eitaa logo
تسبیح۲ (کانال دکتر غفرانی)
1هزار دنبال‌کننده
16 عکس
102 ویدیو
148 فایل
دکتر محمد جعفر غفرانی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴۴۴ اگه واژه توفیق و موفقیت را ریشه اش یکی بدونیم استاد میشه گفت که در كارها آخرين تلاش را به كار ببريم، ولى بدانيم كه موفّقيّت به دست خداوند است؟ توفیق و موفقیت، محصول *موافقــت عملی* ما با *کتاب و تعالیم الهی و منصوبین خالق* است. آیا میشه گفت به کار بردن این عبارت (توفیق نداشتم) را که گاهی به کار می بریم اشتباه هست؟ احتمالا به کار بردن عبارت*توفیق فلان کار را نداشتم* ، *ایرادی ندارد* اما این عبارت به این معنی نیست که *بیکار* بودم خیر بلکه می تواند به این معنی باشد که من در *کار ضروری و مفید دیگری توفیق داشتم* و *به انجام آن، موفق شدم.* 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۴۵ تفاوت معنی خداباوری و خدا دانی ؟ با سلام و احترام و تبریک این ایام پر خیر و برکت. تقریبا تمام مردم جهان، به وجود خداوند، (البته با نامها و صفتهای مختلفی) *اعتقاد* دارند. یعنی *می دانند* که خدایی هست.* = خدادانی. اما بسیاری از همین افرادی که *می دانند* خدا هست و سمیع و بصیر و ناظر کار آنهاست، آگاهانه هزاران گفتار و رفتار و اخلاق *خلاف عقل* و *خلاف آئین پیامبران* انجام می دهند. چرا؟ زیرا به *باور قلبی* نرسیده اند. = خداباوری. مثل: *مرگ* که همه وجود آن را *می دانند* اما چند نفر از افراد بشر آن را *باور* دارند؟ مسئولینی که در سالها و هفته های اخیر *نهاده های دامی* و *کالاهای اساسی* را در بنادر آنقدر نگهداشتند که بسیاری از آنها *خراب* شده و قیمتهای تقریبا تمام اجناس، سرسام آور گران شده، از *نظارت الهی* و *حسابرسی دقیق آخرت* آیا *بی خبرند؟* یا به آن *بی ایمان* هستند؟ افرادی که *سیگار و قلیان* می کشند آیا از *ضرر و زیان* آن *بی خبرند؟* یا نسبت به سلامتی خود و *امانت الهی* بودن جسم و جانشان، *بی ایمان* هستند؟ 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۴۶ استاد در عصری که در آن زندگی می کنیم آنقدر نفوذی و گرگانی که لباس تقدس می پوشند.... تشخیص اولی الامر و فهم مقام و منزلت ایشان خود مقوله ای ثقیل تر است وقتی در منزل نشسته ایم و قصد رسیدن به *مقصد مهمی* را نداریم، نیازی هم به *راهنما* و *مسیریاب* نداریم. اما به جای مهمی دعوت شده باشید و فرصتتان هم خیلی کم باشد از هر *بچه ای* آدرس می پرسید و به حرف او اعتماد می کنید. ما مسلمانان و خصوصا شیعیان پُر ادعا هم، اگر قصد *تقرب به بارگاه الهی* داشته باشیم و بدانیم که هر لحظه با کرونا یا بی کرونا، قرار است عازم شویم، *شناسایی خورشید تابناک* رسول أکرم و امامانی که *مصابیح الدجی* هستند و *ولی فقیه و نایبی* که درخشان تر از هر ستاره ای است، اصلا کار سختی نیست مگر اینکه *عینک کهنه ی جوشکاری* به چشممان زده باشند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۴۷ استاد فرمودید که زن باید صالحات باشه. یعنی مورد پسند و دلخواه حالا برای مورد پسند شدن و صالحات شدن میشه عمل های زیبایی مثل عمل بینی انجام داد؟ صالحات: یعنی: بانوی عاقل و بالغ و مؤمنی که تمام گفتار و رفتار و اخلاق و مواضع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، تفریحی، ... او *شایسته* است و *تناسب زمانی و مکانی* دارد و دائما و در هر شرائطی مراقب *آراستگی* ظاهری و باطنی خویش است. صالحات، اصلا به معنی: *مورد پسند بودن* و *دلخواه* (دیگران بودن) نیست. خداوند علیم و حکیم، هر مخلوقی و هر انسانی را با متناسب ترین اندام می آفریند (مگر اینکه والدین یا خودش با تغذیه نادرست و نامناسب یا در اثر سوانح مختلف، دچار سوختگی یا انواع آسیبهای بدنی شود.) پس *هر نوع جراحی* برای *هر کجای بدن،* اگر از نظر سلامتی، ضرورت داشته باشد، حتما *مجاز* است. اما *هر نوع جراحی* برای *هر کجای بدن،* اگر فقط برای زیباتر شدن باشد و ضرورت پزشکی نداشته باشد، قطعا عاقلانه و از نظر شرعی *مجاز نیست.* 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۴۸ 📌همراه با نظرات شما با سلام و تهنیت و تبریک سالروز تاجگذاری امام عصر عج و قدردانی از شما استاد بزرگوار می خواستم جسارت کنم سوال بنده را هم پاسخ گوئید بدجوری من را درگیر کرده با تشکر از وقت و علم شما که دلسوزانه چون پدری مهربان با دقت و عشق به تعلیم و تربیت ما می پردازید 📌همراه با نظرات استاد ضمن عرض سلام و احترام به شما و نگاه مؤمنانه و محققانه شما به مسائل. با عرض معذرت، به نظر می رسد کلمه *تاجگذاری* برای آخرین حجت الهی عجل الله تعالی فرجه الشریف، *مناسب و زیبا و در شأن منصوب الهی نیست.* عاقبت بخیر باشید. 📌همراه با نظرات شما باسلام و تهنیت ولادت خاتم النبین و هفته وحدت چشم استاد.... بیشتر در انتخاب کلمات دقت خواهم کرد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۴۹ 📌همراه با نظرات استاد هر انسانی ، « دو من » و « دو خود » دارد که این دو همیشه با هم در « تضاد » و با هم « درگیر » هستند و ما را کلافه می کنند: ۱ـ من عقلانی و منطقی و حق جو و حقیقت طلب و من انسانی. ۲ـ من نفسانی و هوایی و غریزی و دنیاطلب و ظاهربین و من حیوانی. پس هر انسانی باید با « خودشناسی » و یا با « غفلت و خودباختگی » یکی از این دو من را برای خودش انتخاب کند و بر مبنای آن در مسیر بهشت یا جهنم ، سعادت یا شقاوت قرار بگیرد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۵۰ خانم محترمی فرموده اند: من هر بار سوال خانمها رو در خصوص مشکلاتشون میخونم میبینم دائما به همه تاکید میکنید که خانمها جز شوهرداری کار دیگه ای نباید انجام بدهند حالا سوالی که دارم اینه که دختری که سنش بالاست پدر نداره همسر نداره و برای تامین مایحتاجش بالاجبار باید کار کنه این خانم تو زندگیش به غیر از خودشناسی چیکار باید بکنه؟ البته یه تشکر ویژه دارم بابت اینکه از گفته هاتون جواب چند تا از سوالهای ذهنم رو بدست آوردم کاش حرفی که تاکید داشتید تو مشکلات و مسایل دیگران دخالت نکنیم رو یک نفر چند سال پیش زودتر به خودم میگفت. من به اسم کمک به دیگران و با هدف خیرخواهی و خوشحالی اطرافیان کارهایی کردم که نتیجه اش تاوان پس دادن الانم شده . واقعا این حرف درستیه که کارهای اطرافیان به خودشون مربوطه و نباید دخالت کرد. به ایشان عرض شد: ۱ـ من هرگز نگفته ام: « خانمها جز پشوهرداری کار دیگه ای نباید انجام بدهند. » بلکه طبق منابع اسلامی، بارها عرض کردم که : « تنها جهاد (و مأموریت اصلی) زن مؤمن » فقط « همسرداری » است. پس (مثل جاسوسان که برای نفوذ در کشورها و نهادها و ادارات، هر کاری را برای رد گم کردن و فریب دادن اطرافیان انجام می دهند) اگر هر بانوی مؤمنی به هر کار دیگری (مثل بچه داری، خانه داری، مهمانداری، ... ) خود را مشغول می کند، نباید « آن مأموریت آسمانی و رسالت اصلی » خودش را فراموش کند. به نظر شما « چقدر شیر دادن به نوزاد مهم است ؟» قرآن حتی « شیردادن به فرزندان » را هم « تکلیف زن » قرار نـــــداده است. لطفا فکر کنید چرا؟ ۲ـ « شرائط اضطراری »،« حکم ثانویه » پیدا می کنند و نباید آنها را با « احکام اولیه » اشتباه گرفت. اینکه در شرائط خاصی » لازم بوده مادر عزیزمان حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها، با حفظ شئونات عقلانی و فطری، به کمک کارگزارانش، « هفتاد کاروان تجاری » داشته باشد، اشکالی ندارد، اما به محض اینکه « پسری یتیم و دست خالی اما نجیب و پاک و امین » به خواستگاری ایشان می آید و با ایشان ازدواج می کنند، بلافاصله سند منزل و اسناد آن کاروانها را در مقابل همسر یتیم و بی پناه خود قرار می دهد و می فرماید: این خانه، خانه شماست و من، کنیز شما هستم و بعد « تمام ثروتش » را در خدمت همسر عزیزش قرار می دهد و پس از « سه سال تحمل سختیهای طاقت فرسای تحریم اقتصادی و غذایی در شعب ابوطالب » در حالی که از « فرط گرسنگی »،« سنگ به شکم مبارکشان بسته بودند » از دنیا رحلت فرمودند. اینکه در شرائط اضطراری، « لازم بوده » دختران بزرگسال و آماده ازدواج حضرت شعیب علیه السلام، (به خاطر نداشتن برادر و نبودن امکان برای استخدام چوپان)، « با حفظ عفت و حیاء » چوپانی کنند، هیچ اشکالی نداشته. اما به محض اینکه « پسری قاتل و فراری اما عاقل و مؤمن و مسئولیت شناس » پیدا شد که « بدون هیچ توقعی » (با تمام خستگی سفر طولانیش و خوردن علف بیابان و ضعف بدنیش) برای گوسفندان آنها از چاه آب کشید، چوپانی کردن، را رها کردند. در هر حال اگر بیان من « ابهام » داشته از تمام بانوان محترم گروه عذرخواهی می کنم ولی امیدوارم برای تعجیل در فرج آخرین حجت الهی، همگی در خودشناسی و خودسازی و تطبیق و تنظیم همه جانبه خود با قرآن و اسلام و « تمرین مأمومیت »،« تعجیل » داشته باشیم. إن شاء الله تعالی 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۵۱ با سلام و احترام و عرض صبح بخیر به شما عزیزان گروه *سی امین* پذیرائی *موکب قرآنی* ما اینست: به نظر شما چرا قرآن می فرماید: *يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا؛ أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ* (بقره/۲۶۷) (ای أهل ایمان؛از چيزهاى پاكي كه به دست آورده ‏ايد، انفاق كنيد.) امیدوارم علاوه بر *ده بیست* نفری که معمولا در این *تأمل کوتاه قرآنی* شرکت می کنند، عزیزانی هم که مشتاق *بحث های سیاسی* هستند، در این گفتگوی پر برکت قرآنی هم شرکت کنند و با اظهار نظرات عاقلانه و عالمانه خود، در روشن تر شدن مفاهیم قرآن برای به کار گیری آنها در *زندگی،* به ما کمک کنند. *حی علی الإنفاق* 🍃واژه: ۲۶۷ @dr_ghofrani2
۱۴۵۲ درباره ى مشكل زندگى خواهرم راهنمايى ميخواستم سى سال از زندگيشون ميگذره و.............. چيكار كنه تا بتواند مشكلات و حل كنه. خانم محترم، چه متأهل باشید و چه برای خشنودی استکبار شیطان صفت مجرد مانده باشید در هر حال به هزار و یک دلیل نباید تحت هیچ عنوانی در کار ایشان دخالت کنید. اجازه بدهید خود ایشان برای حل مسائلش تلاش و پیگیری کند. البته می توانید برای تقویت « عقلانیت و اراده و ایمان و نکات مثبت ایشان » تلاش کنید. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۵۳ آقای محترمی فرموده اند: اینجانب مهندس مکانیکم در سال ۱۳۹۳ به واسطه معرفی یکی از اقوام با دختر خانمی که یکسال از بنده کوچکترند ازدواج کردم. خانواده همسرم بسیار خانواده محترم ، متشخص و دوست داشتنی هستند و پدر و مادر ایشان به معنای حقیقی کلمه انسان های مومن و فرهیخته ای می باشند. اما از همان ابتدا اینجانب بر سر مسائل ظاهر ایشان (زیبایی چهره و غیره) بسیار دو دل بودم، که بعد از جلسه ای که مادر و خواهرم جداگانه به منزل همسرم رفته و ایشان رو بدون حجاب دیدند بیان داشتند که ایشان از جهت ظاهری، بدون حجاب، زیبایی زیادی دارند و من نیز پس از بررسی های فراوان موافقت خود را با ازدواج اعلام کردم.