eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
936 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از DELETED
‍ ‍ ‍ ‍ ⬇️⬇️⬇️❣متن زیارت حضرت امام رضاعلیه السلام ❣ 🌿🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌿🌹 اَلسَّلامُ عَلَیک یا وَلِىَّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا نُورَ اللَّهِ فى ظُلُماتِ الاَْرْضِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا عَمُودَ الدّینِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اِبْراهیمَ خَلیلِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اِسْماعیلَ ذَبیحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسى کلیمِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عیسى رُوحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِی وَلِىِّ اللَّهِ وَوَصِىِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ سَیدَىْ شَبابِ اَهْلِ الجَنَّةِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلىِّ بْنِ الْحُسَینِ زَینِ الْعابِدینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی باقِرِ عِلْمِ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ الْبآرِّ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الصِّدّیقُ الشَّهیدُ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الْوَصِىُّ الْبآرُّ التَّقِىُّ اَشْهَدُ اَنَّک قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتیک الْیقینُ اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَبَا الْحَسَنِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ ‍ ‍ ⬇️⬇️⬇️💕متن صلوات خاصه امام رضا علیه السلام 💕 🌺🍃 بسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم 🌺🍃 اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ
⚘﷽⚘ آنهــــا نیامده بودند تا بمانند آمده بودند تا بر دلهای ما گــذری داشته باشند آمده بودند تا بگویند: اگـــر از سرها و بدنهای ما کوه بسازید، نخواهیــــم گذاشت بار ِ دیگر، در تاریخ بنویسند: امام تنها ماند... ما امت شهادتیم ❤️ نحن أبناءالخمینی @dosteshahideman🌸🌸🌸
⚘﷽⚘ مسلم علاقه زیادی به قرآن داشت و هر شب پس از نماز عشاء، سوره واقعه را تلاوت می‌کرد و پس از نماز صبح زیارت عاشورا و سوره حشررا می‌خواند. همچنین پس از هر نماز، آیت الکرسی، تسبیحات حضرت زهرا، سه بار سوره توحید، صلوات و آیات دو و  سه سوره طلاق را حتماً تلاوت می‌کرد. تاکید ویژه‌ای به نماز شب داشت و اگر نماز شبش قضا می‌شد می‌گفت: شاید در روز گناهی مرتکب شده‌ام که برای نماز شب بیدار نشدم. نخستین بار در مدینه و روبروی گنبد حرم حضرت رسول (ص) بحث رفتن به سوریه را مطرح کرد و جواب من را خواست؛ قبل از اینکه حرفی بزنم، گفت: گر جوابت منفی باشد باید فردای قیامت جواب حضرت زینب (س) را بدهی. من هم در جواب گفتم: رضایت دارم بروی و ان‌شاءالله صحیح و سلامت بر می‌گردی اما وی تاکید داشت که شهید می‌شود. راوی:همسرشهید 🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ 🔸زندگی شهدا🌷 را زندگی خودشان قرار می دادند. شهید مدافع حرم محمود رضا ، مربی آقا هادی بودند، خیلی از ایشان تعریف می کردند، همیشه می گفتند: « ما باید شهید بیضایی را از این تکفیری ها بگیریم.» 🔹قاب عکس📸 این را به دیوار خانه زده بودند و از قول گرفته بودند که عکس را هیچ وقت بر ندارند❌ شهدای را که به کشور می آوردند🇮🇷 حالشان عوض می شد، خیلی تحت تأثیر قرار می گرفتند😔 🔸آخرین بار که در شهرمان آوردند رو کردند به من و گفتند: فاطمه جان! إن شاءالله خودمم☺️ همان موقع فهیمدم که ایشان را از دست می دهم😢 همان هم شد و شهید بعدی🌷 شجاع بود. 🔹در خانواده هم من شاهد بودم که چقدر متأثر از هستند، در خیلی از کارهای شان پدرشان را الگو قرار می دادند👌 زیباتر از همه مسجد رفتن شان بود. اینکه می دیدم همسرم کارهای شان را طوری تنظیم می کنند که با پدرشوهرم برای اقامه به مسجد بروند👥 برایم دلنشین بود. 🌷 | @dosteshahideman
شهید بیضایی_mixdown.mp3
2.19M
روایت صوتی کوتاه ازشهید محمودرضا بیضائی #شهید_بی_ریا 🔲| @dosteshahideman
4_465484419486974174.mp3
4.01M
🏴 ویژه شهادت امام رضا 🏴 💛یا امـــــــــــــام رضـــــــــا"ع"💛 "...همه جا جار میزنم تویی ولی نعمت من من ضعیفم ، یا معین الضعفا ، ابالحسن..." اجرک الله بقیت الله ❤️ سید رضا نریمانی ❤️ @dosteshahideman🌸🌸🌸
