eitaa logo
دوره های آموزشی کاملا رایگان
48.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
225 فایل
خیییلی مهمه وجود آگهی های تبلیغی-آموزشی در کانال،تبلیغ دیگران و یا حتی تبلیغ دوره های هزینه دار خود ماست و به معنای رایگان بودن آنها نیست. فقط و فقط دوره هایی که در کانال بارگذاری می شود و در کانال سنجاق شده رایگان هست. @z_m1392
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
* 📌کفویت سنّی ✅ اگر روحیّات دختر و پسر با یکدیگر همخوانی داشته باشد و هر دو در زندگی به دنبال یک چیز بگردند، اختلاف سنّ چندان مهم نیست. ✳️ انسان‌ها بسیاری با هم دارند. به طور قطع نمی‌‌توان گفت دو دختر که هر دو در بیست سالگی هستند، روحیّۀ آن دو نیز همسان است و دو پسر ۳۵ ساله اخلاق یکسانی دارند. 🔰انسان‌ها به این‌که انسان بوده و عوامل زیادی در شکل‌گیری شخصیت آنها مؤثّر است، بسیاری با هم دارند؛ تا اندازه‌ای که ممکن است دو خواهر یا برادر دوقلو، از نظر روحی با متفاوت باشند. توجّه به این نکته، ضرورت مشاوره در این زمینه را به خوبی نشان می‌دهد. ❌البتّه مهم نبودن سن، به این معنا نیست که یک دختر پانزده ساله با مردی ساله ازدواج کند. محدودۀ سنّیِ دو طرف، در تعیین تکلیف سنّی، بسیار مهم است. ⚠️ گاهی دختر در نوجوانی و طرف مقابلش در حال پشت سر گذاشتن جوانی است. احتمال درک متقابل این دو، بسیار کم است؛ زیرا یکی در محدودۀ شور و حال نوجوانی است ــ که خاصّ خود را دارد ــ و دیگری این دوره را پشت سر گذاشته و نمی‌تواند خود را در یک نوجوان قرار دهد. ✔️امّا اگر سنّی دو طرف نزدیک به هم بود، احتمال درک متقابل، بیشتر می‌شود. 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص ۱۷۷* .•°``°•.¸.•°``°•                                         •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´ 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
باخودتون‌مهربون‌باشین.💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📒 «خاطرات سفیر» ⏪بخش یکم: معیار من از نظر استاد چند تا پذیرش داشتم از چند تا دانشگاه معتبر. مهم ترینش اِنسَم پاریس بود. اِنسَم ها اکل های ملی ممتاز مهندسی هستند که اعتبار خیلی بالایی دارند. دانشجوی خوب و توانمند می گیرن و به اندازه کافی هم امکانات در اختیارش قرار می دن. هزار تا فکر و خیال می اومد توی سرم و می رفت و ذوقم رو ده برابر می کرد. خیلی خوشحال بودم که می تونم دانشجوی اِنسَم باشم. چه قدر خوبه این سیستم دانشگاهی که برای میزان علم دانشجو و توانمندی های علمی اش این قدر ارزش قائله. استادی که قرار بود استاد راهنمای تزم بشه یه نامه برام فرستاده بود که بیا همدیگه رو ببینیم. اون موقع ساکن شهر «توغ» بودم. با یه خانواده فرانسوی زندگی می کردم چیزی شبیه دختر خونده. رفتم یه بلیط رفت و برگشت گرفتم برای دو روز بعد. یک ساعتی بود که رسیده بودم پاریس. جلوی در انسم بودم، یه بنای خیلی قدیمی و زیبا و اصیل. رفتم تو. چند دقیقه بعد با راهنمایی برگه ای که توی بخش پذیرش و نگهبان داده