امثال تو اونو کشتن! مردک که حالا رسما داد میزد، رو آن خانم گفت: دلم خواسته بیام اینجا. به تو هم ربطی نداره! چشمان خانم درشت شد و جیغ‌جیغو گفت: ادامه بده تا پرتت کنم بیرون! لبخند تمسخر مرد را همه دیدند: بیا ! بیا بیرونم کن اگر میتونی! "میتونم" را که آن خانم گفت بلند شدم و گفتم: "اتفاقا منم با شما میام خانم" با کمال ناباوری، صدای دو نفر دیگر هم که میگفتند : "ماهم میایم" به گوشم رسید. چند ثانیه بعد به ایستگاه پایانی رسیدیم. مرد هنوز هم رجز میخواند. دوباره با صدای بلند گفتم: اگر همه بیان اعتراض کنن، کسی دیگه جرات نمیکنه به خانما هتک حرمت کنه. با حرف من چند نفر دیگر هم بلند شدند و به جمع ما پیوستن:"آره باید اون بیشعورو ادب کنیم!" مرد دوباره زبان باز کرد: بیشعور کل هیکلته! دیگر کارد میزدی خونمان در نمی‌آمد! تا در‌ها باز شد سریع بیرون پریدیم. از شانس خوب ما، سه مامور پلیس دقیقا جلویمان بودند سریع داد زدیم: آقا این مرد رو بگیرید! و جلویش را گرفتند. همه سرهای توی ایستگاه مترو به سمت ما برگشت. تعجب‌ چشم‌ها را میدیدم. همه که اعتراضمان را کردیم، مرد دیگر خفه شده بود. نگاه کردم به قطار، راننده قطار بخاطر ما خانمها حرکت نکرده بود. من از همان ایستگاه باید خط عوض میکردم، خانمهای دیگر ولی سوار شدند! از کنار آن مرد که گذشتم پوزخندم بیشتر شد از دو رویی‌اش حرصم گرفت، به مامورین پلیس میگفت: من که کاری نکردم؛ ببرینم، لاحول و لا قوه الا بالله! #سیده_معصومه_فقیه https://eitaa.com/dokhtarehavva

🎥 روز دختر مبارکتون باشه، دختر مقاومت ....😢❤️ https://eitaa.com/dokhtarehavva

روایت زندگی زنان کرد در جهان جنگ معرفی کتاب " دایکه کان ایستاده اند" ✍معصومه فاطمی اینجا بخوانید

