10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت خاطرات دفاع مقدس توسط بازیگر معروف کشورمان جواد هاشمی
روضه شب اول.mp3
2.08M
توسط حجه الاسلام شیخ علی اکبر وحیدی. محرم۱۴۰۰
روضه شب دوم.mp3
793.5K
توسط حجه الاسلام شیخ علی اکبروحیدی محرم۱۴۰۰
روضه شب سوم.mp3
2.67M
التماس دعا
توسط حجه الاسلام شیخ علی اکبر وحیدی
محرم۱۴۰۰
شور حسینی، منهای شعور حسینی‼️
عکس بالا، صحنه به دار کشیدن ۹ آزادیخواه تبریزی در شهر تبریز بدست لشگر قزاق روس در سال ۱۲۹۰ روز عاشوراست.
هنگامی که روس ها در حال به دار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند، صدای طبل و سنج از کوچه پس کوچه های تبریز شنیده میشد و مردم تبریز در حال عزاداری برای امام حسین ابن علی علیه السلام بودند.
فرمانده فوج قزاق روس اینگونه تعریف میکند:
"خیلی میترسیدیم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی، به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند، در آن صورت چه بر سر ما میآمد !!"
اما جمعیت عزادار حسینی، فقط عزاداری و گریه کردند
و علم بر دوش کشیدند!
و تعزیه خوانی راه انداختند و به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود هیچ توجهی نکردند!!
چون سیاست را از دین جدا می دانستند.
و در حالی که ۹ دلاور تبریزی بر سر دار بودند، غذاهای نذری خود را گرفتند و به خانه هایشان رفتند !!
آیا هدف قیام امام حسین، فقط این بود که مردم گریه کنند؟
یا اینکه درس عبرت بگیرند و هشیار باشند که مورد ظلم اجنبی و منافق خودی قرار نگیرند
کانال حامیان دولت جوان حزب اللهی و انقلابی در کشور👇
@dolatejavaneenghlaby
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 رئیس جمهور امروز به یک داروخانه توزیع داروهای بیماری کرونا رفت
🔹اشک های بانویی که به حجت الاسلام رئیسی رای نداده بود!
💠 مقایسه کنیم با رفتار حسن روحانی که به انحاء مختلف از حضور در بین مردم طفره می رفت
🌿 آفرین به رئیسی که بین مردم رفته و سنت حسنه شهید رجایی را بیاد آدم می آورد، همو که انقلابی بود و راه امام را طی می کرد که همانا همراهی و خدمت به توده های مردم بود
کانال حامیان دولت جوان حزب اللهی و انقلابی در کشور👇
@dolatejavaneenghlaby
131007_0640.mp3
2.01M
✅ روضه اباعبدالله الحسین علیه السلام به زبان خود حضرت
#شب_جمعه(شب چهارم محرم۱۴۰۰)
توسط حجه الاسلام شیخ علی اکبر وحیدی
التماس دعا
کانال حامیان دولت جوان حزب اللهی و انقلابی در کشور👇
@dolatejavaneenghlaby
📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣
بسم الله الرحمن الرحیم سلام تعجیل در فرج آقا وطول عمر رهبر صلوات.
قابل توجه کلیه طلاب و روحانیون محترم با توجه به وضعیت اسفناک شیوع کرونا عزیزانی که مایلند بصورت جهادی در بخش بیماران کرونایی فعالیت کنند مشخصات کامل شناسنامه ای خود را به خصوصی حقیر ارسال نمایند.
﷽
✅ خاطرهای زیبا از زبان مرحوم حجتالاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم میکنم:
✍ در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونهای که دشمن نفهمد.
روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو»!
یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».
برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه میکنی. من اذان گفتم».
مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو».
برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد.
وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است».
به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش میبارید.
آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب میپاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود.
ایشان میگفت: «میدیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه میشوم. نان را فقط مزه مزه میكردم که شیرهاش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی میآمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند ، آب میآورد ، ولی میریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد» .
میگفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار میكنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنهکام به شهادت برسم» .
سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار میکنم . این شهادت همراه با تشنهکامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن .
دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمیخورد و دهانم خشک شده است .
در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب میآورد و میریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا میزد که بیا آب آوردهام .
اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید : بیا آب آوردهام .
مرا قسم میداد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم .
عراقیها هیچ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمیخوردند . تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق میکند».
همینطور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمیکنم .
گفت : دیشب، نیمهشب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آوردهای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد .
فقط بگو لبيک يازهرا (س) 😥
حماسههای ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)،
عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان،
چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷
ـــــــــــــ
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
کانال حامیان دولت جوان حزب اللهی و انقلابی در کشور👇
@dolatejavaneenghlaby
کانال حامیان دولت جوان حزب اللهی و انقلابی در کشور👇
@dolatejavaneenghlaby
روضه شب پنجم.mp3
1.89M
روضه اباعبدالله الحسین علیه السلام به زبان امام زمان علیه السلام توسط حجه الاسلام شیخ علی اکبر وحیدی
روضه شب 6.mp3
1.87M
توسط حجه الاسلام شیخ علی اکبروحیدی