eitaa logo
دشمن شناسی
261 دنبال‌کننده
380 عکس
642 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در دولت مصدق فقط و فقط یک زندانی سیاسی داریم و آن هم «نواب صفوی» است، کسی که کار اصلی نهضت را جلو برده، کسی که بدون او و فدائیان اسلام نه مصدق و نه حتی آقای کاشانی هم نمی‌توانست جریان ملی شدن نفت را به انجام برساند
حمایت فداییان اسلام و کلا توده‌های مسلمان از جنبش ملی کردن صنعت نفت را باید محصول مجاهدت‌های آیت‌الله‌کاشانی دانست: (برای متن نامه رک. نفت و نطق مکی ـ امیرکبیر ، ص ص ۲۷ الی ۵۳۴٫) فداییان اسلام از این جهت که جان خود را در این راه گذاردند بیش‌ترین حق را بر گردن نهضت دارند. اما در چند در صد از نوشته‌ها نقش برجسته این گروه که به حق «فداییان اسلام» نام داشتند انعکاس واقعی داشته است. جالب اینجاست که «بانی و رهبر نهضت ملی» در ایام جانفشانی «فداییان» در املاک اشرافی خود در خواب بود. اما متأسفانه تقدیر این گونه بود که تاریخ ایران را افرادی غیر منصف بنویسند.رزم‌آرا، نخست وزیر ایران، از عمال سرسپرده انگلیس بود که وجود او یکی از مهم‌ترین موانع بر سر ملی شدن صنعت نفت بود. ضربات توان فرسای «فداییان اسلام» که با اعدام شورانگیز رزم‌آرا توسط شهید خلیل طهماسبی به اوج خود رسیده بود رژیم و ارباب انگلیسی‌اش را وادار به عقب نشینی‌های پیاپی نمود. از جمله این عقب‌نشینی‌ها، تن دادن به آزادی نسبی در انتخابات مجلس شانزدهم بود که باعث شد مصدق -که با ترور رزم‌آرا به نهضت امیدوار شده بود- برای دو سال دیگر به صحنه سیاست بازگشته و به مجلس راه یابد. در ادامه نیز یکی از اهرم‌هایی که موجب عقب نشینی‌های بعدی شاه من جمله تن دادن به قانون ملی‌شدن صنعت نفت و زمامداری مصدق شد نیز وحشتی بود که «فدائیان» به جان شاه انداخته بودند. مشرق
✡ آیا کوروش برده‌داری را لغو کرد؟ 💥بخش اول/ 1⃣ در فضای مجازی به وفور مشاهده می‌شود که از در سخن گفته می‌شود. 2⃣ به راستی آیا برده‌داری را لغو کرد؟ او دقیقاً چه موضعی درباره گرفت؟ 3⃣ برخی مدعی هستند که در بند 26 از استوانه کوروش، برده‌داری لغو شده است. 4⃣ اما پروفسور (استاد بخش خاورمیانه موزه بریتانیا British Museum) در ترجمه استوانه، بند 26 را چنین بیان داشتند: ✍ «در پی امنیت [شهرِ] بابل و همه جایگاه‌های مقدسش بودم. برای مردم بابل …….. که بر خلاف خوا[ست خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایسته‌شان نبود، خستگی‌هایشان را تسکین دادم (و) از بندها (؟) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت.» 5⃣ روشن است که کوروش می‌گوید که یوغی بر مردم بابل نهاده شده بود و من آن‌ها را از این یوغ آزاد ساختم. اما مگر تمام مردم بابل برده بودند؟! واضح است که چنین نبود و منظور از یوغ، حکومت ستمگر بابل بود. 6⃣ استاد (از برترین اساتید باستان‌پژوه و زبان‌شناسِ جهان) نيز در ترجمه این گفتار چنین آورده است: ✍ «درماندگی‌هاشان را چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم. مردوک، خدای بزرگ از کردارهای من شاد شد.» 7⃣ ایشان در حقیقت جمله «anhussn upasih usaptir sarbasunu» را به معنی «رهانیدن از بیگاری و ناحقی» ترجمه کرده‌اند. 8⃣ در ترجمه‌ی پریچارد (Pritchard) در Ancient Near Eastern Texts نیز همین گفتار آمده است. 9⃣ مشاهده می‌کنیم که برخی، چگونه «رهانیدن عده‌ای محدود از بیگاری» را به «برانداختن برده‌داری» تعبیر نمودند، و این برداشتی نادرست و احتمالاً مغرضانه است.
