عرض سلام و قبولی عزاداریها ، دوستانی که طرف درست تاریخ ایستاده اید ، روز تاسوعا رو که از دست دادید روز عاشورا را دریابید ، صدای « هل من ناصر ینصرنی» از دل تاریخ به گوش میرسد، آیا کسی نیست حسین فاطمه(ع) را در رسیدن به اهداف قیامش یاری رساند؟؟؟؟
اهداف قیام را یادتان هست؟؟؟ اصلاح امت جدم و احیای امربمعروف
ایستادگان طرف درست تاریخ، در ایام عزای حسینی که قلب قطب عالم امکان تحت فشاراز غصه و متاثر است هنجارشکنان غافل و ناآگاه و یا آگاه ایام شان به کام و دسته های عزاداری تبدیل به قرارهای گناه آلود شده، وضعیت حجاب و لباسشان کمتر از یهودیان و ادب و نزاکت شان تبدیل به گستاخی و فحاشی شده، آیا کسی هست به ندای حسین فاطمه ( ع) لبیک گوید؟؟؟؟
آیا امر بمعروف و نهی از منکر این واجب فراموش شده در بین عبادت شما متدینین جایی دارد تا در این لحظات سهمگین تاریخ به آن بپردازید؟؟؟
آیا می دانستید نماز و روزه قضا دارد ولی این فریضه خیر، پس چطور آنرا پشت گوش انداخته و همه بی تفاوت از این همه گناه عبور می کنید؟؟؟
بدانید بزودی زود چوب قهر خداوند بابت ترویج فساد و منکر و سکوت مسلمانان شامل حال همه خواهد شد.
بزودی با بی تفاوتی و سکوت این وضعیت فساد به افراد خانواده های ما هم خواهد رسید .
ما گروهی از آمرین بنا به تکلیف شرعی و دستورات دین مبین اسلام ، و فرمایشات ائمه اطهار علیهم السلام در باب اهمیت این دو فریضه ،و در دایره حفظ حریم اخلاقی جامعه و زیست عفیفانه بر آن شدیم تا مثل هر سال در ایام عزای حسینی بخصوص در مناطق عزاداری و دسته ها تذکرلسانی و قول لین با افراد مکشفه و نیز بدپوشش داشته باشیم، منتهی متاسفانه تعداد آمرین کم و حضور هنجارشکنان زیاد، عجالتا تعداد نیروهای آمر هم باید کثیر تا اثرگذارتر شود.
لذا از بزرگواران ، دغدغه مندان، خانواده های معظم شهدا و خوش غیرتان انقلابی درخواست همکاری و یاری رساندن به جبهه اسلام دارم. نگذارید بعد از قرنها این جمله مولا امیرالمومنین علی علیه السلام که در مورد مردم کوفه بود در ما هم صدق کند: آنها در باطل خود متحدند و شما در حق تان پراکنده .
جهت همکاری و هماهنگی در بحث امر بمعروف لطفا در پی وی اعلام بفرمایید.
نگذارید زود دیر شود و عاشورا با آن همه مصیبت به شادی گناه آلود بعضی بگذرد.
یاعلی
🔴 چله زیارت عاشورا، از عاشورا تا اربعین
آیتالله سید علی آقای قاضی یک چله زیارت عاشورا میگرفتند و آغاز آن را از روز عاشورا تا اربعین قرار میدادند
بسیاری از علماء و بزرگان و اهل معرفت بر گرفتن این #چله_زیارت_عاشورا تاکید دارند. بخصوص برای حوائج ویژه. شروع از روز عاشورا به مدت چهل روز ...
🔻 نکاتی که بزرگان توصیه میکنند:
۱. بهترین زمان، هنگام طلوع یا غروب آفتاب است. اما در سایر اوقات نیز منعی ندارد. البته اساتید بر یک زمان ثابت تاکید دارند.
۲. قرائت زیارت هنگام حرکت نباشد.
