دختر پاییز
#ناشناس +از بیمارستان و کلا چیزای مربوط به رشته تجربی و دانشگات بیشتر بگو _والا بیمارستان با وجود
خب خب شروع کنیم؟!
امروز رفتیم بالا سر ی پسر ۲۳ ساله که دیشب با قرص متادون خودکشی کرده بود و بعد از شستشو معده و انجام کارهای مربوطه حالت عادی گرفته بودو بستری بود
قبل از رفتن به اتاق ،استاد کاملا بهمون تاکید کرده بود که در مورد مرگ و خودکشی و کلا حوادث این شکلی باهاش هیچ صحبتی نکنیم چون ممکنه تصمیم دوباره بگیره
و ماهم خیلی با احتیاط باهاش برخورد کردیم
تو همین حین بودیم که خدماتی بیمارستان جهت بردن زباله ها اومد و با لهجه شیرازی خطاب به بیمار گفت:
کاکو چت بی هم خوت دردسر گیری هم ما
ی دو روز صبر میکردی با جنگ هممون میمردیم
حالا مونده بودم بخندم یا گریه کنم😂
دختر پاییز
خب خب شروع کنیم؟! امروز رفتیم بالا سر ی پسر ۲۳ ساله که دیشب با قرص متادون خودکشی کرده بود و بعد از ش
مریض بعدی ی آقای ۷۸ ساله بود که دقیق یادم نمیاد به خاطر چی بستری شده بود
همراهش هم خانمش بود و اونم سنش همین حدود بود و از روز اولی که ایشون تو بیمارستان بودن تا الان رابطه عشقولانه شون باهم زبانزد خاص و عام شده بود
اینجوری بود که خانم وقتی میومد چیزی رو تحویل بگیره برای مریض، میگفت اینو برا عشق جانم میخام
خلاصه رفتم برای آقا توضیح دادم که باید با ویلچر ببرمش بخش سونوگرافی و اونجا سونو کلیه بده
اصلا همکاری نمیکرد و اصرار هم داشت که صبح ازم سونو گرفتن ، هرچی هم خانومش میگفت هرچی میگن گوش بده و باید بری و فلان افاقه نمیکرد
از همراه پرسیدم ، واقعا صبح رفتین سونو کلیه دادین؟(ناخوداگاه دستمم رفت سمت کلیه خودم)، پس چرا اینجا چیزی ننوشتن؟
یهو خانومش گفت نه ، یعنی نمیدونم
ولی ولی ی چیزایی زدن به اینجاش(با دست قفسه سینه رو نشون میداد)و اینجا بود که فهمیدیم منظورش اکو قلب بوده
دیگه بلند گفتم بابا جان اونی که صبح از شما گرفتن اکو قلبت بوده این فرق داره
یهو گفت نه خیر همون بود و بلافاصله هم خانومش جواب داد جعفر چرا انقدر نفهم بازی در میاری پاشو باید بری دیگه
شما خانوادتن .... بودین
ووووو......
اخر نه تنها نشد برای سونو ببریمش بلکه با فحش خار مادری که بین این پیرزن پیرمرد عین نقل و نبات ردو و بدل میشد صحنه رو خیلی اروم ترک کردیم:)
درس و کار ریخته سرم و اتاقم داره میترکه. دارم غش میکنم از خستگی ولی باید رو پا بمونم. لذا برنامه پلی کردن شادترینای پلی لیست و پیش بردن کاراس...
فرقی نمیکنه در چه سنی باشم و چقدر جوراب داشته باشم ؛
همیشه سندروم کمبود جوراب تو خونم میغلته
#ناشناس
+سلام شادی جون خوبی خسته نباشی :)♡ میشه به این دوستت که ادمین کانال در انزوای خویشِ بگی بازش کنه کانالو تا بتونیم ماهم از محتواهای فاخِرش بهره ببریم؟!
