🌴🌴🌴﷽ 🌴🌴🌴 🍀 #داستانهای_امیرالمؤمنین_علی (ع) 🔸قسمت دهم 🔟 : « بی ارزشیِ حکومت » 🌸💠🌼💠🌸 --------------------- 💠🔹امام علی(ع) با سپاهیان اسلام برای سرکوبیِ پیمان شکنان به سوی بصره حرکت می‏کردند. در نزدیکی بصره به محل «ذیقار» رسیده و در آنجا برای رفع خستگی و آماده سازی سپاه، توقف نمودند. ✅ ابن عباس می‏گوید: من در آنجا به حضور امیرالمؤمنین علی(ع) رسیدم، دیدم رهبر مسلمانان و فرماندۂ کلّ قوا، خود کفشِ خویش را وصله می‏زند. حضرت روی به من کرد و فرمود: « ابن عباس! این کفش چه قدر می‏ارزد؟ قیمت آن چقدر است؟» گفتم: ارزشی ندارد. فرمود: 🔸«به خدا سوگند؛ همین کفشِ بی‏ ارزش، از ریاست و حکومت بر شما برای من محبوبتر است. مگر این که بتوانم با این حکومت و ریاست، حق را زنده کنم و باطل را براندازم. آری! ارزش یک حکومت بسته به آن است که در سایه ‏اش حقْ زنده، و باطل نابود گردد وگرنه چه ارزشی دارد؟...»🔸 ------------------- 📚 بحارالانوار، ج32 ص76 📚 داستانهای بحارالانوار، ج3 ص50 ☘💠💠☘ 🌼🌸🌸🌼 💠محفل مجازی مدح مولا علی ﷺ 💠 🆔 @dore_najaf110

🌿 سه نفر از صحابه که خدا دوستشان دارد. 🌹از امام #حسین علیه السلام روایت شده که فرمود: "جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه وآله فرود آمد وعرض کرد ،ای محمد همانا خدا درمیان اصحاب تو سه کس را دوست داردتو نیز آنان را دوست بدار: #علی_ابن_ابیطالب،  ابوذر،  مقداد بن اسود" 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 📚فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام ترجمه کتاب موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام ترجمه علی مویدی 🌿🌹🌿🌹🌿🌹 🌿 🌹 🌿 تاکه میخواست خدا خلق کند آدم را برداشت کمی خاک و غبار قدم حیدررا #اعلیحضرت_شاهنشاه_علی_بن_ابیطالب #فضائل_مولا #فقط_حیدرامیرالمومنین_است #استوری 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 💠محفل مجازی مدح مولا علی ﷺ 💠 🆔 @dore_najaf110

🌴🌴🌴﷽ 🌴🌴🌴 ✨ #داستانهای_امیرالمؤمنین_علی (ع) 🔹قسمت یازدهم : « دین یا برادر » 🌸🍀🌼🍀🌸 -------------------- 💐🍃 روزی عقيل؛ برادرِ امام على(ع)، از ایشان درخواست كمكِ مالى كرد و گفت: - من تنگدستم، مرا چيزى بده. 🔸حضرت فرمود: - صبر داشته باش تا ميان مسلمين تقسيم كنم، سهميۂ تو را خواهم داد. ♨️ عقيل اصرار ورزيد. على(ع) به یکی از اصحاب گفت: « دست عقيل را بگير و بِبر در ميانِ بازار، آنجا بگو قفل دُكانى را بشكند و آنچه در ميان دُكان است، بردارد.» ❗️عقيل در جواب گفت: - مى خواهى مرا به عنوان دزدى بگيرند؟ 💠 على (ع) فرمود: ✨« آیا پس تو مى خواهى مرا سارق قرار دهى كه از بيت المالِ مسلمين بردارم و به تو بدهم؟!»✨ عقيل گفت: - پيش معاويه مى روم. ❇️ فرمود: - تو می دانى و معاويه. 🔸🔹🔸🔹🔸 ⭕️ عقیل نزد معاويه رفت و از او تقاضاى كمك كرد. معاويه او را صدهزار دِرهم داد و گفت: - بالاى منبر برو و بگو على با تو چگونه رفتار كرد و من چه كردم. ✅ عقيل بر سر منبر رفت، پس از سپاس و حمدِ خدا گفت: « مردم! من از على دينش را طلب كردم، على مرا كه برادرش بودم رها كرد و دينش را گرفت ولى از معاويه درخواست نمودم؛ مرا بر دينش مقدّم داشت.» ------------------------ 📚 روضة الجنّات، ص ۹۰ 💠محفل مجازی مدح مولا علی ﷺ 💠 🆔 @dore_najaf110

