امروز حدود سه چهار ساعت مامانم و خالم پیش هم بودن
وقتی برگشتیم خونه باز تقریبا یک ساعت تلفنی باهم حرف زدند
بازم حرفاشون تموم نشد و وسط صحبت مجبور شدن قطع کنند.
🇵🇸نمیدانم.🇮🇷
امروز حدود سه چهار ساعت مامانم و خالم پیش هم بودن وقتی برگشتیم خونه باز تقریبا یک ساعت تلفنی باهم حر
یکی که اینقدر باهاش حرف داشته باشم:
میگفت من بچه بودم ارزو میکردم که پسر بودم تا تو کوچه فوتبال بازی کنم
گفتم منم بچه بودم ارزو میکردم پسر بودم بتونم برم سینه زنی:)