🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
❣میخواستم خدا را نوازش کنم !
ندا رسید؛ کودک یتیم را نوازش کن ..
❣خواستم دستان خدا را بگیرم !
ندا آمد؛ دستان افتاده ای را بگیر ..
❣خواستم چهره خداوند را ببینم !
ندا آمد؛ به صورت مادرت بنگر ..
❣خواستم رنگ خدا را ببینم !
ندا آمد؛ بی رنگی عارفان را بنگر ..
❣خواستم دست خدا را ببوسم !
ندا آمد؛ دست کارگری را که درست
کار میکند ببوس ...
❣خواستم به خانه خدا بروم !
ندا آمد؛ قلب انسان مومن را زیارت کن ..
❣خواستم نور الهی را مشاهده کنم
ندا آمد؛ ازپرخوری وشکم سیر فاصلهبگیر.
❣خواستم صبر خدای را ببینم !
ندا آمد؛ بر زخم زبان بندگان صبر کن ..
❣خواستم خدای را یاد کنم !
ندا آمد؛ ارحام و خویشانت را یاد کن ..
❣خواستم که دیگر نخواهم ..
ندا آمد امورت را به او واگذار کن و برو ...
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
🌋 @doostibakhoda
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم میگذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند..
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود،جامه اندوه مـپوشان هرگز...!!
زندگی ذره كاهیست،
كه كوهش كردیم،
زندگی نام نکویی ست،
كه خارش كردیم،
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار،
زندگی نیست بجزدیدن یار
زندگی نیست بجزعشق،
بجزحرف محبت به كسی،
ورنه هرخاروخسی،
زندگی كرده بسی،
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دوسه تاكوچه وپس كوچه واندازه یك عمر بیابان دارد.
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم ...
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
🌋 @doostibakhoda
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
🌷دعاهاي بسيار خوب از قرآن🌷
🌸اگه فرزند صالح ميخواي🌸
رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ
🌸اگه ميترسي قلبت گمراه بشه🌸
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
🌸اگه ميخواي شهيد از دنيا بري🌸
رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ
🌸اگه غم و غصه ي بزرگي داري🌸
حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ِ
🌸اگه ميخواي همسر و فرزندانت بهت وفادار باشن🌸
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا
🌸اگه خونه ي خوب ميخواي🌸
رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ
🌸اگه ميترسي خدا اعمالت رو قبول نکنه🌸
رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
🌸اگه ناراحتي🌸
إنما أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه
🌷دوستان و عزيزانت رو از اين دعاهاي قرآني مطلع کن🌷
♥️نشر صدقه جاریه ❤️
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
🌋 @doostibakhoda
✨﷽✨
#نگذارید_دلتان_خراب_بشود...
🔹تا چهل سال امید است که انسان
آدم شود
تو روایت داریم که اگر چهل
سال بگذرد و رابطه ای با خدا بنا نکند،
شیطان پیشانیش را می بوسد و می
گوید قربان شکل ماهت که دیگر
هدایت نمی شوی...
🔸اگه چهل سال بگذرد هرچه به او
بگویند انگار که به دیوار گفته اند.
👈🏻 هیچ اثری ندارد❌
📚آیتالله مجتهدی تهرانی ره
__________
⬇️⬇️
🌋 @doostibakhoda
🌺 #بـنام_الله 🌺
🌺 بــرخی از #فضیلت و #اعمال و رفتار
شب و روز #جمعه 🌺
☘️روز جــمعه سیّد الایام ( برترین روزهای
هفته ) است☘️
✴️ پـاداش هر عملی در این روز #دو_برابر نوشته می شود ✴️
↙️ #اعمال_مستحبی_مسلمانان ↘️
1️⃣ #غسل_جمعه از جمله اعمال مستحبی
🔸كه برآن تأكيد بسيارشده ودر روايت
🔸آمـده كه حضرت رسول ص به
🔸اميرالمؤمنين ع فرمودند
☀️يا على!درهرجمعه غسل كن،حتی اگر به ☀️خاطرآن،براى بدست آوردن آب جهت ☀️غسل ، غذاى خود را بفروشى
☀️ و گــــرســنه بـــمانى
🔴🔴 #دعا_هنگام_غسل 🔴🔴
🌷أشْـهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ
وَ أَشْـهَدُ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ
عَــلَى مُــحَمَّدٍ وَ آلِ مُــحَمَّدٍ وَ اجْعَــلْنِي مِــنَ
التَّوَّابِينَ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُتَطَهِّرِينَ.🌷
🌺 وقـت غسل جمعه پس از طلوع فجر تا
🌺 زمان ظهر است و هرچه نزديكتر به
🌺 ظهر انجام شود، بهتر است
2️⃣شستن سربا #گل_خطمی در روز جمعه 🔹سفارش شده ، که باعث ایمنی از
🔹بيمارى پيسى و ديوانگى است
🌸استفاده از #گل_ختمی علاوه برشستن
ســـر ، بــرای شــستن پـــوســت بدن ،
باعث نرم شدن بسیار مناسب
پوست می شود.
