البته مصدق در دوران نخستوزیری خود اقداماتی در جهت محدود کردن برخی مرتبطان سلطنت از جمله خواهر شاه انجام داد اما واقعیت این است که هیچ کدام از آنها در جهت تقابل جدی با شاه و نظام سلطنتی دیکتاتوری نبود و اساسا شعار «شاه باید سلطنت کند و نه حکومت» مصدق که در دورانی سر داده میشد که شاه در نهایت ضعف بود و با کوچکترین احساس تهدیدی از کشور فرار میکرد نشان میدهد که اگر مصدق میخواست و اراده میکرد نه تنها میتوانست شاه را زندانی که حتی میتوانست او را از سلطنت به زیر بکشد و اجازه تبدیل شدن وی به دیکتاتوری که هیچ کس و هیچ چیز جلودارش نباشد را ندهد.سروان داورپناه به روز ۲۶ مرادماه – همان روزی که دستور عزل مصدق از نخست وزیری توسط شاه اعلام میشود- اشاره کرده و میگوید: «فرمانده نیروی هوایی با صدایی هیجان زده به مصدق گفت: «به قرار اطلاع شاه به اتفاق ثریا، آتابای و سرگرد خاتم از کلاردشت پرواز کرده است. چه دستور میفرمایید، هواپیما را مجبور به فرود کنیم یا در آسمان سرنگون کنیم؟ وقتی حرفهای سرتیپ سپه پور تمام شد، منتظر دستور دکتر مصدق بود، چند لحظهای به سکوت گذشت و دکتر مصدق گفت: «بگذارید برود…» (روزنامه دنیای اقتصاد ، شماره ۲۷۱۷ ۲۶/۵/۹۱ ، صفحه ۳۱٫)
* اسطوره ملی؛ موافق لایحه امتیازدهی به بیگانه مخالفان تصویب لایحه امتیاز دهی به دولتهای خارجی به شدت به حمایت مصدق که سیاستمداری بانفوذ بود احتیاج داشتند. اکثریت نمایندگان وابسته به هر طریقی دنبال شکست دادن مقاومت اقلیت بودند. حسین مکی همزمان با طرح اتلاف، با مراجعه به مصدق به وی میگوید شما که مخالف دادن امتیاز نفت به دولتهای خارجی بودید برای اینکه متهم به پیروزی از سیاست یکطرفه نشوید اکنون فرصت مناسبی است که مخالفت خود را با قرارداد گس ـ گلشائیان ابراز دارید، مصدق که به تبعید آیتاللهکاشانی نیز اعتراض نکرده بود، همان گونه که از سوابق مصدق نیز انتظار میرفت تقاضای مکی را رد میکند. اصرارهای فراوان مکی مفید واقع نشد و مصدق چند سطری خطاب به نمایندگان نوشت و آنان را عملا به امضای قرارداد با اصلاحاتی بسیار جزئی مانند اینکه سهم ایران به جای اسکناس به صورت طلا داده شود دعوت نمود! داخل اسنادی که از منزل ریچارد سدان، از جاسوسخانه انگلیس که در سال ۱۳۳۰ به دست مردم ایران کشف شد، سندی مربوط به معرفی مصدق هم وجود دارد. در این سند پس از ذکر بیوگرافی و معرفی مصدق به عنوان یکی از ملاکین ثروتمند تهران میخوانیم: «… مصدق به طور خصوصی به دکتر علوی گفته بود که بینهایت مشتاق تصویب لایحه الحاقی است» ( نفت و نطق مکی ، امیرکبیر، ص ۱۰۹ و همچنین ص ۵۳۱٫)