✋صلی الله علیک #یاامیرالمومنین 🎞 کعبه سینه چاک علی ◀️ می بینیم و می شنویم با اجرای: 🎙 #صابر_خراسانی 🎥🔘---------------------00:00 #مدح_مولا #فقط_حیدرامیرالمومنین_است #استوری #یکشنبه_های_علوی 💠محفل مجازی مدح مولا علی ﷺ 💠 🆔 @dore_najaf110

🎬 چه شود اگر که نگاه تو برسد شبی به نگاه من 🎙 #سید_حجت_بحرالعلومی #️⃣ #مدح_مولا #️⃣ #یکشنبه_های_علوی 💠محفل مجازی مدح مولا علی ﷺ 💠 🆔 @dore_najaf110

🌴🌴🌴﷽ 🌴🌴🌴 ✨ #داستانهای_امیرالمؤمنین_علی (ع) 🔹قسمت دوازدهم : «نخلستان در کوله » 🌸🍀🌼🍀🌸 -------------------- 💠🍃 روزی امام علی(ع) از خانه بیرون آمده بود و طبق معمول به طرف صحرا و باغستانها كه با كاركردن در آنجاها آشنا بود، می رفت. ضمناً کوله باری از هستۂ خرما نیز همراه خود داشت. 🔶 شخصی ایشان را دید و پرسید: یاعلی! چه چیز همراه داری؟ علی(ع): ✨«درخت خرما، ان شاء اللّه».✨ - درخت خرما؟! 💎 حضرت سری به نشانۂ تأیید تکان داد و رفت. 🔸🔹🔸🔹🔸 ✅ تعجب آن شخص وقتی برطرف شد كه بعد از مدتی، او و دیگران دیدند تمام هسته های خرمایی كه آن روز علی(ع) همراه می بُرد كه كِشت كُند و آرزو داشت در آینده هر یك درخت خرمای تناوری شود، به صورت یك نخلستان درآمد و تمامِ آن هسته ها سبز و هر كدام درختی شد.🌴🌴🌴🌴🌴 ------------------------ 📚 وسائل الشّیعه، ج2 ص531 📚 بحارالانوار، ج9ص599 🌼💐🌸🌻🌸💐🌼 💠محفل مجازی مدح مولا علی ﷺ 💠 🆔 @dore_najaf110

🌴🌴🌴🌴🌴 علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را... #مدح_مولا #فقط_حیدرامیرالمومنین_است #استوری #شعرخوانی #صابر_خراسانی 💠محفل مجازی مدح مولا علی ﷺ 💠 🆔 @dore_najaf110

