دوباره بغض تو گلوم بازم خیال آرزوم تا چشم بهم زدم حرم، دوباره اومد رو به روم:)

تویی فقط تموم دلخوشی نوکرات:))))♥️

توو روضه‌ها شنیده بودیم: یه گوشه دوره‌ش کردن یکی با سنگ می‌زد... یکی با نیزه می‌زد... یکی با عمود آهنی می‌زد... حالا دیدیم... منبع

با دیدن این عکس هزار بار مُردم مُردم مُردم

شبیه داداشمه. بمیرم برا مادرت بمیرم برا‌ خواهرت برا غم رو دلشون

امشب شب گوش کردن روضه علی اکبره:)

می‌گفت توی مقاتل نوشته شده که حضرت علی اکبر رفت میدون، گفت "انا علی ابن حسین ابن علی" تا فهميدن نوه‌ی امیرالمؤمنینه، تا شنیدن اسمش علیه، بیشتر زدن بدتر زدن با اشتیاق زدن.

به رخسار خونین حیدر قسم به محسن به زهرای اطهر قسم به ستین و عباس و اکبر قسم به هفتاد و دو عاشق بی نظیر امیری حسین و نعم الامیر

خیز و از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم ها ببر..

این ترس از حرف زدنت طبیعیه تقریبا البته علت های مختلفی می‌تونه داشته باشه. ولی سعی کن کم کم صحبت کردن رو از جمع های کوچیک شروع کنی حتی با خودت جلوی آینه. جدا از این بحث هایی که امروز هست، در بقیه موقعیت های اجتماعی هم به مشکل میخوری اگر نتونی راحت صحبت کنی. و در نهایتم یادت باشه که همه مثل تو فکر نمی‌کنند و طبیعیه که اگر حرفی زدی مخالفانی داشته باشی. و اینکه یادت باش تو مسئول قانع کردن بقیه نیستی:)

و بااز هم اگر مشکلی داشتی یه مشاور یا روانشناس می‌تونه کمکت کنه قطعا. یا کلاسای سخنوری خیلی راه هست خلاصه