:
امر به معروف و نهی از منکر
یک روز بااحمد سوار موتور بودیم .خانمی پشت فرمون اتومبیل روسری نداشت😓 .
احمد گفت بریم نزدیک بهش تذکر بدم .گفتم نه ولش کن اون مطمینا درست نمیشه😒 .ویه حرفی بهت میزنه که خودت خجالت میکشی .
و داریم که امربه معروف جایی درسته که بدونی طرف تغییر می کنه .☝️
گفت از کجا میدونی سرش نمیکنه!؟ گفتم از قیافش معلومه .
خلاصه رفت کنار ماشین و سرش رو انداخت پایین و بااحترام گفت: ابجی ببخشید عذرخواهی میکنم🌹.میشه روسریتونو سرتون کنید!؟
اون خانوم هم روسری رو سرش کردو گفت چشم .🌹
بهم گفت: دیدی؟ شماها میترسید امربه معروف کنید .اگر امربه معروف رو کنار نمیگذاشتیم اوضاع مملکت و شهرمون اینطوری نبود☝️
شهید مدافع حرم احمد اعطایی
@dosteshahideman
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚 #شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی 💚
در ڪـانـال دوســـت شــ💔ــهـید مــن
🌹| @dosteshahideman
📚#تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی 💚
🍂 #فـصـل_نـوزدهــم
🍁 #عـنـوان:زنـدگی با شـهـدا
شوق #شهادت طلبی داشت به ویژه از چندماه مانده به #شهادتش اما این چیزی نبود که یک شبه در او ایجاد شده باشد.
علی رغم اینکه در #جمهوری_اسلامی #دوست و #دشمن این همه توی سر تبلیغ از جبهه و جنگ گفتن و نوشتن از دفاع مقدس می زنند به عنوان #برادر_محمودرضا می گویم که او هرچه داشت از فرهنگ #دفاع مقدس داشت.
شخصیت #محمودرضا حاصل انس باهمین #کتاب ها و #فیلم ها و #خاطره ها #گفتن ها و #نوشتن ها از #شهدای_دفاع مقدس بود.
#دانش آموز بود که با حاج #بهزاد پروین قدس در تبریز رفاقتی به هم زده بود.مرتب برای دیدن آرشیو عکس هایش سراغش می رفت.
اولین ریشه های علاقه مندی به فرهنگ #جبهه و جنگ را حاج بهزاد در او ایجاد کرده بود.کتابخانه ای که از او به جامانده،تقریبا تمام کتاب های منتشر شده در حوزه #ادبیات_دفاع مقدس در چندسال گذشته را درخود گنجانده است.مثل همه ی بچه های #بسیج به یاد و نام و تصاویر سرداران #شهید دفاع مقدس به ویژه #حاج_همت تعلق خاطر داشت.
این اواخر پیگیر محصولات جدید ادبیات دفاع مقدس بود.گاهی از من می پرسید فلان کتاب را خوانده ای؟و اگر میگفتم نه، نمی گفت بخوان،خودش می خرید و #هدیه می داد.
آواخر چندتا کتاب را توصیه کرد که بخوانم،از بین این کتاب ها، #کوچه نقاش ها،#دسته یک،#همپای صاعقه و #ضربت متقابل یادم مانده است،مجموعه شش جلدی<<سیری_در جنگ_ایران_و_عراق>> را که از کتابخانه خودش به من هدیه کرد،هنوز به یادگار دارم، یک بار هم رمانی که براساس زندگی #شهید_باکری نوشته بود،ازتهران برایم پست کرد که بخوانم.
یادم هست باهم در مراسم رونمایی این کتاب شرکت کرده بودیم. #سردار سلیمانی هم در آن مراسم حضور داشت. به سردار #سعیدقاسمی و موسسه فرهنگی میثاق هم علاقمندبود و بدون استثنا ،هرسال #عاشورا با رفقایش در #مقتل_شهدای_فکه که سردار حضور می یافت، حاضر می شد.
چند بار هم به من گفت که #عاشورا بیا #فکه. هربار گفتم می آیم ولی نمی رفتم!
شـادے روح شـهـیـد #صـلـوات
🌷🍃 @dosteshahideman 🍃🌷
🍂 #فـصـل_بـیـسـتـم
🍁 #عـنـوان:آرزوے نـبـرد در کـربـلا
بعدازاینکه #آمریکا عراق را اشغال کرد مدام از آموزش جوانان #عراقی برای جنگیدن با آمریکا میگفت آن موقع اگراشتباه نکنم خودش هنوزتوی دانشکده ودرحال آموزش بود.