✨ گــل خـتمی هـر رنگی باشد خوب است
ولی سفید بهتر است.💥
🔴🔴#رسول_اکرم_(ص)🔴🔴
📌 هـرکـس #روز_جمعه #سبيل و #ناخن
را بگیرد و بگوید: بسم الله...👇
🎯خداوند بمقدار گرفتن هر تار مو و ناخن
🎯ثواب آزاد کردن بنده برایش مینویسد و
🎯مـرضی به او اصـابت نمـیکند مگر مرگ.
3️⃣گرفتن نـاخن و موى پشت لب (سیبیل)
ایـن عـمل در #روز_جمعه ثواب بسيار دارد
و #رزق_و_روزى را افــزون مـی ســازد ؛ و
شخص را از گناه تا جمعه ديگر دور میـكند
واز بيمارى ديوانگى و جذام و پيسى ايمنى
میدهد، و بهتر است در وقت چيدن ناخن و
زدودن موى پشت لب بخواند.💥
🌷بسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَ عَلَى سُنَّةِ مُحَمَّدٍرَسُولِ
اللَّهِ وَ آلِ مُحَمَّد🌷
🌸 و در #گرفتن_ناخن ، از انگشت كوچك دســت چــپ شــروع ، و به انـگشت كوچك
دســت راست ختم نمايد، و اين شيوه را در
گرفـتن ناخن هاى پاى خود نيز رعايت كند؛
و پس از آن ناخنهاى چيده شده را دفن كند
4️⃣ #استعمال_بوى_خوش، پوشیدن لباس
پاكيزه #عـطرطبیعی_لباس_الیاف_طبیعی
نقل استکه پیامبرص،یک سوم از هزینهاش
مصرف عطر و روغن و...می شد.💥
5️⃣ #صـدقه_دادن : ثـواب صـدقه دادن در
شب و روز #جـمعه، #هزار #برابر #اوقات
#ديگر است.💥
6️⃣ یکی از اعـمال این است که انسان براى
#خانواده #خود خوردنيهاى خوب وتازه از
قبيــل ميــوه و گـوشت تهيه كند تا با آمدن
#جمعه شاد شوند.💥
✅ قرائت و تدبر و انس با قرآن؛♣️
✅ دعای فرج مولا: الهی عظم البلا....؛♣️
✅صلهرحم ولوبه تماس واحوالپرسی♣️
✅ نماز عبادی سیاسی اجتماعی جمعه؛♣️
✅ تفریحات سالم زیارتی سیاحتی؛♣️
✅ شاد کردن قلب❤️ نیازمندی مالی و معنوی و عاطفی؛♣️
و.....
از کارهای مورد توجه در روز جمعه که عید مسلمانان است، به شمار می آید.
💚 #التماس_دعا💚
🌋 @doostibakhoda
تشرف علی بن مهزیار
مرحوم شیخ صدوق در کتاب اکمال الدین نقل می کند :
جناب علی بن مهزیار که قبرش در اهواز است و زیارتگاه عموم است و بقعه و بارگاهی دارد می گوید:
نوزده سفر هر سال به مکه مشرف می شدم تا شاید خدمت مولایم حضرت ولی عصر علیه السلام برسم.
ولی در این سفرها هرچه بیشتر تفحص کردم،کمتر موفق به اثر یابی از آن حضرت گردیدم.
بالاخره مایوس شدم و تصمیم گرفتم که دیگر به مکه نروم.
وقتی که دوستان عازم مکه بودند به من گفتند: مگر امسال به مکه مشرف نمی شوی؟
گفتم: نه امسال گرفتاریهایی دارم و قصد رفتن به مکه را ندارم.
شبی در عالم خواب دیدم، که به من گفته شد امسال بیا سفرت را تعطیل نکن که ان شاءالله به مقصدت خواهی رسید.
من با امیدی مهیای سفر شدم وقتی رفقا مرا دیدند تعجب کردند ولی به آنها از علت تغییر عقیده ام چیزی نگفتم.
تا آنکه به مکه مشرف شدم.
اعمال حج را انجام دادم.
در این مدت دائما در گوشه مسجد الحرام تنها می نشستم و فکر می کردم.
گاهی با خودم می گفتم آیا خوابم راست بوده یا خیالاتی بوده است که در خواب دیده ام.
یک روز که سر در گریبان فرو برده بودم و در گوشه ای تنها نشسته بودم،
دیدم، دستی بر شانه ام خورد.
شخصی که گندمگون بود به من سلام کرد.
وگفت: اهل کجایی؟
گفتم: اهل اهوازم.
گفت: ابن خصیب را می شناسی؟
گفتم: خدا رحمتش کند از دنیا رفت.
گفت: انا لله و انا اليه راجعون مرد خوبی بود به مردم احسان زیادی می کرد خدا او را بیامرزد.