✡ آیا کوروش برده‌داری را لغو کرد؟ 💥بخش دوم/ 1⃣ از خود استوانه نیز به روشنی فهمیده می‌شود که منظور از آن یوغ، حکومت فرومایگان بر مردم (بند3) و گستاخی به خدایان و بت‌ها (بند6) بود. حتی در بند8 از استوانه به صراحت آمده که منظور از یوغ و آن بند رهانشدنی، ستم به مردم بوده است: ✍ «هر روز به شهرش (= شهر مردوک) بدی روا می داشت… همه مردما[نش را…] (= مردمان مردوک) را با یوغی رها نشدنی به نابودی کشاند.» 2⃣ بر هر منصفی روشن است که کوروش، مردم بابل را از یوغ حاکمان بابلی خلاص نموده و آنان را زیر یوغ خود کشید. چه این‌که در بند ۱۳ و ۱۴ از استوانه آمده است: ✍ «او (مردوک) سرزمین گوتی (و) همه سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (= کوروش) به کرنش درآورد و همه مردمان سرسیاه (= عامه مردم) را که (مردوک) به دستان او (= کوروش) سپرده بود، به دادگری و راستی شبانی کرد.» 3⃣ روشن است که مردمان در برابر پاهای کوروش به خاک می‌افتند و نیز کوروش، شبان (چوپان) مردم نامیده شده است و این یعنی همگان همچون گوسفندان تحت اختیار کوروش بوده‌اند! 4⃣ در بند18 نیز آمده است که مردمان همگی پاهای کوروش را بوسیدند و در برابرش کرنش کردند. در بند۳۰ نیز آمده است که مردم از اقصی نقاط جهان، باج‌هایی بسیار سنگین برای کوروش آوردند و در برابرش به خاک افتادند! 5⃣ این یعنی کوروش، مردم بابل را از ستم پادشاه آنجا رهایی بخشید و آنان را بنده خود ساخت! 6⃣ گرچه برخی اذعان داشته‌اند که مردم بابل با اختیار خود و با شادکامی در برابر کوروش به خاک افتادند و باج‌های سنگین به وی دادند(!) در حالی‌که این یک دروغ بزرگ تبلیغاتی است. چه اینکه مردم بابل هیچ‌گاه به حکومت رضایت ندادند و همواره در حال تلاش برای خروج از قیمومیت هخامنشیان بودند. 7⃣ شورش‌های فراوان آن مردم به‌روشنی گویای این امر است. گذشته از این‌که از ابتدا نیز به دست کوروش هخامنشی به واسطه یک ترفند سیاسی بود، نه خواست ملت بابل. 8⃣ لذا کوروش هیچ‌گاه برده‌داری را لغو نکرد. تنها را از بند آزاد نمود و را برانداخت، یعنی جیره‌ای بسیار اندک برای بردگان قرار داد. لیکن این به معنی لغو برده‌داری نیست. 9⃣ روشن است که برده‌داری در عصر هخامنشیان (در زمان حکومت کوروش و پس از آن) امری کاملاً رایج بود. بردگان همواره بخشی از بدنه جامعه طبقاتی بودند، بردگان و کنیزان، رسماً خرید و فروش می‌شدند، و در مقابلِ دریافت جیره‌ای بسیار اندک، مجبور به کارکردن برای اشراف و ثروتمندان بودند.
💠 پیرامون مرگ کوروش کبیر و مقبره‌ی او 💥بخش اول/ 🌐 آیا مقبره‌ی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟ 1⃣ درباره مرگ (مشهور به یا ) در سال ۵۲۹ پیش از میلاد، امروزه موضع‌گیری‌های فراوان وجود دارد. 2⃣ برخی این مسئله را یک رخداد سخت در تاریخ دانسته و معتقدند که مرگ ، مرگ یک انسان بزرگ بود. 3⃣ از سویی بسیاری نیز معتقدند که مرگ کوروش، نقطه‌ی پایان بسیاری از جنگ‌ها، خشونت‌ها و خونخواری‌ها بود. چه این‌که او شخصیتی بود که در پی قدرت، بخش عظیمی از زندگی خود را صرف به دیگر سرزمین‌ها نمود. 4⃣ گذشته از این قضاوت‌ها، نکته‌ای که جالب به نظر می‌رسد، چگونگی است. 5⃣ (یکی از مورخین یونانی) معتقد است که کوروش در بستر -به مرگ طبیعی- از دنیا رفت. 6⃣ البته پذیرش نظر گزنفون درباره مرگ کوروش، ضربه‌ای سخت به آبروی کوروش وارد خواهد ساخت. قضیه‌ی وصیت و مرگ کوروش، به صورتی که گزنفون تعریف می‌کند، نشان‌گر ، و کوروش (همچنین بدبینی او نسبت به مردم) است. 7⃣ از سویی دیگر، اکثر مورخین قدیم معتقدند که کوروش کبیر در کشته شد. نظريات اينان را در پست بعد بخوانيد.
