eitaa logo
^ کـلـبــ🏠ــه‍ رمــانـــ ^
123 دنبال‌کننده
868 عکس
129 ویدیو
6 فایل
﷽ شعر، داستان، رمان، بیو و پروفایل و هر آنچه برای حالِ خوبِ دلتون نیاز دارید در "کلبه‌رمان" هست♡ کانال اصلی‌مون در ایتا و سروش👇👇 @downloadamiran ارتباط باما: @amiran313 ¹⁴⁰⁰٫⁰²٫¹⁵
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا به موسی گفت: قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند! موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد! مدتی گذشت اما قحطی نیامد، موسی پیش خدا رفت و علت را پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند! من چگونه به این قوم رحم نکنم؟ ( به همدیگه رحم کنیم که خدا هم بهمون رحم کنه ) °•♡ @downloadamiran ♡•° °•♡@downloadamiran_r♡•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
" ' ♡ ' " ازتمامـ‌ِعشق‌مان‌فاصلہ‌اش‌سھمـ‌ِمن‌است این‌همان‌سخت‌ترین‌قسمتِ‌عاشق‌شدن‌است.. °•♡ @downloadamiran ♡•° °•♡@downloadamiran_r♡•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 چای که مرغوب نباشد چیزی به آن اضافه می‌کنم؛ چوب دارچینی، هِلی، نباتی، شده چند پَر بهار نارنج، چیزی که آن مزه و بو را تبدیل به عطر ِخوش و طعم ِخوب کند. زندگی هم گاهی می‌شود مثل همین چای، باید با دلخوشی‌های کوچک طعم و رنگش را عوض کنی، یک چیزی که امید بدهد به دلت، انگیزه شود برای حرکت زندگی‌ات °•♡ @downloadamiran ♡•° °•♡@downloadamiran_r♡•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌دونی بدترین صحنه و دیالوگی که تو زندگی ممکنه در آینده اتفاق بیفته، چیه؟ امام زمان(عج) با اشک به پروندت نگاه کنه و بگه: - این که قول داده بود... - 😔 °•♡ @downloadamiran ♡•° °•♡@downloadamiran_r♡•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لحظه‌هامی‌گذرد؛ آنچه‌بگذشت؛‌ نمی‌آید باز.... °•♡ @downloadamiran ♡•° °•♡@downloadamiran_r♡•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب تاریک هوای سحرش را می خواست شهر انگار خسوف قمرش را می خواست گوشۀ حجره کسی چشم به راه افتاده حسن دوم زهرا پسرش را می خواست حضرت عسگری از درد به خود می پیچد زهر از سینۀ آقا جگرش را می خواست آسمانیست امامی که زمین افتاده آسمان جلوه ای از بال و پرش را می خواست شعلۀ زهر که بد جور زمین گیرش کرد به خدا که نفس مختصرش را می خواست لحظه ی آخر خود روضۀ عاشورا خواند منبر خاک غم چشم ترش را می خواست ته گودال کسی روی زمین افتاده خنجر شمر گمانم که سرش را می خواست دختری دید که بالای سرش نامردی آمده بود و نگین پدرش را می خواست تسلیت باد🏴 °•♡ @downloadamiran ♡•° °•♡@downloadamiran_r♡•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا