21.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ضمن تقدیر از شعرخوانی زیبا با اجرای خوب آقای صابر خراسانی عزیز سلمه الله دربارۀ حضرت صدیقۀ طاهره سلام الله علیها، دو نکته درباره ابیات قابل طرح است:
1. "السلام علیک یا رزاق" درست نیست. سلام دعا و طلب رحمت و لطف است که برای حق تعالی معنا ندارد. ما به درگاه الهی دعا می کنیم، اما برای خدا دعا نمی کنیم. خدا تنها موجودی است که نیازی به دعا ندارد و کسی هم نیست که بتواند در حق او لطفی کند. لذا خدا به هیچ کس "التماس دعا" نمی گوید.
غیر خدا حتی رسول خدا (ص) و ائمه معصوم (ع) به دعا نیازمند هستند و صلواتی که می فرستیم دعا برای آن ذوات مقدسه است.
2. چنانکه در روایات آمده است خلقت انوار معصومین (ع) پیش از خلقت سایر مخلوقات است و آنها وسایط فیض هستند. چنانکه فرمود: کنت نبیا آدم بین الماء والطین
گر به صورت من ز آدم زاده ام
من به معنی جد جد افتاده
البته خلقت زمینی و جسمانی آنها در این عالم و در تاریخ خاص خودشان صورت گرفته است.
با این حال در استفاده از برخی تعابیر در وصف حضرت زهرا (س) که شائبه معنای نادرستی داشته باشند باید احتیاط و اجتناب کرد، بخصوص که ارائه توضیح و تبیینی برای شنونده این اشعار در هنگام ارائه شعر میسور نیست.
http://eitaa.com/dreshkevari
1_2842710805.mp3
6.24M
معرفه الله و ادب مع الله
فنایی اشکوری
http://eitaa.com/dreshkevari
مدرسه_زمستانی_کلام_امامیه_استاد_فنایی_اشکوری_12_دیماه_98.mp3
21.92M
خداشناسی شهودی و عرفانی
فنایی اشکوری
مشهد مقدس April 2020
http://eitaa.com/dreshkevari
شاهکاری از هنر ایرانی.
فرش با طرح سه بعدی بافته شده در قرن ۱۹ که در کليسای ارامنه جلفای اصفهان نگهداری میشود.
http://eitaa.com/dreshkevari
علت مخالفت برخي متشرعان با عرفان
اگر عرفان بُعدي از دين است چرا بسياري از متدينان و متشرعان در اديان مختلف ازجمله مسيحيت و اسلام با عرفان مخالفاند و عارفان را طرد ميکنند؟
پاسخ: مخالفت برخی متشرعان با عرفان نميتواند دليلي منطقي بر مغايرت عرفان با دين باشد. يکي از ريشههاي مخالفت با عرفان، فهم نادرستي است که مخالفان از برخي دعاوي عرفاني دارند. زبان عرفاني به جهاتي رمزگونه و پيچيده است و با زبان متعارف فرق دارد و اين امر براي بسياري موجب سوءفهم ميشود. جمود بر فهم ظاهري و قشري از دين نيز زمينهاي ديگر براي مخالفت برخي متشرعان با اهالي عرفان است که ميکوشند در سطح ظاهر دين متوقف نشوند. از سوي ديگر، وجود برخي تعبيرها يا تفسيرهاي مخالف با دين در سخنان بعضي از مدعيان عرفان و همچنين بياعتنایي برخي آنها به احکام شريعت و روآوردن به پارهاي آداب و احکام بدعتآميز و تندرويها، عوامل ديگر مخالفت برخي متشرعان با عرفان است.
بعضي از مخالفتها با عرفان و عارفان از سوي کساني است که همة دين را در ظاهر آن خلاصه کرده و معارف باطني دين را ناديده گرفته و از رسيدن به مقصود عرفا بازماندهاند و چون اين کار ندانستهاند در انکار ماندهاند. آنها از اين حقيقت غافلاند که جزء، هميشه جزء عرضي نيست و ما ميتوانيم جزء طولي نيز داشته باشيم، يعني دين ميتواند بُعد طولي، دروني و باطني نيز داشته باشد. همچنين شناخت منحصر به شناخت حصولي و بحثي نيست، بلکه نوع برتري از معرفت بهنام معرفت شهودي وجود دارد که به لايههاي باطني امور راه مييابد؛ چنانکه دينداري نيز صرفاً التزام به ظواهر شرعي نيست، بلکه دين داری برتر، صيرورت وجودي در سايۀ حب الهي و تخلق به اخلاق خداوندي است.
صرفاً نميتوان به کمک علوم ظاهري مثل ادبيات و لغت و از راه نقل يا استدلال عقلي، به باطن دين رسيد؛ بلکه اين معرفت، راه و روشي متفاوت با راه و روش علوم ظاهري دارد. راه نيل به باطن دين همان است که در باب روش تحصيل معرفت عرفاني گفتيم. تنها با تهذيب نفس و هماهنگ شدن و همسنخ شدن باطن انسان با باطن دين و تخلق به اخلاق الهي است که ميتوان به آن راه يافت. تا اين همسرشتي حاصل نشود، آن معرفت بهدست نخواهد آمد.