💠 پیرامون مرگ کوروش کبیر و مقبره‌ی او 💥بخش دوم/ 🌐 آیا مقبره‌ی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟ 1⃣ (مورخ مشهور یونانی) درباره مرگ می‌گوید که کوروش دوم، پس از فتح بابل (بابیلون)، خواست (قومی سلحشور در حوالی آراکس -رود سیحون در ازبکستان امروزی-) را مطیع و سرزمین آن‌ها را تصاحب کند. 2⃣ هرودوت معتقد است که دلیل تجاوز به سرزمین ماساژت‌ها این بود که کوروش، خود را از جهت برتر از دیگران می‌دانست. همچنین بر سرزمین ماساژت‌ها ملکه‌ای () حکومت می‌کرد، که کوروش قصد داشت او را به مالکیت خود دربیاورد! 3⃣ ملکه‌ی ماساژت‌ها در ابتدا، پیامی برای کوروش فرستاد و او را از جنگ و خونریزی برحذر داشت، لیکن کوروش توجهی به سخن تومیریس نکردد، او با تمام قوا در فکر حمله و تصاحب سرزمین ماساژت‌ها بود. 4⃣ ارتش به سرزمین ماساژت‌ها وارد شد، در مراحل اولیه‌ی نبرد، پیروزی‌هایی کسب کردند، اما در ادامه پیروزی از آنِ ماساژت‌ها شد. 5⃣ بخش عظیمی از ارتش متجاوز هخامنشی تارومار شدند، کوروش کبیر نیز کشته شد. جنازه کوروش هم به دست تومیریس افتاد، سر از بدن کورش جدا کردند، سپس آن سر را درون خیکی پر از خون گذاشتند. 6⃣ تومیریس در این هنگام گفت: 🔸 «هرچند من تو را در جنگ شکست دادم، ولى تو از راه فریب مصیبتى بر من وارد کردى و پسر مرا از من گرفتى (به کام مرگ فرستادی). ای کوروش! چنان‌که به تو گفته بودم، اکنون تو را از خوردن خون سیر می‌کنم». 7⃣ هرودوت این نقل تاریخی را معتبرتر و صحیح‌تر از دیگر نقل‌ها می‌داند.
💠 پیرامون مرگ کوروش کبیر و مقبره‌ی او 💥بخش سوم/ 🌐 آیا مقبره‌ی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟ 1⃣ دیگر مورخ یونانی می‌گوید که به جنگ قوم رفت. جنگی که ده‌ها هزار نفر در آن کشته شدند. کوروش نیز در این جنگ زخمی شد، لیکن توانست بر دربیک‌ها پیروز شود. به گفته کتزیاس، کوروش پس از پیروزی در این نبرد، وصیت کرد و حکومتش را میان فرزندان تقسیم نمود و پس از ۳ روز از دنیا رفت. 2⃣ مورّخ کلدانى هم معتقد است که کوروش در میدان جنگ علیه قوم (که یک قوم سکایی در شمال و شمال شرق فلات ایران بودند) کشته شد. 3⃣ عباراتی نیز به نسبت می‌دهند که کوروش در جنگ با مردم کشته شد. 4⃣ در عبارت (تروگپومپه کتاب ۱، بند ۸) نیز نقل هرودوت با اندکی اختلاف آمده است. او معتقد است که کوروش در نبرد علیه کشته شد، و ۲۰۰ هزار پارسی نیز تار و مار شدند، و حتی یک پارسی هم جان سالم به در نبرد. 5⃣ نتیجه این‌که از تمام روایات، غیر از روایت ، چنین استنباط می‌شود، که کوروش در انتهای زندگی به سرزمین‌های شمال شرقی فلات ایران یورش برد، لیکن دربارۀ جنگى که در آن کشته شده یا زخم برداشته گفته‌هاى مورّخین اندکی مختلف است، یعنى قومى را که با کوروش طرف بوده، هرودوت آن‌ها را ماساژت مى‌نامد، کتزیاس آنان را دربیک، و برس کلدانى نیز آنان را دها نامید. در نیز دیده مى‌شود، که این مردمان هر سه از اقوام سکایى بوده‌اند. 