❣شهید 🌷حمزه مقیم
از اوایل بهمن ماه سال ۱۳۶۴، وارد منطقه جزیره آبادان و کناره رودخانه بهمنشیر و اروند، شده بودیم. برای انجام عملیات والفجر ۸، و تا اواخر فروردین ماه سال ۱۳۶۵، در منطقه بودیم. در این فاصله فقط مدت ۸ روز مرخصی رفتیم که یک هفته اش رو با برو بچه های اطلاعات عملیات لشکر ۲۷، تشویقی رفتیم به زیارت حضرت امام رضا (ع)...
اواخر فروردین ماه سال ۱۳۶۵ بود، در خط پدافندی جاده فاو به ام القصر مستقر بودیم در کنار سنگر فرماندهی لشکر.
از طرف فرماندهی لشگر به تیم اطلاعات عملیات اعلام شد که سریعا به خط مقدم در خاکریز پیشانی جاده ام القصر برویم، چون تانک های دشمن بعثی در حال تحرکاتی بودن. به اتفاق شهید 🌷 حمزه مقیم بلافاصله حرکت کردیم به سمت خط، برای شناسایی و بررسی تهیه گزارش.
من زودتر از شهید 🌷 حمزه مقیم وارد کانال نقطه پیشانی شدم و رفتم پشت دوربین خرگوشی و شروع کردم به دوربین کشیدن و دید زدن خطوط پدافندی بعثی ها. در این فاصله شهید 🌷حمزه مقیم در بیرون و پشت و بیرون کانال و خاکریز، دقیقا پشت سر من با فاصله بیست متری ایستاده بود و درحال بررسی کالک و وضعیت آرایش نیروهای بعثی بود. در قسمت سمت راست شهید حمزه مقیم، یک خاکریز بود به ارتفاع بالاتر از قد شهید، در قسمت سمت چپ ایشان هم سنگر تجمع و مسقف بچه های خط بود.
در این حین که مشغول دوربین کشیدن بودم و تحرک یکی از تانک ها رو میدیدم. رزمنده بسیجی که در کنارم بود گفت: این سنگر لو رفته است مراقب باش تیر انداز تانک نبینتت! هشدار این بسیجی عزیز تمام نشده بود که، صدای غرش تیر مستقیم تانک از بالای سرم و کانال رد شد، به زمین کانال پناه گرفتیم، تانک ما دونفر رو هدف گرفته بود، اما تیر مستقیم با خطای کم از بالای سر ما عبور کرد.
از اونجایی که شهید 🌷 حمزه مقیم در پشت سر کانال ما و بدون قرار داشتن در سنگر ایستاده بود، نگران ایشان شدم و در حالی که گرد غبار اصابت گلوله هنوز فروکش نکرده بود، به سمت ایشان برگشتم، بعد از فروکش گرد غبار گلوله، در حیرت مشاهده کردم که شهید حمزه، ایستاده و حتی خیز یا پناهی هم نگرفته!
همچنان شجاعانه و با سکینه قلب ❤ ایستاد بود در غبار... و به کالک نگاه میکرد.
گلوله تانک در قسمت راست ایشان و پشت خاکریز با فاصله شاید ده متری اصابت کرده بود و چون خاکریز میان ایشان و اصابت گلوله تانک بود، ترکشها یا به خاکریز خورده بود یا از بالای سر ایشان سفیر کشان عبور کرده بود.
از شجاعت و سکینه قلب ♥ شهید حمزه مقیم بسیار حیرت کرده بودم و مات و مبهوت شجاعتش شدم...
از خصوصیات این شهید عزیز...🌷 برخورداری از شهامت و شجاعت و سکینه قلب ❤ وصف ناشدنی بود..
بطوریکه در کنار ایشان بودن، آرامش و شهامت را میشد کاملا حس و درک کرد.
حقا که نام زیبای « حَمزه» برازنده شخصیت ایشان بود...
نام و یادش گرامی و روحش با حضرت حمزه سید الشهدا (ع) محشور باد.
این شهید 🌷بزرگوار بعدها در منطقه جبهه غرب در روز عرغه آسمانی شد ❣🕊
https://eitaa.com/dokuhe
☀️ زندگی بدون وجود هرگونه درد، به هیچ وجه زندگی نیست. همانطور که اسطوره ها و افسانه های باستان به ما یاد آوری میکنند، بدون سَفر قهرمانانه به قلب تاریکی نمیتوان رشد واقعی داشت.
درد، قدرت نَفس و رویاهای آن را
داراست و فروتنی فراوانی را بوجود می آورد تا شفقت و مهربانی را در ما بیدار و ما را مستقیماً به گرمی حضور شیرین خود هدایت کند. ✨
📚 مسیر آرامش
https://eitaa.com/dokuhe
3.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨❤️✨❤️✨❤️✨
از دراقلیت بودن و خلوتی راه سعادت، ترس و نگرانی نداشته باشید..✨
راز کیفیت و رستگاری این است ✨
https://eitaa.com/dokuhe
بسیاری از ما در زندگی گیر میکنیم،
چرا که روی مواردی در زندگی تمرکز داریم که خارج از کنترل ما هستند.
هر چه بیشتر ما این چنین رفتار میکنیم، بیشتر ناتوان میشویم، و بیشتر ناکامی، نا امیدی، خشم و اضطراب را تجربه می کنیم.
در مقابل هر چه بیشتر روی مواردی تمرکز کنیم که تحت کنترل خودمان است، توانمند تر خواهیم شد، در واقع می توانیم اقدامات مفید تری انجام دهیم.
https://eitaa.com/dokuhe
🔹موارد خارج از کنترل من:
_اکثریت هیجانات و عواطف
_اکثر افکارم
_اکثر حس های بدنی ام
_خاطراتم
_اینکه مردم چه بگویند و چه کاری انجام دهند
_اینکه دیگران نسبت به انگیزه های من چی درکی دارند
_اینکه دیگران نسبت به من چه نظری دارند
_و مرا چگونه قضاوت میکنند
_در آینده چه اتفاقی می افتد
_در گذشته چه اتفاقی افتاده است
_ضرر و زیان های درد آور و اجتناب ناپذیر در زندگی
_آیا زندگی آنچه را میخواهم را به من میدهد یا خیر
_اجتناب ناپذیر بودن پیری، بیماری و آسیب
🍃🌷🍃🌷🍃
https://eitaa.com/dokuhe