امام #صادق (ع):
💢ما مِن قَبض ٍ وَلا بَسط ٍ إلّا وَلِلّهِ فِیهِ مَشِیئَةٌ وَقَضَاءٌ وَابتِلَاءٌ
🔰 هیچ تنگنا و گشایشی نیست، مگر آنکه؛
←مشیت و
←قضا و
←امتحان الهی درآن نهفته است👌
📕اصول کافی/ ج1/ص152
🌋 @doostibakhoda
لانهی موش
#نفیسه_محمدی
بالاخره با کلی دودلی و ناراحتی خانه را خریدیم. یا باید از خیر ساکن شدن در محلهای نزدیک به مادرم میگذشتم، یا به همان خانههای کوچکی که دیده بودم، راضی میشدم. قولنامه را نوشتیم و هرچقدر که داشتیم برای خانهی جدید هزینه کردیم. از پول و طلا و خرده وسایلی که میشد فروخت، تا قرض و وام و هزار راه نرفته!
تا وقتی اسباب و اثاثیه را نبرده بودیم، خیلی خوشحال بودم، اما وقتی مادر و برادر کوچکم برای کمک و جابهجایی آمدند و خانهی کوچکِ چهلوهشت متریام را دیدند و همان دم در وا رفتند، تمام ذوقم را از دست دادم. مادرم که در سکوت ناراحتکنندهای وسایلم را میچید بالاخره طاقت نیاورد و صدایم کرد.
_مگه تو چار روز دیگه بچهدار نمیشی؟ دختر این خونه کفاف شما دو تا رو هم نمیده، آخه چه فکری کردین اینو خریدین؟ انگار لونه موشه...
با اینکه به انتقادهای گاهوبیگاه مادرم عادت داشتم اما دلم بدجور گرفت. سکوت کردم، راست میگفت. خانه آنقدر کوچک بود که کافی بود دستم را دراز کنم و وسیلهی موردنظرم را بردارم. تازه بعد از مستقر شدن در خانه، فهمیدیم خانهی کوچک یعنی چه! به هر طرف خانه که نگاه میکردم، کوچکبودنش بیشتر به چشمم میآمد.
گاهی دلم برای احسان میسوخت و گاهی برای خودم و دخترکوچکی که میخواست در این اوضاع بد اقتصادی پابهدنیا بگذارد.
چند روز پیش صبح زود از خواب بیدارشدم. احسان خواب بود و دلم نمیخواست برای خرید از خواب بیدارش کنم، به علاوه دوستداشتم محلهی جدید را بشناسم. درست سرکوچه یک نانوایی بود. بوی نان حسابی گرسنهام کرده بود. توی صف ایستادم. تلفن خانمی که جلوی من، دست پسرش را گرفته بود، زنگ خورد. همان اول صدای بغضآلود زن، توجه همه را به خودش جلب کرد. با حالتی مضطرب و بلاتکلیف حرف میزد.
_الان با امیر اومدم نونوایی، گفتم بیرون یه چیزی بخوریم و برم دنبال خونه، دیگه خجالت میکشم از خواهرم، چقدر مزاحمشون بشم، به خدا خسته شدم، یه لونه موشم پیدا بشه با اجاره پایین، راضیام به خدا...
اشک ریخت و پسر بچه را بدون اینکه نان بخرد دنبال خودش کشید. یک آن فکرم به همهجا سرک کشید. به وام و قسط و خانه و حرفهای مادرم، به لانهی موشی که مال خودمان بود و قدرش را نمیدانستم، به لطفی که خدا شامل حالم کرده بود و به چشمم نمیآمد.
نان را خریدم و به خانه برگشتم. احسان چایی دم کرده بود و نگران، منتظرم بود. نان را با محبت از دستم گرفت و کمی تشر زد که با این وضعیت نباید بیرون میرفتم. من اما خانه را برانداز میکردم، خانهای که با زحمت و تلاش به دست آورده بودیم و به نظرم بهترین خانهی دنیا بود.
🌋 @doostibakhoda
✴️ توحیدمان کم است
🔻باید در عمق این عبارت سال ها کاوید، سال ها تلاش کرد، از مرز منیت رها شد تا در جبهه جهاد اکبر به پیروزی دست یافت.
