🔴 نقطه انتاج جنگ ✍ #علیرضا_مکرمی 🔸اگر با نگاهی آزاد از تعلقات مذهبی فقط به ویدئوها و تصاویر جنگ حماس با اسرائیل بنگریم لاجرم اقرار خواهیم کرد که جنگ ذاتا آغشته به جنايت است و راهی نیست که فعل جنايت آلود را تحت قواعد انسانی درآورد. بلکه فقط میشود براي عامل جنايت مجازات تعيين كرد تا بهتر بتوان از تکرار آن جلوگيري نمود. 🔸چند روز پیش حماس اراده کرد آغازگر رسمی جنگ با اسرائیل باشد ، آمار کشته شده های اسراییلی حدود سی درصد بیشتر از  طرف مقابل است، رخداد ناگهانی این جنگ درحالی بوده که از یک سو در نظام بین الملل اتهام عاملیت جنگ و جنایت همچنان متوجه آغازگر آن بوده و در ملاحظات حقوقی، مسببان تولید پیش زمینه های درگیری، نقطه عطف داوری قرار نمیگیرد. و از سوی دیگر حملات ناگهانی حماس همچون سابق مورد حمایت رسمی دولت ایران قرار گرفت که معنی مستقیم آن؛ سهم موثر ایران در شروع جنگ و شراکت در اثرات لاینفک آن است. 🔸پاسخ این سوال مهم که نقطه انتاج جنگ جاری و آینده حماس و دیگر گروههای فلسطینی با اسراییل چه خواهد بود را ۱۷ سال پیش آقای حسن نصراله به نحوی روشن و خلاصه ارائه کرده است، همو که در رسانه های حکومتی ایران پیروز بلامنازع جنگ ۳۳ روزه حزب الله با اسرائیل قلمداد شد؛ آن موقع سيد حسن نصراله، رهبر حزب الله لبنان، با اشاره به درگيری ۳۳ روزه با اسرائيل با نگاه واقع بینانه ای گفته بود؛ اگر میدانست که گروگان گرفتن دو سرباز اسرائيلی به چنين جنگی منجر می شود، چنين فرمانی نمی داد! 🔸هر چند اشاره نصراله به عنوان وزیرمختار ایران در لبنان جز به نمودار اسف بار هزینه فایده جنگ ۳۳ روزه نمیتواند باشد اما به نظر میرسد در قاموس جمهوری اسلامی به نسبت دوری از دموکراسی نیم بند لبنان و غلبه سیاست هویت و تعصب بر سیاست عقلانیت و مدنیت،  ضرورت محاسبه هزینه فایده در کنش های نظامی_امنیتی از اساس رنگ باخته است. 🔸همانطور که آمد اقاریر سید حسن نصراله تکلیف نظری همگان را با جنگ ۳۳ روزه روشن کرد. حال اگر نتایج تلخ معنوی و میدانی جنگ در سوریه و یمن را هم بکاویم همچون جنگ ۳۳روزه اما با نسبت بالاتری کفه هزینه بر فایده خواهد چربید و آنچه خواهد ماند مشتی خاطرات تلخ و انباشت کپشن هایی سیاه از سیاست ورزی ناکارامد و نامتجانس حاکمیت ایران در برابر رقبا و مخالفان بین المللی است. 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 عبدالرضا داوری و راه رستگاری پورن استارها ! ✍ #علیرضا_مکرمی ‍ 🔸مشهور است که عبدالرضا داوری از مدتها پیش در چنبره باندهای امنیتی محصور شده و مامور است بر عکس رویه سابقش از هر فرصتی در جهت حمله به احمدی نژاد و انتفاع سیاسی باند جدیدش بهره برداری کند. او یک نمونه تیپیکال از اثرات اتصال و رفاقت اجباری با نهادهای امنیتی بوده و به ادعای خودش طرفدار حکومت اقتدارگراست، لذا عجیب نیست که کاملا امنیتی می اندیشد، اخیرا در یک توییت مدعی پاک شدن کامل کارنامه چندش آور پورن استاری میشود که به قدر چند خط بر علیه اسرائیل موضع گرفته است! داوری را منبعد باید از سخنگویان خبره جریان رسانه ای_امنیتی کشور به شمار آورد، او خواسته یا ناخواسته مکنونات ذهنی جریان امنیتی را در وقایع اتفاقیه بیان میدارد مثل همین دفاع مضحک او از پورن استار لبنانی_آمریکایی به بهانه دفاع آن زن از حمله حماس به اسرائیل! 🔸این نگرش معروف امنیتی که «حمایت از جمهوری اسلامی هر غلط کرده را پاک و ضدیت با جمهوری اسلامی هر ثواب کرده را حبط میکند» مدعای دیرین و عادت دمخور جناح امنیتی است. حالا که به یُمن دفاعیه آن پورن استار کذایی از فلسطینی ها بحث بر سر سرنوشت اخروی و راه رستگاری و نجات فعالان صنعت پورن داغ شده لاجرم اعلام میدارد که این مرقومه همچنان که از حواله بی قید و شرط پورن استارها به جهنم دفاع نمیکند، حواله مستقیم آنها به بهشت به بهانه حمایت آنها از فلسطین را نیز بر نمی تابد. طرفه آنکه این مدل نگاههای کهنه و خطی امثال داوری و اسلاف او اولا؛ مقتل اندیشه، قضاوت آزاد و نِسبی جمهور را فراهم میکند، دوما؛ دایره اراده و سرنوشت جامعه را در نوعی پلتفرم منحط امنیتی محدود و محصور میکند و سوما؛ به موازات فحوای نظر علامه نایینی (ره) خرج استبداد و ادای قضاوت مطلق نسبت به گذشته،حال و آتی خود و هر انسان دیگری به معنی هماوردی با قضاوت مطلق و استبداد الهی است و الزاما دلیلی بارز بر شرک جلی محسوب میگردد. 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 تقدس آرمان؛ آرمانگرایی کور ✍ #علیرضا_مکرمی 🔸 برخی می پندارند مفهوم «آرمان‌» و «هدف» مترادف هم میباشند، اما میان آنها در زمینه «عینیت» و «صراحت» تفاوت اساسی وجود دارد، اهداف دورنمایی واضح اند، در حالی که آرمان‌ها دورنمایی مبهم و غبارآلود. بر خلاف آرمان، هدف را می‌توان در چارچوب بودجه، امکانات و نیازهای واقعی جامعه مطرح نمود. در انتخاب آرمان به دو عامل مهم «محيط» و «زمان» پرداخته نمیشود از اين رو نمی توان با ابزار تجربی سر و کار داشت و طبعا به نسبت دوری از اندازه و سنجه تجربی، مأموريت ها به درستی انجام نمیشود، اینجاست که به تدریج عامل سرخوردگی، رهبران آرمانگرا را به تدابیر کور بیشتری تحریک می سازد. 