همسایمون داشت تو پارکینگ نذری میداد🍜 یکی دیگه از همسایه ها شاکی شد😤 به اعتراض زنگ زد به پلیس☎️👮🏻‍♂ نیمساعت بعد چند تا ماشین پلیس اومد🚓 همشون با قابلمه🍲 پیاده شدن😂 😃 @dooghbezan 🤣

یکی از رفقام رفته بود مکه می‌گفت یه نفر از کاروانمون اینقدر دقیق به ستون شیطان سنگ میزد💪🏻 که خود شیطان از بلندگو گفت:📢 آقای گودرزی از ایران 😐 داداش یواش‌تر! گولت زدم ارث بابات رو که نخوردم😂 😃 @dooghbezan 🤣

هرچی دقت کردم بنظرم اومد یه دونه از این گوی ها کم شده🧐 فک کنم یکیشو قورت داده 😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 😃 @dooghbezan 🤣

«دهن منو وا نکن» چیست🤭🤔 تهدیدیست تو خالی😁 که معمولا با عبارت «وا کن ببینم چه غلطی میخوای بکنی» خاتمه پیدا می‌کنه😂 😃 @dooghbezan 🤣

برگای سلطان و بانو ریخت🦁😁 دم‌ ظهریه اومدن یه چرت بزنن اگه این وانتی‌ها گذاشتن😂 😃 @dooghbezan 🤣

یه ایرانیه میره انگلیس✈️ اونجا بچه‌شو می‌بره مدرسه خارجیا و بهش میگه: پسرم! تلاش کن بتونی دو ماهه زبان انگلیسی رو یاد بگیری🔡 دو ماه بعد برمیگرده مدرسه🏢 بچه‌های مدرسه داد میزنن میگن: «ممد بیا! بابات اومده»😂 یعنی دوماهه فارسی رو که یاد داده هیچ رو لهجه شونم قشنگ کار کرده😁 😃 @dooghbezan 🤣

وقتی مامانا موقع نماز میخوان یه چیزیو بهمون بفهمونن😂 آخه ما ازکجا بفهمیم شمامنظورت چیه😁 فدای حرص خوردن این‌خانوم‌کوچولو😍 😃 @dooghbezan 🤣

👆🏻👆🏻👆🏻 از خواص عجیب حرز امام جواد(ع) چی می‌دونید؟😍 فرمایشات مرحوم آیت الله بهجت را حتماً ببینید👆🏻👌🏻 و برای دیگران نیز ارسال کنید📲 اجرتون با آقا جوادالائمه علیه السلام💐

🌸 #کلام_دوست ۱۲۴ 👈🏻 و «زنان با ایمان» زینت خود را آشکار نمی‌کنند مگر برای کسانی به ایشان مَحرَم باشد 📔 سوره نور / آیه ۳۱ ▫️ یکی از نشانه باایمان بودن زنان به خداوند و قیامت، آشکار نکردن زینت‌هایشان بیان شده. هرچقدر «ایمان قلبی» بیشتر باشه مراقبت بانوان بیشتر میشه💐 🌺 آرایشت، آرامشت را بُرد حتی تو از باران گریزانی! 🌷 @dooghbezan 🌷

‏یه بار یه مشتری قدیمی اومد تو مغازه که یه بچه کوچیک همراهش بود🧒🏻 بهش یه آبنبات دادم 🍬 گفتم عمو رو دوست داری؟😌 گفت نه😐 یهو مامانش گفت: ناراحت نشین، این فقط بلده بگه نه دوباره از بچه پرسیدم مطمئنی دوستم نداری؟ این دفعه گفت: آره😂 مامانه رفت که تو یخچال مغازه بشینه😁 😃 @dooghbezan 🤣

این فینگیلی مجبورت می‌کنه بخندی😂 آخه تو کوتاه کردن مو چه چیز خنده‌داری پیدا کرده؟!😁 ما بچگی‌مون تو سلمونی، زار می‌زدیم🤪 😃 @dooghbezan 🤣

‏تو حموم داشتم مداحی می‌خوندم مادرم اومد نشست پشت در برای گریه کردن😭 چند دقیقه بعدش به در زد گفت: مادر! یه کم بلندتر بخون اینجا صدا خوب نمیاد😁 چند دقیقه بعدشم بابام اومد در زد گفت: حالا هیئتتون شام چی میده؟😂 سلطان شوخی خونه‌مون، فقط پدر👨🏻😄 😃 @dooghbezan 🤣