🌴🌴🌴﷽ 🌴🌴🌴 ✨ #داستانهای_امیرالمؤمنین_علی (ع) 🔸قسمت سیزدهم : «شکایت از شوهر » 🌸🍀🌼🍀🌸 -------------------- 💠🍃 در عهد خلافتِ حضرت و در یک روز بسیار گرم و پُرکار، امیرالمؤمنین علی(ع) خسته و عرق کرده به مَقرّ حکومت مراجعه نمود. زنی را ایستاده جلوی در دید. زن تا چشمش به ایشان افتاد، جلو آمد و گفت: « یاعلی! شکایتی دارم. شوهرم به من ظلم کرده. مرا از خانه بیرون نموده، به علاوه مرا تهدید به کتک کرده و اگر به خانه بروم مرا کتک خواهد زد. اکنون به دادخواهی نزد تو آمده ام.» - خواهرم الآن هوا خیلی گرم است. صبر کن هنگام عصر، هوا قدری بهتر شود، خودم به خواست خدا با تو خواهم آمد و به کارَت ترتیب اثر خواهم داد. - اگر توقفِ من در بیرون خانه طول بکشد، بیم آن است که خشمِ او افزون گردد و بیشتر مرا اذیت کند. 🌷🍂 علی(ع) لحظه ای سر را پایین انداخت، در حالیکه با خود زمزمه می کرد و می گفت « نه، به خدا قسم نباید رسیدگی به دادخواهیِ مظلوم را تأخیر انداخت. حقّ مظلوم را حتماً باید گرفت و رُعب ظالم را از دل او بیرون کرد تا با شهامت و بدون ترس، جلوی ظالم بایستد و حقش را مطالبه کند» آنگاه سر بلند کرد و فرمود: - بگو ببینم خانۂ شما کجاست... 🍃💐🔶💐🍃 ✅ سپس همراه آن زن به درِ خانه شان رفت. پشت در ایستاد و با صدای بلند گفت: - اهل خانه! سلامٌ علیکم. 🔹🔸 جوانی بیرون آمد که شوهرِ همین زن بود. با نگاهی به حضرت، فهمید که زنش این مرد را برای حمایت و شفاعت با خود آورده اما حضرت را نشناخت. علی(ع) فرمود: « این بانو که زنِ توست، از تو شکایت دارد. می گوید تو به او ظلم و از خانه بیرونش کرده ای، بعلاوه تهدید به کتک نموده ای. آمدم به تو بگویم از خدا بترس و با همسر خود نیکی و مهربانی کن.» - به تو چه مربوط است که من با زنم خوب رفتار کرده ام یا بد؟! بله من او را تهدید به کتک کرده ام. اما حالا که رفته تو را آورده و تو از جانب او حرف می زنی، او را زنده زنده آتش خواهم زد. 🔰⚡️ امام از گستاخیِ جوان برآشفت. دست به شمشیر بُرده آنگاه باصدای بلند گفت: « من تو را اَندرز می دهم و امر به معروف و نهی از منکر می کنم، تو اینگونه جواب مرا می دهی؟ صریحاً می گویی من این زن را خواهم سوزاند؟ خیال کرده ای دنیا این قدر بی حساب است؟!.. .» 💠 اینجا که فریاد حضرت بلند شد، مردم و عابرین از گوشه و کنار جمع شدند. هرکس که می آمد، در مقابل علی(ع) تعظیم و احترام می کرد و می گفت: «السّلام علیک یا #امیرالمؤمنین.» 🔸✨ جوانِ مغرور، تازه متوجه شد با چه کسی روبرو است. خود را باخت و به التماس افتاد. - یا امیرالمؤمنین؛ مرا ببخش. از این ساعت قول می دهم هرچه او بگوید اطاعت کنم و فرمانبردار باشم. ✅ حضرت بازگشت و رو کرد به آن زن و فرمود: ✨🌻« اکنون به خانۂ خود برو. اما مواظب باش تو نیز به گونه ای رفتار نکنی که او را به اینچنین اَعمالی وادار نمایی.»🌻✨ ------------------------- 📚 داستان راستان، شهید مطهری ج2 (اندکی تلخیص) 📚 بحارالانوار، ج9 ص598 🍃💠🔶💠🍃 💠محفل مجازی مدح مولا علی ﷺ 💠 🆔 @dore_najaf110

اذان ِنجف . ‌.

🌴🌴🌴﷽ 🌴🌴🌴 در توصیف فضایل حضرت #امیرالمومنین علی علیه السلام به بیان حجت الاسلام والمسلمین #عالی 🌻 ➖ 🌻 ➖ 🌻 ➖ 🌻 ز خدا طلب دل مقبلی به علی ز جان متوسلی که اگر رسد به علی دلی به علی قسم به خدا رسد ازلی ولایت او بود ابدی عنایت او بود ز کف کفایت او بود به خدا هر آنچه به ما رسد #صغیر_اصفهانی #فضائل_مولا #فقط_حیدرامیرالمومنین_است 💠محفل مجازی مدح مولا علی ﷺ 💠 🆔 @dore_najaf110

🌸🌸🌸 غزلی بخوان بشَود عیان، که امیر روز جزا علی‌ست که حساب ما که عقاب ما، که عذاب ما همه با علی‌ست نشد از غم ضُعفا جدا، و کسی که در پی هر گدا برَوَد شبانه و بی صدا، ببرد لباس و غذا علی‌ست همه دَم بگو بِکَ #یاعلی، که نفس علی که هوا علی که دوا علی که شفا علی، که دعای دفع بلا علی‌ست نجف است و ساغر تا لبه...، نجف است و مستی هر شبه نجف است و گیجی عقربه، تب و لرز قبله نما علی‌ست 🌸🌸🌸 #محسن_کاویانی #مدح_مولا #فقط_حیدرامیرالمومنین_است #شعرمولا 💠محفل مجازی مدح مولا علی ﷺ 💠 🆔 @dore_najaf110