eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
954 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت صد و پنجاه و دوم داستان دنباله دار نسل سوخته: بهار دیگه برفی برای آدم برفی نمونده بود ...
⚘﷽⚘ قسمت صد و پنجاه و سوم داستان دنباله دار نسل سوخته: تماس ناشناس از دانشگاه برمی گشتم که تلفنم زنگ زد ... صدای کامل مردی بود، ناآشنا ... خودش رو معرفی کرده ... - شما رو آقای ابراهیمی معرفی کردن ... گفتن شما تبحر خاصی در شناخت افراد دارید ... و شخصیت شناسی تون خیلی خوبه ... ما بر حسب توانایی علمی و موقعیتی می خوایم نیرو گزینش کنیم ... می خواستیم اگر برای شما مقدوره از مصاحبت تون تو این برنامه استفاده کنیم ... از حالت حرف زدنش حسابی جا خوردم ... محکم ... و در استفاده از کلمات و لغات فوق العاده دقیق ... - آقای ابراهیمی نسبت به من لطف دارن ... ولی من توانایی خاصی ندارم که به درد کسی بخوره ... شخصیت و نوع حرف زدنش، من رو مجاب کرد که حداقل ... به خاطر حس عمیق کنجکاوی هم که شده ... یه سر برم اونجا ... تلفن رو که قطع کرد سری شماره ابالفضل رو گرفتم ... مونده بودم چی بهشون گفته که چنین تصویری از من ... برای اونها درست کرده ... - هیچی ... چیز خاصی نگفتم ... فقط اون دفعه که باهام اومدی سر کارم ... فقط همون ماجرا رو براشون گفتم ... جا خوردم ... تو اون لحظه هیچ چیز خاصی یادم نمی اومد ... - ای بابا ... همون دفعه که بچه های گروه رو دیدی ... بعدش گفتی از اینجا بیا بیرون ... اینها قابل اعتماد نیستن تا چند وقت بعد هم، همه شون می افتن به جون هم ... ولی چون تیم شدن تو این وسط ضربه می خوری ... دقیقا پیش بینی هایی که در مورد تک تک شون و اون اتفاقات کردی درست در اومد ... من فقط همین ماجرا و نظرم رو به علیمرادی گفتم ... دو دل شدم ... موندم برم یا زنگ بزنم و عذرخواهی کنم ... به نظرم توی ماجرایی که اتفاق افتاده بود ... چیز چندان خاصی نبود ... و تصور و انتظار اون آقا از من فراتر از این کلمات بود ... - این چیزها چیه گفتی پسر؟ ... نگفتی میرم ... خودم و خودت ضایع میشیم؟ ... پس فردا هر حرفی بزنی می پرسن اینم مثل اون تشخیص قبلیته؟ ... تمام بعد از ظهر و شب، ذهنم بین رفتن و نرفتن مردد بود ... در نهایت دلم رو زدم به دریا ... هر چه باداباد ... حس کنجکاوی و جوانی آرامم نمی گذاشت ... و اینکه اولین بار بود توی چنین شرایطی به عنوان مصاحبه کننده قرار می گرفتم ... هر چند برای اونها عضو مفیدی نبودم ... اما دیدن شیوه کار و فرصت یادگرفتن از افراد با تجربه ... می تونست تجربه فوق العاده ای باشه ... 🌷| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت صد و پنجاه و سوم داستان دنباله دار نسل سوخته: تماس ناشناس از دانشگاه برمی گشتم که تلفنم ز