اما با این که بارها از افراد مختلف شنیده بودم که در ازدواج، زیبایی چهره بعد از گذشت یک مدتی عادی می شود و علاقه و درک و تفاهم بازیگران اصلی در تحکیم روابط هستند، متاسفانه هیچگاه چهره و یک سری فاکتور های ظاهری ایشان برایم عادی نشد و در اکثر اوقات، از درون احساس پشیمانی زیادی بر من مستولی بوده است. عقد و عروسی ما حدود یکسال به طول انجامید و من هم در روز عقد و هم در روز عروسی واقعا حال بد و احساس ناخوشایندی داشتم به طوریکه شاید بتوانم بگویم بدترین روز زندگی من روز عروسی ام بوده است! بعد از ازدواج یک سری مسائل دیگر هم بین ما مورد بحث بود که وقتی آن مسائل به این مورد مطرح شده (مسائل ظاهری) اضافه می شود واقعا زندگی برایم ناگوار، سخت و نا امید کننده می شود: در جلسات قبل از ازدواج از همسرم پرسیده بودم که آیا بیماری جسمی خاصی دارند یا نه و ایشان اشاره یکوچکی داشتند که افتادگی خفیف دریچه میترال قلب دارند که مسئله مهمی نیست، اما بعدا متوجه شدیم که علاوه بر آن، دچار نارسایی دریچه ششی قلب نیز هستند و به همین منظور از کودکی تحت مراقبت مداوم هستند که متاسفانه در اسفند سال ۹۶ متوجه شدیم که این نارسایی شدید شده و به زودی نیاز به انجام عمل قلب باز و تعویض دریچه می باشد که این امر علاوه بر محدودیت های حرکتی فرد، برای بارداری نیز مسائل جدی به دنبال دارد. (البته شایان ذکر است بیماری ایشان مادرزادی بوده و امکان انتقال ارثی آن نیز می باشد.) ایشان مبتلا به بیماری پنیکند که این بیماری هر از چند گاهی عود کرده و به همین دلیل چند باری به روان پزشک مراجعه کردیم و دارو برای ایشان تجویز شده است (البته در این مورد هم به بنده قبل از ازدواج اطلاعی داده نشده است.). مورد مهم تر اختلافات عقیدتی ماست، در مسائلی مانند امام زمان (ع) که ایشان موضع لا ادری دارند یا مثلا به طور کلی دوست ندارند در هیچ جلسه ی روضه ای شرکت کنند و به طور کلی بیشتر گرایشات نوین (گرایشات دکتر سروش و دکتر ملکیان و ...) را می پسندند که در این سه سالی که در این زندگی مشترک بوده ایم، حس میکنم واقعا روز به روز در تعالی و مسائل معنوی سست تر شده ام و دیگر آن رغبت و اشتیاق به پیگیری مسائل دینی و مذهبی در من کمرنگ تر شده است. در مسئله حجاب هم، باز اختلاف نظری هست که ایشان از چادر بدشان می آید اما مشکلی با پوشش کامل (با مانتو) ندارند. با این که خداوند نعمات مادی و معنوی فراوانی از قبیل پدر و مادر خوب، هوش و استعداد و جایگاه اجتماعی خوب، شرایط زندگی راحت و ...به من مرحمت کرده و من قاصر از شکر حتی یکی از نعمات حضرت حق هستم، ولی زندگی برایم آن قدر سخت و ناامید کننده شده که گویا این مشکلات سبب عدم بهره برداری من از این همه نعمات خداوند شده است... البته نمی توان منکر شد که در زمان های بسیار معدودی هم این حالت افسردگی و پشیمانی را نداشته ام و از زندگی ام راضی بوده ام. