🌟امام على عليه السلام
💎«قَدِّمُوا الاِستِخارَةَ ، وتَبَرَّكوا بِالسُّهولَةِ»
💎«پيش از شروع كسب و كار، از خداوند طلب خير كنيد و با آسانگيرى در معامله از خدا بركت جوييد.»
📚كافى : ج 5 ص 151 ح 3 ،
🌋 @doostibakhoda
14.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : والدین هم ممکن است عاق فرزند شوند
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_فرحزاد
🌋 @doostibakhoda
#تلنگر
✍گاهی برای رهاشدن از زخم هاے زندگے باید بخشید و گذشت . میدانم ڪه بخشیدن ڪسانے ڪه از آنها زخم خورده ایم ، سخت ترین ڪار دنیاست ولــــے ، تا زمانے ڪه هر صبح چشمان خود را با ڪینه بازڪنیم ؛و آدمهاے خاطرات تلخ را زنده نگه داریم ؛ و در ذهن خود هر روز محاڪمه شان ڪنیم ؛ رنگ آرامـــش را نخواهیم دید. گــــاه ،چشم ها را باید بست و از ڪنار تمام بدبودنهاگذشت
🌋 @doostibakhoda
⭕️گذر زمان...
هر چه زمان میگذرد...🕛
مردم افسرده تر میشوند...
این خاصیت دل بستن به زمانه است!
خوشا بحال آنکه بجای زمان به
"صاحب الزمان "
دل میبندد...💚
#دلنوشته
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌋 @doostibakhoda
💎امام کاظم(ع) از آن روی کاظم نامیده شد که همواره با کسی که به او بدی می کرد،به نیکی رفتار می کرد،این خوی او بود.
📚الکامل،ج۶،ص۱۶۴
🌋 @doostibakhoda
✨﷽✨
#پندانه
🌼کاسپارف نابغه شطرنج دنیا در بازی شطرنج به یک آماتور باخت!!! همه تعجب کردند و علت را جویا شدند.
✍او گفت اصلاً در بازی با او نمیدانستم که آماتور است، برای این با هر حرکت او دنبال نقشه ای که در سر داشت بودم. گاهی به خیال خود نقشه اش را خوانده و حرکت بعدی را پیش بینی میکردم. اما در کمال تعجب حرکت ساده دیگری میدیدم، تمرکز میکردم که شاید نقشه جدیدش را کشف کنم، آنقدر در پی حرکتهای او بودم که مهره های خودم را گم کردم. بعد که مات شدم فهمیدم حرکت های او از سر بی مهارتی بود.
بازی را باختم اما درس بزرگی گرفتم.
«تمام حرکتها از سر حیله نیست آنقدر فریب دیده ایم و نقشه کشیده ایم که حرکت صادقانه را باور نداریم و مسیر را گم میکنیم..... و می بازیم!!!»
🔺بزرگ ترین اشتباهی که ما آدما در رابطههامون میکنیم این است که:
نیمه میشنویم،
یک چهارم میفهمیم،
هیچی فکر نمیکنیم،
و دو برابر واکنش نشان می دهیم!
🌋 @doostibakhoda
امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
💠 ثَمَرةُ التَّفريطِ النَّدامَةُ، و ثَمَرةُ الحَزمِ السَّلامَةُ؛
❇️ نتيجه كوتاهى (در كار)، پشيمانى است و نتيجه دور انديشى، سالم ماندن.
📚 نهج البلاغه، حكمت ۱۸۱
#حدیث_روز
🌋 @doostibakhoda
رسول خدا(ص) فرمودند
کسیکه نعمتش زیاد شد
ذکر الحمدلله را بسیار بگوید
و کسیکه اندوهش زیاد شد
بسیار ذکر استغفار بگوید
(استغفرالله ربی و اتوب الیه)
و کسیکه فقر بر او فشار آورد
ذکر «لاحول و لاقوه الابالله العلی العظیم»
را بسیار بگوید که این ذکر فقر را از او برطرف میکنید
📚منبع:اصول کافی
✅ همچنین از امام صادق(ع) در بحارالانوار جلد86 صفحه161 نقل شده است که هرکس هرروز صد مرتبه بگوید :
🍃لاحول و لاقوه الابالله العلی العظیم
فقر به او نخواهد رسید
🌋 @doostibakhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی آیت الله ناصری
💠موضوع: دعای امام زمان براے گناه کاران!
🌋 @doostibakhoda
✨﷽✨
#داستان_های_اخلاقی
🌼امیر نگاهت باش تا اسیر گناهت نشوی
✍در بنیاسرائیل زنی زناکار بود، که هرکس با دیدن جمال او، به #گناه آلوده میشد! درب خانهاش به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق مردان و جوانان را به #دام میکشید، هرکس به نزد او میآمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او میداد! عابدی از آنجا میگذشت، ناگهان چشمش به جمال خیره کننده زن افتاد، پول نداشت، پارچهای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست، وقتی چشم به او دوخت، آه از نهادش برآمد کهای وای بر من که مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با حق! با این عمل تمام خوبیهایم از بین خواهد رفت!
رنگ از صورت عابد پرید، زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از خداوند میترسم، زن گفت: وای بر تو! بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند. گفت: ای زن! من از خدا میترسم، مال را به تو حلال کردم مرا رها کن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش تأسف و حسرت میخورد و سخت میگریست! زن را در دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین گناهی بود که میخواست مرتکب شود، این گونه به وحشت افتاد؛ من سالهاست غرق در گناهم، همان خدایی که از عذابش او ترسید، خدای من هم هست، باید #ترس من خیلی شدیدتر از او باشد؛ در همان حال #توبه کرد و در را بست و جامه کهنهای پوشید و روی به عبادت آورد و پیش خود گفت: خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد ازدواج میدهم، شاید با من #ازدواج کند! و من از این طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد.
بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلّش را نشان دادند؛ نزد عابد آمد و داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: برادری دارد که مرد خداست ولی از شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق پنج فرزند عطا کرد که همه از تبلیغ کنندگان دین #خدا شدند!!
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی، ج 13، نوشته استاد حسین انصاریان
🌋 @doostibakhoda