14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*
همبرگر...🌱
آشپزی در طبیعت شمال ...♥️🌱
@dooreehame❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*
رنگ ها جهان ما را ساخته اند و در همه زندگی ما اثر دارند این اثر هم در ذهن انسان و هم در انرژی ها می باشد
پس از منظر بهداشت انرژیکی باید در مورد رنگ ها هم آگاه بود که کدام رنگ اثر سازنده دارد و کدام اثر مخرب در این ویدئو در مورد رنگ ها بهتون آگاهی می دهم...🌱
*
@dooreehame❤️
*
قبول دارید بعضی وقتا همین نشدنها
باعث میشن مسیر زندگی ما کلا تغییر کنه،
جوری که وقتی به گذشته فکر میکنیم
از اینکه یه سری اتفاقها نیوفتاد،
باید خوشحال باشیم؛
هر چند در اون زمان اذیت شدیم
اما در مجموع رخ ندادن اون اتفاق
باعث شده ما تبدیل به
آدم موفقتر و بهتری بشیم ...
@dooreehame❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*
⌛ خلاقیتش چطوره...؟
@dooreehame❤️
*
تو نگران هستی که مردم
درباره ی من چه فکری خواهند کرد
اما من عجله دارم که تو را
مطمئن کنم؛
که احترامِ من به خودم برایم بیش
از هر چیزِ دیگری اهمیت دارد...
*
@dooreehame❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*
ته تغاری های خونه رو
جدی بگیرین..😍🥰
*
@dooreehame❤️
💞✨💞✨💞
📚داستانک
🔘قاضي_زيرك !!
دو پیرمرد که یکی از آنها قدبلند و قوی هیکل و دیگری قدخمیده و ناتوان بود و بر عصای خود تکیه داده بود، نزد قاضی به شکایت از یکدیگر آمدند.
اولی گفت: به مقدار 10 قطعه طلا به این شخص قرض دادم تا در وقت امکان به من برگرداند و اکنون توانایی ادا کردن بدهکاریش را دارد ولی تاخیر می اندازد و اینک می گوید گمان می کنم طلب تو را داده ام. حضرت قاضی! از شما تقاضا دارم وی را سوگند بده که آیا بدهکاری خودش را داده است، یا خیر. چنانچه قسم یاد کرد که من دیگر حرفی ندارم.
دومی گفت: من اقرار می کنم که ده قطعه طلا از وی قرض نموده ام ولی بدهکاری را ادا کردم و برای قسم یاد کردن، آماده هستم.
قاضی: دست راست خود را بلند کن و قسم یاد کن. پیرمرد: یک دست که سهل است، هر دو دست را بلند می کنم.
سپس عصا را به مرد مدعی داد و هر دو دستش را بلند کرد و گفت: به خدا قسم که من قطعات طلا را به این شخص دادم و اگر بار دیگر از من مطالبه کند، از روی فراموشکاری و نا آگاهی است.
قاضي به طلبكار گفت: اكنون چه ميگويي؟
او در جواب گفت: من می دانم که این شخص قسم دروغ یاد نمی کند، شاید من فراموش کرده باشم، امیدوارم حقیقت آشکار شود.
قاضی به آن دو نفر اجازه مرخصی داد، پیرمرد عصای خود را از دیگری گرفت. در این موقع قاضی به فکر فرو رفت و بی درنگ هر دوی آنها را صدا زد. قاضی عصا را گرفت و با کنجکاوی دیواره آن را نگاه کرد و دیواره اش را تراشید، ناگاه دید که ده قطعه طلا در میان عصا جاسازی شده است. به طلبکار گفت: بدهکار وقتی که عصا را به دست تو داد، حیله کرد که قسم دروغ نخورد ولی من از او زیرک تر بودم.
@dooreehame❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*
💫بزرگ فکر کن
✨ بزرگ بخواه نه خدا بخیله...
💫 نه تو لیاقت چیزای کم رو داری ..
" شب بخیر "
@dooreehame❤️