یک بار درباره ی نحوه ی عمل #بمب های کنارجاده ای توضیح دادآن اوایل درعراق ازاین بمب برای زدن تانک هاوخودروهای نظامی #آمریکااستفاده می شد.
#کلیپ های زیادی هم ازلحظه #انفجاراین بمب هاوازبین رفتن ادوات آمریکایی ها داشت که با هم تماشا کردیم اما هرچه اصرار کردم از هیچ کدام اجازه کپی نداد.
صحنه های هدف قرارگرفتن خودروهای آمریکایی ونفراتشان درحین ترددخیلی
تاثیر گذاروعجیب بود#محمودرضا مدام روی تصاویر کلیک میکرد ونگه می داشت وبعد توضیح می داد.
پرسیدم با این #بمب های دست ساز با آمریکا می جنگندگفت آن قدرتلفات ازآمریکایی ها گرفته اند که الان نظامیان آمریکایی کشیده شده اند داخل پادگان هایشان طرف آمریکایی از#حاج قاسم خواسته فتیله رابکشدپایین.
یک بار اوایل بحران سوریه که او مدام به #سوریه می رفت و می آمد گفت جنگ که در #سوریه تمام بشود میرویم #عراق بجنگیم جنگیدن #درکربلا حال دیگری دارد.
شـادے روح شـهیـد #صـلـوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷
🌷🍃🌷
🍃🌷🍃🌷
🌷🍃🌷🍃🌷
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۷۲ #نویسنده مریم.ر بازوی محمد بعد از یه مدت خوب شد منم د
#به_نام_تنها_خالق_هستی
#عشق_پاک_من
#قسمت۷۳
#نویسنده مریم.ر
بعد از تموم شدن این شب خوب کنار خانواده شوهرم ؛ خداحافظی کردیم و اومدیم . فردا باید محمد میرفت سرکارچشمامو باز کردم ؛ محمد نبود ساعتو نگاه کردم ای وای ساعت۱۰صبح بود😳 چرا من اینقدر خوابیدم ؛ محمد رفته سرکار😢 یعنی صبحونه خورده یانه😔 میخوام بهش زنگ بزنم اما گفتم شاید کارداشته باشه ؛ بهش پیام دادم من امروز خواب موندم عزیزم ببخشید ؛ توصبحانه خوردی ؟ گوشیو گذاشتم روی اُپن آشپزخونه ؛ دلم صبحانه نمیخواست یه لقمه کوچیک خوردم یکم خونه رو جمع و جور کردم ؛ صدای پیام گوشیم اومد ؛ محمد بود نوشته بود ؛ سلام اشکال نداره عزیزم ؛ صبحونه خوردم نگران نباش ؛ باز دوباره این سرگیجه اومد!!!! دیگه داشتم نگران میشدم ظهر که محمد نمیاد خوبه برم دکتر برام آزمایش نوشت اونا راهم انجام دادم. بعد از اینکه برگشتم سریع دست به کاره شام شدم ؛ یه نگاه به آینه انداختم چقدر رنگم پریده😕 کِرمو برداشتم زدم یکمم رژگونه به گونه هام زدم ؛ محمد زنگ زد😍با اینکه کلید داره اما دلش میخواد من براش درو باز کنم☺️
_سلام عزیزم
_سلام خانومم
_محمد نمیدونم چرا صبح اینقد خوابم برد😕
_حالا چرا اینقدر ناراحتی؟اصلا از این به بعد خودم صبحونه میخورم نمیخواد بلندشی بارها بهت گفتم
_اینجوری دوست ندارم☹️
_مریم جان دلم میخواد برم توی سپاه
_بری که چی بشه؟
_میخوام پاسداربشم
_خب به سلامتی کارمون دراومد😶
فردا...