برگرفته از کتاب آفاق عرفان اسلامی (فصل چهارم) از فنائی اشکوری
http://eitaa.com/dreshkevari
در همین معنا و مضمون می سراید:
به پایان چون رسد این عالم پیر
شود بیپرده هر پوشیده تقدیر
مکن رسوا حضور خواجه ما را
حساب من ز چشم او نهان گیر
http://eitaa.com/dreshkevari
چه کسی به حکمت متعالیه می رسد؟
حکیم اشراقی و بهرهمند از حکمت متعالیه کسی است که خود اهل شهود است، نه کسی که فقط فلسفه شیخ اشراق و ملاصدرا را خوب میداند و در آن صاحبنظر است. بنابر این نمیتوان گفت همه فیلسوفانی که پس از ملاصدرا آمدهاند و فلسفه او را پذیرفتهاند، حکیم اشراقی و دارای حکمت متعالیه هستند. حکیم اشراقی و صاحب حکمت متعالیه کسی است که علاوه بر قوت نظری، از تجربه شهودی نیز برخوردار است و دستکم حقایق کلان هستیشناختیاش را شهود میکند. اما کسی که خود اهل شهود نیست، بلکه حکمت متعالیه را میپذیرد و با آن موافق است و شهود را معتبر میداند و از شهود عرفا در فلسفهاش استفاده میکند، تنها میتوان گفت که پیرو و طرفدار حکمت اشراقی و متعالیه است.
منبع: تفکر فلسفی، بخش دوم.
http://eitaa.com/dreshkevari
حاتم بخشی به چه کسانی و از کیسه چه کسانی؟
در خبرها آمده است با دستور رئیسجمهور، به منظور کمک به اقتصاد خانوارها در شرایطی که کشور با سرمای بیسابقه مواجه شده بود، تعرفه افزایش یافته طبق مصوبهای که از ۱۶ آذرماه ابلاغ شده بود، برای تمامی قبوض صادر شده و در دست صدور، ۷۰ درصد تخفیف خواهد داشت. این تخفیف تعرفه تا پایان فصل سرد امسال اعمال میشود.
بازبینی و اصلاح قبوض صادر شده از فردا آغاز میشود و کسانی که قبوض خود را پرداخت کردهاند، در مبالغی که با تعدیل مواجه میشود، در قبوض بعدی بستکانکار خواهند شد.
پ.ن.اگر این تخفیف برای طبقات ضعیف و متوسط باشد و شامل ابرثروتمندان نشود بسیار عالی است. اما اگر شامل ابرثروتمندان هم بشود کاری به دور از عقل و عدل و تدبیر است. امیدوارم اینطور نباشد. میدانیم که عده ای برای مبارزه با نظام در این مدت هرچه می توانستند گاز مصرف می کردند تا در این شرایط سخت سرما دولت را از پای در آورند و مشکلات جدی به بار آوردند. استخرهایشان را با گاز گرم می کردند. گاز ویلاهایشان در شمال که در آن زندگی نمیکردند و خالی از سکنه بود روشن بود و آب استخرشان گرم. آیا دولت قرار است به این ها هم هفتاد درصد تخفیف دهد؟ به چه مجوزی؟ با چه عقلانیتی؟ از جیب چه کسی این حاتم بخشی صورت می گیرد؟ آنچه معقول است تخفیف به طبقات ضعیف و متوسط است، نه تریلیاردری که گاهی درآمد یک روزش از درآمد کل عمر یک ایرانی دیگر بیشتر است. چندی پیش در گزارش صدا و سیما داشتیم که برخی فروشندگان اتومیل اتومبیلهایشان را تا سه برابر قیمت واقعی می فروشند. آیا آقای ریسی می خواهد به این گونه افراد هم تخفیف دهد؟ تخفیف به این گونه افراد چون از اموال عمومی است به زیان مملکت و به ضرر طبقات فقیر است، چون از خزانه عمومی و حق دیگران پرداخت می شود. البته این سنت سیه را قبلا پایه گذاری کردند که به همه مردم ایران حتی به تریلیاردها و آنها که در خارج زندگی می کنند یارانه می پرداختند. حتی رضا پهلوی و فرح دیبا هم مشمول این لطف و یارانه 45 هزارتومان بودند. ثروتمندانی که غیر مستقیم روزانه مبلغ گزافی از دولت یارانه می گیرند به خاطر اینکه از امکانات فراوان عمومی استفاده می کند مانند استفاده از بنزین یارانه ای برای اتومبیل های متعددشان و مالیات هم نمی پردازند، مانند آن روستایی فقیر که از همه چیز محروم است هر دو نفر ماهی 45 هزار تومان دریافت می کردنند. یا آن بابایی که در وعده انتخاباتی اش می گفت اگر رای بیاورد به هر ایرانی ماهی پنجاه هزار تومان پرداخت می کند اعم از فقیر و غنی. متاسفانه گاهی هم که یک تصمیم خوب می گیرند و برای پرمصرف ها پرداخت بیشتری در نظر می گیرند، از آن پشیمان می شوند. این کار با دعوت به صرفه جویی در مصرف گاز تناقض آشکار دارد. این کار تشویق اسراف کاران و مجازات صرفه جویان است. اگر بگویند تفکیک ابرثروتمندان از دیگران مشکل است و دولت آمار دقیقی در این زمینه ندارد عذر بد تر از گناه خواهد بود. مگر می شود بدون چنین آمار و اطلاعاتی مملکت را اداره کرد؟ اگر اطلاع و آمار درست دارند این تصمیم عام چه معنا و مجوزی دارد؟!
http://eitaa.com/dreshkevari