eitaa logo
تسبیح ۱ (کانال دکتر غفرانی)
2هزار دنبال‌کننده
520 عکس
30 ویدیو
609 فایل
دکتر محمد جعفر غفرانی
مشاهده در ایتا
دانلود
تسبیح (کانال دکتر غفرانی): ۱۲ 🌾سلام و تشکر از مباحث خوب استاد عزیزمان و همکاری دوستان در گروه. 🌷 اگر امکان دارد در مورد مراقبتهای دوران عقد و سایر امور مرتبط با عقد و عروسی نکاتی را بفرمایید. 🌿با سلام و تشکر از لطف شما. 1ـ شاید بدانید که در اسلام برای « عقدِ قبل از ازدواج » توصیه ای نشده و « عقد و ازدواج »، همزمان بوده است. بعد از خواستگاری أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه از حضرت زهرای أطهر سلام الله علیها هم فقط « یکماه » طول کشید تا آن حضرت، در مدینه و از أنصار، (برای اولین بار در اسلام)، خانه ای را « اجاره » و کف آن را با « ماسه ی نرم » و « یک پوست و یک حصیر » پوشاندند و آن « سیده ی نساء العالمین » را همراه با « ولیمه دادن به مردم » (نه فقط بستگان) به منزل آوردند. در صده های اخیر در بسیاری از کشورها و برخی از اقوام ایرانی، حدودا « یکماه قبل از عروسی »، داماد با « ساقدوش » (که مردی متأهل از نزدیکان بود.) به « سفری آموزشی » می رفت و عروس هم در منزل توسط بستگان نزدیک، نکات مهم زندگی را می آموخت. (متأسفانه امروز برای غربزده ها، ساقدوش فردی مجرد و بی تجربه و تشریفاتی و تجملاتی است و عروس و داماد کمترین اطلاعات درستی از ازدواج اسلامی و زندگی مؤمنانه و اصول معاشرت با یکدیگر را ندارند.) در هر حال هر قدر فاصله « عقد » تا « عروسی » کمتر باشد، « عوارض منفی » آنهم کمتر خواهد بود. 2ـ با اینکه با « خواندن عقد »، عروس و داماد با هم « مَحرَم » می شوند، اما به دلیل اینکه هنوز « تحت ولایت پدر » و بر سفره والدین قرار دارند و فقط باید با آنها « هماهنگ » باشند، لذا مادران و خصوصا خود دختر خانمها در « دورانِ عقد » باید مراقبت کنند تا « روابط آن دو »، بسیار « محدود » و در حد « دیدار و گفتگو و مکاتبه » باشد و از « پیامک زدن و تماس تلفنی بیش از سه دقیقه (برای قرار رفت و آمدها و کارهای ضروری) و مسافرت با هم و یا شب ماندن در منزل یکدیگر » حتما بپرهیزند. چرا؟ زیرا غالب والدین، « دوران عقد » را برای « آشنائیت بیشتر دو طرف » می دانند اما به محض اینکه خطبه خوانده شد، هر دو نفر و خصوصا « داماد »، قصد « التذاذ » پیدا می کنند که اگر احساساتشان عاقلانه و هنرمندانه « مدیریت » نشود، « حرفی برای فردای عروسی » باقی نمی ماند و همین سهل إنگاری باعث « بی أنگیزه شدن پسر برای مستقل شدن » و « طولانی شدن عقد » و مسائل ناراحت کننده دیگر می شود. 3ـ بهترین استفاده از لحظات دوران عقد، اینست که عروس و داماد، « نظرات و باورهای اعتقادی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تفریحی ... و واژگان » خودشان را با گفتگو و مکاتبه و یا مطالعات مشترک، مرور کنند تا برای شروع زندگی مشترک، از « تفاهم و همدلی و احترام و اعتماد و هم آهنگی » لازم برخوردار باشند. زیرا اگر از این « پنج اصل مهم » غافل بمانند، در مواجهه با « اولین مـــشکلات » یا با ورود « اولین فرزند »، کارشان