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۵۴ به ایشان عرض کردم:. نورچشمی عزیز؛ ظاهرا شما هم مثل غالب افراد مدرکدار، بدون خودشناسی و بدون شناخت معنای زندگی و بدون شناخت اصول و مبانی زندگی و بدون شناخت ازدواج « اسلامی » وارد این پیمان مقدس شده اید. شما در زمان عقد و عروسی، عاقل و بالغ و مختار بوده اید و در « انتخاب » خود هرگز مجبور نبوده اید و مسئله « خوشگلی » همسر محترمتان، مسئله ای نبوده که شما را فریب داده باشند یا به شما دروغ گفته باشند. اکنون غیر از خودکشی که هیچ دردی را درمان نمی کند، دو راه دیگر پیش روی شماست: راه اول اینست که: برای خشنودی تمام شیاطین جن و إنس، همسر محترمتان را طلاق داده و به آغوش والدین برگردید و در انتظار ازدواج دیگری باشید که « قطعا » هر همسر جدیدی هم نمی تواند بی مشکل باشد و هرگز نمی تواند شما را از « آزمون الهی » خارج کند. راه دوم: اینست که به خودشناسی (که أنفع المعارف است) و شناخت معنای زندگی و شناخت اصول و مبانی زندگی و شناخت ازدواج « اسلامی » بپردازید و بفهمید که « همسر و دیگران »،« هیچ تأثیری » در رشد و تکامل و تعالی و کارنامه و سرنوشت و سعادت شما ندارند و اینکه شما « مسئول » اعمال غیرمجاز « همسر و فرزندان و دیگران » نیستید و « با تقویت عقلانیت و اراده و ایمان » خود و « تمسک به قرآن »،« با هر همسر و در هر شرائطی » می توانید بهترین زندگی و آینده و آخرت را برای خودتان معماری کنید. به خدا پناه ببریم از اینکه « سفره أعمال ما » و « صحنه های غیر مجاز زندگی ما » از « گالری و موزه الهی » برای همه به نمایش درآید و چاره ای نماند جز اینکه ما را از « صفحه روزگار » حذف و از لطف و عنایات الهی محروم کنند و به جهنم مجازات بسپارند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۵۵ یک پرسش از گفتمان شما و دوست عزیزمان پیرامون نظارت ولایت فقیه بر دستگاه های زیر مجموعه باقی ماند متوجه جواب شما نشدم . به طور مثال فسادی که در قوه قضاییه بود و یا این همه غارت ودزدی که در بین مسولان طراز اول مشاهده شده و یا در همین نمونه آخر بورس که کلی مردم سرمایه های اندک خود را به فرمایش ایشون و دیگران وارد بازار سرمایه کردند و دود شد و از ایشان یکبار هم تذکری داده نشد و در رسانه ها هم نیامد.چرا با توجه به فرمایش مولا الموحدین نسبت به بیت المال و فقر در نظام جمهوری اسلامی نسبت به این مهم این قدر بی توجهی و بی تکلفی دیده میشود آیا این از جمله مسولیت های زمامدار امت اسلامی نیست 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۵۶ سلام و رحمت الهی بر شما. ـ اینکه فرمودید: *به فرمایش ایشون* مردم وارد بورس شدند، دروغ و تهمت است و مجازات سنگینی دارد. ـ از أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه، مطلبی را درباره فقر نقل کردید، در حالی که در آن زمان فقر بیداد می کرد تا آنجا که برادرشان به معاویه پناه برد. اما ثروت طلحه و زبیر و تعداد اسبهای آنها سر به فلک می زد و اکثر نمایندگان ایشان هم، مسئله دار و خطاکار بودند و ایشان از اینکه به فرزندان شهداء و ایتام رسیدگی نمی شود متأسف بودند. ـ اگر ایشان *ولی أمر منصوب الهی* ما هستند، پس باید مطیعشان باشیم و نباید به جای خدا، ایشان را حسابرسی کنیم و اگر *نیستند* لطفا *زمامدار حاضر و منصوب الهی* در این زمان را *که خودتان تسلیم اوئید و از او اطاعت می کنید* به ما معرفی کنید. لطفا به این موارد هم توجه کنید: ۱ـ انسان کمال طلب است و می خواهد خودش را به *کمال مطلق = خدا* برساند. ۲ـ چون انسان راه و روش این تقرب را نمی داند پس در *هر لحظه از زندگی* خود و *در هر شهری* دائما، *نیازمند* ۱ـ راه نما، ۲ـ راه بر است. (و این نیاز به « *راهنما و ولی و پیشوا و حجت الهی* » هرگز تعطیل بردار نیست و هیچ ربطی به غیبت صغرا