💥بخش چهارم/ 🌐 آیا مقبره‌ی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟ 1⃣ در پایان گفتنی است که بنا بر نقل ، ارتش در نبرد شکست سختی خورد و به دستور ملکه ماساژت‌ها سر از بدن جدا شد، و از این روی، بعید است که مابقی ارتش شکست خورده و فرار کرده هخامنشی جسد کوروش را از ماساژت‌ها پس گرفته باشند و از همین روی، دفن کوروش در -نقطه‌ای هزاران کیلومتر دورتر از سرزمین ماساژت‌ها- نامعقول است. 2⃣ با پذیرش نقل قول هم بعید -بلکه محال- به نظر می‌رسد که کوروش در آن مدت اندک توانسته باشد به پایتخت خود برگشته باشد (یعنی در این صورت هم دفن کوروش در پاسارگاد، بسیار دور از ذهن است). 3⃣ همین نظر در صورت پذیرش دیدگاه و هم مطرح می‌شود. 4⃣ هم می‌گوید که در آن جنگ (جنگی که کوروش در آن شکست خورد و کشته شد)، حتی یک هم زنده برنگشت! در این صورت هم محال است که جسد کوروش به پایتخت بازگشته باشد. 5⃣ این قرائن به همراه دلایلی بسیار، نشانگر این است که مقبره‌ای که امروزه به کوروش نسبت می‌دهند (در پاسارگاد) در حقیقت ربطی به کوروش ندارد و بیشتر یک گزاره تبلیغاتی است.
هدایت شده از ظهور
⛔️ : ⁉️ عدم شناخت دشمنان واقعی حضرت مهدی(عج) ⁉️ عدم شناخت ماهیت واقعی آمریکای جنایت کار،رژیم صهیونیستی قاتل و غاصب و انگلیس استعمارگر ⁉️ عدم دخالت و مبرا دانستن ساحت مقدس مهدویت و انتظار از آلودگی به مسایل حکومتی ⁉️ عدم حمایت از ملت مظلوم فلسطین ⁉️ عدم شناخت منشا توطئه ها ،جنگ نرم ،شبیخون فرهنگی و ترویج فساد در جریان ⁉️ عدم شناخت منشا اصلی جنگها و خونریزی ها در منطقه و عالم وحامیان اصلی جریان تکفیر و اسلام هراسی 📚مهدویت سکولار یا انقلابی 🖋نویسنده: استاد محمدعلی کریمی
💠 روچیلدها و تأسیس ایلومیناتی 🌐 سال 1770 ✍ طرح‌هایی را برای ایجاد محفلی از اشراقیون (محفل روشن‌ضمیران یا ایلومیناتی Illuminati) تهیه می‌کند و سازمان‌دهی و توسعه‌ی آن را به (Adam weishaupt)، یهودی می‌سپارد؛ فردی که وانمود می‌کند نیست و در ظاهر خود را کاتولیک رومی معرفی می‌کرد. این محفل اشراقیون [ایلومیناتی] قرار بود بر پایه‌ی آموزه‌های باشد که به نوبه‌ی خود جزو تعالیم حاخام‌های یهودی محسوب می‌شد. 🌐 سال 1776 1⃣ در اول می، به طور رسمی سازمان‌دهی ایلومیناتی را تکمیل می‌کند. 2⃣ هدف این محفل ایجاد اختلاف در میان غیریهودیان از راه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی است. 3⃣ نقشه آن است که طرف‌های مخالف از غیریهودیان ( ) مسلح شوند و در عین حال، حوادثی رقم بخورد تا آنان با یکدیگر وارد نبرد شوند؛ دولت‌های ملی را نابود کنند؛ تشکیلات مذهبی را ویران کرده، در نهایت یکدیگر را از بین ببرند. 4⃣ وایسهاوپت خیلی زود با نظریه‌ی اشراقیون به مسلک اروپایی از محفل نفوذ می‌کند و لژهای شرق اعظم (Grand orient) را تشکیل می‌دهد که به مرکز سرّی‌شان تبدیل می‌شود. 5⃣ این تشکیلات به طور کامل تحت فرامین و بودجه‌ی است و مفهوم آن تا امروز به در سرتاسر جهان اشاعه پیدا کرده است. . 