۳. مراقبت شود به جز اهل خانه کسی از چلهگیری مطلع نشود.
۴. از ابتدا حوائج خاص را در نظر داشته باشید.
۵. حتماً نماز زیارت پس از زیارت عاشورا اقامه شود.
۶. به خانوادهها نیز توصیه شود شروع کنند.
۷. اصل بر صد سلام است که البته با استناد به روایت منقول از امام هادی(ع) میتوان مختصرتر کرد. (درادامه این روش توضیح داده خواهد شد)
۸. مانعی هم ندارد که به طور معمول قرائت شود.
👈 سستی و وسوسه و کسالت و ... ممنوع!!!
🔻 روش کوتاه منسوب به امام هادی(ع) در خواندن زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام
👈 زیارت عاشورا را بخوانید، به صدلعن و صد سلام رسیدید اینگونه عمل کنید:
يك بار لعن را -اللهم العن اول ظالم...- ميخوانيد و فقط جملهي پاياني آن؛ "اللهم العنهم جميعا" را صد مرتبه تكرار مي كنيد.
و سلام را كه يك بار عرض مي كنيد، فقط "السلام علَي الْحسين و عليٰ عليِّ بنِ الحسين و علی اولاد الحسین و عليٰ اصحاب الحسين" را صد مرتبه تكرار كنيد
سند روایت: شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشورا
برای همه بفرستید تا هرکی میخواد از روز عاشورا شروع کنه. بسم الله
اگه بتونم روزانه یادآوری میکنم زیارت عاشورای روز رو بخونیم
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از نسیم قزوین
🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ
💠 پشت این کاشی، ماندگارتر از روی آن است چون نام شما را به عنوان مشارکت کننده در طرح توسعه حرم مطهر حسینی ثبت میکند.
📎جهت ثبت نام در پويش كاشى حرم در لينك زير( قسمت استان قزوین ) كليك نماييد:
https://atabat.org/fa/forms/80
﹏﹏﹏﹏ ❖ ﹏﹏﹏﹏
مشارکت در ساخت حرمهای شریفین
- مشارکت در طرح توسعه حرم امام علی (علیه السلام) مزین بنام صحن و شبستان حضرت زهرا سلام الله علیها
- مشارکت در طرح توسعه حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام مزین بنام صحن و شبستان حضرت زینب کبری سلام الله علیها
- مشارکت در طرح توسعه حرم طفلان مسلم علیهماالسلام
🔸️درگاه رسمی پرداخت آنلاین به آدرس:
https://atabat.org/fa/forms/38
کد دستوری
*۷۲*۴#
﹏﹏﹏﹏ ❖ ﹏﹏﹏﹏
❇️ شماره حسابهای ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات استان قزوین
📍بانک #سپه👇
شماره کارت: 5892107044358813
شماره حساب: ۰۱-۰۰۰۰-۶۳۱۱-۳۹۲۰
📍بانک #رسالت👇
شماره کارت:5041721111413911
شماره حساب:۱۶۰-۱۰۱۱
💠 ستاد توسعه و بازساری عتبات عالیات استان قزوین
❇️ @atabat_qazvin
مرور کلی بر روز عاشورا .... چگونه گذشت؟
عضویت در کانالهای ایتایی و گروه های واتساپی
👇👇👇👇
#دوستداران_ولایت
@doostdaranvelayat
https://eitaa.com/doostdaranvelayat
💫💫💫
🖍️🖍️🖍️
گروه حقیقت ها 2
https://chat.whatsapp.com/I1MhNlPilVh1iz9vBKqg7m
🖍️🖍️🖍️
گروه حقیقت ها 3
https://chat.whatsapp.com/FQVoYpiTVsL5F2mu1awNhy
🖍️🖍️🖍️
گروه حقیقت ها 1
https://chat.whatsapp.com/JF3zST30PWXBTckxUZBZcC
آجرک الله یاصاحب الزمان عج 🖤
صلی الله علیک یااباعبدالله💔
خدایا
ما رو شبیه سعید بن عبدالله حنفی که وقت نماز ظهر عاشورا سپر حسین شد که تیر دشمن آسیبی به امام نرسونه
سپر بلای مهدی فاطمه قرار بده...🤲
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
دوستداران ولایت
هدایت شده از نسیم قزوین
♻️ کانال اخبار، سخنرانی ها، کلیپ ها و دست نوشته های سردار رستمعلی #رفیعی_آتانی فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین در پیامرسان ایتا 👇
https://eitaa.com/alamdar_qazvin
🔴 وقتی دروغگویی و بهم ریختن جو روانی جامعه بدون هزینه باشد
این فعال فضای مجازی اصلاحطلب در شب گذشته اول کسی بود که خبر انفجار مهیب در شیراز را منتشر کرد . خبری که کذب بودن آن سریع مشخص شد
حالا او نمیخواهد توضیح بدهد اون " برخی منابعش " کیا و کجا بودن که از " انفجار مهیب "! در حرم شاهچراغ اونم در شب #عاشورا خبر دادن؟
اونم بعد خبر مثبت ضربه سنگین وزارت اطلاعات به تروریستها و منافقین!