_سلام عزیزم
قربونت😍
https://eitaa.com/joinchat/3502637493Cae4694c829
#ناشناس
+سلام عزیزم خوبی من اسمتو نمیدونستم خوشبختم افتخار اشنایی باهاتو داشتم شادی جون😊😊 میشه بگی کدوم بیمارستان کار میکنی؟
_سلامم
قربانت تو خوبی ❤️
والا من بیمارستان کار نمیکنم
دانشجو ام برای کارورزی از طرف دانشگاه میریم بیمارستان
بیمارستانم خود دانشگاه تعیین میکنه که اینم متغیر عه
#ناشناس
+سنجش داشتم
اینم ناامید کننده تر از قبلی
دیگه کم اوردم
_سلام عزیزم
ببین من واقعا با پوست و گوشت و خون و استخون درکت میکنم
ولی دیگه وقت کم اوردن نیست
چیزی به کنکور نمونده
به نظر من آرمانی فکر کردن رو بزار کنار با واقعیتت و اون چیزی که بلدی کنار بیا
و فقط سعی کن تا جایی که میتونی بهترش کنی دیگه الان وقت این نیست که فکر کنی تهران بخونی یا شهید بهشتی
الان وقت اینه که بخونی که شده حتی ی تست بیشتر ،درست بزنی
پیشنهادم خوندن مطالب مهم و پرتکرار عه حتی اگه به تست نرسیدی هم فقط از رو کتاب درسی بخون
بازم میگم من اصلا ادم صاحب نظری نیستم اصلا عددی نیستم فقط و فقط نظر و تجربه ی خودمو میگم
#ناشناس
+منم اهل بهبهانمممممم کدوم قسمتش بودیی
_ای جاااااااااااان همشهری
ذولفقاری بودیم
#ناشناس
+کاش اسرائیل یه بمب میزد تو سر من😭
+یاهم میزد تو حوضه کنکورم
_هعیی خدا
گروه پالت ی اهنگ دارن که یادمه اواخر زیاد گوش میکردم و خیلی دوسش دارم
با من خیال کن که همه ی این استرس ها
نگرانی ها
ی روز تموم شده ...
22.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا ی پول مفت گنده بهم بده ی گرام با کلی صفحه بخرم آرزو به دل از دنیا نرم
باتشکر
#ناشناس
+https://eitaa.com/dokhtarpaeizzzzzzzzz/1212 آی گفتی آی گفتی شادی جون... اصن گرامافون ، آهنگای قدیمی مورد علاقت ، هوای بهشتیِ بهار، ازین صندلی های مادربزرگ و... چه شود! آخر یه روز حتما همه ی این وسیله ها رو جور میکنم و تو اون موقعیت لحظه لحظه ی زندگی رو بیشتر از همیشه زندگی میکنم:)))♡
_تو منی یا من تو ام؟!
من اصلا به دهه شصتی ای که اشتباهی ۲۰ سال دیر به دنیا اومده معروفم
#ناشناس
+هعی میبینی درس خوندن پیرمون کرد خدایا یا منو از دست کتابام نجات بده یا کتابامو از دست من :(( از پنج صبح تا الان یه ریز تو زیستم و هنوز تموم نشده :)) جالبیش اینه منم خسته نشدم دوتا سیریش ک به پست هم بخورن همینه
_ای بابا
خدایا کتابارو نجات بده😁
موفق باشی
#ناشناس
+اینکه میخای بری امپول بزنی روت نمیشه میگن ما زیاد دیدیم برامون عادیه راسته؟
_والا سوالت خیلی سخته😂
قاعدتا تو محیط بیمارستان که اصلا خیلییی زیاد لخت مادرزاد میبینیم ولی راستشو بخای عادی نمیشه ، یا لااقل فعلا برا من نشده😁 من خودم نوار قلب که میخاستم بگیرم اصلا روم نمیشد سرمو بالا بیارم
البته اینکه فکر کنی طرف یادش بمونه اصلااا نیست و ۱۰ ثانیه بعد یادش میره
و اینم بگم واقعا با چشم پاک و خواهر برادری نگاه میکنن اصلا تو اون موقعیت چیزی جز سلامتی شخص و ضرورت انجام اهمیتی نداره
این خانوم کوچیک چشم قشنگ کل بخش رو بهم ریخته ،راه که میره پای تپلش روی زمین چلیپ چلیپ صدا میده :))
سلامم از تریاژ
ی خانوم اومده میخاد برای پسرش گرافی پا بنویسم چون از پله ها افتاده پایین
بعد من میپرسم خب کجان؟
گفت شما بنویس الان میاد اورژانسی عه
داشتم یکی یکی سوالا رو میپرسیدم و ثبت میکردم که رسید به اینجا که پرسیدم چه قدر گذشته از وقوع حادثه ؟
گفت فکر کنم پارسال بود .........
از اینجا تا پارسال علامت وحشتتت🤣
هنوز که هنوزه باورم نمیشه خواب نبودم
پ: تریاژ ی بخش از بیمارستان عه که بیمارها بر اساس فوریت رسیدگی طبقه بندی میشن و ۵ سطح داره که هرچقدر به سطح ۱ نزدیکتر باشه مورد حاد تره و صاف میره بخش اورژانس