🌐 دو هزار حامی مزدور را به خدمت گرفت که از میان هوشمندترین افراد در حوزه‌های هنر، ادبیات، آموزش، علوم، اقتصاد و صنعت بودند و به آنان می‌آموزند تا به منظور تسلط بر افراد، از شیوه‌های ذیل تبعیت کنند: 1⃣ از رشوه‌ی پولی و جنسی برای تسلط بر افرادی استفاده کنند که در مناصب عالی و در سطوح مختلف دولتی کشورها و دیگر حوزه‌های کاری فعالیت دارند. به محض این که این افراد با نفوذ در دام اکاذیب، خدعه‌ها و وسوسه‌های ایلومیناتی می‌افتند، آنان را باید با به کارگیری اشکال سیاسی و دیگر شیوه‌های ارعاب، تهدید به ورشکستگی مالی، افشاگری در انظار عمومی، خسارات مالی و حتا مرگ خود و اعضای خانواده‌شان، در حالتی از بردگی و اسارت نگهداری کرد. 2⃣ هیئت‌های علمی دانشگاه‌ها باید با دانشجویانی که دارای توانایی ذهنی استثنایی هستند و نیز به خانواده‌های اصیل با گرایشات بین‌المللی تعلق دارند، ارتباط برقرار نمایند و به آنان در زمینه‌ی جهانی‌نگری یا به بیان دقیق‌تر تبدیل کل کشورها به یک نظام واحد، تعالیم خاصی ارائه دهند. (نظریه‌ی ) چنین تعالیمی باید از طریق کمک هزینه‌های تحصیلی بلاعوض در اختیار آن دسته از افرادی قرار بگیرد که از سوی ایلومیناتی انتخاب شده‌اند. 3⃣ تمام افراد بانفوذ که در دام می‌افتند و تحت کنترل ایلومیناتی قرار می‌گیرند و نیز دانشجویانی که به طور خاص تحت تعلیم قرار گرفته‌اند، باید به عنوان عاملان این تشکیلات استفاده شوند و در جایگاه متخصص و کارشناس در پشت صحنه تمام حکومت‌ها قرار بگیرند. این مسئله تضمین می‌‌کند که آنان با پیشنهاد به مدیران ارشد، راه را برای اتخاذ سیاست‌هایی هموار نمایند که در درازمدت در خدمت طرح‌های مخفی ایلومیناتی در جهت پیشبرد توطئه‌ی می‌باشند و نابودی حکومت‌ها و ادیان و مذاهبی را در پی دارد که آن مدیران ارشد در جهت خدمت به آنان انتخاب و منصوب شده‌اند. 4⃣ برای مهار مطلق مطبوعات که در آن زمان تنها رسانه‌ی جمعی به شمار می‌رفتند که اخبار و اطلاعات را در اختیار عمومی قرار می‌دادند، باید تمام اخبار و اطلاعات شوند؛ به گونه‌ای که توده‌های مردم به این باور برسند که نظام واحد جهانی تنها راه حل بسیاری از مشکلات این جهان است. 🔹 ادامه دارد... 📚 منبع: كتاب صهیونیسم در مسیر سلطه، نوشته: اندرو کارینگتن هیچکاک، برگردان: محمدیاسر فرحزادی، تهران: نشر ساقی، چاپ اول
💠 روچیلدها و تأسیس ایلومیناتی 💥بخش چهارم/ 🌐 سال 1784 1⃣ آداب و آیین فرقه‌ی ساختگی خود را به شکل کتابی برای منتشر می‌کند تا از سوی (Maximilien Robespierre) به راه انداخته شود. 2⃣ این کتاب توسط یکی از همکاران وایسهاوپت به نام (xavier zwack) به رشته‌ی تحریر در می‌آید و به وسیله‌ی پیکی از فرانکفورت به فرانسه ارسال می‌شود که در میانه‌ی راه صاعقه جان پیک را می‌گیرد. 3⃣ سرانجام کتاب حاوی جزئیات این طرح توسط پلیس کشف شده، به مقامات (Bavaria) تحویل داده می‌شود. 4⃣ در پی آن، حکومت باواریا به پلیس فرمان می‌دهد تا به محفل شرق اعظم و به منازل بانفوذترین همکاران و شرکای وایسهاوپت یورش ببرد. 5⃣ به طور قطع مقامات متقاعد شده بودند که کتاب کشف شده تهدیدی بسیار بزرگ از سوی گروهی از افراد بانفوذ به شمار می‌آید که با برنامه‌ای خاص قصد دارند با به کارگیری از جنگ‌ها و انقلاب‌ها به اهداف سیاسی خود برسند. 