محمد رفت سرکار ؛ منم کارامو کردم و رفتم تا جواب آزمایشو بگیرم ؛ خدایا چیزیم نباشه😔 جواب آزمایشو گرفتم اصلا باورم نمیشه...😱 یعنی من...😰
برگشتم به خونه با لباسهام نشستم روی مبل هنوز نتونستم باورکنم ؛ساعت۳بعدازظهر محمد که اومد خونه بهش گفتم
_محمد بعدازظهر بریم پیاده روی
_باشه عشقم فقط بزار یکم استراحت کنم بعد . اجازه هست؟
_بله آقایی😊
نمیدونستم چیکارکنم . خدایا بگم یا نگم بعد از یکساعت محمد بیدارشد . باهم رفتیم پیاده روی
_وای خسته شدم محمد یکم اینجا بشینیم
_خسته شدی؟بشین عزیزم
خدایا به امید تو
_محمد میخوام یچیزی بهت بگم
_گوشم با شماست
_نمیدونم چجوری بگم
_چیزی شده؟
_آره
_راجب خانوادت؟
_نه
_خب بگو دیگه خانوم😕
_محمد...من...من
_مریم جان چی شده کشتی منو
_داری بابا میشی😶
_چی😳
_محمد من حاملم
_چی😳مریم جان من راست میگی؟
_اینم جواب آزمایش😊
_مریم...مریم من دارم بابا میشم😃
_بله😌
_خدااااااشکرت
_عه محمد یواش😬 زشته
_دلم میخواد داد بزنم . من و تو...بچه من و تو😍 خدایا شکرت خدایاشکرت
_محمد جان یکم یواش تر احساساتتو بروز بده دارن نگامون میکنند زشته😐
_نمیتونم دیگه از کنترل خارج شدم😆
_منم خیلی هیجان زدم وووییی بچه من و تو😌 فقط محمد یکم زود نبود به نظرت؟آخه ما فقط ۵ ماهه ازدواج کردیم
_مریم هیچی نگو من قدرت فکرکردن ندارم الان فقط دارم به بچمون فکرمیکنم😍
_باورم نمیشد اینقدر خوشحال میشی☺️
_معلومه که خوشحالم این بچه ثمره یه عشقه💞
ادامه دارد...
😍| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۷۳ #نویسنده مریم.ر بعد از تموم شدن این شب خوب کنار خانوا
#به_نام_تنها_خالق_هستی
#عشق_پاک_من
#قسمت۷۴
#نویسنده مریم.ر
اومدیم به طرف ماشین ؛ یدفه دیدم محمد اومد و در ماشینو برام باز کرد
_محمد☺️
_از این به بعد بیشتر باید مواظب خودت باشی
_هرچی شما بگی
_میگم مریم بریم به خانواده هامون خبر بدیم
_خانوادهامون...
_آره
یکم رفتم توی فکر ؛ خانواده محمد که حتما خوشحال میشه اما خانواده من چی؟😔شاید اوناهم خوشحال بشن😊ودیگه قهروناراحتی را بزارن کنار ؛ یا شایدم خوشحال نشن😢
_محمد جان یکم زود نیست؟
_نه . چه فرقی داره
_باش هرجور خودت صلاح میدونی
وقتی رسیدیم خونه محمد دوباره اومد در ماشینو برام باز کرد☺️
_محمد عزیزم نمیخواد
محمد زنگ پایینو زد و به مادرش گفت مادر داری نوه دار میشی😃
_چی؟😳 الهی شکر چه خبرخوبی
_چی شده پسرم؟
_بابا داری نوه دار میشی😃
_جدی؟به سلامتی
پدر و مادر محمد منو بغل کردن و بوسیدن
_مریم جون تو چه مادر قشنگی میشی
_ممنون مامان جون☺️
_عه پس من چی مادر😕
_شما هم یه پدر خیلی خوشتیپی
پدر محمد گفت
_بله درست مثل باباش
چهارتاییمون خندیدیم و اومدیم بالا
_مریم پله ها را آروم بیا بالا
_چشم
_مواظب باش
_محمد جان اینقدر حساس نشو عزیزم
_نمیشه چون تو مواظب خودت نیسی
_ای بابا😐
وقتی که اومدیم خونه ؛ دلم میخواست همین الان به مادرم بگم که اونم داره نوه دار میشه اما خیلی میترسیدم😔
_مریم
_جانم
_بنظرت بچمون دختره یا پسر😍
_نمیدونم آخه حالا خیلی زوده ؛ تو چهارماهگی مشخص میشه😊
_دلم میخواد اگه دختره شکل تو بشه😍
_اگه پسرم شد شکل تو بشه😊
_تا چهارماه دیگه طاقت ندارم من که😬
_پسر دوست داری یا دختر؟🙂
_فرقی نداره ؛ اول از خدا میخوام سالم باشه
_راستی یچیزی را از همین الان باید بگم
_بفرمایید😊
_یدونه کم . یکی دیگم میخوام😒
_محمد😐
_همین که گفتم
_حالا بزار این بیاد
_نه من سرحرفم هستم یدونه بچه کمه
_خب باشه ؛ هرچی آقامون بگه😕
_آهان حالا شد😍
_پس کاش خدا یه دختر و یه پسربهمون بده😌 البته اول سالم باشه
_خیلیم عالی میشه😋
_عزیزم فردا باید بری سرکار
_خوابم نمیاد خواب از سرم پرید . انگار توی رویاهستم . اینکه تو کنارمی بچمون توی راهه اینا همش مثل رویا میمونه . ازدواج با تو بزرگترین آرزوی من از خدا بود
_خیلی دوست دارم محمد
_مابیشتر
عزیـــ👑ــزتر از آنۍ
ڪھ بھ دل بنشینۍ!😄
ٺُ بھ جانم❣
نشسٺھاے !