بودن دستم، رسیدم به دفتر استادی که مدیریت تز من را قبول کرده بود، یه خانم خیلی خیلی یخ و سرد. در زدم و خیلی مؤدب رفتم تو، با یه لبخند سلام کردم. به هر حال به اندازه ی کافی برای این که دانشجوی اون اکل بودم ذوق داشتم که قیافه سنگی استاد نتونه لبخندم رو بپرونه! استاد با یک نگاه مبهوت سر تا پایم را بر انداز کرد و بعد از یک مکث کوتاه جواب سلامم را داد. ازم خواست بشینم. شاید ده ثانیه به سکوت گذشت. منتظر بودم ازم سوال کنه، اگر چه همه چیز رو می دونست که قبولم کرده بود. سوابق تحصیلی من در دستشون بود، من هم خیالم از همه چیز به خصوص توان علمی و سطح تحصیلیم توی دوره های قبل، راحت راحت بود. برای همین اتفاقا من بیشتر مایل بودم که ازم سوال کنه، از این که چه ایده هایی دارم، از این که چی توی سَرمه و چه جوری می خوام به نتیجه برسونمش. جواب همه ش رو آماده کرده بودم و داشتم فکر می کردم باید از کجا شروع کنم. خیلی خوشحال، منتظر شروع گفت و گو بودم که خانم دکتر، در حالی که با دست به سر تا پای من و حجابم اشاره می کرد، گفت: ⏪ ادامـه دارد... ┄┅══✼🍃🌷🍃✼══┅┄ 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گناهتوکردے؟! لذتتوبردے؟! حالامیتونۍتوچشمای‌ِاشڪی‌امام‌ زمانت‌نگاه‌کن(: اگه‌میتونۍنگاش‌ڪن! چون‌عجیب‌داره‌اشک‌میریزه‌برات...!!💔»
راست‌گفتہ‌اند؛ عالم‌ازچهارعنصر‌تشڪیل‌شده: آب،آتش،خاك‌،هوا 🌱آبۍکہ‌ازتودریغ‌ڪردند 🌱آتشی‌کہ‌درخیمہ‌گاهت‌افتاد 🌱خاڪۍکہ‌شدسجده‌گاه‌ وطبیب‌دردها 🌱وهوایی‌کہ‌عمریست‌افتاده‌دردل‌ها ترڪیب‌این‌چھارعنصر مۍشود‌:ڪربلا💔…¡
۰• زیارت‌عاشورا🌸•۰ شب سیزدهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃+ببین: اگہ‌قـرار‌بود‌باآهنگ‌وفاز‌ِغم برداشتن‌آروم‌بشے؛ خدا‌توقرآن‌نمیگفت.. ‹اَلآ‌بـذڪر‌اللّٰھ‌تطـمئن‌القـلوب› -با‌یاد‌خدا‌قلب‌ها‌آرام‌میگیرد آره خلاصه..😏 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
.•°``°•.¸.•°``°•                                        •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´ 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
به این طرف و آن طرف ننگرید ، فقط نگاه کنید به نائب امام زمان تان تا فریب نخورید ؛ در گرداب غیبت ها و تهمت ها نیفتید ؛ خدا گواه است که این بدگویی ها ایمان را می خورد و انسان را از روحانیت اخراج می کند، لذت مناجات با خدا را از بین می برد . ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان يک تذکر در هر ٤ ساعت بخودش بدهد بد نيست، بهترين موقع! بعد از وقتی سر به سجده می‌گذاريد ، مروری بر اعمال صبح تا شب خود بيندازد آيا کارمان برای رضای بود؟ شهید ...🌷 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◖🧡🍂◗ • • مآمـٰاموریـݧ‌انقلـٰاب‌هٮــتیم نھ‌مسئولیـن . . . مسئـولیـت‌گرفتنۍسـت‌وتمـٰام‌شدنۍ ؛ امآمـٰاموریـت‌تڪلیفۍاسـت‌ودائمۍ(:🖐🏿!" • • ‹ ッ . › 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