و کبرا ندارد.) ۳ـ وقتی خداوند، *فردی را* (با هر خصوصیت و ظاهر و باطنی) به عنوان *راهنما یا رهبر یا نبی یا رسول یا ولی یا نایب* برای بشر *منصوب* می کند، مردم، اگر *تشنه تقرب و لقاء الهی* باشند ابتدا باید با *عقل و اختیار* خود، از *انتصاب الهی* و *صداقت* آن مأمور مطمئن شوند. و پس از آنکه از انتصاب آن مأمور مطمئن شدند باید *اختیار* و خودخواهی و حواس *ظاهر بین* و ذهن *حسابگر* خود را *کنار* بگذارند (احزاب/۳۶) و *تسلیم مطلق* آن نبی، یا رسول، یا امام، یا نایب آنها شوند و از *تمام دستورات آن مأمور،* (که قطعا در کتاب آسمانی و در قرآن *دیده نمی شوند* )، باید حتما *اطاعت* کنند تا *مسلمان* تلقی شوند و به مقصد برسند. ۴ـ هر روز در فرودگاهها این صحنه را می توان دید که وقتی مسافران (داخلی و بیشتر خارجی) *وارد* می شوند، در میان استقبال کنندگان، افرادی هستند که *دست نوشته ای* را روبروی مسافران می گیرند که یک *نام* بر روی آن نوشته شده و مسافری که نامش را بر روی آن تابلو می بیند، به آن فرد مراجعه می کند و آن مأمور را به طور کامل و به عنوان *راننده و راهنمای* خود، تا مقصد، اطاعت و پیروی می کند. ۵ـ لطفا دقت کنید که: اولا: *قبولی بندگی خدا،* (حتی اگر شش هزار سال عبادت کنیم) *مشروط* به *إجابت* دعاها و *بی مشکل شدن زندگی* و *ثروتمند و مرفه شدن* ما نیست. ثانیا: *تسلیم* أنبیاء و أولیاء و نایبان آنان شدن و *اطاعت* از آنان هم، *مشروط* به *ریشه کردن شدن فقر* و *از بین رفتن فساد* و *تحقق عدالت* در جامعه نیست. لذا در طول تاریخ، آنها که *تشنه لقاء الله* و *بندگی* نبودند و میخواستند همچنان *مختار و خودخواه و آزاد* بمانند، با هزاران معجزات عجیب، باز هم *انتصاب* تمام أنبیاء و رسولان و أئمه أطهار صلوات الله علیهم را با *بهانه های* گوناگون، *تکذیب* کردند و اکثر آنهایی هم که ظاهرا *تصدیق* کردند، کاملا *تسلیم* نشدند و نه تنها *اطاعت* نکردند بلکه به اسم یهودی، مسیحی و مسلمان، أنبیاء و رسولان و أئمه و مالک اشتر و مسلم بن عقیل ها را *کشتند.* خلاصه اینکه همیشه *حتی پس از ظهور آخرین حجت الهی* عجل الله تعالی فرجه الشریف هم انواع *بهانه ها* برای اعتراض و نافرمانی و ادامه خودپرستی وجود خواهد داشت تا آنجا که ایشان را هم به *شهادت* می رسانند. پس *فقر و فساد و فحشاء* و دیگر مشکلات جامعه تا *خود مردم* نخواهند برطرف نمی شود.(رعد/۱۱) 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۵۷ 📌همراه با نظرات استاد با سلام و احترام؛ آیا تا کنون برای شما اتفاق نیفتاده که در یافتن نشانی منزل شخصی، یا مغازه خاصی، یا پمپ بنزین، یا مسجد، ...، *عاجز* شده و *از خودتان ناامید شده باشید* و از *بچه ها* آدرس بپرسید؟ و از او *اطاعت* کنید؟ ظاهرا در *اطاعت* از خداوند با *اطاعت* از رسول الهی، و با *اطاعت* از اولی الأمر، (حتی با اطاعت از عقل خودتان در شرائط عسر و حرج) هیچ فرقی نیست. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۵۸ 📌همراه با نظرات استاد سلام و صلوات و رحمت الهی بر شما؛ و تبریک این شب نورانی و عزیز. شما نوشته بودید: *... یا اینهمه غارت و دزدی که در بین مسولان طراز اول مشاهده شده و یا در همین نمونه آخر بورس که کلی مردم سرمایه های اندک خود را به فرمایش ایشون و دیگران وارد بازار سرمایه کردند و دود شد ....