حمایت فداییان اسلام و کلا تودههای مسلمان از جنبش ملی کردن صنعت نفت را باید محصول مجاهدتهای آیتاللهکاشانی دانست: (برای متن نامه رک. نفت و نطق مکی ـ امیرکبیر ، ص ص ۲۷ الی ۵۳۴٫) فداییان اسلام از این جهت که جان خود را در این راه گذاردند بیشترین حق را بر گردن نهضت دارند. اما در چند در صد از نوشتهها نقش برجسته این گروه که به حق «فداییان اسلام» نام داشتند انعکاس واقعی داشته است. جالب اینجاست که «بانی و رهبر نهضت ملی» در ایام جانفشانی «فداییان» در املاک اشرافی خود در خواب بود. اما متأسفانه تقدیر این گونه بود که تاریخ ایران را افرادی غیر منصف بنویسند.رزمآرا، نخست وزیر ایران، از عمال سرسپرده انگلیس بود که وجود او یکی از مهمترین موانع بر سر ملی شدن صنعت نفت بود. ضربات توان فرسای «فداییان اسلام» که با اعدام شورانگیز رزمآرا توسط شهید خلیل طهماسبی به اوج خود رسیده بود رژیم و ارباب انگلیسیاش را وادار به عقب نشینیهای پیاپی نمود. از جمله این عقبنشینیها، تن دادن به آزادی نسبی در انتخابات مجلس شانزدهم بود که باعث شد مصدق -که با ترور رزمآرا به نهضت امیدوار شده بود- برای دو سال دیگر به صحنه سیاست بازگشته و به مجلس راه یابد. در ادامه نیز یکی از اهرمهایی که موجب عقب نشینیهای بعدی شاه من جمله تن دادن به قانون ملیشدن صنعت نفت و زمامداری مصدق شد نیز وحشتی بود که «فدائیان» به جان شاه انداخته بودند.
مشرق
✡ آیا کوروش بردهداری را لغو کرد؟
💥بخش اول/
1⃣ در فضای مجازی به وفور مشاهده میشود که از #لغو_بردهداری در #منشور_کوروش سخن گفته میشود.
2⃣ به راستی آیا #کوروش بردهداری را لغو کرد؟ او دقیقاً چه موضعی درباره #بردهداری گرفت؟
3⃣ برخی مدعی هستند که در بند 26 از استوانه کوروش، بردهداری لغو شده است.
4⃣ اما پروفسور #شاهرخ_رزمجو (استاد بخش خاورمیانه موزه بریتانیا British Museum) در ترجمه استوانه، بند 26 را چنین بیان داشتند:
✍ «در پی امنیت [شهرِ] بابل و همه جایگاههای مقدسش بودم. برای مردم بابل …….. که بر خلاف خوا[ست خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایستهشان نبود، خستگیهایشان را تسکین دادم (و) از بندها (؟) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت.»
5⃣ روشن است که کوروش میگوید که یوغی بر مردم بابل نهاده شده بود و من آنها را از این یوغ آزاد ساختم. اما مگر تمام مردم بابل برده بودند؟! واضح است که چنین نبود و منظور از یوغ، حکومت ستمگر بابل بود.
6⃣ استاد #عبدالحمید_ارفعی (از برترین اساتید باستانپژوه و زبانشناسِ جهان) نيز در ترجمه این گفتار چنین آورده است:
✍ «درماندگیهاشان را چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم. مردوک، خدای بزرگ از کردارهای من شاد شد.»
7⃣ ایشان در حقیقت جمله «anhussn upasih usaptir sarbasunu» را به معنی «رهانیدن از بیگاری و ناحقی» ترجمه کردهاند.
8⃣ در ترجمهی پریچارد (Pritchard) در Ancient Near Eastern Texts نیز همین گفتار آمده است.
9⃣ مشاهده میکنیم که برخی، چگونه «رهانیدن عدهای محدود از بیگاری» را به «برانداختن بردهداری» تعبیر نمودند، و این برداشتی نادرست و احتمالاً مغرضانه است.
