🌷🌷🌷
خنديدن يک نيايش است !
اگر بتوانی بخندی و بخندانی،
آموخته ای که چگونه نيايش کنی،
هنگامی که هر سلول بدن تو بخندد،
هر بافت وجودت از شادی بلرزد ،
به آرامشی عظيم دست می يابی .
💕 کسی می تواند بخندد،
که طنز آميزی و بازي های روزگار را می شناسد .
کوتاه ترين راه برای گفتن دوستت دارم ،
لبخند است!!
يادتون باشه،
آدم های خندان و شاد،
به خدا شبيه ترند.
🌷🌷🌷
🌋 @doostibakhoda
🌷🌷🌷
#قهر_خدا
چیزی خطرناکتر و سخت تر از این که خداوند با انسان قهر کند یا خشم بگیرد نیست. قهر خدا غیر از بلاست، بلاها ممکن است بیایند ولی قهر نباشند قهر خدا آن موقعی است که انسان هویت انسانی اش لکه دار شود هر بلایی سرآدم بیاید آن قدر مهم نیست که هویت انسانی انسان لکه دار شود و شرافت انسانی زیرپا گذاشته شود و این عین حماقت است که انسان به دلیل یک لذت خیالی و موهوم گوهر انسانی اش که به تمام عالم میارزد را زیر پا بگذارد به قیمت تمام آفرینش نباید انسان آن گوهر را ذره ای آلوده کند.
🌷🌷🌷
🌋 @doostibakhoda
پیرمردی نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت
با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت:خواهش می کنم به داد این بچه برسید
بچه ماشین بهش زد و فرار کرد.
پرستار : این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.
پیرمرد: اما من پولی ندارم پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم.
خواهش می کنم عملش کنید من پول و تا شب براتون میارم
پرستار : با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.
اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت:
این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه
صبح روز بعد …
همان دکتر سر مزار #دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می اندیشید ............
🌋 @doostibakhoda
" #خیییلی-قشنگ-و-آموزندست "
سیاه پوشیده بود، به جنگل آمد... من هم استوار بودم و تنومند! من راانتخاب کرد...
دستی به تنه و شاخه هایم کشید، تبرش را در آورد و زدو زد... محکم و محکم تر…
به خودم میبالیدم، دیگرنمیخواستم درخت باشم، آینده ی خوبی در انتظارم بود.
میتوانستم یک قایق باشم، شاید هم چیز بهتری...
درد ضربه هایش بیشتر می شد و من هم به امید روزهای بهتر توجهی به آن نمیکردم…
اما ناگهان چشمش به درخت دیگری افتاد، شاید او تنومند تر بود، شاید هم نه! اما حداقل به نظر مرد تبر به دست آن درخت چوب بهتری داشت، شاید هم زود از من سیرشده بود و دیگر جلوه ی برایش نداشتم،
مرا رها کرد با زخم هایم، و او را برد...
من نه دیگر درخت بودم، نه تخته سیاه مدرسه، نه عصایی برای پیرمرد و نه قایق و... خشک شدم...
میگویند این #رسم شما انسانهاست، قبل از آن که مطمئن شوید انتخاب میکنید و وقتی با ضربه هایتان طرف مقابل را آزار می دهید او را به حال خودش رها میکنید!
ای انسان تا #مطمئن نشدی تبر نزن! تا مطمئن نشدی، احساس نریز...
دیگری زخمی می شود...
#خشک-می-شود!
🌋 @doostibakhoda