* متأسفانه من استنباط کردم که منظور شما اینست که ایشان *حکمی در زمینه بورس* صادر کرده اند، لذا *عجولانه* واکنش نشان دادم و اکنون از شما و از أعضاء محترم گروه، بسیار *عذرخواهی* می کنم. آری ایشان در یکی از صحبتهایشان، به مردم *توصیه* می کنند که: *۱ـ از کالاهای ساخت داخل حتما استفاده کنند، ۲ـ در سرمایه های مولد حتما شرکت کنند مثل: تعاونی ها و یک جاهایی مثل بورس...* مجددا از شما معذرت خواهی و از ارسال *سخنرانی ایشان* بسیار تشکر می کنم. خداوند ما و شما و جمیع مسلمین را از هر غفلت و انحراف و تخلفی حفظ فرماید. 📌همراه با نظرات شما استاد شما تاج سرید نفرمایید ما کوچک و شاگرد شماییم اگر هم چیزی یاد گرفتیم به لطف دم مسیحایی شماست، در حضور حضرت عالی درس پس میدهیم. مارا از دعای خیر خود بی نصیب نفرمایید. طول عمرتان بلند سایه تان سر ما 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۵۹ سلام و صلوات و رحمت الهی بر شما اعضاء محترم گروه سالروز میلاد حضرت رسول أکرم صلی الله علیه و آله (رئیس مکتبمان) و حضرت صادق آل محمد صلوات الله علیه (رئیس مذهبمان) را به شما دوستدارن أهل بیت نبوت و امامت تبریک عرض می کنم. إن شاء الله تعالی رهبر عالیقدرمان و ما و شما و جمیع مسلمین، مشمول دعاهای خیر و شفاعت آن بزرگواران باشیم و هر روز در برابر تهاجم مستکبرین جهان، مقاوم تر شویم. *سی امین* پرسش *موکب قرآنی* ما این بود که: چرا قرآن می فرماید: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا؛ *أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ؟* (بقره/۲۶۷) انفاق، *دل کندن و رها شدن از تعلقات و وابستگی و دلبستگی* برای *وارستگی* است. انسان با انفاق، خودش را از *جاذبه های فریبنده و فانی* آزاد می کند. پس *انفاق، قبل از اینکه کمک به غیر باشد، کمک به خویش است.* آنها که انفاق نمی کنند مثل *ساکنین کوچه های بن بست* از بودن خود، لذتی نمی برند اما آنان که أهل انفاق اند، انگار *کنار رودخانه پر آب و پر تلاطم* زندگی می کنند و از لحظاتشان لذت می برند. بسیاری از مردم، می پندارند *هر چه بیشتر داشته باشند، راحتی و موفقیت و آرامششان بیشتر است.* اما *داشته های بیشتر، مثل غل و زنجیر دست و پای آدم را می بندند و روزگارش را سیاه می کنند.* در حالی که انفاق، خیال آدم را راحت می کند و به او *آرامش می بخشد.* با انفاق، *جـــــا* برای *نــــــزولات جدیــــد* بـــاز می شود.* زیرا انفاق، *بلافاصله* جایگزین می شود: *وَ ما أَنْفَقْتُمْ* مِنْ شَيْ‏ءٍ *فَهُوَ يُخْلِفُهُ* (سبأ/۳۹) پس تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد *بلافـاصـــــله* دهدت بـــاز پس انفاق، انسان را به *جریان* می اندازد و او مثل *قناتی پر آب و زلال،* *جریان و تازگی و طراوت* پیدا می کند. با اینکه انسان، با انفاق، ظاهرا *دستاوردها و نتیجه زحماتش* را *از دست می دهد* اما در حقیقت، *خودش را به دست می آورد.* پس این *اصل* را به خاطر بسپاریم که: تا از *خوشی ها* (ی زودگذر و فانی) نگذریم، هرگز به *خوبی ها* (ی پایدار) نمی رسیم و در کاروان *ابــــرار* ثبت نام نمی شویم: *لَنْ تَنالُوا الْبِرّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ* (بقره/۹۲) برای انفاق، نباید دنبال *چیزهای کهنه و خراب و ناپاک* رفت، زیرا خودمان، از خالق و خلق، *بهترین و پاک ترین* را انتظار داریم. *طیب* از *أسماء الهی* است. پاکی و پاکیزگی، صفت اوست. انسان با انفاق از *طیبات و پاکی ها* ، *پاکی و پاکیزگی خودش را وسعت می بخشد.* انفاق، مانند *بــــذرپاشـــی* است و انسان، *هر چه را بکارد، همان را برداشت می کند.