✡ آیا کوروش بردهداری را لغو کرد؟
💥بخش دوم/
1⃣ از خود استوانه نیز به روشنی فهمیده میشود که منظور از آن یوغ، حکومت فرومایگان بر مردم (بند3) و گستاخی به خدایان و بتها (بند6) بود. حتی در بند8 از استوانه به صراحت آمده که منظور از یوغ و آن بند رهانشدنی، ستم به مردم بوده است:
✍ «هر روز به شهرش (= شهر مردوک) بدی روا می داشت… همه مردما[نش را…] (= مردمان مردوک) را با یوغی رها نشدنی به نابودی کشاند.»
2⃣ بر هر منصفی روشن است که کوروش، مردم بابل را از یوغ حاکمان بابلی خلاص نموده و آنان را زیر یوغ خود کشید. چه اینکه در بند ۱۳ و ۱۴ از استوانه آمده است:
✍ «او (مردوک) سرزمین گوتی (و) همه سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (= کوروش) به کرنش درآورد و همه مردمان سرسیاه (= عامه مردم) را که (مردوک) به دستان او (= کوروش) سپرده بود، به دادگری و راستی شبانی کرد.»
3⃣ روشن است که مردمان در برابر پاهای کوروش به خاک میافتند و نیز کوروش، شبان (چوپان) مردم نامیده شده است و این یعنی همگان همچون گوسفندان تحت اختیار کوروش بودهاند!
4⃣ در بند18 نیز آمده است که مردمان همگی پاهای کوروش را بوسیدند و در برابرش کرنش کردند. در بند۳۰ نیز آمده است که مردم از اقصی نقاط جهان، باجهایی بسیار سنگین برای کوروش آوردند و در برابرش به خاک افتادند!
5⃣ این یعنی کوروش، مردم بابل را از ستم پادشاه آنجا رهایی بخشید و آنان را بنده خود ساخت!
6⃣ گرچه برخی اذعان داشتهاند که مردم بابل با اختیار خود و با شادکامی در برابر کوروش به خاک افتادند و باجهای سنگین به وی دادند(!) در حالیکه این یک دروغ بزرگ تبلیغاتی است. چه اینکه مردم بابل هیچگاه به حکومت #هخامنشیان رضایت ندادند و همواره در حال تلاش برای خروج از قیمومیت هخامنشیان بودند.
7⃣ شورشهای فراوان آن مردم بهروشنی گویای این امر است. گذشته از اینکه از ابتدا نیز #اشغال_بابل به دست کوروش هخامنشی به واسطه یک ترفند سیاسی بود، نه خواست ملت بابل.
8⃣ لذا کوروش هیچگاه بردهداری را لغو نکرد. تنها #اسیران_یهودی را از بند آزاد نمود و #بیگاری را برانداخت، یعنی جیرهای بسیار اندک برای بردگان قرار داد. لیکن این به معنی لغو بردهداری نیست.
9⃣ روشن است که بردهداری در عصر هخامنشیان (در زمان حکومت کوروش و پس از آن) امری کاملاً رایج بود. بردگان همواره بخشی از بدنه جامعه طبقاتی بودند، بردگان و کنیزان، رسماً خرید و فروش میشدند، و در مقابلِ دریافت جیرهای بسیار اندک، مجبور به کارکردن برای اشراف و ثروتمندان بودند.
💠 پیرامون مرگ کوروش کبیر و مقبرهی او
💥بخش اول/
🌐 آیا مقبرهی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟
1⃣ درباره مرگ #کوروش_دوم (مشهور به #کوروش_کبیر یا #کوروش_بزرگ) در سال ۵۲۹ پیش از میلاد، امروزه موضعگیریهای فراوان وجود دارد.
2⃣ برخی این مسئله را یک رخداد سخت در تاریخ دانسته و معتقدند که مرگ #کوروش، مرگ یک انسان بزرگ بود.
3⃣ از سویی بسیاری نیز معتقدند که مرگ کوروش، نقطهی پایان بسیاری از جنگها، خشونتها و خونخواریها بود. چه اینکه او شخصیتی بود که در پی قدرت، بخش عظیمی از زندگی خود را صرف #تجاوز به دیگر سرزمینها نمود.