⚘﷽⚘ قسمت صد و پنجاه و چهارم داستان دنباله دار نسل سوخته: کفش های بزرگ تر خبری از ابالفضل نبود ... وارد ساختمان که شدم ... چند نفر زودتر از موعد توی سالن، به انتظار نشسته بودن ... رفتم سمت منشی و سلام کردم ... پسر جوانی بود بزرگ تر از خودم ... - زود اومدید ... مصاحبه از 9 شروع میشه ... اسم تون... و اینکه چه ساعتی رو پای تلفن بهتون اعلام کرده بودن؟ ... - مهران فضلی ... گفتن قبل از 8:30 اینجا باشم ... شروع کرد توی لیست دنبال اسمم گشتن ... - اسمتون توی لیست شماره 1 نیست ... در مورد زمان مصاحبه مطمئنید؟ تازه حواسم جمع شد ... من رو اشتباه گرفته ... ناخودآگاه خندیدم ... - من برای مصاحبه شدن اینجا نیستم ... قرار جزء مصاحبه کننده ها باشم ... تا این جمله رو گفتم ... سرش رو از روی برگه ها آورد بالا و با تعجب بهم خیره شد ... گوشی رو برداشت و داخلی رو گرفت ... -آقای فضلی اینجان ... گوشی رو گذاشت و با همون نگاه متحیر، چرخید سمت من ... - پله ها رو تشریف ببرید بالا ... سمت چپ .. اتاق کنفرانس... تشکر کردم و ازش دور شدم ... حس می کردم هنوز داره با تعجب بهم نگاه می کنه ... حس تعجبی که طبقه بالا ... توی چهره اون چهار نفر دیگه عمیق تر بود ... هر چند خیلی سریع کنترلش کردن ... من در برابر اونها بچه محسوب می شدم ... و انصافا از نشستن کنارشون خجالت کشیدم ... برای اولین بار توی عمرم ... حس بچه ای رو داشتم که پاش رو توی کفش بزرگ ترش کرده ... آقای علیمرادی، من و اون سه نفر دیگه رو بهم معرفی کرد... و یه دورنمای کلی از برنامه شون ... و اشخاصی که بهشون نیاز داشتن رو بهم گفت ... به شدت معذب شده بودم ... نمی دونستم این حالتم به خاطر این همه سال تحقیر پدرم و اطرافیانه که ... - ادای بزرگ ترها رو در نیار ... باز آدم شده واسه ما و ... و حالا که در کنار چنین افرادی نشستم ... خودم هم، چنین حالتی پیدا کردم ... یا اینکه ... این چهل و پنج دقیقه، به نظرم یه عمر گذشت ... و این حالت زمانی شدت گرفت که ... یکی شون چرخید سمت من ... - آقای فضلی ... عذرمی خوام می پرسم ... قصد اهانت ندارم ... شما چند سالتونه؟ ... 🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ ختم قرآن به نیابت از 😍 جزء مورد نظر را به این آیدی بفرستین 👇👇 @Shahidhojat التماس دعا 🌷| @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ 📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ میلادی: Wednesday - 04 March 2020 قمری: الأربعاء، 9 رجب 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا حَیُّ یا قَیّوم (100 مرتبه) - حسبی الله و نعم الوکیل (1000 مرتبه) - یا متعال (541 مرتبه) برای عزت در دو دنیا ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما اسلام ▪️4 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام ▪️6 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها ▪️16 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️17 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه اسلام 🌺| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ #صبحت_بخیر_آقای_من با این دل شکسته ما را صبور کن /🌺 یا لااقل به خاطر زینب (س) ظهور کن /🌺 دیگر بتاب از افق مکه،ماه من!