🔸هر چند هنوز ابزاری علمی برای سنجش و پایش رهیافت های آرمانی پیشنهاد نشده اما رهبران آرمانگرا مدعی میشوند جامعه مطبوعشان به آرمانها _قله ها_نزدیک شده اند! این ادعا در حالی مطرح میشود که آرمان‌ ها در عمل در فضایی خاکستری و تار قرار دارند و همان طور که آمد هرگز نمیتوان استانداردهایی برای سنجش و پایش در مسیر آرمانخواهی علم کرد. اما در مقابل اهداف را میتوان با ضریب دقت بالایی سنجید.  🔸 با این همه تضاد ماهیتی موجود بین «هدف» و «آرمان»،  «هدف» را گاهی میتوان «آرمان» هم خطاب کرد، البته به شرط آنکه تقدس «آرمان» فرو ریخته و جامه عقلانیت پوشیده باشد. همچنان که بازار «عقل گرایی» در جوامع دموکراتیک رونق دارد ناگزیر رفتارها هدفمند و درست تنظیم میشود اما نظامات توتالیتر به شدت بر «آرمان» تکیه دارند تا به حدی که عوض اثرات تجربی و ملموس رفتارها به نفس رفتار آرمانی به معنی موفقیت نهایی خیره میشوند. به همین نسبت که دموکراسی بر شعور اجتماعی و توتالیتاریزم بر شور اجتماعی تکیه میکند به مرور تنافی حاکمیت عقلانی از حاکمیت آرمانی متباین میگردد. 🔸حال که اخبار حمله حماس به اسرائیل ترند شده، آرمان فلسطین و تبعات سنگین موشک پرانی کور به اسرائیل مصداق آماده ای برای رهنمون اندیشه به این واقعیت عینی است که آرمان همچون هدف کور و نوعی بی هدفی می نماید. 🔸تعصب مذهبی، محتوا و موتور محرکه جریان آرمانخواهی را تشکیل میدهند و تا جایی پیش میروند که در مسیر خود بهره برداری از هر وسیله ای را توجیه میکنند. در باره حمله کور حماس به اسرائیل اکانت طنزی در حساب ایکس خطاب به حماس نوشته بود: «تو که نمیتونی هیچ غلطی بکنی، غلط میکنی که غلط میکنی!» اتفاقا این توئیت طنز آمیز چون در ساخت سیاست امروزی از مقوله آرمان گذر کرده به سهم خود توانسته کاملا واقعی عمل نماید و عامیانه تنافی آرمان و هدف را برساند. اساسا حیات بشر در بستر واقعیات شکل و معنی زیبا و آرامی دارد نه در متن آرمانهای تار و تیره و دور! 🔸عجیب آنکه در مقابل این توئیت طنزآلود برخی اکانت های رسمی حامیان رسانه ای حماس اقدام به بازنشر و بهره برداری از توییت های حمایتی برخی پورن استارها نسبت به غزه کردند تا بدست خود بر همگان بنمایانند که ورژن فعلی آرمانخواهی مقتل اندیشه صحیح انسانی است. 🔸گفتنی است راقم این سطور در پی نفی و نادیده انگاشتن ظلم های عدیده رژیم اسرائیل علیه فلسطینینان نیست بلکه تاکید به نحوه و روش غلط احقاق حق فلسطینیان دارد. در بازه هفت روز اول آغاز جنگ و در پی حملات تلافی جویانه اسرائیل به غزه هر 20 دقیقه یک کودک فلسطینی جان خود را از دست داد و بیست درصد ساختمانهای بلند غزه تخریب شد، فقط در بستر آرمانگرایی کور، فایده حمله به اسراییل به هزینه این حجم از تلفات مالی و جانی می چربد. 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 سخنرانی نصرالله و رازی که حماس نمیدانست... ✍ #علیرضا_مکرمی 🔸سخنرانی روز جمعه نصرالله خیلی جسورانه بود از این زاویه که صریحا از فاصله عمیق بین مکنونات ذهنی خود و جنگ با اسرائیل پرده برداری کرد، حسن نصرالله نشان داد زیرک تر و واقع بینانه تر از هم صنفی های تندرو ایرانی اش می باشد، خوب فهمیده که هر چه دارد و ندارد از ایران است اما به این واقعیت هم پی برده که در پسا آبان98 هر روز ایران بدتر از دیروز آن می ماند، از یک سو مقبولیت و ابهت مقتدایش در متن جامعه ایرانی و لبنانی به شدت فرو ریخته و بر خلاف سابق، قاطبه لبنانی ها دیگر جنگ حزب الله و اسرائیل را بر نمی تابند و از سوی دیگر حاکمیت ایران بعد از دولت احمدی نژاد در گعده های پنهانی با غرب پذیرفته که منبعد زاویه سیاست ورزی خارجی خود را با شیبی ملایم به موازات سیاست حکام عرب منطقه تنظیم کند؛ تن سپاری به دموکراسی وارداتی، یعنی تامین پنهان الزامات اقتصادی و سیاسی غرب از داخل و در ازای آن دریافت تضمین بقا بر قدرت از خارج، همانند آنچه که بر حکام مادام العمر جهان عرب میگذرد، بر همین مبنا لازم شد به هر طریق ممکن احمدی نژاد حذف شود، ولو آنکه با نهی از پشت بلندگو و دو بار رد صلاحیت گستاخانه ی او، بر طبل رسوایی خویش بدمند. 🔸احمدی نژاد نشان داده بود متمایل به الزامات دموکراسی بومی و درون زا ست، تحقق این امر برای آنانی که عادت به صندلی هایشان کرده اند بسیار گران می آید، چون دموکراسی درون زا به موازات تعامل سازنده با جهان، ثبات هر سطحی از قدرت را در داخل بر نمی تابد. برجام یک سند مسلم بر این ادعاست، بر نصرالله پنهان نیست که تنافی نظر حاکمیت ایران با دولت مولد برجامش نه بر سر اصل آن که ناشی اختلاف بر سر تنظیم شیب آن بوده است، لذا با این وصف بحث وقوع جنگ نیابتی یا مستقیم ایران با اسرائیل که نمایندگی غرب را در خاورمیانه عهده دار است از اساس مدخلیت و موضوعیت خود را از دست داده، مگر آنکه حمله از آن سو آغاز و ایران به امر ناچار مخیر شود. این همان رازی است که اگر حماس از آن بیخبر نبود مبتکر شروع جنگ نمیشد. 