4⃣ گذشته از این قضاوتها، نکتهای که جالب به نظر میرسد، چگونگی #مرگ_کوروش است.
5⃣ #گزنفون (یکی از مورخین یونانی) معتقد است که کوروش در بستر #بیماری -به مرگ طبیعی- از دنیا رفت.
6⃣ البته پذیرش نظر گزنفون درباره مرگ کوروش، ضربهای سخت به آبروی کوروش وارد خواهد ساخت. قضیهی وصیت و مرگ کوروش، به صورتی که گزنفون تعریف میکند، نشانگر #چندگانه_پرستی، #تکبر و #نژادپرستی کوروش (همچنین بدبینی او نسبت به مردم) است.
7⃣ از سویی دیگر، اکثر مورخین قدیم معتقدند که کوروش کبیر در #جنگ کشته شد. نظريات اينان را در پست بعد بخوانيد.
💠 پیرامون مرگ کوروش کبیر و مقبرهی او
💥بخش دوم/
🌐 آیا مقبرهی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟
1⃣ #هرودوت (مورخ مشهور یونانی) درباره مرگ #کوروش میگوید که کوروش دوم، پس از فتح بابل (بابیلون)، خواست #ماساژتها (قومی سلحشور در حوالی آراکس -رود سیحون در ازبکستان امروزی-) را مطیع و سرزمین آنها را تصاحب کند.
2⃣ هرودوت معتقد است که دلیل تجاوز #کوروش_کبیر به سرزمین ماساژتها این بود که کوروش، خود را از جهت #نژاد برتر از دیگران میدانست. همچنین بر سرزمین ماساژتها ملکهای (#تومیریس) حکومت میکرد، که کوروش قصد داشت او را به مالکیت خود دربیاورد!
3⃣ ملکهی ماساژتها در ابتدا، پیامی برای کوروش فرستاد و او را از جنگ و خونریزی برحذر داشت، لیکن کوروش توجهی به سخن تومیریس نکردد، او با تمام قوا در فکر حمله و تصاحب سرزمین ماساژتها بود.
4⃣ ارتش #هخامنشی به سرزمین ماساژتها وارد شد، در مراحل اولیهی نبرد، #هخامنشیان پیروزیهایی کسب کردند، اما در ادامه پیروزی از آنِ ماساژتها شد.
5⃣ بخش عظیمی از ارتش متجاوز هخامنشی تارومار شدند، کوروش کبیر نیز کشته شد. جنازه کوروش هم به دست تومیریس افتاد، سر از بدن کورش جدا کردند، سپس آن سر را درون خیکی پر از خون گذاشتند.
6⃣ تومیریس در این هنگام گفت:
🔸 «هرچند من تو را در جنگ شکست دادم، ولى تو از راه فریب مصیبتى بر من وارد کردى و پسر مرا از من گرفتى (به کام مرگ فرستادی). ای کوروش! چنانکه به تو گفته بودم، اکنون تو را از خوردن خون سیر میکنم».
7⃣ هرودوت این نقل تاریخی را معتبرتر و صحیحتر از دیگر نقلها میداند.
💠 پیرامون مرگ کوروش کبیر و مقبرهی او
💥بخش سوم/
🌐 آیا مقبرهی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟
1⃣ #کتزیاس دیگر مورخ یونانی میگوید که #کوروش به جنگ قوم #دربیک رفت. جنگی که دهها هزار نفر در آن کشته شدند. کوروش نیز در این جنگ زخمی شد، لیکن توانست بر دربیکها پیروز شود. به گفته کتزیاس، کوروش پس از پیروزی در این نبرد، وصیت کرد و حکومتش را میان فرزندان تقسیم نمود و پس از ۳ روز از دنیا رفت.
