Dua-7-Sahifa-Sajjadiyya-FaA-1.mp3
8.28M
ترجمه دعای هفتم صحیفه
بچه بودیم خواهرم میگفت منو رُزا صدا کن🙂
یسری جلو دوستاش اسمش یادم رفت گفتم کبری اسمت چی بود؟😏😂😂😂
@fanjok2018
دقت کردیـــــن؟؟؟
تا یه جاتو میخارونی بقیه جاهاتم میگن من من😐😂😜
😂 @dahehashtadiia
🌹🌹🌹🌹حرف های خودمونی🌹🌹🌹🌹
گفتیم برای اینکه انسان بتونه با خدا #ارتباط خوبی برقرار کنه اول باید خودش رو بشناسه .
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
رَحِمَ الله أمرإٍ عَلِمَ مِن أَين وَ في أَين وَ إِلي أَين
خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده در کجا هست و به کجا میرود.
ما قبل از این دنیا به صورت روحی به هم پیوسته، در عالمی به نام ذر بودیم ،پس از آن روح هر کس بطور جداگانه موقعی که جنین در شکم مادر بود در جسم او دمیده شد و وارد عالم دنیا شدیم.
در عالم ذر همه انسان ها به وحدانیت خدا اقرار کردند، شاهد آن هم آیه ۱۲۷سوره اعراف هست که می فرماید:
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِيٓ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰٓ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَآ أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِينَ .
و (به یاد آور) زمانی كه پروردگارت، از پشت بنیآدم، فرزندان وذرّیّه آنان را بر گرفت و آنان را گواه بر خودشان ساخت (و فرمود:) آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بلی، ما گواهی دادیم (كه تو پروردگارما، این اقرار گرفتن از ذریّهی آدم برای آن بود) تا در روز قیامت نگویید: ما از این، غافل بودیم.(۱۷۲)
در آن عالم ما هم به عنوان شیعیان، ولایت امام علی علیه السلام و امامان معصوم را قبول کردیم.
در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
فَكُنَّا عِنْدَهُ مُسَلِّمِينَ بِفَضْلِكُمْ وَ مَعْرُوفِينَ بِتَصْدِيقِنَا إِيَّاكُمْ
. پس ما در نزد خدا از تسليم شدگان به فضل شما، و شناخته شدگان به تصديق جايگاه شما بوديم.
از اینجا ارزش روح الهی ما به عنوان شیعه مشخص می شه .
برای همین می گیم اولین گام برای خودشناسی شناخت ارزشی هست که نزد خدا و معصومین به عنوان شیعه داریم.
سلام مهربانان🌺ثواب قرائت امروزمون رو هدیه میکنیم به🕊شهید مدافع حرم🌹سیداصغر فاطمی تبار🌹
همسرداری و مهربانی شهید
🍁خیلی آرام و شوخ طبع بود!
وقتی آمد خواستگاری، برادرم بهم گفت:
سید، خیلی خوش اخلاق و شوخ طبعه😊
نگران نباش که هشت سال از تو بزرگتر است و نتوانید باهم بسازید.
خیلی مهربون بود.👌
یه ماه اول زندگیمان که ماه رمضان بود،
بیشتر روزها سید اصغر سحری درست میکرد😊
و بعد من را بیدار میکرد که سحری بخوریم.
عادت داشت تا من نمی آمدم سر سفره بنشینم،
دست به غـــــذا نمیزد.
میگفت: "خانم شما اول بفرمایید بشینید"،
بعد با هم میخوریم.☺️
دستپختم خوب بود،
ولی سید اصغر غذا برایش مهم نبود.
اگه بد میشد یا دیر میشد اصلا به رویم نمیاورد.
اینقدر عادی برخورد میکرد تا من ناراحت نشوم.💔
#شهید مدافع حرم🌹 سید اصغر فاطمی تبار🌹
🌹🌹🌹🌹خاطرات من و شاگردام 🌹🌹🌹🌹
یکی از افتخاراتم به عنوان معلم اینه که مدتی در پایه ابتدایی تدریس می کردم.❤️
سال اولی بود که کلاس سوم داشتم.☺️
یه روز زنگ تفریح که بین بچهها بودم توجهم جلب شد به دو تا دانشآموزام که با هم صحبت می کردند.😎
یکیشون گفت : ندیدی خانم مدیر صبح سر صف چی گفت .😳
گفت اگر موهاتون از مقنعه بیرون باشه قیچی بر می دارم و می چینمشون💇♀
اون یکی هم بدون هیچ ترس و با جسارت تمام گفت : خانم مدیریت هیچ کاری نمیتونه بکنه.😏
و من از این طرز گفتنش خیلی خوش اومد و این خاطر هیچ وقت از ذهنم نمیره ☺️
مدیری که ما به عنوان معلم ازش می ترسیدم یه دانشآموز ۹ ساله با جسارت تمام می گفت هیچ کار نمیتونه بکنه.😊