👈 آن گاه مبارزه با استکبار و بدی های دم دستی، در چشم ما بزرگ نخواهد ماند.
🔻بزرگ دیدن دشمن، نشانه صریحی بر کوچک دیدن خودمان است. منشأ این کوتاه نگری چیزی نیست جز هوس؛ هوس نام و نان و قدرت.
#سیاست
#امام_خمینی
🌋 @doostibakhoda
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
اﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺷﻴــﻄﺎﻥ...
ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥﻧﻔﺮﻱ ﻛﻪ ﻣﺮﻳﺪﺷﻴﻄﺎﻥ
ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، ﺍﻓﺮﺍﺩﻱﻫﻢﻫﺴﺘﻨﺪﻛﻪﺷﻴﻄﺎﻥ
ﺣﺮﻳﻔﺸﺎﻥ ﻧﻤﻲﺷﻮﺩ.
ﻋﺎﺑﺪﻱﭘﺮﻫﻴﺰﮔﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪﺷﻴﻄﺎﻥ ﻫﺮﭼﻪ
ﻣﻲﻛﻮﺷﻴﺪ ﻧﻤﻲﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﻓﺮﻳﺒﺶ ﺩﻫﺪ.
آﺧــﺮ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﻋﺒـــﺎﺩﺕ
ﮔﻮﻟﺶ ﺑﺰﻧﺪ...
ﺩﺭ ﻧﻴﻤﻪﺷﺐ ﻭ ﺳﺤﺮﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺮﺍﻭ
ﺭﻓﺖﻭ ﮔﻔﺖﺑﺮﺧﻴﺰ ﻛﻪﻫﻨﮕﺎﻡﻧﻤﺎﺯﺍﺳﺖ...
ﻋﺎﺑﺪ ﺍﻭﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺳﺮ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﻟﺤﺎﻑ
ﺑﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻧﻤــﺎﺯﻱ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺳﻔﺎﺭﺵ
ﻛﻨﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﻡ....!!
ﻓﺮﻋـــﻮﻥ ﺩﻋــﻮﻱ ﺧـﺪﺍﻳﻲ ﻣﻲڪﺮﺩ...
ﺭﻭﺯﻱ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ڪﻮﺑﻴﺪ.
ﻓﺮﻋــﻮﻥ ﮔﻔﺖ ڪﻴﺴﺖ ڪﻮﺑﻨﺪﻩ ﺩﺭ؟
ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺧﻨﺪﻳﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ:
تیغ ﺩﺭ ﺭیشه ﺧــﺪﺍﻳﻲ ﻛﻪ نمــےﺩﺍﻧــﺪ
ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ڪﯿﺴﺖ...!!!!
🌋 @doostibakhoda
🔴🔵 راهی بسوی امام زمان (عج):
🔻از یکی از اولیاء الهی که تشرفات متعدد خدمت امام زمان علیه السلام داشته بود، پرسیده بودند چطور به همچنين مقامي رسيدید؟
🔸گفته بود: نمي دانم انتخاب خدا بود اما ظاهرا اوائل زمان رضا شاه بود؛ من پارچه كفنم را آماده كرده بودم و هزار تومان زير آن براي كَفْن و دفن و مجلس عزاداري و پذیرایی از اهالي روستا گذاشته بودم. اين پول کل سرمايه من بود که كنار گذاشته بودم. مؤمن صادقي آمد كه آثار صدق و شكستگي در چهره اش پيدا بود و نيازمند بود.
🔹گفت: من ورشكست شده ام؛ قرض دارم و فكرم مشغول است. مي تواني كمكي به من بكني؟
گفتم: هزار تومان دارايي من است که گذاشتم براي كفن و دفن و مجلس عزايم. پانصد تومان آن مال خودم و پانصد تومان هم مال تو؛ بعد که رفتم پول را بردارم در راه به نظرم رسيد كه تو كه هنوز نمردي! اين چه احتياطي است مي كني؟! اين مومن به این هزار تومان احتياج دارد؛ تو هم که مي داني راست مي گويد. اين هزار تومان را به او بده ، خداي تو هم كريم است.