بھ جاے همھ آرزوهایم...
ادامه دارد
😍| @dosteshahideman
📆 امروز یکشنبه
☀️ ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ هجرے شمسے
🌙 ۴ جمادیالثانی ۱۴۴۰ هجرے قمرے
🎄 ۱۰ فوریه ۲۰۱۹ میلادے
📿 ذکر امروز ۱۰۰ مرتبه:
🎗«یا ذَالْجَلالِ وَالْاِکْرام»🎗
🎗«ای صاحب جلال و بزرگواری»🎗
☀️ روزتون منور به نگاه #شهید_محمود_رضا_بیضایی
🌤| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
بیشک بخیر میشود این صبح ، اگر مرا ؛
با یک پیام ساده ، به "یاد" آوری همین
#سلام_صبحت_بخیر_علمدار
🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
سلامٌ علی آل یاسیــن
#مهدے_جان
#مادرت دیده بہ راه
است بیایی #مهدے
پشت #در نالہ ای آمد
کہ کجایی #مهدے
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
#اینبقیةالله
#یا_صاحب_الزمان
❤️| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
#حدیث_روز
امام محمد باقر (ع)
*من مردی را که در کار دنیایش تنبل باشد مبغوض میدارم و کسی که در کار دنیا تنبل باشد ، در کار آخرتش تنبل تر است*
کافی، ج 5 ، ص 85 ، ح 4
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘
#بال_در_بال_ملائک
#برشے_از_وصیت_نامه_شهيد
به مادر گرامی و مهربانم سلام عرض کرده و از او می خواهم که مرا بخاطر خطاها و کوتاهی هایم در مورد او ببخشد و در شهادت من صبر پیشه ساخته و بداند که پسرش در راه امام حسین (ع) قدم برداشته و راه او را پیموده است و باید تو نیز مانند زینب (س) صبر پیشه کنی و مرا از دعای خیر خود فراموش نکرده و مرا ببخش. از پدر همسر و مادر همسر عزیزم حلالیت طلبیده و از آنها می خواهم که مرا به خاطر کوتاهی هایم ببخشند و مرا حلال کنند.
از تمامی برادران و خواهران و دوستان و آشنایان و همکارانم می خواهم که اگر تقصیری یا کوتاهی از جانب من در مورد آنها سرزده مرا ببخشند و مرا حلال کنند و از ولایت فقیه دست برنداشته و تا پای جان از آن حمایت کنند.
به همسر عزیزم می گویم که من در زندگی به کسی قرض ندارم و آنهایی هم که از آنها طلبکار هستم، اگر طلب شان را دادند که هیچ واگر ندادند آنها را می بخشم و حلال میکنم. احتیاطاً مقدار یک میلیون تومان برای من خمس بدهید و پانصدهزار تومان هم رد مَظالم. اگر مالی هم از من بر جای مانده آن را طبق قانون ارث و میراث تقسیم کنید.
از همه، همسر و فرزندان و عزیزانم طلب عفو نموده و همه را به خداوند مننان می سپارم و به آنها جمله شهید بهشتی را می گویم که (سر نوشت مُقَلِدان خمینی چیزی جز شهادت نیست).