🔸سخنرانی اخیر نصرالله که پیشاپیش رسانه های مقاومت درباره اش به هشدار میگفتند؛ «ممکن است شروعی بر اتفاقی بزرگ در منطقه باشد» آب پاکی شد بر آن اتفاق بزرگ! نصرالله با آگاهی از ضعف داخلی ایران، در نهایت امر قائل به کفایت درگیری های سطحی حزب الله در مرز با اسرائیل شد و در توجیه آن گفت؛ نفس این کار مهم موجب شده اسرائیل بخش زیادی از نظامیان و لجستیک خود را در نقاط شمالی نگه دارد تا حماس در جنوب بتواند مقاومت کند! عجیب بود که او تصمیم گرفت در مقابل میلیونها چشم، روغن ریخته را نذر امام زاده کند و شخصا اعتبار سیاسی و اخلاقی اش را بشکند. 🔸او سراخر با تاکید بر اینکه اگر اسرائیل در حمله به لبنان پیش دستی کند چه ها و چه ها خواهد شد ناخواسته مشت خالی خود را هم در صحنه فعلی جنگ اسرائیل و حماس باز کرد، همان مشتی که از اساس ناموقع بسته شده بود، گویا او و مشاورین ایرانی اش نمیدانند مشت ناموقع بسته شده را هم نباید ناموقع باز کرد و گرنه در کار سیاست هم سوژه از دست رفته و به اجبار به ملک طلق دیگری در خواهد آمد آنچنان که بازگشت آن پذیرش ذلت دوران تحلل را میطلبد، به کارگیری دم و فریاد در سخنرانی نصرالله اگر بی توجه به محتوا و معنی کلمات و جملات نگریسته شود توفنده و نشئه آور می آید، تصور اشتباه او این بود که در شب قمر در عقرب، پاشیدن ادبیات حماسی به فراز و فرود سخنرانی، بد اوضاع را به عقب رانده و رفع حاجت به محلّل میکند! اما آنوقت که در پی سالها مشغولیت به نابخردی تبعیت مطلق از ایران، کار سیاست به درد تحلل رسیده باشد فقط صبر و سکوت و گذر زمان داروی درد غیرت مردان سیاست است و لاغیر. 🔸هر چند در کلیت امر نصرالله زیرکانه تلاش کرد پا پس بکشد بی آنکه مشت خالی اش لو رود، اما به این ترفند آنقدر دیر عمل کرد که ما الان با غزه ای بلعیده شده مواجهیم. ای کاش در قائله خونین فلسطین، او و هم حزبی هایش بی آنکه بخواهند جلودار باشد و بسان دوستی خاله خرس ها هیاهو راه بیندازند، به رغم میل تهران نشینان، از همان آغاز جنگ، شجاعانه سکوت اختیار میکردند. تا غم تنهایی و دست بسته غزه نشینان مظلوم خیلی واضح و عریان به جهان انعکاس یابد و فشار افکار عمومی را بر رژیم اسرائیل تشدید و همانند جنگ ۲۲ روزه موثر افتد، حداقل اینچنین نمیشد که اسراییل به هدف زهرچشم به ایران و حزب الله بخش های وسیعی از غزه را با خاک یکسان کند و به اجبار به نکاح خود درآورد. 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 اعترافات دیرهنگام اما مهم ✍ #علیرضا_مکرمی 🔸اظهارات سرداران سلامی و حاجی زاده درباره حمله موشکی سپاه به پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق: ➖حاجی زاده: «بعد از زدن حاج قاسم توسط آمریکایی ها اگر [بدون هماهنگی با آمریکا]پایگاه هایش را می زدیم کشور درگیر جنگ می شد و ۲۰ سال عقب می افتادیم. حمله بدین شکل به آمریکا و تلفات گرفتن از آنها منطق نداشت» ➖سلامی: ما در حمله به عین الاسد حتی یک سرباز آمریکایی را نکشتیم!/شهریور۱۴۰۱ تفسیری میلیمتری و دردناک از اعترافات سرداران حاجی زاده و سلامی میشود این: «منبعد حواس مردم باید به این مهم باشد که اینان بعد از هر اتفاق سیاسی_نظامی هرآنچه که در بدو امر پیرامون آن به شما گفتند مطابق با واقع نیست،باید چندسالی صبر پیشه کنید،بعد از آرامش فضا و کاربست ماله های احتیاطی،کم کم به واقعیات اعتراف میکنند» صبح روز قبل از حمله موشکی،در مراسم تدفین پیکر سردار سلیمانی، سلامی فرمانده سپاه در کرمان گفت:«انتقام ما زود،سخت و ویرانگر خواهد بود» روز بعد از حمله موشکی سپاه به عین الاسد عمله رسانه ای آقایان در کیهان،فارس،صداسیما وتسنیم و...به دروغ مدعی کشته شدن صدها آمریکایی در حمله به عین الاسد شدند! البته همان موقع پاسخ ادعاهای کذب آنها را ترامپ صادقانه در یک توییت کوتاه آورده بود: «فقط تعدادی از نیروهای ما سردرد مختصری گرفتند و خوب شدند» آنموقع امثال ما در صحت ادعای ترامپ تردید داشتیم و به ادعای حضرات رسانه ای و نظامی خودمان باوری احمقانه! 🔸در واقع در منطق آقایان لازمه موفقیت در طرح لاپوشانی خطای بزرگ دخالت نظامی و لشگر کشی به سوریه و پافشاری بیجا به ابقای بشار اسد و مخالفت با انتخابات آزاد در آن کشور، این است که ابعاد شخصیتی،معنوی و نظامی سوژه مهمی چون سردار سلیمانی چنان فربه و بیش از حد واقع به جامعه نمایانده شود که احدی را یارای نقد عملکرد او و نظام در بحران سوریه نباشد،اتفاقا ترور او به دستور ترامپ این ماموریت را کامل کرد،فقط مانده بودند با سیل درخواست مردمی انتقام سخت چه بکنند که چاره آن را نیز به شیوه ای که در اعترافات سردار حاجی زاده آمده، اینگونه ساختند؛ «بمباران یک پایگاه خالی البته با هماهنگی قبلی با آمریکایی ها و بعد مانور پیروزی روی آن حمله ی توافقی و پفکی!» 🔸ناگفته نماند مبدع پیروزی های پفکی در سالهای اخیر جواد ظریف است،همو که هرگاه به همراه دست راستش عباس عراقچی از مذاکرات با طرف های آمریکایی و اروپایی به تهران برمیگشتند با لاپوشانی داده های کثیر و بُلد ستانده های ناچیز همیشه ادعای پیروزی داشتند و طرف آمریکایی طبق عادت چندروزی سکوت میکرد تا گزارشات دروغین و رجز پیروزی تیم ظریف به باور جامعه ایرانی بنشیند،هر چند بعدا جان کری سرگذشت مذاکرات را صادقانه به کنگره گزارش میکرد اما دیگر دیر شده بود و ادعای کری در مجامع داخلی ایران مسموع نمی افتاد! 