سپس گفت: على بن مهزیار را می شناسی؟
گفتم: بله خودم هستم.
گفت: اهلاو مرحبا ای پسر مهزیار تو خیلی زحمت کشیده ای! برای زیارت مو لایم حضرت بقیةالله علیه السلام.
به تو بشارت می دهم که در این سفر به زیارت آن حضرت موفق خواهی شد.
برو با رفقایت خدا حافظی کن و فردا شب در شعب ابو طالب بیا که من منتظر تو هستم تا تو را خدمت آقا ببرم.
من با خوشحالی فوق العاده به منزل رفتم و وسایل سفرم را جمع کردم و با رفقا خداحافظی نمودم و گفتم: برایم کاری پیش آمده که باید چند روز به جایی بروم و آن شب به شعب ابيطالب رفتم دیدم او در انتظار من است.
او ومن سوار شتر شدیم و از کوههای عرفات و منی گذشتیم و به کوههای طایف رسیدیم.
به من گفت: پیاده شو تا نماز شب بخوانیم.
من پیاده شدم و با او نماز شب خواندم و باز سوار شدیم و راه را ادامه دادیم، تا طلوع فجر دمید پیاده شدیم ونماز صبح را خواندیم.
من از جا حرکت کردم و ایستادم هوا قدری روشن شده بود.
به من گفت: بالای آن تپه چه می بینی؟
گفتم: خیمه ای می بینم که تمام این صحرا را روشن کرده است.
گفت: بله درست است، منزل مقصود همانجا است،جایگاه مولا و محبوب همانجا است.
آن وقت گفت: برویم.
گفتم: شترها را چه بکنیم؟
گفت: آنها را آزاد بگذار، اینجا محل امن وامان است با او تا نزدیک خیمه رفتم
به من گفت: صبر کن و خودش قبل از من وارد خیمه شدو چند لحظه بیشتر طول نکشید که بیرون آمد
و گفت: خوشا به حالت به تو اجازه ملاقات دادند وارد شو.
من وارد خیمه شدم.
دیدم آقایی بسیار زیبا با بینی کشیده و ابرو های پیوسته و خالی بر گونه راست،که دلها را می برد، با کمال ملاطفت و محبت احوال مرا پرسید و
فرمود: پدرم با من عهد کرده که در شهر ها منزل نکنم.
بلکه تا موقعی که خدا بخواهد در کوهها وصحراهها به سر ببرم تا از شر جباران و طاغوتها محفوظ باشم و زیر بار فرمان آنها نروم تا وقتی که خدا اجازه فرجم را بدهد من چند روز مهمان آن حضرت ودر آن خیمه بودم و استفاده از انوار وعلومش می کردم،
تا آنکه خواستم به وطن بر گردم.
مبلغ پنجاه هزار درهم داشتم خواستم به عنوان سهم امام تقدیم حضورش کنم. فرمود: از قبول نکردنش ناراحت نشوی! این به علت آن است که تو راه دوری در پیش داری و این پول مورد احتیاج تو خواهد بود.
پس خداحافظی کردم و به طرف اهواز حرکت کردم و همیشه به یاد آن حضرت و محبتهای او هستم و آرزو دارم باز هم آن حضرت را ببینم.
📚برگرفته از کتاب ملاقات با امام زمان علیه السلام
🌋 @doostibakhoda
این متن فوق العادست 🌹
مردی درحال مرگ بود،
وقتیکه متوجه مرگش شد خدا را با جعبه ای در دست دید،
خدا: وقت رفتنه.
مرد: به این زودی؟ من نقشه های زیادی داشتم
خدا: متاسفم، ولی وقت رفتنه
مرد: درجعبه ات چی دارید؟
خدا: متعلقات تو را
مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من؛
لباسهام، پولهایم و ....
خدا: آنها دیگر مال تو نیستند آنها متعلق به زمین هستند
مرد: خاطراتم چی؟
خدا: آنها متعلق به زمان هستند
مرد: خانواده و دوستانم؟
خدا: نه، آنها موقتی بودند
مرد: زن و بچه هایم؟
خدا: آنها متعلق به قلبت بود
مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم هستند؟
خدا :نه؛ آن متعلق به گردوغبار هستند
مرد: پس مطمئنا روحم است؟
خدا: اشتباه می کنی، روح تو متعلق به من است
مرد با اشک در چشمهایش و باترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و بازکرد؛ دید خالی است!
مرد دل شکسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟
خدا : درسته، تومالک هیچ چیز نبودی!
مرد: پس من چی داشتم؟
خدا: لحظات زندگی مال تو بود ؛
هرلحظه که زندگی کردی مال تو بود .
زندگی فقط لحظه ها هستند
قدر لحظه ها را بدان و لحظه ها را دوست داشته باش
آنچه از سر گذشت، شد سر گذشت...
حیف، بی دقت گذشت، اما گذشت!.
تا که خواستیم یک دو روزی فکر کنیم،
بر در خانه نوشتند: "در گذشت"
🌋 @doostibakhoda