مقاومت زنان کرد در جهان جنگ / ۱ معرفی کتاب "دایکه کان ایستاده اند" ✍معصومه فاطمی پژوهشگر مطالعات زنان زنان کرد در اقلیم های متفاوتی که قرار گرفته اند همیشه در معرض جنگ بوده اند. زنان کرد عراق و سوریه، جنگ داعش علیه خود را تجربه کرده ند و زنان ایران و عراق جنگ صدام علیه خود را چشیده اند و حتی قتل و خونریزی کموله و منافقین را در جنگ شهری و در درون خود درک کرده اند. جنگ تحمیلی عراق به ایران به با حمایت 80 کشور صورت گرفت. و کردها در غرب کشور در پیشانی این جنگ بودند.که یا باید برای اعتلای اسلام و ایران مقاومت می کردند یا باید با عراقی همراه می شدند، که حتی به کردهای خودش رحم نکرد. و آنها را تحت بمباران شیمیایی قرار داد. کتاب «دایکه کان ایستاده اند» توانسته بخشی از این مقاومت زنانه را ذکر کند که در اینجا مبتنی بر این کتاب و مستندات دیگر به بخشی از این مقاومت اشاره می کنیم تشکیل هسته های مقاومت وپذیرش نقش های سخت و شجاعانه زنان؛ توسط زنان کرد بی بدیل است . از سوی دیگر کوشش های فردی و مسئولیت پذیری زنان برای پیروزی در جنگ مثال زدنی است. این در حالی است که برخی از این زنان به علت جنگ آواره شده اند و خانواده ه یا عزیزان خود را از دست داده اند یا فرزند یا همسر آن ها در جنگ هستند و شرایط اقتصادی و رفاهی نامناسبی دارند . در این یادداشت در چهار بخش، آوارگی و جریان زندگی، تشکیل هسته های مقاومت، نقش های سخت زنان در گیرودار جنگ به مقاومت زنان کرد می پردازیم. 1.آوارگی و جریان زندگی: اولین اثر جنگ بر زندگی انسان ها آوارگی است. در جنگ ایران و عراق هم بمباران شدید شهرها و روستاها توسط صدام به صورت مکرر صورت گرفت و زنان و مردان به کوه ها و مناطق خارج از روستا می رفتند و به طور موقت در چادرهایی که در کوه ها بر پا می کردند سکونت پیدا می کردند . که البته گاهی با گرا دادن کوموله ها ومنافقین این مناطق امن مورد هدف قرار می گرفت. زندگی در چادر یا سوله ها سهم زنان کرد بود. اما در زیر سرمای سخت زمستان و گرمای تابستان زندگی در جریان بود، خواستگاری، عروسی، تعزیه و زایمان در زیر همین چادرها بود و حتی چادرها به مدرسه و ستاد پشتیبانی جنگ توسط زنان تبدیل می شد. زنان در شرایط سخت و نابسامان عمدتا 4تا6 فرزند به دنیا می آوردند و همراه با فرزندان به فعالیت فرهنگی و پشتیبانی از جنگ می پرداختند. 2. تشکیل هسته های مقاومت: ایجاد هسته های مقاومت در شهرها توسط زنان کرد برای پشتیبانی از جنگ در زیر بمباران هوایی بسیار قابل توجه است . گاهی یک معلم مدرسه را به پایگاه پشتیبانی جنگ تبدیل می کرد و با کمک دانش آموزان بسته های غذایی، لباس بافتنی و... برای رزمندگان آماده می کرد. سرمای سخت زمستان و تاب آوری در زیر چادرهای اسکان مانع فعالیت زنان برای پشتیبانی از جنگ نمی شد و به تناسب تخصصی که داشتند به کمک در بیمارستان ها، معلمی و... می پرداختند. زنان عزم فردی را به سازماندهی جمعی تبدیل می کردند. و با کودکان هر روز در ستادهای پشتیبانی حاضر می شدند و به شستشوی لباس و پتوهای خونی ، تهیه مواد اولیه غذایی، خیاطی، بافتن لباس گرم، دوخت ماسک شیمیایی، قند شکستن ، پاک کردن حبوبات، تهیه غذا و شیرینی مربا؛ به نمایش گذاشتن فیلم پیروزی رزمندگان در جنگ برای زنده کردن امید مردم ، جمع آوری کمک های مالی برای جنگ، خون دادن گروهی برای نجات رزمندگان و مردم مجروح شده در بمباران، حضور در مناطق جنگی و پخش مواد غذایی و غذا و.. می پرداختند. البته برخی از زنان به دلیل فرزندان کوچکی که داشتند، این دست اقدامات را در خانه انجام می دادند. بی اهمیت نبودن نسبت به کنش اجتماعی در کنار نقش های زنان از ویژگی های زنان حاضر در پشتیبانی جنگ است. مادر یاری، در کرمانشاه و شاماما خانم در ارومیه نمونه ای از زنانی هستند که توانسته بودند شبکه ای از زنان را در شهر خود سازماندهی کنند و ستاد پشتیانی زنان را فعال کنند و فعالیت های متنوعی را شکل بدهند به طور مثال شاماماخانم در ارومیه علاوه بر کارهای متعددی که می کرد ،یک گاوداری را مدیریت می کرد که روزانه 700 کیلو شیر در آن تهیه می شد و این شیرها در بین زنان تقسیم می شد تا زنان ماست چکیده، کره و پنیر برای جبهه آماده کنند. زنان پس از آماده شدن محصولت لبنی و سایر محصولات به جبهه برای تقسیم مواد عذایی می رفتند. حضور زنان در جبهه موجب دلگرمی نیروهای نظامی بود. 3. کومله و منافقین و خشونت علیه کرد: دزدیدن و قتل زنان و مردان کرد به دست کومله ها، تهدید و خشونت های مداوم، گرا دادن به دشمن حتی برای شناسایی مخفیگاه هایی که زنان و کودکان در آن پنهان شده اند بخشی از جنایات کومله و گروه های تروریستی کرد است. https://eitaa.com/dokhtarehavva