🔸ترفند ظریف در جریان حمله به عین الاسد با اسقاط هواپیمای اوکراینی توسط پدافند سپاه ناکام ماند. این اتفاق چون بلای آسمانی در همان فردای عملیات فریب بر سرشان فرود آمد و همه معادلات فریبنده را بهم ریخت و رویای شیرین سپاه را پایان داد. حالا اما راز خودداری از کلیر آسمان برملا شده است، طبق توافقی پنهانی قرار نبود از آمریکا پاسخی دریافت شود، لذا کلیر آسمان از اساس موضوعیت نداشت. فقط میماند یک سوال مهم از آقای سلامی همو که در مجلس گفت: «چون خبر انتفاع پرواز کروزها به یگان پدافندی تهران نرسیده بود آن شلیک اشتباهی صورت گرفت» ➖چرا معلوم نشد خبر دروغ پرواز کروزهای آمریکایی را چه کسانی به یگان های پدافند داده بودند!؟ 🔸اساسا پرداختن به مسئول مجهول الهویه کلیر آسمان،مشغولیت به بازی کودکانه است،چرا که تصمیمگیری درباره هرگونه حمله به منافع آمریکا جز در اختیار نظام نمیتواند باشد و طبعا برای نظام تعیین مسئول کلیر آسمان سخت نیست، لذا بنظر میرسد قبل از حمله موشکی سپاه به پایگاه خالی عین الاسد نسبت به اصل مهم «کلیر شدن آسمان و تعطیلی موقت فرودگاهها»طبق گزارش واسطه[ احتمالا ظریف] این تاکتیک پذیرفته شده باشد: «اولا؛آمریکا پاسخی به حمله سپاه نمیدهد،دوما؛ اگر حمله کرد بهترین سپر، نوع انسانی آن است،کلیر آسمان در صورت بروز حالت اول ضرورت خود را از دست میدهد و در حالت دوم منفعت خود را...» 🔸در داستان حمله به پایگاه خالی و اسقاط هواپیمای اوکراینی، از جمله عبرتهایی که خیلی دردناک می نماید سه روز کتمان مسبب سقوط هواپیما و دروغگویی به مردم و اظهارات شاذ امثال مرحوم نادر طالب زاده است، هیجانات کاذب حمله به آمریکا بستر فریب بزرگی بود که حتی طالب زاده را هم در خود فرو غلطاند و اعتبار هنری_رسانه ای او را زایل کرد؛ ➖نادر طالب‌زاده| دی۹۸ ده هواپیمای مسافربری دیگر هم بخاطر شلیک اشتباهی سقوط کند، در مقابل آن اتفاق اصلی حمله به پایگاه آمریکا هیچ است! 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 «عدالت» بر «مصلحت نظام» پیروز شد!؟ ✍ #علیرضا_مکرمی نگاهی به فیلم «مصلحت» از زاویه اسپانسر آن 🔸فیلم «مصلحت» از تولیدات صد در صد سفارشی است،فیلمهای سفارشی محصول فکر کارگردان و نویسنده نیستند، فهم اینکه این مدل فیلم ها چه غایت سیاسی را دنبال میکنند بسته به میزان شناخت از خاستگاه فکری افراد و سازمان اسپانسر آنهاست.خوشبختانه ریشه میلیتار سازمان اوج و حوزه هنری پنهان و قابل رد نیست. 🔸ماموریت کلی «مصلحت» لاپوشانی اعدام ها و تطهیر احکام انتقامی اوان انقلاب۵۷ است.باند تولید «مصلحت» در انجام ماموریت خود چنان عجله بخرج دادند که در همان ابتدا، بنا بر کاربست دروغ استوار شد؛ آنجا که در گام نخست مزورانه مدعی شدند؛ «مصلحت» بر اساس داستانی واقعی از حوادث سالهای نخست انقلاب ساخته شده است! هدف از بُلد کاراکتر مثبت «آیت الله مشکاتیان» حذف جلادهایی چون شیخ خلخالی در اذهان سوپر انقلابی های تازه به دوران رسیده است. در گام دوم به استناد همان داستان مجعول، به نمایشی از نبرد بین طیف شیوخ قائل به تقدم عدالت بر مصلحت با طیف شیوخ قائل به فرعیت عدالت و اولایی مصلحت نظام می پردازند. 🔸عجیب نباید باشد که در پایان فیلم کذایی، عدالت گرایان پیروز قاطع میدان به تصویر کشیده میشوند، چرا که هدف بزرگ اسپانسر امنیتی، القای همین مطلب به مخاطب بوده است نه حرکت بر مدار واقعیات تاریخی، فقط کمی حساسیت نسبت به این واقعیت که از دوران مورد اشاره فیلم تا الان تغییری اساسی در محتوای سیاست ورزی رخ نداده و سیاست همیشه بر وفق مراد مصلحت گرایان گذشته و میگذرد، شاکله فیلم مزبور را متلاشی میکند. 🔸اهدای مجوز اکران به فیلمی در کوبش «سیاست مصلحت» همان سیاستی که حیات اقتدارگرایان به بقای آن زنجیر است، آنهم بعد از ۴۵سال سیاست ورزی بر اساس اولایی مطلق مصلحت نظام و قربانی بی امان اصل عدالت، حاکی از آن است که در اثر سنگینی فشارهای اجتماعی سالهای اخیر، «مصلحت نظام» ایجاب کرده در قطعه فیلمی مجعول و فاقد کمترین تلازم با حقیقت آنچه که در کوران حوادث تلخ دهه۶۰ بر مردم گذشته و الان هم میگذرد «سیاست عدالت» پیروز میدان نبرد با «سیاست مصلحت» به تصویر کشیده شود و بدین حیله تاریخ مرگ «سیاست مصلحت» را برسانند به اوان انقلاب و عمر سیاست ورزی خود را از بری از مصلحت بنمایانند. 🔸همانطور که آمد فیلم منافقانه «مصلحت» مسلح به دو ابزار دروغ و کتمان واقعیت،به نیت نجات و بقای «سیاست مصلحت»ساخته شده است.برای اینکه بهتر به اضلاع دروغ بزرگ و خباثت فیلم «مصلحت»در القای نابودی مصلحت گرایان در دهه۶۰ پی ببریم لازم است مروری دوباره کنیم به قصه برخی شاهکارهای فجیع قضایی که بر مدار«مصلحت نظام»از جانب قضات معروف دهه۶۰رخ داد، قضاتی که نه چون اتصال کاراکتر کاذب شیخ مشکاتیان به رییس قوه که اتفاقا اتصال واقعی به مافوق قوه داشته اند؛ 1⃣ اعترافات شیخ صادق خلخالی در مصاحبه با پیام فضلی نژاد: ➖پاسداران یک برادر دوقلو را بجای دیگری آوردند ومن فورا اعدامش کردم،اینکه نکته مهمی نیست،یک گروه بودند که سال۵۹ دستگیر کردند که اساسا اسلامی بودند،اما خب به ما گفتند اینها مارکسیست اند و من بدون فوت وقت از دم تیغ گذراندمشان،بعد هم اعلام کردیم اینان هم درصف شهدای انقلاب اند! ➖ايشان[نیک پی_شهردار سابق تهران و محبوس به اتهام عدم رفع ترافیک تهران]در زندان دنبال من ميدويد و ميگفت: آقای خلخالي! مُهر نداري نماز بخوانم!