2⃣ #برس مورّخ کلدانى هم معتقد است که کوروش در میدان جنگ علیه قوم #دها (که یک قوم سکایی در شمال و شمال شرق فلات ایران بودند) کشته شد.
3⃣ عباراتی نیز به #دیودور_سیسلی نسبت میدهند که کوروش در جنگ با مردم #سکایی کشته شد.
4⃣ در عبارت #ژوستن (تروگپومپه کتاب ۱، بند ۸) نیز نقل هرودوت با اندکی اختلاف آمده است. او معتقد است که کوروش در نبرد علیه #ماساژتها کشته شد، و ۲۰۰ هزار پارسی نیز تار و مار شدند، و حتی یک پارسی هم جان سالم به در نبرد.
5⃣ نتیجه اینکه از تمام روایات، غیر از روایت #گزنفون، چنین استنباط میشود، که کوروش در انتهای زندگی به سرزمینهای شمال شرقی فلات ایران یورش برد، لیکن دربارۀ جنگى که در آن کشته شده یا زخم برداشته گفتههاى مورّخین اندکی مختلف است، یعنى قومى را که با کوروش طرف بوده، هرودوت آنها را ماساژت مىنامد، کتزیاس آنان را دربیک، و برس کلدانى نیز آنان را دها نامید. در #جغرافیاى_استرابون نیز دیده مىشود، که این مردمان هر سه از اقوام سکایى بودهاند.
💥بخش چهارم/
🌐 آیا مقبرهی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟
1⃣ در پایان گفتنی است که بنا بر نقل #هرودوت، ارتش #هخامنشی در نبرد #ماساژتها شکست سختی خورد و به دستور ملکه ماساژتها سر از بدن #کوروش جدا شد، و از این روی، بعید است که مابقی ارتش شکست خورده و فرار کرده هخامنشی جسد کوروش را از ماساژتها پس گرفته باشند و از همین روی، دفن کوروش در #پاسارگاد -نقطهای هزاران کیلومتر دورتر از سرزمین ماساژتها- نامعقول است.
2⃣ با پذیرش نقل قول #کتزیاس هم بعید -بلکه محال- به نظر میرسد که کوروش در آن مدت اندک توانسته باشد به پایتخت خود برگشته باشد (یعنی در این صورت هم دفن کوروش در پاسارگاد، بسیار دور از ذهن است).
3⃣ همین نظر در صورت پذیرش دیدگاه #برس_کلدانی و #دیودور_سیسیلی هم مطرح میشود.
4⃣ #ژوستن هم میگوید که در آن جنگ (جنگی که کوروش در آن شکست خورد و کشته شد)، حتی یک #هخامنشی هم زنده برنگشت! در این صورت هم محال است که جسد کوروش به پایتخت بازگشته باشد.
5⃣ این قرائن به همراه دلایلی بسیار، نشانگر این است که مقبرهای که امروزه به کوروش نسبت میدهند (در پاسارگاد) در حقیقت ربطی به کوروش ندارد و بیشتر یک گزاره تبلیغاتی است.
هدایت شده از ظهور
#دشمنشناسی
⛔️ #خودمنتظرپندار:
⁉️ عدم شناخت دشمنان واقعی حضرت مهدی(عج)
⁉️ عدم شناخت ماهیت واقعی آمریکای جنایت کار،رژیم صهیونیستی قاتل و غاصب و انگلیس استعمارگر
⁉️ عدم دخالت و مبرا دانستن ساحت مقدس مهدویت و انتظار از آلودگی به مسایل حکومتی
⁉️ عدم حمایت از ملت مظلوم فلسطین
⁉️ عدم شناخت منشا توطئه ها ،جنگ نرم ،شبیخون فرهنگی و ترویج فساد در جریان
⁉️ عدم شناخت منشا اصلی جنگها و خونریزی ها در منطقه و عالم وحامیان اصلی جریان تکفیر و اسلام هراسی
📚مهدویت سکولار یا انقلابی
🖋نویسنده: استاد محمدعلی کریمی
💠 روچیلدها و تأسیس ایلومیناتی
🌐 سال 1770
✍ #مایر_آمشل_روچیلد طرحهایی را برای ایجاد محفلی از اشراقیون (محفل روشنضمیران یا ایلومیناتی Illuminati) تهیه میکند و سازماندهی و توسعهی آن را به #آدام_وایسهاوپت (Adam weishaupt)، یهودی #اشکنازی میسپارد؛ فردی که وانمود میکند #یهودی نیست و در ظاهر خود را کاتولیک رومی معرفی میکرد. این محفل اشراقیون [ایلومیناتی] قرار بود بر پایهی آموزههای #تلمود باشد که به نوبهی خود جزو تعالیم حاخامهای یهودی محسوب میشد.