به بی احترامی و ناسزاگویی و درگیری و قهر و طلاق کشیده می شود. 4ـ ظاهرا از منظر اسلام « تهیه جهیزیه »، تکلیفِ خانواده ی عروس نیست، لذا باید به طور تلویحی به خانواده ی داماد تفهیم شود. (مثلا با طرح پرسش مستقیم و یا طرح آن در گروهی که آنها عضو باشند.) اما خوب است بعد از ازدواج قطعی و مستقل شدن آن دو، خانواده عروس هم برای کمک به داماد (که از منظر اسلام پسر آنهاست.) « حداقل اثاثیه ضروری » را در اختیار آنها بگذارند اما وسائل غیر ضروری را « به تدریج » و در « دراز مدت » و در « مناسبتهای مختلف » و هر وقت آنها « نیازمند » شدند برایشان هدیه ببرند تا در « جذب » و « تقویت عواطف » آنها مؤثرتر باشد و « قدر » آن وسائل بهتر شناخته شود. 5ـ ضمنا « هر دو خانواده » بهتر است « اثاثیه ضروری و غیر ضروری » را با « هماهنگی قبلی » میان بستگان (خاله ها، دائی ها، عمه ها، عموها، پدر بزرگها، مادربزرگها)،(و سایر بستگان و دوستان نزدیکی که قصد رفت و آمد با آنها را دارند)(با هزینه خود شما یا هزینه آنها) تقسیم کنند تا هم « ارتباط عاطفی میان آنها و اینها » بیشتر و عمیق تر شود و هم از بردن وسائل « تکراری » جلوگیری شود. 6ـ متأسفانه غالب بستگان و دوستان برای تمام زوجها، هدایای متنوعی را می برند اما معمولا « توجهی به کار فرهنگی » و « تقویت عقل و منطق و معرفت و محبت میان زوجهای جوان » ندارند، لذا زوجهای فراوانی با داشتن بیشترین امکانات، « به هر بهانه ی ساده ای » خیلی زود از هم جدا می شوند. لذا کار بسیار خیرخواهانه ای است اگر بزرگترها همت و مدیریت کنند و از خودشان و بستگان و دوستانشان بخواهند به عنوان « بهترین جهیزیه و تجهیزات یک زوج »،« تعدادی کتابهای مرجع و مفید و کاربردی و مطمئن » به زوج هدیه دهند و حداقل یک « جمله زیبا » که « تفکر و تعقل و توجه و اراده و ایمان و صبر و امید » زوج را تقویت کند و « یکی از اصول زندگی » را به آنها یادآوری کند
۱۲/۳ 🌾خاطرات و تجربیات بعضی از دوستان در دوران عقد 🥀سلام بنده با نظر استاد موافقم.دوران عقد ما بیش از یک سال طول کشید. متاسفانه رفت و آمد های زیاد،سفر (البته به همراه والدین)صحبت تلفنی، و شب ماندن در منزل همدیگر(البته بر خلاف میل پدرم و به اصرار همسر،که همین مورد سبب کدورت و قرار گرفتن من بین احترام به حرف پدر و اطاعت از همسر شد)و.... تماما باعث کدورت های زیاد،دخالت های فراوان خانواده ها در امور بین ما،تصمیم گیری آنها برای نحوه عروسی ،خرید،و...شد. و این جریانات به حدی بود که من از ادامه زندگی و عروسی به شدت نگران بودم و هیچ اشتیاقی به عروسی نداشتم،چون فکر می کردم مشکلاتمان بعد از آن بیشتر خواهد شد. اوایل بعد از مراسم عروسی هم حس می کردم واقعا حرفی برای گفتن باقی نمانده و جذابیت های اولیه از بین رفته،و به این نتیجه رسیدم که ای کاش دوران عقد کوتاه تر و ارتباطات ما محدودتر و کوتاه تر بود. البته بعد از گذراندن مدتی سعی در ترمیم روابط و ایجاد نشاط و جذابیت کردم و به لطف خدا اوضاع بهبود یافت. در هر حال من به هیچ کس توصیه نمی کنم دوران عقد طولانی داشته باشند،هر چه کوتاه تر بهتر.