ديدم مرتبا جلوي من جانماز آب ميكشد،سریع دستور اعدامش را صادر كردم،حركت انقلابی اين نبود كه بخواهيم بشماريم چند تا قدم برداشته ايم،بايد ميدويديم،همين دويدن ها بود كه ابديت اين انقلاب را تضمين كرد! ➖الان شما از اثبات و دلیل حرف می زنید،آنموقع این چیزها نبود اصلا، میگفتند فلانی ضدانقلاب است ما هم اعدامش میکردیم، آن دسته هم که گفتی همه محارب بودند، حبس ابد هم با اعدام که زیاد فرقی نمیکرد! ➖فضلی نژاد خطاب به خلخالی: شما روزی بنا داشتید۲۰نفر را محاکمه کنید.جلوی صف آنها رفتید و گفتید یکی در میان از سمت راست، اولی اعدام شود و دومی حبس ابد برود،نفر آخر که حبس ابد گرفته بود،به امید اینکه شاید روزی آزاد شود،خنده ای بر لبانش نقش بست و شما تا خنده او را دیدید گفتید حال که اینطور شد از آخر صف،یکی در میان،اولی اعدام شود و بعدی به حبس ابد رود! خلخالی:آن خنده شیطانی بود،دقیقا آن صحنه را به یاد دارم. ➖عقايد من همان است كه بود،مثلا درباره كوروش،همچنان معتقدم كه لواط ميداد و جنايتكار بود! 2⃣حکم اعدام عباس امیر انتظام به اتهام واهی جاسوسی توسط شیخ محمدی گیلانی صادر و دقیقه۹۰ با وساطت بازرگان تبدیل به حبس ابد شد. انتظام پس از۲۰سال حبس با اثبات بی گناهی اش آزاد گردید، محمدی گیلانی سالها باهمین فرمان بجای خلخالی حکم راند.داستان شیخ علی تهرانی،قتلهای زنجیره ای،انتخابات های بسته و سرکوب های اخیر هم روضه مرتبطی دارند. 🇮🇷 @dolat_irani

‍ #بازنشر 🔴 دین و عدالت ✍ #علیرضا_مکرمی‌‎ 🔸عدالت فوق همه مفاهیم انسانی و برنامه های اجرایی است، حتی برتر از ‎دین می باشد، دین ‎برنامه و روش است و ‎عدالت معیار و هدف، عدالت به مدد عقل و فطرت جمعی انسانها قابل فهم است، لذا شاخص سلامت دین، عدالت است، نه ‎ولي فقیه قابل قیاس با معصوم است و نه اشتباه ‎خوارج در تشخیص عدالت ناقض این اصل بدیهی است که نه تنها عدالت فوق ولی فقیه که به طریق اولی فوق دین است. 🔸ولایت مداران امروزی فرق ولایت با ولی را درک نکرده و جاهلانه به نوعی تقدس آسمانی بر ولی تن داده اند، در حالی که ولایت یک مفهوم دینی و ولی یک شخص مسئول است و نظارت بر عملکرد او با معیار عدل از جمله اصول بدیهی می باشد. صد البته سطح نظارت عمومی بر مفاهیم قدیم و نوین دینی و عملکرد عینی مسئولان به سطح عقل اجتماعی و رشد درک مردم نسبت به عدالت بستگی دارد. 🔸ضدیت ولایت فقیه با دیکتاتوری منوط به قابل نظارت و قابل عزل و نصب بودن آن توسط عموم است، اگر دیکتاتوری با رنگ و لعابی از مفاهیم مذهبی توجیه شود آنگاه چیزی کثیف تر از دیکتاتوری رخ میدهد. کسانی که دین و ولایت و شخص ولی آنهم از نوع غیر معصومش را غیرقابل نظارت مردمی و فراتر از خرد جمعی تعریف میکنند، در واقع ولی فقیه را فوق عدالت جانمایی میکنند. این نحله از ولایتمداران صرفا انسانهایی گمراه محسوب نمیشوند که رسما از جمله عمال و ایادی شیطانند. 🔸کسانی که حق و عدالت را با اشخاص می سنجند و نه اشخاص را با حق و عدالت، در کلام مولا علی(ع) سپاه معاویه صفتان تاریخ را تشکیل میدهند. در اندیشه آزادی خواهی و عدالت طلبی همواره عملکرد همه کس و همه مفاهیم در قیاس با اصل عدالت سنجیده میشود، طبعا نظارت عملی بر عملکرد ولی فقیه نیز به طریق معمول با تمسک به شاخص عدالت صورت می پذیرد. شاید هنوز در برخی رفتارهای خارج از عدالت ولی فقیه محل بحث و تردید باشد، اما در این رهیافت شکی نیست که هرگونه تعریفی خارج از دایره نظارت عمومی نسبت به ولایت و ولی فقیه درست در نقطه مقابل عدالت و عین ضلالت است. در اندیشه فقیه مشروطه خواه؛ علامه نایینی «استبداد» از صفات خاص الهی است و هر مدل حکمرانی استبدادی در جوامع انسانی ، هماوردی با حاکمیت خدا و شرک محسوب میشود. 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 تو قانون نیستی! ✍ #علیرضا_مکرمی 🔸بر خلاف ادعاهای رسمی، حماس در جنگی که سوگمندانه خودش آغازگر آن بوده شکست خورده است، شکستی سخت و سهمگین که از شواهد پیداست به نابودی کامل آن منتج و اداره غزه به ضلع میانه رو جهان عرب سپرده خواهد شد، حماس در حمله کور هفت اکتبر، امنیت اسرائیل را تا سالها نسبت به حملات پیش دستانه واکسینه کرد، آن قسمت از تونل های زیرزمینی که از غرقابه نجات یافته اند به دلیل تسلط ارتش اسرائیل بر زمین مافوق آنها عملا بلااثر شده اند، اگر جستجوها ادامه یابد تا سالها از تونل های تو در توی غزه جسد بیرون خواهد زد. پرچم رژیم اسرائیل در قلب غزه به عنوان نماد پیروزی به احتزاز درآمده است، رهبران حماس از اینکه به جای مردم غزه تصمیم گرفتند و نابخردانه به آغاز جنگی خانمانسوز دست یازیدند همگام با قاتلان اسرائیلی در پیشگاه خداوند مسئول اند. 🔸بدیهی است تضییع شدن حقوق تاریخی ملت فلسطین نمی تواند توجیهی قابل قبول باشد بر شروع جنگی نابهنگام و تمام عیار که در آن توان حفاظت از غیرنظامیان طرفین وجود ندارد. حماس در هفت اکتبر نه فقط برای جان کشته شدگان اسرائیلی که برای جان مردم غزه نیز تصمیم گرفت، معنی این فعل جز آلودگی به رذیله شرک و فرعنت نمیتواند باشد، برخی رهبران میدانی حماس سالها در زندانهای اسرائیل محبوس بودند، در تحقق بلاهت هفت اکتبر، ناتوانی یحیی سنوار در کنترل عصبیت روانی ناشی از سالها زجر حبس ناعادلانه سهم بسزایی دارد، از قضا باند سنوار شباهت عجیبی به برخی انقلابیون زندان کشیده۵۷ مثل دار و دسته خلخالی دارند همانانی که اعدام های فله ای را سبب بقای انقلاب و تامین حقوق از دست رفته ملت می پنداشتند. 🔸زیستگاه رژیم اسرائیل در منطقه ای ضد دموکراسی بنا شده است،هرچند ساختار سیاسی اسرائیل حاوی نوعی دموکراسی نسبی است اما همانند ترکیه دز جمهوریت در اسرائیل نیز در حدی نیست که بتواند بعنوان الگویی از دموکراسی اروپایی در منطقه مطرح شود،در نقطه مقابل؛ اتمسفر دموکراسی در ملل همسایه اسرائیل چنان تاریک است که دموکراسی نیم بند اسرائیل در منطقه درخشیدن گرفته است، قدرت راهبردی اسرائیل دقیقا به همین مسئله سنجاق است، اساسا استبداد سیاسی دول خاورمیانه خود بزرگترین مانع نفوذ فرهنگی و سیاسی به اراضی اشغالی است. 🔸بی تردید اگر انقلاب ایران مبتلا به استبداد سیاسی نمیشد و طبق وعده نوفل لوشاتو ولایت همچنان با جمهور باقی می ماند، بر خلاف میل مثلث اسرائیل، حاکمان مستبد و گروهک های بنیادگرای خاورمیانه، ایران مستعد آن میشد که به مدد همجوشی تاریخی فرهنگ ایرانی با ملل منطقه، ساختار سیاسی ایران بدل به الگوی بلامنازع دموکراسی بومی و ضامن ثبات سیاسی در منطقه گردد، در این صورت میشد قدرت پایدار ایران، مهار دوگانه اسرائیل و ارتجاع عرب و عدم تولد طالبان و داعش و حماس در منطقه را به نظاره نشست.امروزه آنچه که مدام تحت عنوان نفوذ منطقه ای ایران از زبان مقامات جمهوری اسلامی شنیده میشود در میدان عمل در تسلیح چند گروهک سیاسی خلاصه شده است.قدرتمندترین گروه نظامی مورد حمایت ایران در منطقه، حزب الله در لبنان است که شوربختانه او هم از ویروس رهبری مادام العمر در امان نمانده و از قوت دموکراسی و روزآمدی بهرمند نیست،گزارشات زیادی حکایت از آن دارند که مخالفین هم حزبی نصرالله به شدت سرکوب و از دامنه تصمیم گیری اخراج میشوند همانند آنچه که در ایران، حزب بعث سوریه و کره شمالی جریان دارد. همواره سهم بسزایی از نیروی اجتماعی و سیاسی حزب الله مشغول نبرد فرسایشی با رقبای درون حزبی مخالف صدر رهبریت آن میشود. 🔸درست است که در دروازه‌های قرن۲۱، زدن یك كشیده از هر دو نوع آبدار و غیرآبدارش،یا نه حتی ارتکاب یك فحش آب نكشیده می‌تواند آدمی را تا مدتها بفرستد گوشه هلفدونی قانون،اما مسئله جنگ همچنان کاملا متفاوت از دعوای خصوصی است،در جنگها هنوز آداب مغول حاکم است، مغولیسم میگوید بکش تا زنده بمانی اما عاقلانه توصیه میکند؛مهم تر از زدن، نخوردن است.جنگ حماس و اسرائیل ثابت کرد اهمیت قسم دوم این توصیه دو بخشی،بخصوص آنجا که پای نبرد موشکی در میان بوده و ضعف سیستم ضدموشکی نیروهای خودی نیز محرز باشد دو چندان میشود. 🔸حمله اتمی آمریکا در نیمه دهه چهل میلادی به ژاپن چه با اختیار چه از روی اجبار صورت گرفته باشد جنایتی به شمار میرود بر علیه بشریت،اما موجب رهایی ملت ژاپن از یوغ استبداد مذهبی هیروهیتو و تولد عقلگرایی و دموکراسی در شرق دور شد. امید است پایان جنگ حماس و اسرائیل شاهد تحولاتی شگرف هم وزن شرق دور در غرب نزدیک باشیم. جنگ، فجایع انسانی و عقب افتادگی وقتی اتفاق می‌افتند كه انسان خودش را به اسم خدا بجای قانون و مردم می‌گذارد و خودش هم برای اجرای قانون دست بكار می‌شود، اسمش را هم می‌گذارد دفاع مشروع الهی! اینجاست که جمهور باید رو به استبداد فریاد بکشد؛ «تو قانون نیستی! تو شرک مطلقی!» 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 فراتر از شرک! ✍ #علیرضا_مکرمی ➖مصباح:نمیگذاریم دموکراسی غربی بر کشور حاکم شود ➖احمدخاتمی:دموکراسی مردم را جای خدا می‌نشاندو شرک‌آلود است/دیدبان ➖طالبان:غلط کردی در مقابل حکومت اسلامی ایستادی!حکومت اسلامی با دمکراسی فرق دارد! پ ن: 🔸طبق نظر فقهای مشروطه خواه همچون علامه نایینی و براساس اصل توقیفی بودن صفات و اسماء الهی، استبداد مثل صفات رحمانیت،رحیمیت و جباریت و...در دایره صفات خاص الهی جای دارد، هر اندازه فرد یا حکومتی به استبداد نزدیک شود یا مدعی دیگر صفات خاص الهی باشد به همان میزان به هماوردی با خدا برخواسته و طبعا شرک ورزیده شده،بدین ترتیب جوامع آزاد و دموکراتیک در دورترین فاصله نسبت به شرک جانمایی میشوند.هرچند استبداد و حذف مخالفین سیاسی از ابتلا به فرعنت و شرک خبرمیدهد وافرادی هم که بدین ساختار معتقد باشند متهم به علاقه ای عاری از منطق یعنی همان بت پرستی اند،اما از آنجا که علم کامله الهی استبداد را فقط نسبت به ذات الهی ثابت میدارد و از طرفی خداوند کاربست استبداد را در جهان ماده جز در مواقع معدود حتی از قاموس خود نیز برانداخته، یحتمل حاکمیت مستبد به رذیله ای فراتر از شرک مبتلا ست! 