eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
939 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 💠 استاد بزرگی میفرمود : اگر همین جمعه ، جمعه ظهور بود ؛ چه کار باید بکنیم ؟🤔 چقدر آماده اے ؟🤔 چقدر حساب و کتابت رو درست کرده اے؟🍃 چقدر حق الناس گردنت هست ؟🤦🏻‍♀ چقدر توبه کرده اے ؟🙂 در برخے روایات آمده که بعد از ظهور دیگر توبه اے پذیرفته نمے شود...❌ 🌟| @dosteshahideman 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟 🌷شهید دکتر چمران: در عجبم از کسانی که هزاران گناه و حق الناس می کنند ولی معتقدند یک قطره اشک بر حسین ضامن بهشت آنهاست. ❤️| @dosteshahideman 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 📚برشی از کتاب 《زندگینامه شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی》 📝به قلم محمد علی جعفری 🖊یکسال ماه رمضان هر دو تهران بودیم. شب ها با موتور می‌آمد دنبالم می‌رفتیم مسجد ارگ. چند شبش برایم ماندگار شد. حاج منصور شب بیستم ماه رمضان روضه حضرت زینب(س) می‌خواند. یادم هست می‌گفت:《شب نوزده و بیست و یک همه می‌آیند، اما شب بیست فقط خواص می‌آیند.》آن شب مجلس خیلی گرفت. در و دیوار ناله سر می‌داد؛ وضعیت برایم قابل باور نبود. منقلب شد، لطمه می‌زد،با تمام وجود ضجه می‌زد. حال خودش را نمی‌فهمید،بماند. بعد از احیای شب بیست و یک حاجی گفت جوان ها بیایند دوتا فرش جابه‌جا کنید. ما رفتیم که به سحری برسیم. بیست،سی قدم رفتیم،جفت‌مان در دل‌مان بود که برگردیم‌. نگاهی به هم انداختیم و برگشتیم. چند دقیقه بیشتر طول نکشید. سر چندتا فرش را گرفتیم بعد هم سریع راه افتادیم. انداختیم توی اتوبان همت؛ 😨یکدفعه لاستیک موتور ترکید.‌..حدود بیست متر روی آسفالت کشیده شدیم. هنوز صدای جیغ زن‌ها و قیژ ترمزها توی ذهنم هست. حتی صحنه‌ای که یک زن و شوهر دستمال کاغذی از ماشینشان برداشته بودند و می‌دویدند سمت ما. لباسم تکه تکه شده بود. ‌کمی زخمی شده بود. گفت:《چیزیت نشده؟!خوبی؟》 گفتم:《خوبم، تو خوبی؟》 تا گفتم خوبم، اشک در چشمانش حلقه زد دقیقا این صحنه یادم هست. توی آن وضعیت رفت کنار اتوبان سجده شکر طولانی به‌ جا آورد ‌ 💔| @dosteshahideman 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🌹گفتم:یا صاحب الزمان بیا 🍃گفت: مگر منتظری 🌹گفتم:بله_آقا_منتظرم 🍃گفت: چه انتظاری نه ڪوششی نه تلاشی فقط میگویی آقا بیا 🌹گفتم: مگر بد است آقا 🍃گفت: به جدم حسین هم گفتن بیا اما وقتی آمد_ڪشتنش 🌹گفتم : پس چه ڪنیم 🍃گفت: مرا بشناسید 🌹گفتم: مگر نمیشناسیم 🍃گفت : اگر میشناختید ڪه این_طور_گناه نمیڪردید 🌹گفتم : آقا تو ما را میبخشی ؟ 🍃گفت: من هر شب برای شما تا صبح گریه میڪنم 🌹گفتم : آقا چه ڪنم به تو برسم؟ 🍃گفت: ترڪ محرمات... انجام واجبات... همین ڪافیست 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 🌟|@dosteshahideman
هدایت شده از ناحله