از خداوند متعال می خواهم که در بدنم اثر از زخم های بدن امام حسین (ع) و اثری از پهلوی شکسته حضرت زهرا باشد. اگر جنازه ام برگشت که از خدا می خواهم که بر نگردد مرا هر کجا خواستید دفع کنید و از همگی التماس دعا دارم و شما را به خداوند بزرگ می سپارم.
💚 #شهید_عبدالرضا_مجیری
❤️شهادت زیباست...
💙شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم #اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#یادش_با_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌹| @dosteshahideman
🕊🌹
🌹🕊🌹
🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹
⚘﷽⚘
📎 کلام شهید
ما یک واقعیتی داریم که این است ما لشکر امام زمان (عج) هستیم، قدرت بی همتا و این قدرت برگرفته از قدرت خداوند و این افتخار جاودانه همیشه تاریخ خواهد بود چیزی از این بالاتر نیست.
🌷شهید_احمد_کاظمی🌷
🌹| @dosteshahideman
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
⚘﷽⚘
📎گرنگاهی به ما کند زهرا....😭
خواب #حضرت_زهرا(س) رو دیده بود.
پیش از شهادتش خواب دیده بود اما هرگز خوابش را به ما نگفت
و برای عمهاش توضیح داده بود که حضرت زهرا(س) را به خواب دیده است که ایشان میفرمایند مجید اگر به سوریه بیایی، تنها یک هفته مهمان ما خواهی بود.
مجید از زمان اعزام تا شهادتش تنها هفت روز یعنی #یک_هفته طول کشید....😭
#شهید_مجید_قربانخانی
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
سهم ما در وسط
معرکهی عشـق چه بود؟
غم و دلتنگی و حسرت
همه یکجا با هم
#داداش_دستمو_بگیر
#داداش_کم_آوردم
#دلتنگتم
💔| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
✍ یک خط وصیت :
اگـر ڪسی . . .
میخواهد مرا یـاد ڪند
سه بار بگوید « یا زهرا (س) »
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهـید_جـواد_جهــانی
#یاد_کنید_شهید_را_باذکر_یازهرا
🍃| @dosteshahideman
🍃🍃
🍃🌷🍃
🍃🌷🌷🍃
🍃🌷🌷🌷🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 🎥 همرزمان شهید مدافع حرم، محمودرضا بیضایی تعریف کردند برای شناسایی منطقهای در حلب سوریه به پش
💠محمودرضا بیضایی
🌷میگفت هدف از جنگی که تو سوریه راه انداختن ، از بین بردن مقاومت شیعی مقابل صهیونیست هاست.
تو غربتِ محض
و سکوت کامل رسانه ای رفتن و ایستادن و نذاشتن اسرائیل یه روز نفسِ راحت بکشه .
کار ناتمامشون رو با آزاد کردن قدس تموم خواهیم کرد و آماده شهادتیم ...
🆔 @dosteshahideman
💥تلنگر
هرگاه که نمازت
قضاشدونخواندی
دراین فڪر نباش که
وقت نماز خواندن نیافتی
بلکه!
فکرکن چه گناهی را
مرتکب شدی که خداوندنخواست
درمقابلش بایستی!
نماز راسبک نشماریم😍🌨
| @dosteshahideman |
⁉️چه رفاقتی می تواند پایدار بماند؟
امام علی(علیه السلام):
دوستی #ﻧﺎﺩﺍﻧﺎﻥ ثبات ندارد،
محکم نیست و ﺯﻭد ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻴﺮﻭﺩ.
#حدیث
🔰 @shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد پسران گمنام #فاطمه_زهرا سلام الله که گمنامی را از مادر ، و شجاعت و شیر مردی را از مولا علی امیرالمومنین به ارث برده اند، #فاطمیون .