بعد هم رفتم هزار تومان كه تمام سرمايه ام بود را آوردم و به او دادم و به او گفتم: ناراحت نباش؛ شتر ديدي نديدي؛ نمي خواهد پول را برگرداني.
🌹 شب آن روز بود كه در خواب ديدم كه اشاره شد: با اين كار راهي براي خودت به ما باز كردي!
@doostibakhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ويدئوى كمتر ديده از جملهاى تاريخى كه امام خمينى به مردم گفت
👥مردم:
🔹ما همه سرباز توييم خمينى
🔹گوش به فرمان توييم خمينى
👤امام خمينى(ره):
🔹ما همه سرباز خدا هستيم، ان شا الله... نه تو سرباز منى و نه من سرباز تو
#كلام_امام
🌋 @doostibakhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧(همنشین فرشتگان)
رسول خدا خطاب به جعفر طیار: ای جعفر چگونه به چنین مقامی رسیدی؟؟
#نفس_حق سخنان پند آموز استاد بزرگ اخلاق آقا مجتهدی
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
🌋 @doostibakhoda
قورباغه هایی که مامور خدا بودند!
🌹هنگام عبور از اروند رود به دلیل تلاطم شدید آب، عده ای از غواصان، دهان و گلویشان پر از آب شده بود و در آستانه ی خفه شدن قرار داشتند. در چنین حالتی بی آنکه خود بخواهند، دچار وضعیتی شده بودند که ناچار به سرفه کردن بودند اما چون می دانستند که با یک سرفه ی کوچک هم عملیات لو رفته و نیرو ها به قربانگاه می روند، با تمام توان تلاش می کردند تا سرفه نکنند. چون وضعیت اضطراری شد، ماجرا را با سردارقربانی در میان گذاشتیم ایشان پیغام داد: اگر شده خود را خفه کنید اما سرفه نکنید، چون یک لشکر را نابود خواهید کرد. ما که از انتقال این پیام به خود می لرزیدیم ناگزیر آن را ابلاغ کردیم. در پی این ابلاغ چنان صحنه های تکان دهنده ای را می دیدیم که به راستی بازگو کردن آنها نیز برایم سخت و دشوار است.🌹
🌹عزیزانی که دچار سرفه شده بودند، بار ها و بار ها خود را زیر آب فرو می بردند اما باز موفق به اجرای فرمان نمی شدند. در شرایط سخت و غیر قابل توصیفی قرار داشتیم. این بار دستور رسید: از فرد کنار دست خود کمک بگیرید تا زیر آب بمانید و بی صدا شهید شوید تا جان دیگران به خطر نیفتد.🌹
🌹می دانستیم که صدور چنین دستوری برای فرمانده چقدر دشوار است. اما این را هم می دانستیم که موضوع هستی و نیستی یک لشکر و پیروزی یک عملیات در میان است.🌹
🌹اما با این همه نفس در سینه های ما حبس شده بود و مدام از خود می پرسیدیم که کدامیک از ما قادر به انجام چنین کاری است. این در حالی بود که خوددوستان عزیزی که دچار سرفه ی شدید شده بودند با خواهش و تمنا از ما می خواستند تا با آنها کمک کنیم که زیر آب بمانند و خفه شوند!🌹
🌹می دانم که بازگو کردن این حقایق چقدر تلخ و غم انگیز است اما این را نیز می دانم که برای ثبت در تاریخ و نشان دادن عظمت یک نسل و روح بلند رزمندگانی که برای دفاع از جان و مال و آبرو و آرمان یک ملت از هیچ مجاهدتی دریغ نمی ورزیدند ناگزیر به بیان این وقایع هستیم.🌹
🌹به هر تقدیر همه در تکاپو بودیم تا راهی برای گریز از این مهلکه پیدا کنیم که در یک چشم بر هم زدن تمام اروند رود و همه ی ساحل ما و دشمن پر از صدای قورباغه هایی شد که نمی گذاشتند صدای سرفه ی نیرو ها ی ما به گوش کسی برسد.