مقاومت زنان کرد در جهان جنگ/۲ ✍ معصومه فاطمی به عنوان نمونه شهین شاداب در کتاب دایکه کان از دزدیدن ومفقود الاثر شدن پدرش و سوء قصد به خودش روایت می کند صحنه های دلهره آور و بی رحمی دشمنان باعث نشد،حصار مقاومت زنان و مردان کرد شکسته بشود بلکه صحنه های سربریدن پاسداران را می دیدند ولی در سخت ترین لحظات پای انقلاب ایستادند. 4.نقش های سخت زنان در گیر و دار جنگ: زنان هرچند آموزش نظامی میدیدند اما اغلب در پشتیبانی جنگ بودند و برخی نقش های زنانه در پشتیبانی در جنگ نقش های بسیار سخت و طاقت فرسا بود.که در این جا به چند نمونه اشاره میکنم: معلمی و مدیریت مدرسه در شرایط بحران جنگ و زیر بمباران کار ساده ای نیست. آن هم در حالی که، مدیر مدرسه در چادر زندگی کند و مدرسه هم در چادر باشد و در زیر باران، زمستان و تابستان در کنار مار و عقرب و بمباران، مدرسه را مدیریت کند. سخت ترین لحظات زمانی بود که، دانش آموزانی که با سختی برای آن ها تلاش می شد با بمباران در جلوی چشمانت پر پر می شد. و باید حس مقاومت و امید را در دانش آموزان، پرورش می داد تا به تحصیل ادامه بدهند. اقدامات دیگری که زنان انجام می دادند حضور در مناطق بمباران شده در شهر بود تا امداد گری کنند و جنازه شهدا و مجروحین را از زیر آوار بیرون بکشند، درایت زنانه همراه با حفظ عفت زنانی که در زیر آوار بودند بر حسن این اقدام زنان می افزود. گاهی زنان مجبور بودند بدن های تکه تکه شده عزیران خود را از زیر آوارها بیرون بکشند. خرامان باقلانی یکی از زنانی است که در درمانگاه (شبه بیمارستان) مهران اقدامات درمانی انجام می داد.اما به اقتضای شرایط جنگ، مسئول تخلیه جنازه شهدا بود، اقدامی که گاهی مردان را بی طاقت می کرد،اما او توانست به اقتضای شرایط محکم بایستد. خرامان در یکی از خاطراتش نقل می کند: روزی کانتینری پر از جنازه امد که بر اثر اصابت خمپاره تکه تکه شده بودند، به من گفتند نمی ترسی؟ گفتم نه مگه من نمی شناسی، از کانتینر بالا رفتم و به اندازه یک اتاق پر بود از دست و پا و بدن های بی دست وپا، بیشترشان هم شهدای زن بودند جنازه ها را با دست و پا تکمیل می کردیم و بعد لای ملافه می گذاشتیم و منتقل می کردیم، او به جنازه های سوخته و مچاله شده در خاطراتش اشاره می کند.علاوه بر او زنان بسیاری، به شستشو و غسل شهدای زن که بدن هایشان دچار سوختگی شدید و تکه تکه شده است اشاره می کنند. شستشوی زنان و کودکان کرد ایرانی و عراقی که بر اثر بمباران شیمیایی دچار جراحت شده بودند یکی از نقش های سخت زنانه بود که گاه از صبح تا شب، زنان کرمانشاهی آن را انجام می دادند. زنان شیمیایی کم توان بودند ، آبله های صورت و بدن شان گاهی به اندازه یک کف دست بود. شستشوی افراد شیمیایی نیاز به توان جسمی و روحی بسیار داشت و بدلیل قرار گرفتن در معرض آلودگی مداوم ، خانم هایی که که شتسشو می دادند دچار عوارض شیمیایی و سرطان می شدند. اما روحیه ایثار بود که زنان را برای این تلاش مداوم ترغیب می کرد و خسته و نا امیدی نمی شدند. حضورزنان ایرانی در دفاع مقدس با حضور زنان در جنگ جهانی تفاوت هایی دارد که یکی از تفاوت ها ، تفاوت در عدم خستگی و افسردگی و نا امیدی زنان ایرانی است . زیرا هر چند فرزند یا همسر خود را از دست می دهند، آواره می شوند ولی برای پشتیبانی جنگ می کوشند و دچار مشکلات روانی، افسردگی و... نمی شوند . این تفاوت به دلیل ارزشمندی، هدفمندی و ایمان زن ایرانی است که البته زنان کرد هم از این قاعده مستثنا نیستند. برای بررسی این تفاوت می توان خاطرات شفاهی زنان ایرانی و شوری را؛ مطالعه کرد ، و کتاب هایی مثل «دایکه کان ایستاده اند» ،«حوض خون» با کتاب « جنگ چهره زنانه نداردـ» مقایسه کرد.( در یادداشت چهره زنانه جنگ این مقایسه صورت گرفته است) کتاب «دایکه کان ایستاده اند» که در این یادداشت از آن استفاده شده است، توانسته از 53 راوی، خاطرات زنان کرد در پشتیبانی جنگ را روایت کند . یکی از ویژگی های کتاب، روایت خاطرات زنان کرد از چهار استان، کرمانشاه، کردستان، ایلام و آذربایجان غربی است، در روایت های هر استان،از کلمات کردی به تناسب هر خطه استفاده شده است.کتاب از جهت استنادی قابل توجه است و تصاویر و اسناد مرتبط در کتاب جای گذاری شده است ولی کشش کافی برای مطالعه را ندارد، برخی از شخصیت ها امکان پرداخت بیشتری را دارند و نیاز است به زنانی که محور سازماندهی یک شهر هستند مجزا پرداخته بشود. کتاب «دایکه کان ایستاده اند» توانسته بخشی از خاطرات زنان کرد را جمع آوری کند و بنظرم گام نخست، پرداختن به وضعیت زنان کرد پس از انقلاب است و لازم است به نقش زنان کرد در پیروزی و پایداری در انقلاب، توصیف ظلم کومله ها و گروهک های تروریستی به زنان و... بیش از این باید پرداخته بشود. قسمت اول یادداشت https://eitaa.com/dokhtarehavva