👈حاج قاسم سلیمانی به مادر شهید می‌گوید: «عمار پسر من بود و من به اندازه پسرم او را دوست دارم. عمار، جوان شجاعی بود. رحمت به شیری که به او دادید. او خیلی دلاور بود. من هرشب برایش صدقه می‌گذاشتم و به او سفارش می‌کردم که مراقب خودش باشد. او فرماندهی بود که رشادت و شجاعتش من را یاد شهید همت می‌انداخت. او همت من بود.» 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 ✨| @dosteshahideman
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🌱دیدم سرباز سوری رو سینش عکس حاج عمار رو چسبونده +ازش پرسیدم این کیه میشناسیش? _گفت این حاج عمار خدا بیامرزه +گفتم چرا عکس یه ایرانی رو روی سینت زدی +گفت حاج عمار خیلی انسان درست و فرمانده شجاعی بود براش ایرانی و سوری و عراقی فرقی نداشت شب ها توی پست های شبانه میومد پیش ما و با ما حرف می زد و ما رو تحویل می گرفت خیلی به ما احترام می گذاشت تو فرمانده ها مخصوصا فرمانده های سوری اصلا همچین رفتاری وجود نداره تا وقتی که اون بود هیچ کم و کسری نداشتیم یه بار تو عملیات یکی از بچه ها شهید شد و کسی جرأت نداشت بره جنازه شهید رو به عقب بیاره با اینکه اصلا اون شهید ایرانی نبود خودش رو به خطر انداخت و رفت تو دل دشمن و شهید ما رو به دوش انداخت و چند صد متر به عقب آورد ... چند وقت بعد بچه های عراقی حرکه النجباء رو هم دیدم که عکس این شهید روسینشونه و اونا هم خاطراتی از این دست تعریف می کردن. شهید محمد حسین محمدخانی ملقب به حاج عمار فرمانده شجاع تیپ سیدالشهدا(ع) و حرکه النجباء عراقی بود که در 16 آبان 94 در جنوب حلب به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و آسمانی شدند 😔❤️ 🌷| @dosteshahideman 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
#دلگویه ❤️ نگاه‌کن‌که‌بمیرم رفیق شهیدم ... شنیده‌ام‌گفته‌اند: در‌عِشق هرکه‌بمیرد، شهید‌خواهَد‌‌بود .....❤️😍 ✨| @dosteshahideman
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
💞💞💞 💛قرارعاشقی💛 🍁صلوات خاصه امام رضا به نیابت از 🍁اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک. ساعت هشت به وقت امام رضا😍😍😍 👇👇 @dosteshahideman 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟 عمری ست شب و روز رابه گذرانده ام وهمیشه اعتقادتم این بوده وهست که با به میرسم‌. 💔| @dosteshahideman 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 همسر سردار :  تواضع و عباس باور نکردنی بود. همیشه عادت داشت، وقتی من وارد اتاق می‌شدم، بلند می‌شد و به قامت می‌ایستاد. 💞 یک روز وقتی وارد شدم روی ایستاد. ترسیدم، گفتم: عباس چیزی شده، پاهایت چطورند؟ خندید و گفت: «نه شما بد عادت شده‌اید؟ من همیشه جلوی تو بلند می‌شوم. امروز خسته‌ام.به زانو ایستادم». می‌دانستم اگر سالم بود بلند می‌شد و می‌ایستاد. اصرارکردم که بگوید چه ناراحتی دارد. بعد از اصرار زیاد من گفت: چند روزی بود که پاهایم را از در نیاورده بودم. انگشتان پاهایم پوسیده است. نمیتوانم روی پاهایم بایستم. 📕 کتاب همسرداری سرداران شهید، مؤسسه فرهنگی و هنری قدر ولایت ✨| @dosteshahideman 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
از ردِ پــای " تـــو " می گیــرد نــشـــان هــــر ڪـــہ دارد آرزوی آســـــــــمان شبتون شــــ❤ـهدایی😍 یا حق 🌟| @dosteshahideman