eitaa logo
دوره های آموزشی کاملا رایگان
49.2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
225 فایل
خیییلی مهمه وجود آگهی های تبلیغی-آموزشی در کانال،تبلیغ دیگران و یا حتی تبلیغ دوره های هزینه دار خود ماست و به معنای رایگان بودن آنها نیست. فقط و فقط دوره هایی که در کانال بارگذاری می شود و در کانال سنجاق شده رایگان هست. @z_m1392
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از رفتارهای شاهرخ که بقیه‌ی دوستان هم شاهد بودند، احترام بیش از حد به مادر بود. همه شاهد بودند که مادر ما بعضی وقت‌ها در جلوی جمع چیزی از شاهرخ می‌خواست و او هم سریع انجام می‌داد. مثلا، ما یک عمه داشتیم که در خیابان ایران، حوالی میدان شهدا، ساکن بود. این پیرزن خیلی کوچک و ضعیف و زمین‌گیر بود. مادر ما به شاهرخ توصیه کرده بود که هر هفته به او سر بزن و اگر شد او را به خانه‌ی ما بیار‌. شاهرخ همیشه به این توصیه گوش می‌کرد. یک بار شاهرخ عمه را روی دو دست خود گرفته بود! گویی یک نوزاد را در دست گرفته و به سمت خانه آمد تا حرف مادر را گوش کرده باشد! ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
انقلابی یعنی کسی که به جز دشمنانِ قسم خورده، هرکس او را می‌بیند یا کنارش می‌نشیند، احساسِ آرامش و امنیت کند.✨ 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطره شنیدنی شهید حسین خرازی از ارسال یک قوطی کمپوت خالی به جبهه شهید حسین خرازی نقل می کرد: ﻭﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰﺗﻤﯿﺰﺷﺪ. ﺣﺎﻻﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ… ایام شهادت شهید حاج حسین خرازی 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
•••• میدونی‌ اصالت‌ یعنی‌ چی‌؟ یعنی‌ تو هم‌ وقتشو‌ داری‌‌، هم‌ فرصتشو‌، هم‌ کسی‌ نمیفهمه‌، ولی‌ چون‌ اشتباهه‌ انجامش ‌نمیدی‌...! 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوره های آموزشی کاملا رایگان
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_صدوچهلُ_پنج القراصی سقوط کرده. برخی می‌گویند تعد
. 📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 دو تا وانت تویوتا آماده‌اند که بروند به الهویز. جواد، فرمانده فوج هم در صحنه است. سیدغفار و جواد اوضاع را کنترل می‌کنند. نزدیک 20 نفر از نیروهای عراقی پشت وانت‌ها نشسته‌اند. من از کنار جاده می‌روم تا با گروهی که جلو می‌روند، همراه شوم. سیدغفار مرا دید که سوار هیچ‌کدام از ماشین‌ها نشده‌ام. کنارم ترمز زد و گفت بپر بالا! بی‌معطلی در ماشین را باز کردم و سوار شدم و راه افتادیم. تویوتای رحیم جلو می‌رفت، تویوتای یکی از فرماندهان پشت سرش و ماشین ما هم پشت سر همه‌شان. سیدغفار مسیر را درست نمی‌شناخت. پشت ماشین رحیم می‌رفتیم که رحیمِ مجروح، دستش را از ماشین بیرون آورد و اشاره کرد که بایستیم. سیدغفار کنار ماشین رحیم نگه‌داشت. رحیم گفت کجا می‌آیید؟ مسیر از آن طرف است! حالا دیگر مسیرمان از رحیم جدا می‌شد. سیدغفار که دور می‌زند تا از مسیر دیگری برویم، من چشم در چشم امیر، نگاهش می‌کنم. نمی‌دانم چرا لبخند به لبم نمی‌آید. نیم‌دقیقه‌ای وسط حرف‌های نیروها، همدیگر را تماشا می‌کنیم. انگار از نگاهم تعجب کرده است. راه که می‌افتیم به ثانیه نمی‌کشد که رحیم توی بیسیم صدایم می‌کند: -کمیل کمیل رحیم! -جانم رحیم جان -کمیل! هرچی سیدغفار و جواد گفتن گوش بدی ها! -خیالت راحت! -کمیل! حرفشونُ گوش بده و مراقب خودت هم باش لحظه‌ای بعد، دوباره صدای رحیم می‌پیچد توی ماشین. گوش تیز می‌کنم که کلمه به کلمه‌اش را خوب بشنوم. -کمیل کمیل رحیم -جانم رحیم -هرچی سیدغفار و جواد گفتن گوش بده! -رحیم‌جان! خیالت راحت... ... 📔 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بہ‌شوخے‌بہ‌یڪےازدوستانم‌گفتم: _من۲۲ساعت‌متوالی‌خوابیده‌ام!! +گفت:بدون‌غذاا؟! وهمین‌سخن‌رابہ‌دوست‌دیگرم‌گفتم: +گفت:بدون‌نماز؟!💔 واینگونہ‌خداےهرڪس‌راشناختم..! 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😅 انگار یه نفر از کارخونه میفرستن فاصله تخت و پریزو اندازه بگیره که سیم شارژرو کوتاهتر از اون درست کنن😐😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از هیچ آدمی انتظار نداشته باش ... واسه دردات دکترباش، واسه زخمات مرهم باش واسه غم هات سنگ صبور باش، واسه شب هات روشن باش! همیشه ازهیچ آدمی انتظار نداشته باش دستتو بگیره و کمکت کنه و سعی کن تنهایی، خودت از پس مشکلات خودت بربیای! 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا