سعی کن حرص و طمع خانه خرابت نکند / غافل از واقعه روز حسابت نکند
ای که دم می زنی از عشق حسین بن علی / آنچنان باش که ارباب جوابت نکند . . .
#حب_الحسین_یجمعنا
✍«جودی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥🎥 مراحل تبدیل یک #اختلاسگر_جیگولی به #متهم_حزب_اللهی ..👆😅
1⃣ وقتی #احضاریه اومد اولین کاری که میکنیم اینه که اجاق گاز رو روشن میکنیم و #مهر_نماز رو میذاریم روش تا #داغ بشه ..😁😝😂
2⃣ هرچی عکس با #مشروب و #کراوات و رقص #ساسی_مانکنی داریم از صفحه شخصیمون پاک میکنیم🙈
3⃣ ریش میذاریم😉
بعد #انگشتر_عقیق دست میکنیم و صفحه شخصیمون رو پر میکنیم از عکس با #ریش و #چفیه و تیپ هیئتی و کلیپ مداحی و .. تا به جامعه القا کنیم هرچی #مفسد_اقتصادی همشون #مذهبی و #حزب_اللهی هستن😜
➕یه سوال اینجا مطرحه! آیا این جماعت از #خدا و روز #قیامت و آتش #جهنم نمیترسن؟
جواب: اینا چون معتقد به #اسلام_آقامیری هستن و در #اسلام_آقامیری 👈نه #جهنم وجود داره و نه #آتش ..
چون خدا بنده هاشو دوسداره
خدا بنده هاشو نیافریده که تو آتیش بسوزونه☺️
یعنی هرچقدرم گناه کنی سرانجام در بهشت برین ملازم حوریان بهشتی خواهی بود ..😇 فقط کافیه دلت #صاف باشه ..🤣🤣
#نجفی
#خاوری
#علیرضا_زیبا
#هادی_رضوی
#اختلاس_طلبان
#دولت_چهاردرصدیها💚💜
#زنگ_تفریح
خانومی تعریف میکرد: بعد از عقدم برای اولین بار شوهرم به خونمون اومده بود و در سالن با هم گرم صحبت بودیم💑
🔸مادرم اومد و یک کیک خوشگل خونگی برامون آورد، بعد از اینکه کیک رو خوردیم، از شوهرم پرسیدم کیک چطور بود؟ از لبخندش فهمیدم که از کیک خیلی خوشش آمده😋
🔹بهش گفتم: اینو خودم درست کرده ام و انشالا بعد از عروسی خیلی از اینها درست می کنم☺️
🔸شوهرم نگاهی بهم انداخت و چیزی نگفت! بخودم گفتم چه پر رو حتی تعریفی ازم نکرد😒
🔹رفتم از مادرم پرسیدم، مامان اون کیکو از کجا آوردی؟ مادرم گفت شوهرت با خودش آورده بود😬
🔸دیگه به سالن برنگشتم و به مادرم گفتم بجای من ازش خداحافظی کن و بگو روز عروسی می بینمت🙈🖐😂
نتیجه اخلاقی: #دروغ کار بدیه😂😂
خانمان سوزههههه😂😂
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدعیان آزادی عقیده در خارج از ایران هم پاچه می گیرن
نذری امام حسین پخش میکنن ببینید دوتا عفریته چجور مانع میشن! یه نذری چه ترسی تو پیکرهی تفالههای الپهلوی انداخته😌
شما هم بگید: یا حسین.....
💕عارف و نانوا
عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود.
روزی به آبادی دیگری رفت
عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟
گفت: نه.
گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد.
وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی!
🔴اینکه مدام میگویند بهجای عزاداری پول را خرج کمک به فقرا کنید مثل این است که بگویند دانشکدههای علوم پزشکی را تعطیل کنید پولش را خرج درمان بیماران کنید!
نمیفهمند که #محرم دانشگاه آموزش انسانیت و ایثار است و دانش آموختگان آن پناه فقرا و بیپناهاناند.
"وحید یامین پور"