🌐 سال 1776
1⃣ #آدام_وایسهاوپت در اول می، به طور رسمی سازماندهی ایلومیناتی را تکمیل میکند.
2⃣ هدف این محفل ایجاد اختلاف در میان غیریهودیان از راههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی است.
3⃣ نقشه آن است که طرفهای مخالف از غیریهودیان ( #گوییم ) مسلح شوند و در عین حال، حوادثی رقم بخورد تا آنان با یکدیگر وارد نبرد شوند؛ دولتهای ملی را نابود کنند؛ تشکیلات مذهبی را ویران کرده، در نهایت یکدیگر را از بین ببرند.
4⃣ وایسهاوپت خیلی زود با نظریهی اشراقیون به مسلک اروپایی از محفل #فراماسونها نفوذ میکند و لژهای شرق اعظم (Grand orient) را تشکیل میدهد که به مرکز سرّیشان تبدیل میشود.
5⃣ این تشکیلات به طور کامل تحت فرامین و بودجهی #مایر_آمشل_روچیلد است و مفهوم آن تا امروز به #لژهای_فراماسونری در سرتاسر جهان اشاعه پیدا کرده است. .
🌐 #آدام_وایسهاوپت دو هزار حامی مزدور را به خدمت گرفت که از میان هوشمندترین افراد در حوزههای هنر، ادبیات، آموزش، علوم، اقتصاد و صنعت بودند و به آنان میآموزند تا به منظور تسلط بر افراد، از شیوههای ذیل تبعیت کنند:
1⃣ از رشوهی پولی و جنسی برای تسلط بر افرادی استفاده کنند که در مناصب عالی و در سطوح مختلف دولتی کشورها و دیگر حوزههای کاری فعالیت دارند. به محض این که این افراد با نفوذ در دام اکاذیب، خدعهها و وسوسههای ایلومیناتی میافتند، آنان را باید با به کارگیری اشکال سیاسی و دیگر شیوههای ارعاب، تهدید به ورشکستگی مالی، افشاگری در انظار عمومی، خسارات مالی و حتا مرگ خود و اعضای خانوادهشان، در حالتی از بردگی و اسارت نگهداری کرد.
2⃣ هیئتهای علمی دانشگاهها باید با دانشجویانی که دارای توانایی ذهنی استثنایی هستند و نیز به خانوادههای اصیل با گرایشات بینالمللی تعلق دارند، ارتباط برقرار نمایند و به آنان در زمینهی جهانینگری یا به بیان دقیقتر تبدیل کل کشورها به یک نظام واحد، تعالیم خاصی ارائه دهند. (نظریهی #نظم_نوین_جهانی) چنین تعالیمی باید از طریق کمک هزینههای تحصیلی بلاعوض در اختیار آن دسته از افرادی قرار بگیرد که از سوی ایلومیناتی انتخاب شدهاند.