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 حال شما هم از موشک بهم خورده!؟ ✍ #علیرضا_مکرمی 🔸 از آنجا که وزارت بهداشت درباره سلامت همه مردم مسئولیت قانونی دارد، پیشنهاد میشود برای رهبران موشکی ایران فراخوان چکاب سلامت روانی بفرستد، لابد اینان درد و مرضی دارند که چند سالی است مدام با موشک پرانی بیخود و بی جهت آبروی ایران و ایرانی را میبرند، همین شاهکار اخیرشان کافیست تا به همگونی روانی شان شک ببریم، لشگر رسانه ای شان راست راست به مردم نگاه میکنند و میگویند؛ هر دو حمله هماهنگ شده بود! یعنی هماهنگ شده بود که ایران اول یک نقطه از خاک پاکستان را بزند و بعد پاکستان هفت نقطه از خاک ایران را به توبره ببندد! پرده های سیاسی برافتد و دو همسایه تمرین کنند به هم پریدن را! مقام شارلاتان طالبان هم ژست سیاسی بگیرد و دو جمهوری اسلامی پاکستان و ایران را از موضع بزرگتر توصیه به خویشتن داری کند! در وسط این بلبشو چنانچه عده ای بیگناه هم نفله شوند اصلا محلی از اعراب ندارد! 🔸آقایان با این مدل موشک پرانی کم کم دارند ما را به این باور میرسانند که ساختار سیاسی ما از اساس ظرفیت لازم برای توسعه موشکی را ندارد همانگونه که حماس نداشت! کشورهای عرب منطقه لابد حق دارند که به آمریکا و اسرائیل بیشتر از ما اعتماد کنند. 🔸هر دو حمله هماهنگ شده بود!؟ حتی یک احمق محض سیاسی هم به این فرمول مزخرف رضایت نمیدهد! چه اینبار راست بگویند و چه مثل همیشه دروغ، خاک عالم بر سرشان باد! توجیه الان موشک پرانی شان به پاکستان و جواب دندان شکن پاکستان شده عین توجیه مخفی کاری هسته ای حضرات در اوان دهه هشتاد! آن موقع هم در ماجرای پیدا شدن سانتریفیوژهای آلوده به اورانیوم ۶۰ درصدی در جواب ماموران آژانس گفتند؛ «ما کار خطایی نکرده ایم سانتریفیوژهای وارداتی همگی دست دوم بودند و آلوده به اورانیوم با غنای بالا، ولی چون موقع خرید کارتن هایشان نو بود ما فکر کردیم نو هستند و از فروشنده پاکستانی فریب خوردیم!» ۲۲ سال زمان فاصله بین این دو اتفاق مضحک را پر کرده اما می بینید ترابط تاریخی را!؟ آنجا هم رد پای پاکستان در میان بود. از آن موقع به بعد آمریکایی ها مدام در مذاکرات میگویند؛ ایران حتما اورانیوم های غنی شده را قبل از ورود بازرسان آژانس جایی قایم کرده چون اصلا نمیتوان پذیرفت که ایرانیان آنقدر ساده و نادان باشند که کسی بتواند سانتریفیوژ دست دوم به جای نو به آنها غالب کند و ما در مقام جواب مجبور بودیم بگوییم؛ «باور کنید ما همان بودیم و فریب خوردیم!» محمود احمدی نژاد راست میگوید که تمام تحریم های دوره صدارت ایشان به خاطر داستان کذایی اورانیوم های گمشده در دولت ماقبل بود، با این حساب مشخص میشود شاکله اصلی دفاعیات هسته ای ایران از دولت خاتمی تا الان بر این دو محور استوار بوده؛ ما اولا باید ثابت میکردیم که در جریان واردات سانتریفیوژهای آلوده، طرف بازنده معامله بودیم، فریب خوردیم و عین ساده لوح ها آش نخورده و دهن سوخته شدیم و دوما ثابت میکردیم که ارتکاب این سطح از نادانی هسته ای دلیلی نمیشود که انرژی هسته ای حق مسلم ما نباشد! 🔸می بینید نادانی در سیاست ورزی چه بلایی بر سر آدم می آورد؟ همانطور که آنموقع روند اعتمادزایی و رفع تحریم ها بسته به قبول ساده لوحی و نادانی ما توسط طرف های اروپایی و آمریکایی واقع گشت الان هم توجیه ما در برابر جواب دندان شکن پاکستان این شده که بگوییم همه چیز با پاکستانی ها هماهنگ شده بود و بی خیال این بدبختی جدید که قبح حمله موشکی به ما برای اولین بار شکست، همینجور راحت تسبیح بچرخانیم و سوت زنان رد گم کنیم! 🔸 سوگمندانه باید بگوییم حمله کور ایران به خاک پاکستان و عراق نشان داد اسرائیل مورچه وار به تمام اهدافش دارد نزدیک میشود، از بلایی که بر سر حماس آوردند چنان ترسی بر دل سخت ترین دشمنش نشسته که حاضر است در روز روشن به خاک کشور هسته ای همسایه موشک پرتاب کند و پای عواقب تلخش زانو بزند، اما دریغ از شلیک یک خمپاره به سمت اسرائیل در دل شب! حتی ادعاهای قبلی شان را هم پس بگیرد و صریح بگوید؛ حماس و حزب الله و حوثی ها مستقل اند و از ما فرمان نمیبرند و مسئولیت حملاتشان با خودشان است! همچنان که چهار سال پیش برایشان خیلی مهم بود که پایگاه آمریکایی ها حتما خالی باشد اما پر و خالی بودن یک هواپیما آنقدر مهم نبود که اتمام کار هواپیما به موشک دوم نرسد! نگارنده آن کسی نیست که ارزش استراتژیک نظامی و سیاسی موشک را نفهمیده باشد اما با اینهمه، از دیماه ۹۸ به این طرف مثل خیلی از شماها حالش به شدت از موشک و موشک پرانها بهم میخورد! 🇮🇷 @dolat_irani