🌐 سال 1785 1⃣ حکومت ایلومیناتی را غیرقانونی اعلام می‌کند و تمام لژهای شرق اعظم در باواریا را تعطیل می‌کند. 🌐 سال 1786 2⃣ حکومت باواریا جزئیات دسیسه‌ی ایلومیناتی را در سندی تحت عنوان نوشته‌های اصلی مربوط به فرقه‌ی ایلومیناتی منتشر می‌کند؛ آنان سپس این سند را برای تمام رهبران مذهبی و سیاسی در سراسر اروپا ارسال می‌کنند که متأسفانه این رهبران، هشدار آنان را نادیده می‌گیرند. 🌐 سال 1789 3⃣ به خاطر بی‌توجهی اروپایی‌ها به هشدار حکومت باواریا، نقشه‌ی ایلومیناتی برای به ثمر رساندن از سال مزبور تا تکمیل این انقلاب در سال 1793 با موفقیت همراه می‌شود. 4⃣ این انقلاب رؤیای مهم (مانند ) به شمار می‌رفت؛ چرا که قانون اساسی جدیدی را به نفع آنان وضع کرد. 🔹 ادامه دارد...
💠 روچیلدها و تأسیس ایلومیناتی 💥بخش پنجم 🌐 سال 1798 1⃣ (John Robison) کتابی تحت عنوان مدارکی دال بر توطئه علیه تمام ادیان و حکومت‌های اروپایی که در جلسات مخفیانه‌ی فراماسون‌ها، ایلومیناتی و انجمن‌های شور (Reading societies) به تصویب رسیده است، منتشر می‌نماید. 2⃣ پروفسور رابینسون از دانشگاه ادینبورگ (Edinburgh) یکی از روشنفکران پیشتاز در زمان خود است که در سال 1783 به سِمَت دبیرکل انجمن سلطنتی ادینبرگ منصوب می‌شود. 3⃣ او جزئیاتی از کل توطئه‌ی ایلومیناتی را شرح داده، اعلام می‌کند که چگونه به عنوان یکی از اعضای عالی‌رتبه در شاخه‌ی اسکاتلندی بوده است و از سوی به اروپا دعوت و در آن جا نسخه‌ای اصلاح شده از توطئه‌ی وایسهاوپت در اختیار او گذاشته می‌شود. 4⃣ با این حال، رابینسون وانمود می‌‌کند که با این توطئه موافق است، ولی در عمل آن را نمی‌پذیرد و از این رو کتاب مذکور را به چاپ می‌رساند تا آن دسیسه را برملا سازد. این کتاب شامل جزئیاتی از تحقیقات حکومت در خصوص ایلومیناتی و است. 5⃣ در نوزدهم ژوئیه‌ی همین سال، (David pappen) رئیس دانشگاه هاروارد در خصوص نفوذ ایلومیناتی بر سیاست و مذهب آمریکا در جمع فارغ‌التحصیلان سخنرانی می‌کند. 🌐 سال 1827 1⃣ سر (sir walter scott) مجموعه‌ای نُه جلدی با عنوان داستان زندگی ناپلئون منتشر می‌کند و در جلد دوم آن اظهار می‌دارد که با برنامه‌ریزی ایلومیناتی (آدام وایسهاوپت) و حمایت مالی صرافان اروپا () به ثمر رسید. 🌐 سال 1834 2⃣ رهبر انقلابیون ایتالیا، (Giuseppe Mazzini)، از سوی ایلومیناتی انتخاب می‌شود تا برنامه‌ی انقلابی آنان را در سراسر جهان هدایت نماید؛ ماتزینی تا زمان مرگش در سال 1872 در این مقام باقی ماند. 3⃣ …و این داستان هنوز هم ادامه دارد. 🔹 ...پایان. 📚 منبع: كتاب صهیونیسم در مسیر سلطه، نوشته: اندرو کارینگتن هیچکاک، برگردان: محمدیاسر فرحزادی، تهران: نشر ساقی، چاپ اول، ص43و46534