تو هم دختری ولی نگذاشتن تو هم آزاد باشی و زندگی کنی... 😔 https://eitaa.com/dokhtarehavva

اگر تو ایران، پلیس اینطوری مهسا امینی رو از سر کلاس گرفته بود بعد چی می شد؟🤔 اینجا آمریکاست... https://eitaa.com/dokhtarehavva

ما با بعضی از آزادی ها مخالفیم... ممیزی واجب در کتاب ها وقتی که یک اثر هنری و یک نوشته و یک عکس، یک تأثیر ویرانگر اخلاقی دارد، این قابل پاسخگویی نیست. جلوِ این کار فرهنگی را باید گرفت؛ این آن ممیّزی واجب است که در جنجال علیه ممیّزی و سانسور نباید هدف را گم کرد. من وظیفه نظام میدانم، وظیفه وزارت ارشاد میدانم، وظیفه شما که ناشرید میدانم، که وقتی چنین چیزی مطرح میشود، شما اجازه ندهید و کمک نکنید. این هیچ ربطی ندارد به این‌که ما با فکر آزاد موافقیم یا مخالفیم. طبیعی است که ما با آزادیهایی مخالفیم؛ مگر کسی شک دارد؟ ما با بعضی از آزادیها مخالفیم. ما با آزادیهای جنسی مخالفیم؛ ما با آزادی گناه مخالفیم و این کاری است که مردم را به این طرف سوق میدهد. همین الان در کتابهای ما هست؛ کتابهای منتشر شده الان وجود دارد. اگر خوف این نبود که با گفتن من، نام یک اثر غلطی تکرار شود، اسمش را میگفتم. کتابی که جوانان را به طور واضحی، با شیوه‌های هنری، به سمت گناه سوق میدهد! این یک مسأله فکری نیست که ما بگوییم حالا این کتاب منتشر شود، ما هم جوابش را منتشر کنیم؛ این جواب ندارد! خطاست اگر کسی گمان کند، ما که نسبت به مسأله مطبوعات و کتاب و نوشتن و نشر در جامعه حسّاسیت به‌خرج میدهیم، با تفکّر آزاد، با فکر آزاد و با مباحثه آزاد مخالفیم؛ نه. ما کسانی هستیم که اوّلین شعارهای این مسائل را داده‌ایم و الحمدلله تا الان هم دنبالش بوده‌ایم؛ اما با آزادی گناه و آزادی ویرانگری مخالفیم. نمیشود اجازه داد که نسل جوان یک کشور که به اعتماد ما می‌آید کتاب را از شما میخرد و میگوید اینها متدیّنین و در رأس کار هستند، از این طریق گمراه یا فاسد شود؛ یا از این طریق دشمن بخواهد کاری انجام دهد.   مقام معظم رهبری ١٣٨٧.٢.٢٨ [در بخشی دیگری از این بیانات رهبری، به آزادی انتشار نظراتی که به تصور ماغلط است، صحه می‌گذارند و این آزادی را موجب رشد علم می دانند ] https://eitaa.com/dokhtarehavva

🖼 متولدان سال ۱۴۰۲ بچۀ چندم خانواده بوده‌اند؟ سال ۱۴۰۲، ۲۰هزار خانواده فرزند پنجمشون را به دنیا آوردند https://eitaa.com/dokhtarehavva