۱۲/۳ 🌾خاطرات و تجربیات بعضی از دوستان در دوران عقد 🥀سلام بنده با نظر استاد موافقم.دوران عقد ما بیش از یک سال طول کشید. متاسفانه رفت و آمد های زیاد،سفر (البته به همراه والدین)صحبت تلفنی، و شب ماندن در منزل همدیگر(البته بر خلاف میل پدرم و به اصرار همسر،که همین مورد سبب کدورت و قرار گرفتن من بین احترام به حرف پدر و اطاعت از همسر شد)و.... تماما باعث کدورت های زیاد،دخالت های فراوان خانواده ها در امور بین ما،تصمیم گیری آنها برای نحوه عروسی ،خرید،و...شد. و این جریانات به حدی بود که من از ادامه زندگی و عروسی به شدت نگران بودم و هیچ اشتیاقی به عروسی نداشتم،چون فکر می کردم مشکلاتمان بعد از آن بیشتر خواهد شد. اوایل بعد از مراسم عروسی هم حس می کردم واقعا حرفی برای گفتن باقی نمانده و جذابیت های اولیه از بین رفته،و به این نتیجه رسیدم که ای کاش دوران عقد کوتاه تر و ارتباطات ما محدودتر و کوتاه تر بود. البته بعد از گذراندن مدتی سعی در ترمیم روابط و ایجاد نشاط و جذابیت کردم و به لطف خدا اوضاع بهبود یافت. در هر حال من به هیچ کس توصیه نمی کنم دوران عقد طولانی داشته باشند،هر چه کوتاه تر بهتر.
۱۲/۴ 🌾با عرض سلام خواهش می کنم بانوانی که « دوران عقد » آنها به « طلاق » منجر شده، خاطراتشان را بفرمایند. و اگر احتمال می دهند که « شناخته شوند » لطفا خاطراتشان را برای من ارسال کنند تا بدون مشخصات من مطرح کنم: (09101473246)دکتر غفرانی
۱۲/۵ 🌾بانوی محترمی فرمودند: دوران عقد ما به دلایلی کمی طولانی شد و بدلیل نداشتن مهارت دوران عقد، منجر به بارداری من شد و من خواستم سقط کنم اما همسرم راضی نبود بلکه از پدر شدن خودشون خیلی خوشحال بود لذا اجازه ندادند و مادر شوهرم همین را بهانه کردند برای نگرفتن جشن عروسی با اینکه اصلا مشخص نبود و میتونستن اما جشن نگرفتن و خیلی به من توهین میکردن تا حدی تو روی من به من میگفتن تو لیاقت عروسی نداری و ما حتی بدون اینکه یک مهمانی حتی مختصر هم بدن یا حتی بریم پابوس امام رضا زندگی رو شروع کردیم (جشن عقد هم نگرفته بودیم و فقط در محضر عقد کردیم ) و چون مادرشون تنها بود نگذاشتن خانه جدا بگیریم البته ایشون هیتلری است برای خودشون، یک اطاق به ما دادند و همین و بس که منجر به اختلافات زیادی شد که من اقدام به طلاق کردم که با پا درمیونی بزرگترها و اینکه میگفتن بارداری و بچه گناه داره و البته همسرم هم راضی نبود و میگفتن دوستم دارند نزاشتن اما اختلافات تا سالهای خیلی زیادی حتی بعد از گذشت ۲۰ سال باقی مانده لذا هر محدودیتی که شما میفرمایید درست است کاش همه اینها رو ۲۰ سال پیش میدونستم چون تا ۵ سال پیش درگیریها و قهرکردنها و از خانه رفتنهای من ادامه داشت تا اینکه با شما و کلاسهای شما در شهر ما آشنا شدم و آرامش پیدا کردم چون تمام گفته های شما رو اجرا میکنم و حتی دارو های ارامبخشی که طی اون سالهای درداور مجبور به مصرف بودم را تونستم بزارم کنار و زندگیمو با داشتن چند فرزند از نو بسازم.