دختر خانوم گل✨ آقاپسر محترم✨ فکر کردن به ازدواج گناه نیست! خیال پردازی کردن و داشتن معیار هم برای انتخاب همسر آینده کار غلطی نیست! دعا برای پیدا کردن همسر مناسب هم خیلی کار شایسته و قابل احترامیه...! منتها همه اینا منوط به اینه که شما بدونی از زندگی چی میخوای! معیارهاتو برحسب فانتزی های رمان ها و فیلم و سریال ها تنظیم نکنی و به درگاه خدا هم دعا کنی که در سن مناسب فرد مناسبی رو سر راهت بگذاره که دیدگاه و باور و اعتقاداتش باهات سازگاره....ازدواج زیباست به شرط آنکه قبلش؛ با آگاهی و شناخت تصمیم بگیری♥️ خوشبختی همه تون؛ آرزوی ماست...:) .•°``°•.¸.•°``°•                                                     °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´ 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوره های آموزشی کاملا رایگان
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ #سفیر 📒 «خاطرات سفیر» ⏪بخش یکم: معیار من از نظر استاد چند تا پذیرش داشتم از چند تا دانش
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📒 «خاطرات سفیر» بخش دوم ....«تو همین جوری می خوای بیای تو دانشگاه؟» انتظار همه جور حرفی رو داشتم به جز همین یکی رو! اما خب نیازی به از قبل فکر کردن نبود. جوابش خیلی واضح بود. گفتم: «البته» تلفن را برداشت و زنگ زد به یه نفر دیگه که اون موقع نمی دونستم کیه؟ آقایی که قیافه اش اصلا شبیه فرانسوی ها نبود. اما ژست و اداهایش چرا، اومد توی اتاق. دستش رو آورد جلو که دست بده. دستام رو روی هم گذاشتم و عذر خواهی کردم و توضیح دادم که من مسلمونم و نمی تونم با شما دست بدم. بعدها فهمیدم اون آقا، که معاون رئیس اون لابراتور بود، خودش یه مسلمون مراکشیه، از اون افرادی که اصرار دارن از خود اروپایی ها هم اروپایی تر رفتار کنن! آقاهه یه نگاهی کرد به خانم استاد و با هم از اتاق رفتند بیرون؛ اما به مدت فقط چند ثانیه. آقاهه یه جوری بود خدا رو شکر کردم که اون استادم نیست. استاد اومد تو. بدون این که بخواد چیزی درباره ی من بدونه، گفت: «فکر نمی کنم بتونیم با هم کار کنیم؛ به خصوص که تو هم می خوای این جوری بیای دانشگاه، غیر ممکنه اون هم توی انسم!» توی سرم که تا چند دقیقه قبل پر از ولوله و هیاهوی حرفای جور واجور بود یهو ساکت شد؛ اما صدای فریاد و اعتراض دلم رو می شنیدم. بلند شدم. خیلی سخت بود؛ ولی دوباره بهش لبخند زدم. گفتم: «ترجیح می دم عقایدم را حفظ کنم تا مدرک دکتری انسم رو داشته باشم.» گفت: «هر طور می خوای!» توی قطار موقع بر گشتن به شهر خودم، به این فکر می کردم که میزان دانش و توانمندی علمی ام چه قدر توی این کشور مهمه! خب البته این که موهام دیده بشه مهم تره! نمی دونم چرا بغض کرده بودم. به خودم گفتم: «چته؟ اگر حرفی رو که زدی قبول نداشتی و همین جوری یه چیزی پروندی که بی خود کردی دروغ گفتی؛ اما اگر قبول داری، بی خود ناراحتی. تو بودی و استاد. اما خدا هم بود ان شاءالله هر چی هست خیره.» یه هفته بعد برای ثبت نام توی لابراتور «سه په ان ای» دانشگاه آنژه عازم شهر آنژه شدم ⏪ ادامـه دارد... 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