🇮🇷۲ خبر خوش از خانواده ایرانی🇮🇷 سقوط طلاق ،صعود فرزندآوری ۳ درصد کاهش طلاق و ۲.۵ درصد افزایش فرزندآوری زنان جوان نسبت به سال قبل ثبت شده است. https://eitaa.com/dokhtarehavva

https://virasty.com/M_Fatemi1/1715490607114583237 "بالجمله در تهران مسلمان نیافتم" این جمله بخشی از رساله حجابیه، یکی از علمای دوره ی پهلوی است، وقتی سه سال در تهران بسر برد و تقریبا ۱۰سالی از کشف حجاب رضاخان و متمدن سازی ایران گذشته بود.... کشور بدون #حجاب اینگونه می شود... https://eitaa.com/dokhtarehavva

تصویرگری کتاب کودک بدون حجاب، از حکم فردی تا فرهنگسازی اجتماعی امام خامنه ای: در مورد تصویرگری دختران زیر نه سال، باید بگویم که تصویر هیچ حکم شرعی ندارد. اگر بخواهید فقط تصویر را از باب حکم شرعی ملاحظه کنید، شما برای سن نه سال هم که تصویر بی‌حجاب بکشید، نه کشیدنش حرام است، نه نگاه کردنش حرام است. منتها این‌جا قضیه، قضیه‌ی حکم شرعی شخصی نیست؛ قضیه‌ی انتقال یک فکر و انعکاس یک منش است. اگر این است، دیگر فرقی نمی‌کند بین دختر هشت سال و نیمه و نه سال و نیمه؛ که شما بگویید: «حالا سر تمام شدن نه سالگی، قضیه فرق کند.» نه. چه تفاوتی می‌کند؟ در حالی که از لحاظ حکم شخصی، فرق می‌کند. فرق است بین دختری که مثلاً آمده جلو ما و اگر نه سال تمام باشد، نگاه کردن به او حرام است. اگر کمتر باشد، نه. این، حکم شرعی فردی است. اما وقتی که از دیدگاه بازتری به مسأله نگاه می‌کنید، تصویر شما، فیلم شما و آن نقاشیهایی که در کتابها استفاده می‌کنید - تصویرگری کتابهای کودکان - اینها هیچ کدامش از جنبه‌ی شخصی و شرعی، نباید مورد مداقه قرار گیرد؛ والّا همان‌طوری که عرض کردم، نه زیر نه سال، نه روی نه سال، هیچ حرمتی ندارد. اما وقتی که می‌خواهید مخاطب شما که یک دختر بچه است، از آن استفاده‌ی خوب ببرد، طبعاً هر چه برای شما «ارزش» است، در آن باید منعکس شود. از جمله حجاب که باید منعکس شود. همان‌طور که شما وقتی شرح حال یک دختر را می‌نویسید، حتماً خواندن نماز صبح را در آن می‌گنجانید، این را هم باید بگنجانید. از این دیدگاه باید به مسأله نگاه کنید امام خامنه‌ای در دیدار با اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ١٣٧١.۵.۵ لینک کامل بیانات : https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=29683 https://eitaa.com/joinchat/683212834C1feea8e12e 🔅 دخترحوا

🎥 رهبر انقلاب: ما محتاج کتاب هستیم 🔹فعالان فضای مجازی از فضای مجازی برای ترویج کتاب استفاده کنند و کتاب‌های خوب را معرفی کنند @Farsna

🛑 زنی روستایی در بزنگاه‌های تاریخ معاصر 💢صدور مقاومت از دل خانه‌ای گِلی به جهان ✍️معصومه فاطمی؛ نگاهی بر #کتاب_«خیرالنساء» | خبرگزاری تسنیم: 🔹کتاب «خیرالنساء»، زندگی زنی روستایی را بی‌آلایش روایت می‌کند. «خیرالنساء» مثل هر زن روستایی دیگری با سنت‌های درست و غلط اجتماعی مختلفی روبه‌رو شده، زحمات بسیاری را متحمل شده و در دل سختی‌ها برای روزهای دشوار آماده شده است. 🔺نویسنده سعی کرده، تمام زندگی «خیرالنساء» را با حفظ ویژگی‌های فرهنگی‌ و‌ اجتماعی به تصویر بکشد و تا حد ممکن از الفاظ و لهجه «خیرالنساء» بهره ببرد که این موضوع ممکن است در ابتدای کتاب خواننده را دچار چالش و خستگی کند، اما اگر بتواند کتاب را ادامه بدهد با واژگان جدید و اصیل ایرانی آشنا و همراه می‌شود. 🔺روایت از سختی‌ها و نداری‌ها، فرزندآوری و سادگی مرگ فرزند، دست‌های باز و مهمان‌داری، سنت‌های اجتماعی و دین‌داری، همسرداری و مادری؛ در کتاب ذکر شده است. نویسنده در روایت‌های ساده و روزمره گاهی مخاطب را با دلزدگی نسبت به مطالعه کتاب مواجه می‌کند که برای کیفیت‌بخشی به کتاب نیاز است، ویرایش شود و با حفظ شرح زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی، از برخی روزمرگی‌ها و مسائل خرد که بخش قابل توجهی از کتاب است، چشم‌پوشی کند. 🔺خیر‌النساء، روایت زندگی زنی معمولی است که در بزنگاه‌های تاریخ حاضر بوده و اقدامی شایسته را داشته است. او قریب به صد سال زندگی کرده است و قحطی، کشف حجاب، انقلاب و دفاع مقدس را تجربه کرده است. او حتی در روزهای جنگ داعش در سوریه نیز آماده خدمت برای جبهه مقاومت بوده است. استفاده از نکات تاریخی و فرهنگی ذکر شده قابل استفاده است. 🔸بیشتر: (خبرگزاری تسنیم)👇 tn.ai/2937616 @Raheyarpub https://eitaa.com/dokhtarehavva