۱۲/۶ 🌷سلام استاد گرامی نظرتون رو راجع به صیغه جهت آشنایی بیشتر در دوران نامزدی میفرمایید 🌿علیکم السلام حکم صیغه را باید از مرجع خود بپرسید که برایتان « حجیت » داشته باشد. چون « محرمیت » با وسوسه « التذاذ » همراه است لذا فرصتی برای شناخت فراهم نمی کند. لطفا به باب نکاح « رساله مرجع خود » رجوع کنید احتمالا به اندازه « کافی » اجازه گفتگو برای تحقق شناخت مقدماتی به شما داده اند که نیازی به « عقد » نداشته باشد.
🌴إن شاء الله تعالی: یکشنبه ها: از ساعت « 10.30 تا 12 » ادامه بحث مفاهیم قرآن. از تاریخ : 12 آبانماه. دوشنبه ها: از ساعت « 15 تا 16.30 » با عنوان: « زندگی از منظر سوره الرحمن » از تاریخ 29 مهرماه. آدرس: انقلاب- خ کارگرشمالی- بعد کوچه رهنما- قبل از بن بست امین- پلاک۱۴۳۷- طبقه دوم کلاس ها رایگانه
۱۳ 🌾 با سلام و احترام و عرض صبح بخیر به تمام أعضاء محترم گروه. 🌷 با مراجعه به دعای 33 صحیفه سجادیه ببینم من چگونه باید « استخاره » کنم؟ و برای آن از خداوند چه چیزهایی را باید بخواهم؟ 🌿 پاسخ: 1ـ با « باور » اینکه فقط خداوند « عالم » به همه چیز است، از او می خواهم « با وساطت خاتم أنبیاء صلوات الله علیه و خاندان ایشان » به « خیر » برایم « حُکم » کند: أَسْتَخِیرُک بِعِلْمِک، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْضِ لِی بِالْخِیرَةِ (پس من دنبال « تفاّل و فالگیری » و « شانس و بخت آزمایی » نیستم.) 2ـ از خداوند میخواهم « شناخت آن حکم خیر » را به « مــــا »،« الـــهام » کند: أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِیارِ (پس در بیرون و در قرآن یا تسبیح دنبال جواب نیستم.)(بلکه برای دریافت الهام قلبی، تلاش می کنم « لیاقت و قابلیت و طهارت و ظرفیت و صلاحیتِ » خودم و اطرافیانم را افزایش می دهم.) 🌷🌷سئوال: با اینکه « من » استخاره می کنم چرا الهام را باید برای « ما » بخواهم؟ 🌿🌿پاسخ: زیرا « من » از جهانیان و از مخلوقات و آفرینش، « جدا » نیستم و « أمر الهی »،« جامع » است. پس تا « شرائط عمومی و زمینه محیطی » فراهم نشود، « تحقق آن خیر » برای « من » فراهم نمی شود. (مثلا دعای آخرین حجت الهی، برای ظهور خودشان، مشروط است به اینکه « 313 نفر » برای « نیابت » أمر ایشان در سراسر جهان به « قلّه صداقت و معرفت و اطاعت و تبعیت » و « سایر حامیان ایشان » به « آمادگی لازم » رسیده باشند و « نفرتِ جهانی از ظلم و جور » هم به حد نصابش برسد تا « اجابت دعا برای ظهور » تحقق پیدا کند.) 3ـ با « استخاره »، من دنبال « تحمیلِ تقاضای خودم به خداوند نیستم » بلکه « رضایت الهی » برایم مهم است لذا هر « حکمی » بفرماید من « تسلیم » اویم: وَ اجْعَلْ ذَلِک ذَرِیعَةً إِلَی الرِّضــــَا بِمَا قَضَیتَ لَنَا وَ التَّسْلِــــیمِ لِمَا حَکمْتَ 4ـ پس به هیچیک از صفات خداوند و « عالمانه و حکیمانه بودن حُکم او » نباید « شک » داشته باشیم: فَأَزِحْ عَنَّا رَیبَ الِارْتِیابِ، 5ـ باید « از هر نوع توقع و منّت گذاشتن » بپرهیزیم و از « خودخواهی، خلاص شویم » تا لایق « یقین مخلصین » شویم: وَ أَیدْنَا بِیقِینِ الْمُخْلِصِینَ. 6ـ باید تلاش کنیم « خیر » بودن « هر حُکم و أمر الهی » (در بیان قرآن یا بیان سفیرانش یا ابتلائاتش) را « بفهمیم »: وَ لَا تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمَّا تَخَیرْتَ،(بفهمیم که: الخیر فی ما وقع) 7ـ آنقدر « حکیمانه » بودن « أمر و نهی » تو را بفهمیم که از آنچه رضایت تو در آنست، « کراهت » نداشته باشیم: وَ نَکرَهَ مَوْضِعَ رِضَاک،(مثل اینکه: ازدواج از گرفتن مدرک پوچ دانشگاه مهمتر است، یا اینکه: جهاد زن فقط همسرداری است، یا اینکه: بچه برای پدر است و مادر بیشترین نقش را در رشد و هدایت فرزند دارد اما مسئول بچه نیست.) 8ـ دنبال کاری باشیم « خوش فرجام » (نه مثل برجام) تا خلاف « عافیت » نباشد: وَ نَجْنَحَ إِلَی الَّتِی هِی أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ، وَ أَقْرَبُ إِلَی ضِدِّ الْعَافِیةِ، 9ـ برای « دوست داشتن قلبی » از « هر أمر و نهی الهی » تلاش کنیم: حَبِّبْ إِلَینَا مَا نَکرَهُ مِنْ قَضَائِک، 10ـ آنقدر برای إصلاح « نگاه و تحلیلمان » بکوشیم تا احکام الهی را « سخت » نبینیم: وَ سَهِّلْ عَلَینَا مَا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُکمِک، 11ـ بهترین « خیری » که باید از خداوند بخواهیم اینست که « ضرورت و شیرینی فرمانبرداری و هماهنگی با مشیتش » را به ما الهام کند: وَ أَلْهِمْنَا الِانْقِیادَ لِمَا أَوْرَدْتَ عَلَینَا مِنْ مَشِیتِک، 12ـ آنقدر « إقتضائات » را درست تشخیص دهیم که در « زمان شناسی »، نظر ما با نظر خدا، یکی شود: حَتَّی لَا نُحِبَّ تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ، وَ لَا تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ، 13ـ آنقدر « خیرشناس » شویم که « ارزیابی » ما با « قضاوت خدا » یکی شود: وَ لَا نَکرَهَ مَا أَحْبَبْتَ وَ لَا نَتَخَیرَ مَا کرِهْتَ، 14ـ آنقدر « نظر امروز مردم » برایمان بی أهمیت باشد که « خیر » را فقط در « زیبایی عاقبت و کرامت آخرتی هر کاری » بدانیم: وَ اخْتِمْ لَنَا بِالَّتِی هِی أَحْمَدُ عَاقِبَةً، وَ أَکرَمُ مَصِیراً، خلاصه اینکه « استخاره » به معنی « اجازه گرفتن » نیست.
👈 ۱۱ 👈 واژه: # تاسوعا # دعا # نه # صفر
👈 ۱۱/۳ 👈 واژه: هایی_در_روز_تاسوعا