راز #کاپشن_چرمی در بازار کت و شلوار، همان #راز_قدیمی زنبیل سرخ در بازار کیف چرمی ست، جریان بهار علاقمند گفتگو با همه مردم، گروهها و طیف هاست حتی نهاد قدرت، اما هیچ صنمی با کت کش ها و کیف کش های قدرت ندارد. اساسا از اصول منشور نهضت به سوی بهار اینگونه می آید؛ حاکمیت هم در نوع خود به مثابه یک «مخالف» است همانند دیگر مخالفان جریان بهار، لذا گفتگو و نشست و برخاست با آن نه تنها ایراد ذاتی ندارد که میتواند به عنوان یک ضرورت انسانی مطرح باشد، حتی تلقی «دشمن» نسبت به حکومت هم از ضرورت این رویکرد انسانی نمی کاهد، آن دسته از جریانات سیاسی که حضور لیدر جریان بهار در محافل حکومتی را مستمسکی بر القای زاویه و کنارگیری جریان متبوع او از اصل «محوریت مردم» قرار میدهند در بلاهت ترحم آمیزی گرفتار اند. ✍ #علیرضا_مکرمی #کاپشن_چرمی #کت_چرمی #دکتر_احمدی_نژاد 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 بهت بیجا ! ✍ #علیرضا_مکرمی 🔸احساس بهت و تعجب که از آن به عنوان حالت غافلگیری نیز یاد می شود، جزء احساسات پایه ای است که باعث خیزش دیگر احساسات پیچیده درونی و میل به تفکر میگردد. تعجب حسی است که وقتی از چیزی شوکه می شوید تجربه می کنید. وقتی غافلگیر میشویم، نمی توانیم چیزی را که می بینیم یا می شنویم را مدتی باور کنیم. اما زمانی که در نتیجه تفکر و کسب اطلاعات بیشتر، به اجزا، ماهیت و دلیل آنچه که موجب بهت شده پی ببریم «بهت» به حسی مضحک بدل شده و در ذهن بیجا و غیرمنطقی می نماید. در این مقال یک تجربه از بهت بیجای خود را با شما همراهان عزیز به اشتراک می گذارم: 🔸پنج سال پیش به حسب وظیفه شرعی به طور محرمانه و مکتوب اسنادی از تخلفات یک عنصر امنیتی را به بالاترین مقام مسئول استانی آن نهاد امنیتی گزارش کردم. چند روز بعد با حمله ناگهانی ماموران پلیس فتا مواجه شدم و تمام اموال دیجیتال من به مدت بیش از دو ماه ضبط شد، پیگیری های بعدی نشان داد حکم ضبط اموال دیجیتال بنده به استناد شکایت فوری همان عنصر امنیتی و منضم به ادای شهادت سه عنصر امنیتی دیگر با این اتهام واهی که بنده در خلال جلسه ای در یک نهاد خاص امنیتی به ارتباط با رسانه های خارجی اعتراف کرده ام صادر شده است. زیرکانه گزارشی از نوشته های انتقادی_سیاسی و شات برخی از صفحات مجازی من را نیز جهت خوشایند و اقناع بازپرس ضمیمه پرونده کرده بودند. در واقع قصد عالیه شاکی و باند همراهش از این پرونده سازی، خارج کردن فایل های مرتبط با تخلفات او از دسترس و مجبور کردن من به سکوت بود. 🔸سرانجام در تابستان ۱۴۰۲ این پرونده با اخذ BTS و بررسی خط سیر گوشی های شهود و شاکی و احراز خلافگویی قطعی شاکی و هر سه شاهد وابسته اش، به نفع بنده مختومه اعلام شد. شاید برای جماعت ارزشی این ادعای نگارنده غافلگیر کننده باشد، اینکه متاسفانه یکی از شهود کذاب در پرونده مذکور رییس فعلی ساس رشت (آقای ع خ) بود. در این پرونده او به همراه دو عنصر امنیتی دیگر در دادسرا با گستاخی تمام دست روی قرآن بر علیه بنده شهادت کذب داده بودند. طبق نظر وکلای مشاورم، اگر نبود گزارش پلیس فتا مبنی بر تهی بودن اموال دیجیتال بنده از هرگونه فایل و سند ارتباطی با خارج نشینان و تکنولوژی مکانیابی موبایلها و بازپرسی سالم در دادگستری رشت که اخیرا به جای بازپرس قبلی مسئول پرونده شد و با توجه به اینکه قبلا نیز با پرونده سازی مشترک واجا و ساس به اتهام «تبلیغ علیه نظام از طریق تبلیغ علیه رهبری» محکومیت سیاسی داشته ام، در پرونده اخیر به استناد تامین ظاهری ادله شهود، به جرم واهی ارتباط با رسانه های معاند و تلاش برای جاسوسی امنیتی، محکوم به چندین سال زندان میشدم. 🔸در این چند سال صحنه شهادت کذب عناصر امنیتی مذکور آنهم در پیشگاه قرآن مجید مدام در ذهن من تداعی میشد و موجب بهت و حیرت و آزار ذهنی من میگردید، قابل باور نبود تجربه مستقیم و بی واسطه از رفتار عجیب عناصری امنیتی و ظاهر الصلاح که مدام در صف نماز جمعه و جماعت دیده میشوند ناگهان در صف شهادت کذب دیده شوند، خیلی عادی مرتکب گناهی نابخشودنی گردند که در کلام پیامبر اسلام سنگینی آن فراتر از زنا و قتل که با شرک به خدا برابری میکند. 🔸اخیرا در فجازی به مستندی برخوردم که معتقدم ریشه این مدل رفتارهای سخیف عناصر امنیتی است، در آن مستند رهبر نخست انقلاب به استناد روایتی مشکوک و مجعول که اتفاقا خودش میگفت کلیاتش را به خاطر ندارد در کمال ناباوری جواز بهتان و دروغ پرانی نسبت به هر آنکه بدعت گذار پنداشته شود را تئوریزه میکرد، نمیدانم آقای خمینی تا پایان عمر بر این عقیده باقی ماند یا نه، اما شواهدی حاکیست جواز «مباهته» همچنان در رویه برخی صاحب منصبان فعلی و حامیان امنیتی آنها ساری است. لابد براساس این جواز است که اگر در معدود پرونده ای همچون پرونده مزبور پس از کش و قوس فراوان دروغ بودن گزارشات و ادای شهادت کذب ماموران امنیتی بر علیه مخالفان سیاسی برملا شود شاهدین کذاب نه تنها عزل و اخراج نمیشوند که به دلیل اقدام به «مباهته انقلابی» شایسته تقدیر و ارتقا در همان ارگان امنیتی دانسته میشوند. ارگانی که هر برگ گزارش آن بعنوان سندی موثق بر علیه مخالفین سیاسی در دادگاهها عمل میکند. 🔸به راستی فقط در جریان اعتراضات سیاسی ۱۴٠۱، به واسطه اعتماد قضات به وثاقت گزارشات ساس رشت چند نفر از معترضین گیلانی با پرونده سازی رییس این نهاد مهم امنیتی داغ شده اند؟ از بررسی آماری تاثیرات اتهام تراشی اینچنینی در دوره های اعتراضی سنوات گذشته در سراسر کشور به چه عدد و رقمی از محکومین مظلوم سیاسی خواهیم رسید!؟ ای کاش مرکز آمار و اطلاعات قوه قضاییه و سازمان اطلاعات سپاه جهت تنویر افکار عمومی پاسخی رسمی به این سوالات ارائه نمایند. ➖ سند مرتبط اینجا 🇮🇷 @dolat_irani