یاد خیر النساء جهاد است حضرت آیه الله خامنه ای: یاد آن کسانی که از این جهاد در طول دفاع مقدّس یا بعد از آن تا امروز پشتیبانی کردند، جهاد است؛ یاد آن بانویی که در دِه «صد خَرْو» یا هر جای دیگر در خانه‌اش ده تا تنور میزند که برای رزمندگان نان بپزد، جهاد است. https://eitaa.com/dokhtarehavva

کتاب کودکان در مورد خیر النساء https://eitaa.com/dokhtarehavva

گزارش نشست حجاب زدایی در تاریخ معاصر ایران، معصومه فاطمی. در خبرگزاری رسا متن کامل را بخوانید https://eitaa.com/dokhtarehavva

فایل نشست در کانال مدرسه اندیشه ورز رحا موجود است

ظرفیتی که به مسئله تبدیل می شود سرودهای دخترانه بدون متولی و راهبر دغدغه مند و عمیق https://eitaa.com/dokhtarehavva

توی یکی از سایت های مجاهدین عکس جنا اورتگا بازیگر آمریکایی فیلم ونزدی رو گذاشتن به عنوان یکی از افرادی که توی تظاهرات کشته شده یعنی اینا دیگه نمیدونن از کجا کشته بسازن 😂😂 نقد ونزدی👇 https://eitaa.com/dokhtarehavva

از مادری در نگاه اسلام تا نگاه فمنیست تکنیک های مادری را از زبان سه مادر شهید متفاوت را در کتاب "منم یه مادرم" بخوانیم یادداشت نقد و بررسی کتاب منم یه مادرم ✍معصومه فاطمی https://eitaa.com/dokhtarehavva

