eitaa logo
حاج محمد اسماعیل دولابی
2.4هزار دنبال‌کننده
186 عکس
158 ویدیو
1 فایل
سخنان و نصایح مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی (رحمة الله علیه) ارتباط با ادمین کانال @doolabi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
... 🌼 ۲۵ ذیقعده مصادف است با سالگرد مرحوم حاج محمد اسماعیل . 🌼 ایشان در یک خانواده مذهبی در تاریخ 1282 هجری شمسی در جنوب تهران متولد شد و در تاریخ 8 بهمن 1381 مطابق با 25 ذیقعده 1423 (روز دحو الارض) وفات یافت و پیکر پاکش در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها، در یکی از حجره‌های صحن عتیق به خاک سپرده شد. . آن عارف بزرگ در اشاره اجمالی به سرگذشت سیر عرفانی خویش چنین می‌فرمود: . 🌷در ایام جوانی همراه پدرم به نجف اشرف مشرف شده بودم. در آن زمان به شدت تشنه علوم و معارف دینی بوده و با تمام وجود خواستار این بودم که در نجف بمانم و در حوزه تحصیل کنم؛ ولی پدرم که مسن بود و جز من پسر دیگری که بتواند در کارها به او کمک کند نداشت، با ماندنم در نجف موافق نبود. . 🌷در حرم امیرالمؤمنین علیه السلام به حضرت التماس می‌کردم ترتیبی دهند که در نجف بمانم و درس بخوانم و آن قدر سینه‌ام را به ضریح حضرت فشار می‌دادم و می‌مالیدم که موهای سینه‌ام کنده و تمام سینه‌ام زخم شده بود. حالم به گونه‌ای بود که احتمال نمی‌دادم به ایران برگردم. به خود می‌گفتم یا در نجف می‌مانم و مشغول تحصیل می‌شوم و یا اگر مجبور به بازگشت شوم همین‌جا جان می‌دهم و می‌میرم. . 🌷با علمای نجف هم که مشکلم را در میان گذاشتم تا مجوزی برای ماندن در نجف از آنها بگیرم به من گفتند که وظیفه تو این است که رضایت پدرت را تأمین کنی و برای کمک به او به ایران بازگردی. در نتیجه نه التماس‌هایم به حضرت امیر علیه السلام کاری از پیش برد و نه متوسل شدنم به علما مرا به خواسته‌ام رساند. تا اینکه با همان حال ملتهب همراه پدرم به کربلا مشرف شدیم. . 🌷در حرم حضرت اباعبدالله علیه السلام در بالاسر ضریحِ حضرت همه چیز حل شد و هرچه را می‌خواستم به من عنایت کردند، به طوری که هنگام مراجعت حتی جلوتر از پدرم بدون هرگونه ناراحتی به راه افتادم و به ایران بازگشتم. 💠@doolabi
... 🌷در ایران اولین کسانی که برای دیدن من به عنوان زائر عتبات، به منزل ما آمدند، دو نفر آقا سید بودند. آنها را به اتاق راهنمایی کردم و خودم برای آوردن وسایل پذیرایی رفتم. وقتی داشتم به اتاق برمی‌گشتم، جلوی درِ اتاق پرده‌ها کنار رفت و حالت مکاشفه‌ای به من دست داد و درحالی‌که سفره دستم بود، حدود بیست دقیقه در جای خود ثابت ماندم. دیدم بالای سر ضریح امام حسین علیه السلام هستم و به من حالی کردند که آنچه را می‌خواستی، از حالا به بعد تحویل بگیر. . 🌷آن دو آقا سید هم با یکدیگر صحبت می‌کردند و می‌گفتند او در حال خلسه است. از همان‌جا شروع شد؛ آن اتاق شد بالای سر ضریح حضرت و تا سی سال عزاخانه اباعبدالله علیه السلام بود و اشخاصی که به آنجا می‌آمدند، بی‌آنکه لازم باشد کسی ذکر مصیبت بکند، می‌گریستند. . 🌷در اثر عنایات حضرت اباعبدالله علیه السلام کار به گونه‌ای بود که خیلی از بزرگان مثل مرحوم حاج ملاّ آقاجان زنجانی، مرحوم آیت الله شیخ محمدتقی بافقی و مرحوم آیت الله شاه‌آبادی، بدون اینکه من به دنبال آنها بروم و از آنها التماس و درخواست کنم، با علاقه خودشان به آنجا می‌آمدند. . 