🌹شگفت انگیز بود و باور نکردنی زیرا در جایی و حالی که شاید در طول یک سال هم نتوان صدای یک قورباغه راشنید، آن شب و آن جا مالامال از صدای قورباغه هایی شد که تردید ندارم به یاری ابراهیم ها و اسماعیل هایی شتافته بودند که برای یاری الله در برابر آن فرمان سر تعظیم فرو آورده و حاضر شده بودندتا قدم به قربانگاه خود بگذارند همان لحظه بود که اعجاز توسل به بی بی فاطمه زهرا(س) و تبرک جستن از پرچم بارگاه امام رضا(ع) را در یافتیم و بار دیگر خدای را سپاس گفتیم که ما را در صف عاشقان خاندان عصمت و طهارت قرار داد.🌹
🌹راوی: شهید سرهنگ رمضان قاسمی🌹
🌺 رفاقت با شهدا تا قیامت 🌺
🕊 یاد شهدا غواص با ذکر صلوات 🕊
🌋 @doostibakhoda
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!
ولی قرآن چیزی دیگه میگه:
أكثر الناس ﻻ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ
بیشتر مردم نمۍدانند
أكثر الناس ﻻ ﻳﺸﻜﺮﻭﻥ
بیشتر مردم ناسپاساند
أكثر الناس ﻻ ﻳﺆﻣﻨﻮﻥ
بیشتر مردم ایمان نمیآورند
أكثرهم ﻓﺎﺳﻘﻮﻥ
بیشترشان گناهکارند
أكثرهم ﻳﺠﻬﻠﻮﻥ
بیشترشان نادانند
أكثرهم ﻣﻌﺮﺿﻮﻥ
بیشترشان اعتراضگرند
أكثرهم ﻻ ﻳﻌﻘﻠﻮﻥ
بیشترشان تعقل نمۍکنند
أكثرهم ﻻ ﻳﺴﻤﻌﻮﻥ
بیشترشان ناشنوایند
ﻭ ﻗﻠﻴﻞ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩی ﺍﻟﺸﻜﻮﺭ
و کماند بندگانی که شاکرند
ﻭ ﻣﺎ ﺁﻣﻦ ﻣﻌﻪ ﺇﻻ ﻗﻠﻴﻞ
و جز اندکی ایمان نمیآورند
پس نهتنها اکثریت نشانهی حقانیت نیست،
بلکه در مورد زیادی اکثریت برخلاف معیارهای الهی رفتار میکنند.
راه درستِ خودت را برو . . . !!××!!
🌋 @doostibakhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم آیه الله مجتهدی : اثرات استغفار
🌋 @doostibakhoda
🔹 يا اَبَاالْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَيُّهَا الرِّضا يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَاللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَ مَوْلينا
اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا
يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
🌋 @doostibakhoda
*۹سفارش از قران ڪه اگر عمل ڪنیم خیلی از رفتارهایمان شاید شڪل دیگری بخود گیرد*
*👌فتَبَيَّنُوا:*
اهل تحقیق و بررسی باشید، قبل از اینڪه سخنی بگویید، خوب در باره آن تحقیق ڪنید.
*👌فأَصْلِحوُا*
اگر بین دوستان و آشنایان شما ڪدورتی هست، میان ایشان صلح و سازش برقرار ڪنید و خود نیز اهل صلح و سازش باشید.
*👌وأَقْسِطُوا:*
عادل باشید و براساس حق قضاوت ڪنید و در اجرای حق، میان دوست و آشنا با غریبه فرقی نگذارید.
*👌لا يَسْخَر:*
دیگران را مسخره نڪنید، مردم و اقوام گوناگون را به سُخره نگیرید.
*👌ولَا تَلْمِزُوا:*
به دیگران طعنه نزنید و از آنها عیب جویی نڪنید.
*👌ولَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَاب:*
لقبهای زشت و ناپسند بر یڪدیگر مگذارید و از اینڪه یڪدیگر را با القاب زشت و ناپسند صدا بزنید، شدیداً اجتناب ڪنید.
*👌اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ:*
از بسیاری از گمانها دوری ڪنید، همچنین از گمان بد در مورد دیگران به شدت خودداری ڪنید.
