دوره های آموزشی کاملا رایگان
. 📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_صدوبیستُ_سه شرایطِ آن سوی تپه، شرایط خوبی نبو
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_صدوبیستُ_چهار
رحیم، سرش را که برگرداند و مرا پشت سرش دید. لابد فکر میکرد برگشتهام عقب. گفت خدا خیرت بدهد! حالا که ماندهای بیا کاری بکن! تو از سمت راست برو به خانهای که چند نفر از نیروهای فاطمیون آنجا هستند؛ برایت نیرو میفرستم. خودم هم از سمت چپ خانهها میروم؛ بیسیمت را هم روشن بگذار. و من بیسیم نداشتم!
از سمت راست رفتم! علیکم بالیمین! نگرانی رحیم توی دلم بود که امیر اتفاقی مرا دید. شرایط وخیم بود. تا مرا دید گلایه کرد که معلوم هست کجایی؟ چرا بیسیمت را نیاوردهای؟ صدای انفجار و تیراندازی، مجبورمان میکرد که بلندبلند حرف بزنیم؛ اینطوری گلایههایمان توی صدای بلند تیر و ترکش گم میشد! دستور عقبنشینی صادر شده بود. صدای فرمانده محور هم یکریز از توی بیسیمِ امیر، حرفهایمان را قطع میکرد که برگردید!...
....
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
69 - گفتیم: ای آتش! برای ابراهیم سرد و سلامت باش🔥❄️
70 - و خواستند به او نیرنگی بزنند ولی ما آنها را زیانکارتر [و بازندهی اصلی] قرار دادیم
71 - و او و لوط را [با مهاجرت] به سوی سرزمینی که در آن برای مردم برکت گذاشتهایم، نجات دادیم🌳
72 - و اسحاق و یعقوب را به عنوان عطیه به او بخشیدیم و همه را شایسته قرار دادیم
🌱🌴
#قرآن
جانباز 🕊شهید 🌹حمید حکمت پور🌹 در اردیبهشت ماه سال 1343 در خانوادهاى مذهبى در شهر مشهد به دنیا آمد.
پدرش غلاممحمد، فرشفروش بود و مادرش مهری نام داشت.
در شش مالگى همراه خانوادهاش توفیق زیارت و تشرف به کربلاى معلی را یافت.
وى پس از پشت سرگذاشتن دوران ابتدایى و راهنمایى در حالى که در سال اول دبیرستان تحصیل مىکرد براى اولین بار عازم جبهه گردید و پس از شرکت در عملیات رمضان از ناحیه ران چپ مورد اصابت ترکش قرار گرفت و در بیمارستان 17 شهریور بسترى شد.
پس از بهبودى دوباره به جبهه رفت و در عملیات والفجر مقدماتى از ناحیه دست چپ مجروح گردید.
او مدتى به فعالیتهاى خود در پشت جبهه ادامه داد و در مسجد حمزه(ع) مسئول بسیج پایگاه شد.
در عملیات والفجر 4 و 5 مختصر جراحتى برداشت.
علاوه بر جراحات شیمیایی و میکروبی، بر اثر مجروحیت شدید در عملیات والفجر یک از ناحیه کتف (قطع دست چپ در فروردین ۱۳۶۱) جانباز شد.
بدن ایشان پر از ترکشهایی بود که گاهی بعد از عفونت کردن از بدن خارج میشد و تعدادی را نیز با پیکر مطهرشان به گواهی سالها مجاهدت به محضر الهی بردند.
وى در عملیاتهاى کربلاى 5،4،2 و 8 به طور کامل شرکت کرد و حدود 17 ماه قبل از شهادت از طرف بنیاد شهید انقلاب اسلامى به دانشگاه فردوسى مشهد معرفى و در واحد امور داوطلبین دانشگاه مشغول به کار شد.
سرانجام پس از 5 سال حضور در جبهه ها حتی بعد از جانبازی، در عملیات کربلاى 10 در واحد اطلاعات و عملیات لشکر 5 نصر ، در ییست و ششم اردیبهشت 1366، با سمت فرمانده دسته بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پهلو به شهادت رسید و مدت 45 روز جنازه ایشان، مفقود بود. مزار او در گلزار بهشترضای مشهدمقدس واقع در بلوک 40، ردیف 78، شماره 1 می باشد.🌹
#شهید