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم #پشتیبان_ولایت_فقیه_باشیم
🌷 🌷 🌷
#شهید_محمد_حسینی
#شهید_عبدالخالق_حسنی
#شهید_محمد_رضایی
#شهید_احمد_شجاعی #شهید_سید_رضا_حسینی
#شهید_مصطفی_کریمی
#شهید_نجیب_الله_نوری
#شهید_حبیب_حیدری
#شهید_امین_صداقت
@dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
عشق به فرزند❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
«وقتی تماس میگرفت، بعد از دوسه کلمه احوالپرسی، معمولا اولین حرفش دخترش بود. با آب و تاب تعریف میکرد که کوثر چقدر بزرگ شده و چه کارهای جدیدی انجام میدهد. به دوستان خودش هم که زنگ میزد، اگر دختر داشتند، با آنها درباره اینکه «دختر من بهتر است یا دختر تو» بحث میکرد. عشق «محمودرضا» به دخترش، مثل عشق همهی پدرها به دخترشان بود، اما محمودرضا پُز دخترش را زیاد میداد. یکبار در شهرک شهید محلاتی قرار گذاشته بودیم. آمد دنبالم و راه افتادیم سمت اسلامشهر. توی راه گفت: کوثر را برده آتلیه و ازش عکس گرفته. مرتب درباره ماجرای آن روز و عکاسی رفتنشان گفت. وقتی رسیدیم اسلامشهر، جلوی یکی از دستگاههای خودپرداز نگه داشت. پیاده شد. رفت پول گرفت و آمد، تا نشست توی ماشین گفت: «اصلا بگذار عکسها را نشانت بدهم» ماشین را خاموش کرد. لپتاپش را از کیفش بیرون آورد و عکسهای کوثر را یکییکی نشانم داد. درباره بعضی هایشان خیلی توضیح داد و با دیدن بعضی هایشان هم میزد زیر خنده. شبی که برای استقبال از پیکر محمودرضا رفتیم اسلامشهر، در منزل پدرخانمش جلسهای بود، چند نفر از مسئولان یگانی که محمودرضا در آن مشغول خدمت بود هم آنجا حاضر بودند. یکی از همان برادران به من گفت: «محمودرضا رفتنش این دفعه، با دفعات قبل فرق داشت. خیلی عارفانه رفت.» فضای جلسه، سنگین بود، برای همین ادامه ندادم. بعد از جلسه با چند نفر و آن برادر بزرگوار مسئول رفتیم محل کار محمودرضا. توی ماشین، قضیه عارفانه، رفتن محمودرضا را از ایشان پرسیدم. گفت: وقتی داشت میرفت، پیش من هم آمد و گفت: فلانی این دفعه از کوثر دل بریدهام و میروم. دیگر مثل همیشه شوخی و بگوبخند نمیکرد و حالش متفاوت بود.»😔
راوی: احمدرضا بیضائی (برادر شهید)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@dosteshahideman
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
بسم رب الشهدا والصدیقین
دوستان بزرگوار
سلام وعرض وادب❄️
درنظر داریم به حول قوةالهي و استعانت از امام زمان (عج) کار فرهنگی برای زمینه سازی ظهور آقا امام زمان (عج) و پک های فرهنگی مثل کتاب شهدا و... تهیه شود🌷
#ونیاز به همڪاری شما دوستان گرامی داریم.
دوستانی ڪ تمایل به ڪمڪ مالی دارندبه این شماره ڪارت ارسال ڪنند؛👇👇
6104 3378 8161 1766
#فاطمه_مهردادی
#درضمن بعد از پرداخت واریزی حتما اطلاع دهید.👌
@Moontazer313
ان شاءالله ذخیره آخرت و شفاعت شهدا شامل حالتان .
یاعلی🌸🍃
#گروه_فرهنگی_جهادی_شهید_رسول_خلیلی
@ra_sooll
🌹
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
🍁🌿🌿🍁🌿🌿🍁🌿🌿🍁🌿🌿🍁
ای ایران ای مرز پر گهر
ای خاکت سرچشمه ی هنر
دور از تو اندیشه ی بدان
پاینده مانی و جاودان
ای ی ی ی ی دشمن ار تو سنگ خار ایمن آهنم
جااااااان من فدای خاک پاک میهنم
مهرتو چون... شد پیشه ام
دور از تو نیست... اندیشه ام
در راه تو... کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت در و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کی برون کنم؟
برگو بی مهر تو چون کنم؟
ای ی ی ی دشمن ار تو سنگ خار ایمن آهنم
جااااااان من فدای خاک پاک میهنم
💖💖💖 ای سرزمین مادری. تا
آخرین نفس برایت می جنگم و
آرزویم سربلندی و پایداری توست وطنم💖💖💖
🌻@dosteshahideman
یکےگفٺ:
هنوزبااین گرانے هاپاے آرمانهاے
انقلاب ورهبرٺ هسٺے؟!