نقد و بررسی کتاب «منم یه مادرم» ✍معصومه فاطمی پژوهشگر مطالعات زنان روایت زنان از مادری، در فرایند تغییرات اجتماعی ملت ها موثر بوده است. سیمون دوبوار یکی از فمنیست هایی است که تعریف او از مادری به عنوان عملی منزجر کننده است و روایت او از مادرانی که تمایل به سقط جنین دارد توانست بر موج تنفر از مادری، آزادی های فردی بی ضابطه و قتل جنین کمک کند. فارغ از اینکه سیمون دوبوار یک زن موفق در زندگی خودش نیست اما روایت او از مادری توانست بر موج اجتماعی علیه ازادی موفق باشد، تا اینکه فمنیست های خانواده گرا سعی کردند مادری را به عنوان لذتی فردی و تجربه ای شیرین بیان کنند، هرچند این اقدام ،گامی رو به جلو بود. اما تا نگاه والای زن مسلمان ایرانی برای تربیت انسان تراز تمدن اسلامی فاصله دارد. غرب چه موافق مادری باشد و چه مخالف آن، اومانیسم و لذت محوری معیار تحلیل مادری است اما در نگاه انسان الهی شده، مادر برای انسان تراز تمدن اسلامی از خود و خواسته هایش می گذرد. زن ایرانی به برکت انقلاب خمینی، تربیت فرزند را بالاترین شغل، و ارزشمند ترین هنر وجودی انسان شناخت که از اداره عالم مهم تر است.امام خمینی می فرمایند: «فرزند خوب شما اگر به جامعه تحویل بدهید، برای شما بهتر است از همه عالَم.» در بیان مقام معظم رهبری خانواده به عنوان سلول اجتماع اگر بتواند انسان تراز تربیت کند می تواند بر روی سعادت جامعه موثر باشد.و فروپاشی خانواده به فروپاشی تمدن منجر می شود. توجه به این نقش زنانه در ساخت اجتماع مهم است و روایت ارزشمند از مادری می تواند به رشد خانواده کمک کند . کتاب «منم یه مادرم» یکی از کتاب هایی است که سعی کرده است با روایت زندگی سه مادر شهید و الگوها و اصول تربیتی به اهمیت نقش مادری بپردازد. و مادر تراز را تورق کند. در این کتاب سه مادر شهید انتخاب شده اند و از دوران بارداری تا هنگام شهادت، از زبان مادر، سبک تربیتی والدین روایت شده است. تنوع در انتخاب شهدا ویژگی کتاب است. در بخش اول به شهید مصطفی احمدی روشن، که دانشمند هسته ای است، پرداخته شده است . در فصل بعدی شهید محمد مسرور که طلبه ی شهید مدافع حرم است ، روایت شده است و در بخش آخر به زندگی محمد حسین حدادیان، که شهید امنیت و در خیابان های تهران به دست صوفیان به شهادت رسیده است، می پردازد. محبت اهل بیت، توجه به مال حلال و عدم تضییع حقوق دیگران توسط فرزندان، صداقت در رفتار و گفتار، وقت گذاری برای تفریح وهیئت فرزندان، قناعت و ساده زیستی، صبر و مدارا، محبت و عشق طرفینی والدین و فرزندان، تشویق به مسجد، نماز و عبادات، و.... از اصول و فروع پرتکرار تربیتی هر سه مادر است.که چگونگی موفقیت مادران برای آموزش این مفاهیم در کتاب روایت شده است. مادران فقط خدمات دهنده صرف نیستند بلکه معطوف به هدف سعی می کنند فرزندانشان را با تکنیک های مادرانه رشد دهند. رشد اقتصادی، اجتماعی، دینی فرزندان در کودکی مورد توجه والدین است. دو قسمت ابتدایی کتاب ، هر چند از بارداری آغاز می شود و به شهادت ختم می شود اما زندگی شهید به صورت یک خط زمانی پیوسته ، روایت نشده است بلکه فارغ از زمان رخ دادها ، به صورت موضوعی نکات تربیتی بیان شده است اما این باعث نشده روایت کتاب منقطع و غیر پیوسته باشد. اما در قسمت سوم کتاب وقایع و موضوعات از کودکی آغاز می شود و در سیر زمان به نکات تربیتی پرداخته شده است. زندگی شهید محمد حسین حدادیان که در بخش سوم کتاب است واقع گرایانه تر نقل شده است. زیرا فقط به وجوه مثبت زندگی شهید، نپرداخته است بلکه زندگی شهید را با آنچه از نظر مخاطب پسندیده یا ناپسند است روایت کرده است. کودکی و بزرگسالی محمد حسین، مثل همه انسان ها ، فارغ از اشتباه نیست بلکه اشتباه می کند، و اینجا نقش تربیتی والدین به عنوان مربی ظهور پیدا می کند و شهید را از الگویی دست نایافتنی به الگوی قابل تحقق تبدیل می کند و مسیر این تحقق، روش های تربیتی والدین و عزم شهید است. اگر روایت زندگی شهدا ملموس و واقعی نوشته بشود ، اثر سبک تربیتی والدین شهدا و کوشش شهدا برای تحول مشخص می شود. و نقطه اوج این سبک تربیتی رشد یافتگی شهید در بزرگسالی خواهد بود که فرد گرایی مدرن را می شکند و در راه خدا برای رشد جامعه می کوشد حتی اگر برای این رشد، بتواند جان خود را فدا می کند. کتاب های مثل «منم یه مادرم» می تواند به تعداد شهدا ،روایت از سبک تربیتی مادران بکند و حتی این سبک از کتاب ها می تواند به سبک تربیتی زندگی مادران علما، دانشمندان و... بپردازد و درمقابل پیشنهاد می شود ارزش مادر در سیره شهدا نیز روایت بشود تا به فرهنگ سازی ارزش مادری کمک کند. کتاب منم یک مادرم توسط جمعی از نویسندگان و به دبیری مریم حلاج نوشته شده است. https://eitaa.com/dokhtarehavva

آسیب شناسی سرود های تولید شده با تکیه بر هویت دخترانه.... #یادداشت ✍معصومه فاطمی منتشر شده در خبرگزاری تسنیم👇👇 https://tn.ai/3087051 قسمت های برگزیده یادداشت را در کانال بارگذاری میکنم👇👇 https://eitaa.com/dokhtarehavva