*👌ولَا تَجَسَّسُوا:*
اهل جاسوسی و پرده دری نباشید و در ڪار و زندگی دیگران سرڪ نڪشید.
*👌ولَا يَغْتَب:*
اهل غیبت پشت دیگران نباشید و جلساتی را ڪه در آن غیبت ڪسی می شود، ترڪ ڪنید.
*🗣
🌹این سفارشات ۹گانه در سوره مبارڪه حجرات آمده و برخی از رهنمودهای الهی در تعامل با سایر انسانها را به اختصار بیان فرموده است.🌹
#قرآن
🌋 @doostibakhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️ آیا #سحــر و #جــادو و تاثیرات آن در زندگی انسان حقیقت دارد یا خیر؟
#استاد_محمدی
🌋 @doostibakhoda
🌺 امیرالمؤمنین عليهالسلام :
دنیا ، در حال انتقال از یکی به دیگری است و از کف رفتنی است. گیرم که دنیا برای تو بماند ، تو برای آن نمیمانی.
📚 عیون الحکم و المواعظ، ص ۲۲
🌋 @doostibakhoda
🌷راوى گويد : به امام باقر (عليه السلام)عرض کردم : فدايت شوم مردم مى گويند : خواب بعد از سپيده صبح مکروه است ، چون روزىها در آن وقت تقسيم مىشود ، حضرت فرمودند :
🌿 الْأرْزاقُ مُوظُوفَةٌ مَقْسُومَةٌ، ولِلّهِ فَضْلٌ یُقَسِّمُهُ مِنْ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلى طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ ذلِکَ قَوْلُهُ: وَاسْألُوا اللّه َ مِنْ فَضْلِهِ.
☘️ روزى ها مشخصّ و تقسیم شده است ولى خداوند متعال روزى فوق العاده دارد که آن را از طلوع فجر تا طلوع خورشید تقسیم مى کند ، و همین است منظور پروردگار متعال که فرمود : از فضل پروردگار بخواهید.
📖 بحارالانوار ،ج۵ ص۱۴۷، ح۷
🌋 @doostibakhoda
گویند قبل از انقلاب مردی در شهر خوی بود که به او تِرمان میگفتند .
او شیرینعقل بود و گاهی سخنان حکیمانهی عجیبی میگفت .
روزی از او پرسیدند : « مصدق خوب است یا شاه ؟ بگو تا برای تو شامی بخریم . » ترمان گفت : « از دو تومنی که برای شام من خواهی داد ، دو ریال کنار بگذار و قفلی بخر بر لبت بزن تا سخن خطرناک نزنی !!! »
مرحوم پدرم نقل میکرد ، در سال ۱۳۴۵ برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم .
ساعت ده صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم . از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم ، نزدیک رفتم دیدم ، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود میکند . یک اسکناس پنج تومانی نیت کردم به او بدهم . او از کسی بدون دلیل پول نمیگرفت . باید دنبال دلیلی میگشتم تا این پول را از من بگیرد . گفتم : « ترمان ، این پنج تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم . »
ترمان از من پرسید : « ساعت چند است ؟ »
گفتم : « نزدیک ده . »
گفت : « ببر نیازی نیست . »
خیلی تعجب کردم که این سؤال چه ربطی به پیشنهاد من داشت ؟
پرسیدم : « ترمان ، مگر ناهار دعوتی ؟ »
گفت : « نه . من پول ناهارم را نزدیک ظهر میگیرم . الان تازه صبحانه خوردهام . اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم میکنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه میمانم . من بارها خودم را آزمودهام ؛ خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر میدهد . »
واقعا متحیر شدم . رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم . ترمان را پیدا کردم .
پرسیدم : « ناهار کجا خوردی ؟ »
گفت : « بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید . جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند . روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید ، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد . »
ترمانِ دیوانه ، برای پول ناهارش نمیترسید ، اما بسیاری از ما چنان از آینده میترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد ؛ جمع کردن مال زیاد و آرزوهای طولانی و دراز داریم .
از آنچه که داری ، فقط آنچه که میخوری مال توست ، سرنوشتِ بقیهی اموالِ تو ، معلوم نیست .
🌋 @doostibakhoda