🌷بعد از آن مکاشفه به ترتیب به چهار نفر برخوردم که مرا دست به دست به یکدیگر تحویل دادند. اولین فرد آیت ‌الله سید محمد شریف شیرازی بود. همراه او بودم تا این که مرحوم شد. وقتی جنازه او را به حضرت عبدالعظیم بردیم، آیت ‌الله شیخ محمدتقی بافقی آمد و بر او نماز خواند. من که دیدم شیخ هم بر عزیزم نماز خواند و هم از مرحوم شیرازی قشنگ‌تر است، جذب او شدم؛ به گونه‌ای که حتی همراه جنازه به قم نرفتم. . 🌷خانه شیخ را پیدا کردم و از آن پس با شیخ محمدتقی بافقی مرتبط بودم تا اینکه او هم مرا تحویل آیت الله شیخ غلامعلی قمی ـ ملقّب به تنوماسی ـ داد. من هم که او را قشنگ‌تر دیدم، از آن پس همراه وی بودم. 💠@doolabi
... 🌷در همین ایام با آیت الله شاه‌آبادی هم آشنا و دوست شدم و با وی نیز ارتباط داشتم. تا اینکه بالأخره به نفر چهارم [آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی] برخوردم که شخص و طریق بود. . 🌷او با سایرین متفاوت بود. چنین کسی از پوسته بشری خارج شده و آزاد است و هر ساعتی در جایی از عالم است. او در وادی توحید به سر می‌برد؛ یک استوانه نور است که از عرش تا طبقات زمین امتداد دارد و نور همه اهلبیت علیهم السلام در آن میله نور قابل وصول است. . 🌷اوّل، اهل عبادت، مسجد رفتن، محراب ساختن و امام جماعت بردن بودم. بعد اهل توسل به اهل بیت علیهم السلام و گریه و عزاداری و اقامه مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام شدم. تا اینکه در پایان به شخص برخوردم و به او دل دادم و از وادی توحید سر در آوردم. . 🌷خداوند لطف فرمود و در هر یک از این کلاسها افراد برجسته و ممتاز آن کلاس را به من نشان داد، ولی کاری کرد که هیچ جا متوقف نشدم، بلکه تماشا کردم و بهره بردم و عبور کردم تا اینکه به وادی توحید رسیدم. . 🌷در طول این دوران همیشه یکه‌شناس بودم و به هر کس که دل می‌دادم، خودم و زندگی و خانواده ام را قربان او می‌کردم تا اینکه خود او مرا به بعدی تحویل می‌داد و من که وی را بالاتر از قبلی می‌دیدم، از آن پس دور او می‌گشتم. . 🌷به هر تقدیر، همه عنایاتی که به من شد، از برکات امام حسین علیه السلام بود. از راه سایر ائمه هم میتوان به مقصد رسید، ولی راه امام حسین علیه السلام خیلی سریع انسان را به نتیجه می‌رساند. چون کشتی امام حسین علیه السلام در آسمان‌های غیب خیلی سریع راه می‌رود. هر کس در سیر معنوی خود حرکتش را از آن حضرت آغاز کند، خیلی زود به مقصد میرسد. . 🌼 مرحوم حاج میرزا محمد اسماعیل دولابی به منظور تربیت و ارشاد تشنگان زلال معرفت، قریب چهل سال در تهران جلسات هفتگی متعدد را اداره کرد که در آنها مردم از اقشار گوناگون، فارغ از هر گونه تفاوت‌های خلقی، با یگانگی و صفا در کنار هم نشسته و از زلال معارف ولایی و توحیدی که از عالم غیب به واسطه وجود ایشان به سوی طالبان حقیقت و معنی جاری می‌گشت سیراب می‌شدند. 💠@doolabi
حاج اسماعیل دولابی (ره): ظاهرا می‌گوییم آقا می آید، ولی در حقیقت ما به خدمت حضرت می‌رویم. ما به پشت دیوار دنیا رفتیم و گم شدیم، باید از پشت دیوار بیرون بیاییم تا ببینیم که حضرت از همان ابتدا حاضر بودند. امام زمان گم و غائب نشده است. ما گم و غائب شده ایم. از حضرت فاطمه س روایت شده که پیامبر اکرم ص فرمودند: امام همچون کعبه است که ( مردم ) باید به سویش روند، نه آن که ( منتظر باشند تا ) او به سوی آنها بیاید. @doolabi
حاج محمداسماعیل دولابی (ره): صلوات تنها ذکری است که خدا، خودش ابتدا گفته من و ملائکه صلوات می فرستم به پیغمبر، و شما مومنین هم صلوات بفرستید. هیچ عملی را خدا، اینطور نفرموده، این از شرافت و عظمت ذکر صلوات است. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @doolabi