سالهاست این جماعت به این سبک دروغپراکنی میکنند و امنیت روانی جامعه را هر روز با یک شبهه و دروغ بهم میریزند، اما دریغ از یک برخورد قضایی با این جماعت. انگار امنیت روانی جامعه برای مسئولان ما اهمیت چندانی ندارد...
_________________
#دوستداران_ولایت
@doostdaranvelayat
https://eitaa.com/doostdaranvelayat
*«خاطرهی دکتر عبدالحسین زرین کوب از روز عاشورا»*
روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم ، دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می گشتم ، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمیخواستم فعلا کسی متوجه حضورم بشود ، هر چه بیشتر فکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود ، پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته ی افکار را پاره کرد :
ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟
گفتم : استاد که چه عرض کنم ولی زرین کوب هستم .
خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند .
همین طور که صحبت می کرد ، دقیق نگاهش می کردم ، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته ، متین ، سنگین و باوقار .
می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن می خواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را می خواند .
پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟
گفت : سؤالی داشتم
گفتم : بفرما
پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟
گفتم : خب بله ، صددرصد
گفت : ولی من اعتقاد ندارم
پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد؟( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم )
گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم ، یک زحمتی برای من می کشید ؟
گفتم : اگر از دستم بر بیاد ، حتما ، چرا که نه؟
گفت : یک فال برام بگیرید
گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم
بلافاصله دیوانی جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما
مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم ، نیت کنید
فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمی خوام ، می خوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه؟
برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال .
حافظ ، عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه ی این مرد به حافظ چی میشه ؟
با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم ، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوع پرداخته باشد .
متوجه تردیدم شد ، گفت : چی شد استاد؟
گفتم : هیچی ، الان ، در خدمتتان هستم .
چشمانم را بستم و فاتحه ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم :
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بینهایت
ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
خدای من این غزل اگر موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نباشد ، پس چه می تواند باشد ، سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل ، از این زاویه نگاه نکرده بودم ، این غزل ، ویژه برای همین مناسبت سروده شده
بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی می کرد و گریه می کرد طوری که چهار ستون بدنش می لرزید ، انگار داشتم روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود .
متوجه شدم عده ای دارند ما را تماشا می کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگه می دونستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم .
بلند شدم ، دستم را گرفت میخواست ببوسد که مانع شدم ، خم شدم ، دستش را به نشانه ی ادب بوسیدم .
گفت معتقد شدم استاد ، معتقد بووودم استاد ، ایمان پیدا کردم استاد ، گریه امانش نمی داد ،
آنروز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه ی من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند.
(کشکول برهانی)