3⃣ تمام افراد بانفوذ که در دام میافتند و تحت کنترل ایلومیناتی قرار میگیرند و نیز دانشجویانی که به طور خاص تحت تعلیم قرار گرفتهاند، باید به عنوان عاملان این تشکیلات استفاده شوند و در جایگاه متخصص و کارشناس در پشت صحنه تمام حکومتها قرار بگیرند. این مسئله تضمین میکند که آنان با پیشنهاد به مدیران ارشد، راه را برای اتخاذ سیاستهایی هموار نمایند که در درازمدت در خدمت طرحهای مخفی ایلومیناتی در جهت پیشبرد توطئهی #نظام_واحد_جهانی میباشند و نابودی حکومتها و ادیان و مذاهبی را در پی دارد که آن مدیران ارشد در جهت خدمت به آنان انتخاب و منصوب شدهاند.
4⃣ برای مهار مطلق مطبوعات که در آن زمان تنها رسانهی جمعی به شمار میرفتند که اخبار و اطلاعات را در اختیار عمومی قرار میدادند، باید تمام اخبار و اطلاعات #تحریف شوند؛ به گونهای که تودههای مردم به این باور برسند که نظام واحد جهانی تنها راه حل بسیاری از مشکلات این جهان است.
🔹 ادامه دارد...
📚 منبع: كتاب صهیونیسم در مسیر سلطه، نوشته: اندرو کارینگتن هیچکاک، برگردان: محمدیاسر فرحزادی، تهران: نشر ساقی، چاپ اول
💠 روچیلدها و تأسیس ایلومیناتی
💥بخش چهارم/
🌐 سال 1784
1⃣ #آدام_وایسهاوپت آداب و آیین فرقهی ساختگی خود را به شکل کتابی برای #انقلاب_فرانسه منتشر میکند تا از سوی #ماکسیمیلیان_روبسپیر (Maximilien Robespierre) به راه انداخته شود.
2⃣ این کتاب توسط یکی از همکاران وایسهاوپت به نام #خاویر_زواک (xavier zwack) به رشتهی تحریر در میآید و به وسیلهی پیکی از فرانکفورت به فرانسه ارسال میشود که در میانهی راه صاعقه جان پیک را میگیرد.
3⃣ سرانجام کتاب حاوی جزئیات این طرح توسط پلیس کشف شده، به مقامات #باواریا (Bavaria) تحویل داده میشود.
4⃣ در پی آن، حکومت باواریا به پلیس فرمان میدهد تا به #لژهای_فراماسونری محفل شرق اعظم و به منازل بانفوذترین همکاران و شرکای وایسهاوپت یورش ببرد.
5⃣ به طور قطع مقامات #حکومت_باواریا متقاعد شده بودند که کتاب کشف شده تهدیدی بسیار بزرگ از سوی گروهی از افراد بانفوذ به شمار میآید که با برنامهای خاص قصد دارند با به کارگیری از جنگها و انقلابها به اهداف سیاسی خود برسند.
🌐 سال 1785
1⃣ حکومت #باواریا ایلومیناتی را غیرقانونی اعلام میکند و تمام لژهای شرق اعظم در باواریا را تعطیل میکند.
🌐 سال 1786
2⃣ حکومت باواریا جزئیات دسیسهی ایلومیناتی را در سندی تحت عنوان نوشتههای اصلی مربوط به فرقهی ایلومیناتی منتشر میکند؛ آنان سپس این سند را برای تمام رهبران مذهبی و سیاسی در سراسر اروپا ارسال میکنند که متأسفانه این رهبران، هشدار آنان را نادیده میگیرند.
🌐 سال 1789
3⃣ به خاطر بیتوجهی اروپاییها به هشدار حکومت باواریا، نقشهی ایلومیناتی برای به ثمر رساندن #انقلاب_فرانسه از سال مزبور تا تکمیل این انقلاب در سال 1793 با موفقیت همراه میشود.
4⃣ این انقلاب رؤیای #بانکداران مهم (مانند #روچیلدها) به شمار میرفت؛ چرا که قانون اساسی جدیدی را به نفع آنان وضع کرد.
🔹 ادامه دارد...