گفٺم:
درمکتب حسین(؏)ممکن اسٺ زمانے
آب هم برای نوشیدن نداشٺہ باشیم!!🌺🌺
#همه_می_آییم🇮🇷🇮🇷
@dosteshahideman 🌹🌸
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚 #شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی 💚
در ڪـانـال دوســـت شــ💔ــهـید مــن
🌹| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه 🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم
📚#تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚 #شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی 💚
🍂 #فـصـل_بـیـسـت یـکـم
🍁#عـنـوان:فـیـلـم شـنـاس
آمده بود #تبریزمن داشتم توی لپ تاپم قسمتی ازسریال #آمریکایی فرار از زندان رامی دیدم.
آمد نشست وبی مقدمه #گفت میبینی چطور دارد آمریکا را تبلیغ میکند نمی دانستم #سریال رادیده است من بار سومی بود که داشتم این سریال را ازاول می دیدم اما هیچ وقت درباره اش این طور فکر نکرده بودم.
همیشه این سریال را به خاطر اینکه زوایای تاریک #سیاست داخلی آمریکا را به تصویر کشیده تحسین کرده بودم واین البته تبلیغی بود که خود شبکه سازنده این سریال درباره سریال کرده بود ازحرفی حرفی که #محمودرضادرباره ی سریال زد تعجب کردم.
به نظرمن سریال تم #ضد آمریکایی داشت روی یکی دو سکانس سریال بحث کردیم ودیدم #تحلیل دارد
شـادے روح شـهـیـد #صـلـوات
🌷🍃 @dosteshahideman 🍃🌷
🍂 #فـصـل_بـیـسـت دوم
🍁 #عـنـوان:اسـرایـیل کـتـک خـورده
بعد از #جنگ_33روزه درسال 2006(1384)#پیروزی مقاومت #اسلامی_لبنان در این جنگ به یکی از موضوعات شدیدآ مورد علاقه #محمودرضا تبدیل شده بود.
من هنوز هم هرچه درباره این جنگ می دانم مربوط به معلوماتی است که از محمودرضا شنیده ام.
ابتکارات فرماندهان #حزب الله و عملیات #رزمندگان #حزب الله مثل نحوه شکار تانک های مرکاوای اسرایل یا علت هدف قراررفتن سربازان اسراییلی از پشت سر،نکته هایی بود که یادم هست #محمودرضا از نظر نظامی آنها را تشریح می کرد.همه اینها را هم با حس افتخار و غرور خاصی توضیح می داد.طوری که انگار خودش هم توی جنگ بوده.همان روزها بود که سه حلقه سی دی به من داد و گفت اینها را ببین.
مجموعه مستندی به نام بادهای شمالی بود.در این #مستندسران نظامی رژیم صهیونیستی درخصوص جنگ 33روزه اظهار نظر می کردند.
بعدها #محمودرضا نمادهایی از حزب الله و چندپوستراز #سیدحسن_نصرالله به من داد.تا چند ماه بعداز خاتمه جنگ33روزه،تقریبا هربار که #محمودرضا را می دیدم توی حرف هایش یک چیزی درباره این جنگ می گفت یا چیزهایی برای گفتن یا مطالعه کردن می داد.
وقتی تماشای مجموعه ی بادهای شمالی را تمام کردم ازش پرسیدم به نظرت مهم ترین حرفی که صهیونیست ها در این مجموعه می زنند کدام است؟گفت آنجا که می گویند وقتی سیدحسن نصرالله در لبنان سخنرانی دارد همه در اسراییل می نشینند پای سخنرانی او چون می دانند او به هر آنچه که می گویید#عمل خواهد کرد.این از همه حرف هایشان مهم تر است.#محمودرضا بعد از جنگ 33روزه پوستر سید حسن نصرالله را داخل #کمد وسایل شخصی اش چسبانده بود.
در خانه ی خودش هم تصویر #سیدحسن_نصرالله را همیشه در اتاقش داشت.او اسراییل را تحقیر می کرد.یک بار بهش گفتم صهیونیست ها مرتب دارند #حزب الله را #تهدید می کنند.از کجا معلوم اسراییل دوباره به لبنان حمله نکند؟گفت اینها کشک است.
#اسراییل الان مثل آدمی است که #کتک_خورده و افتاده گوشه رینگ ولی می گوید اگر بلند شوم پدرت را در می آورم!
شـادے روح شهید #صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷
🌷 🍃 🌷
🍃 🌷 🍃🌷
🌷 🍃 🌷 🌷