/🌺 این جاده های شب زده را غرق نور کن❤️ #اللهم_عجل_ولیک_الفرج ❤️| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ 👌با شماییم شهدا گوش کنید❤️ ⚘ هرچه دیدید ز کردار بدم ، همه نادیده بگیرید فراموش کنید 🙏 شعر دلتنگی من را به یقین می شنوید ، حال افسرده ی من را به یقین میدانید😭 👌آرزویم این است کاش می شد که شهادت نصیبم می شد...❤️ #صبحت_به_خیر_علمدار❤️ ❤️| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ ختم قرآن به نیابت از 😍 جزء مورد نظر را به این آیدی بفرستین 👇👇 @Shahidhojat التماس دعا 🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ 🔸طرح بزرگ ختم قرآن به صورت مجازی🔸 📝ثبت نام به نیت 📌سلامتی و ظهور حضرت ولیعصر(عج) و نثار روح شهید محمود رضا بیضائی😍 🌷جزء(۱)👈شهیدمحمودرضابیضائی 🌷جزء(۲)👈شهیدمحمودرضابیضائی 🌷جزء(۳)👈شهیدقاسم سلیمانی 🌷جزء(۴)👈شهید قاسم سلیمانی 🌷جزء(۵)👈شهیدمحمودرضابیضائی 🌷جزء(۶)👈شهیدمحمدبلباسی 🌷جزء(۷)👈شهیدحسین علیپور 🌷جزء(۸)👈شهیداحمدمشلب 🌷جزء(۹)👈شهیدمحمودرضابیضائی 🌷جزء(۱۰)👈شهیدحاج قاسم سلیمانی 🌷جزء(۱۱)👈 🌷جزء(۱۲)👈شهیدمحمودرضابیضائی 🌷جزء(۱۳)👈شهیدمحمدهادی ذالفقاری 🌷جزء(۱۴)👈شهیدمحمودرضابیضائی 🌷جزء(۱۵)👈 🌷جزء(۱۶)👈 🌷جزء(۱۷)👈 🌷جزء(۱۸)👈شهیدقاسم سلیمانی 🌷جزء(۱۹)👈شهیدخلیل تختی نژاد 🌷جزء(۲۰)👈شهیدخلیل تختی نژاد 🌷جزء(۲۱)👈شهیدخلیل تختی نژاد 🌷جزء(۲۲)👈 🌷جزء(۲۳)👈 شهیدمحمودرضابیضائی 🌷جزء(۲۴)👈 🌷جزء(۲۵)👈شهیدعلی اکبرناصح 🌷جزء(۲۶)👈 🌷جزء(۲۷)👈شهیدابراهیم هادی 🌷جزء(۲۸)👈شهیدابراهیم همت 🌷جزء(۲۹)👈شهیدحمیدسیاهکالی مرادی 🌷جزء(۳۰)👈شهیدان مدافع حرم\شهیدبیضائی 🍃ختم قرآن به نیت شهیدبیضائی است🍃 🌷✨برای شرکت در ختم تلاوت قرآن کریم یکی از جزء هایی که روبروی آن خالی است را انتخاب و به آیدی زير ارسال فرماييد. نام شهید مورد نظرمقابل شماره جزء ثبت خواهد شد.🌷 @shahidhojat 🌷| @dosteshahideman
خوشبختی یعنی... که ی شهید تو زندگیت باشه مسیر تو ادامه ی راشه... یعنـی: نگـاه تو... 💕 🌹| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ 💠چرا کاری نمی کنید که همیشه خودتان را پیش آن حضرت ببینید؟ آیت اللّه بهجت(ره): چیزی کا سبب شرمندگی و خجالت زدگی ما میشود این است که امان زمان همه چبز را می داند و میشنود. معصومین «عین الله ناظرة و اُذُنُ الله السامعه»(یعنی چشم بینا و گوش شنوای خداوند) هستند. اکر حرفی زده شود، حتی قبل از آنکه دیگران و کسانی که در مجلس هستند بشنوند، آنها می شنوند. چرا کاری نمی کنید که همیشه خودتان را پیش آن حضرت ببینید. اگر ما او را نمی بینیم او که ما را می بیند. پس چرا این قدر دوریم؟ آیا نباید توجه داشته باشیم که رئیسی داریم که بر احوال ما ناظر است؟ وای بر حال ما اگر در کارهایمان او را ناظر نبینیم یا او را در همه جا ناظر ندانیم. با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که «عین الله الناظر» است، آیا می توانیم از نظر الهی فرار کنیم یا خود را پنهان کنیم؟ چه پاسخی خواهیم داد؟ 🌹| @dosteshahideman