⚘﷽⚘ یاد شهیده به خیر؛ سکینه به دلیل احساس وظیفه، به همراه همسرش و فرزندانش به یکی از نقاط مرزی رفت تا کودکان محروم مهرانی را از نعمت بهرمند سازد. تا جایی که به همراه شوهرش برای دختر دانش آموز مهرانی که با پدر نابینایش زندگی می‌کرد، . زندگی در مهران برایشان شیرین بود اما به دلیل شرایط کاری همسرش و شرایط بد آب و هوای مهران به ناچار به تهران بازگشتند.  سکینه که شور و شعور وصف ناشدنی‌اش، او را شیفته امام(ره) و انقلاب اسلامی کرده بود؛ با در خانواده و مدرسه به یاری نائب امام زمانش شتافت. پس از به ثمر رسیدن نهال انقلاب اسلامی و بازگشایی مدارس به سنگر تعلیم بازگشت و راهنمایی ترکمان را به عهده گرفت؛ در کنارش تعلم را هم رها نکرد و در مقطع مشغول به تحصیل شد.   با شروع جنگ تحمیلی، در مدرسه به می‌پرداخت و سعی می‌کرد همزمان دانش‌آموزان را با آرمان‌ها و آشنا سازد. تلاش‌های سکینه به قدری به ثمر نشسته بود که برخی دانش‌آموزان او را صدا می‌زدند... شادی روحش 🔲| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ ما درد نگفتيم ولى باز دوا ڪرد ... در شهر طبيب دگری بهتر از او نيست السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا ع @dosteshahideman❤️
⚘﷽⚘ صبح‌های زود، مسیرشان از منزل تا حرم، از سمت گذرخان بود. دری که نزدیک فیضیه است، همان دری که قبر شیخ فضل‌الله نوری(ره) هم هست. از آنجا وارد می‌شدند. بعد از زیارت هم در مسجد بالاسر (مسجد امام خمینی(ره)) به یک ستون تکیه می‌دادند و برای علمای مدفون در آنجا فاتحه می‌خواندند. از در سه‌راه موزه که الآن شبستان ساخته‌اند هم خارج می‌شدند و از کوچۀ ارک و خیابان ارم، به سمت خانه دوباره برمی‌گشتند. (براساس خاطره یکی از همراهان) 📚 ذکرها فرشته‌اند، ص٧۵ @dosteshahideman🌸🌸🌸
⚘﷽⚘ ▪️هرکسی دلش برای امام رضا (ع) تنگ شده زنگ بزنه و با آقاش حرف بزنه. 05148888 شماره تماس حرم امتحان کنید ❤️ @dosteshahideman🌸🌸🌸
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت چهلم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: به سفیدی برف . همون چهره جدی، به شدت توی فکر غ
⚘﷽⚘ چهل و یکم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: قلمرو . خون، خونم رو می خورد ... داشتم از شدت عصبانیت دیوونه می شدم ... یعنی من حق نداشتم حداقل توی اتاق خودم آرامش داشته باشم؟ ... در رو باز کردم و رفتم تو ... حتی دلم نمی خواست بهش نگاه کنم ... . . ساکم رو برده بود داخل ... چند لحظه زیرچشمی بهم نگاه کرد ... دوباره از جاش بلند شد و اومد سمتم ... سلام کرد و دستش رو برای دست دادن جلو آورد ... و اومد خودش رو معرفی کنه ... . . محکم توی چشم هاش نگاه کردم و پریدم وسط حرفش ... اصلا مهم نیست اسمت چیه یا از کدوم کشور سفید اینجایی ... بیا این مدتی رو که مجبوریم کنار هم باشیم، با هم مسالمت آمیز زندگی کنیم ... اتاق رو نصف می کنیم و هیچ کدوم حق نداریم از خط رد شیم ... و ساکم رو هل دادم سمت دیگه اتاق ... . . دستش رو که روی هوا خشک شده بود؛ جمع کرد ... مشخص بود از برخوردم جا خورده و ناراحت شده ... اما اصلا واسم مهم نبود ... تمام عمرم، مجبور شده بودم جلوی سفیدها خم بشم ... هم قبل از ورود به دانشگاه، هم بعد از اینکه وکیل شده بودم ... حتی از طرف موکل های سفیدم بهم اهانت شده بود و زجر کشیده بودم ... حالا این یکی بهش بربخوره یا نه، اصلا واسم مهم نبود ... چه کار می خواست بکنه؟ ... دیگه توی اتاق خودم، نمی خواستم برده یه سفید باشم ... . . هیچی نگفت و رفت سمت دیگه اتاق ... حس شیری رو داشتم که قلمرو خودش رو مشخص کرده ... و حس فوق العاده دیگه ای که قابل وصف نبود ... برای اولین بار داشتم حس قدرت رو تجربه می کردم ... . . کلاس های آموزش زبان فارسی شروع شد ... صبح ها تا ظهر کلاس بودیم و تمام بعد از ظهر رو تمرین می کردم ... اخبار گوش می کردم ... توی سایت های فارسی زبان می چرخیدم و کلمات رو در می آوردم ... سخت تلاش کردن، خصلت و عادت من شده بود ... تنها سختی اون زمان، هم اتاقی سفیدم بود ... شاید کاری به هم نداشتیم ... اما اگر یه سیاه پوست بود می تونستیم با هم دوست بشیم ... و اگر سوالی هم داشتم می تونستم ازش بپرسم... به هر حال، چاره ای نبود ... باید به این شرایط عادت می کردم ... . 🔲| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ عشق آن بُغض عَجیبی است که اَز دوری یار نیمه شب بین گلو مانده و جان می گیرد #رفیق_شهیدم #شهید_
⚘﷽⚘ ❣نامت شروع فصـ🍂ــل ☆•★هر ی توست ❣حتی اگر نباشی 👤 ☆•★باران بهانه ی ❣در های تلخم ☆•★کابوس را شکستـ⚡️ـم ❣آنجا چه جای کابوس⁉️ ☆•★این آشیانه ی ❣دلتنگ💔 می نویسم ☆•★یک صفحه از دلم را ❣حتی اگر ☆•★این خانه خانه ی توست....😔 🌙 🌙 | @dosteshahideman