💐✨🌹💐✨🌹💐✨🌹💐
💐سه شنبه هم یه روزه
✨نذار دلت بسوزه
🌹بازم خدا خدا کن
💐نعمتاشو نگاه کن
✨بگو فقط تو همین
🌹"یا اَرْحَمَ الرّاحِمينْ
#ذکرایامهفته
💐✨🌹💐✨🌹💐✨🌹💐
@dordanee_ir
دردانه
🌼💕🌼💕🌼💕🌼💕🌼💕 🎥انیمیشن قصه های عمو رحمان🌱 ●قسمت 7⃣: پیروزی پیامبر😉 ☆داستان های از
30.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼💕🌼💕🌼💕🌼💕🌼💕
🎥انیمیشن قصه های عمو رحمان🌱
●قسمت 8⃣:
لباس عید✨
☆داستان های از کودکی امام حسن و امام حسین (علیهالسلام)☆
#اللهمعجللولیکالفرج
🌼💕🌼💕🌼
@dordanee_ir
💐💕💫💐💕💫💐💕💫💐
#معما_سیوششم
امام زمان در روز چندم ربیع الاول به امامت رسیدند؟
✨جواب چیستان در روز جمعه داخل کانال بارگزاری خواهد شد ✨
#معما_چیستان_مهدوی
💐💕💫💐💕💫💐💕💫💐
@dordanee_ir
🌙💕🌙💕🌙💕🌙💕🌙💕
شب بخیر🌙
صاحب قلب منتظران💚
مهدی صاحب الزمان🌹
#شببخیر_یاراناماممهدی
🌙💕🌙💕🌙
@dordanee_ir
🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
🌹توی تمام روز ها
🌱مانند چهارشنبه ها
🌹میشه خدارو یاد کرد
🌱شادی هارو زیاد کرد
🌹ذکر خدا معلومه
🌱" یا حی یا قیومه "
#ذکرایامهفته
🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
@dordanee_ir
دردانه
🌼💕🌼💕🌼💕🌼💕🌼💕 🎥انیمیشن قصه های عمو رحمان🌱 ●قسمت 8⃣: لباس عید✨ ☆داستان های از کو
37.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼💕🌼💕🌼💕🌼💕🌼💕
🎥انیمیشن قصه های عمو رحمان🌱
●قسمت 9⃣:
خدا یا دوستانم کجان!؟
☆داستان های از کودکی امام حسن و امام حسین (علیهالسلام)☆
#اللهمعجللولیکالفرج
🌼💕🌼💕🌼
@dordanee_ir
12256258006812.mp3
3.06M
🎤 یک آیه؛یک قصه
سوره حمد ؛ آیه ۲
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
📖 الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
✏️ سپاس و ستایش برای خدایی هست که پروردگار جهانیان است
#آیه_های_انتظار
#یک_آیه_یک_قصه
✨🌺🌴✨🌴🌺✨
@dordanee_ir
دردانه
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹 اجتماع اضداد🌱 _از اولش هم اشتباه کردم تو را برای عملیات فرستادم.😔 تو لیاقت فرماندهی گ
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹
مهتاب 🌱
شب عملیات مسلم بن عقیل،✨
وقتی نیروهای بعثی آتش بر سر نیروهای خودی می ریخت،😢
همه ی حواس محمد پیش ابراهیم بود.🍃
نیروها به همراه ابراهیم پشت خاکریزها های کوچک پناه گرفته بودند😍
تا بعد از نیروهایی که جلوتر حرکت کرده بودند وارد میدان نبرد شوند.🌱
محمد، صورت ابراهيم را می دید که در همان حالت انتظار برای ورود به میدان،💫
خیس اشک بود.😢
ابراهيم گاهی به آسمان نگاه می کرد و دوباره اشک هایش سرازیر می شد. 🥀
محمد خودش را به ابراهیم رساند و گفت :
«حاجی، اتفاقی افتاده؟ اولش فکر کردم در حال راز و نیاز با خدا هستی، اما انگار مثل همیشه نیستی».🤔
ابراهيم با چشم های خیسش آسمان را نگاه کرد و گفت:
« محمد! ماه را ببین ». 🌙
محمد با دیدن ماه کاملی که درنهایت درخشندگی اش بود گفت :
« چقدر قشنگ! ماه امشب درخشان تر از هميشه است ».😍
ابراهيم با بغض گفت:
« از اول عملیات دقت کردم. هرجایی لازم بود که از دید دشمن پنهان باشيم،😶🌫
ابر جلوه ی ماه را می گرفتند☁️
و هرجایی لازم بود بچه ها جلوی راهشان راببینند ماه از پشت ابرها بیرون می آمد و مسیر را روشن می کرد. 🌕
می بینی محمدجان؟ 🥺
می بینی خدا چقدر مراقب ماست؟» 💛
لحظاتی بعد همه ی فرماندهان عملیات،🌱
صدای آرام ابراهيم را از بیسیم ها می شنیدند کهاز الطاف الهی برایشان حرف می زد؛😊
لطف و مراقبتی كه همه را آرام کرده بود.💕
#کتابحاجهمت 💐
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹
@dordanee_ir