* پس اگر از *طیبات* انفاق کنیم، روزی آن طیبات، *گُل* می دهند و *لجنزار دنیا* برایمان به *گلزار و گلستان* تبدیل می شود. پس مؤمنین، با *انفاق طیبات،* لایقِ *بهشت، خودساخته خود* می شوند. انفاق، کاری به *کم و زیادی داشته ها* ندارد بلکه بحث *دل کندن* و *تقدیم بی منت* و *کاشتن برای آبادانی آخرت* است. *یک اصل دیگر* : نماز صبح، *قبل* از طلوع آفتاب، *قبول و ارزشمند* است اما *بعد* از طلوع آفتاب، *باطل و بی ارزش* است. انفاق هم، *در زمان گرانی و نایابی و قحطی و قبل از هر گشایشی،* بسیار ارزشمند است، اما انفاق، *بعد از ارزانی و فراوانی و گشایش در امور،* ارزش چندانی ندارد: *لا يَسْتَوي مِنْكُمْ* مَنْ أَنْفَقَ مِنْ *قَبْــلِ الْفَتْحِ* وَ .... مِنَ الَّذينَ أَنْفَقُوا *مِنْ بَعْـــدُ* (حدید/۱۰) خدایا؛ به حق این شب پر خیر و برکت و نورانی ما را از *مؤمنین منفق* (مما رزقتنا) قرار ده. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۶۰ سلام و رحمت الهی در این روز چهارشنبه که ذکرش *یا حیُّ یا قیُّوم* است به شما اعضای محترم *سی و یکمین* پذیرائی *موکب قرآنی* ما اینست که: بفرمائید: چرا قرآن می فرماید: *فَلا تُزَكُّـــوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَـــمُ بِمَنِ اتَّقى*‏ (نجم/۳۲) « .... پس *خودتان را پاك مشماريد* (زیرا) *او به* (حال) *آن كه تقوا دارد، داناتر است.* » امیدوارم *۱۰۰۰* نفر به این پرسش زیبا و مهم پاسخ دهند. إن شاء الله تعالی *حیّ علی التقوی* 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۶۱ 🍃 نورچشمی عزیزی در « شکایت » از « والدین پسردار » و « خود پسرها » فرموده اند: مدتی ست الحمدلله در معرض أمر مقدس ازدواج قرار گرفته ام. دختری هستم که بیست و شش غدیر و بیست و شش محرم را درک کرده ام. الحمدلله بندگان خوب خدا بسیار به من لطف دارند ، مانند هر ریحانه ای، در هر مجلس ،مسجد و یا خرید و دانشگاه و .... خواستگاران زیادی برایم پیدا میشود که به اکثر آنها خانواده اجازه ملاقات می دهند و خانواده ها باهم آشنا میشوند.... این وضعیت غمی را در دل بنده نشانده، به این خاطر که خانواده ها با کلی انرژی با هم آشنا میشوند و صحبت های اولیه صورت میگیرد با وجود اصرار ها و ابراز محبت و.... اما همه ی خواستگاران، می روند و دیگر هیچ خبری از آنها نمیشود.... این مسئله برای خانواده هم باعث رنجش بسیار شده... واقعا شاکر خداوند هستم و میدانم همیشه همیشه بهترین ها را برایم میخواهد ولی رویکرد منطقی و عقلانی می گوید در پی علت باشم... چرا این اتفاق در حال تکرار است؟ افرادی که هم خود خانواده و هم خود آقا، پسند کردند اصرار در پی اصرار ولی به یکباره... تکرار این اتفاق، باعث شده که دیگر از پذیرا بودن خواستگار دلسرد شوم صحبت با نامحرم ،جویا شدن از احوالات او و بیان کردن احوالات خود برای او به خودی خود سخت هست و تکرار این ماجرا ها سخت ترش کرده و بعد از آن اینکه راجع به این شخص فکر کنی یا نه آیا خبری میشود یا خیر چون اگر اینها دیگر قصد رجوع نداشتند چه فکر کردن به نامحرم کاش در جامعه دینی و خانواده های مذهبی فرهنگ خبر دادن و در انتظار نداشتن و طلب خیر و عافیت کردن، برای هر دو خانواده جا بیفتد... 🍂 به این نورچشمی عزیز عرض کردم: اولا: ازدواجتان (شاید به خاطر گرفتن مدرک پوچ دانشگاه) به تاخیر افتاده و این آثاری را در شما پدید آورده که شاید برای خودتان خیلی ملموس نباشد اما برای خواستگارانتان مشهود است. پس سعی کنید مدارک دانشگاهیتان را در ذهنتان آتش بزنید و به همان خصوصیات زیبا و جذاب یک دختر طبیعی بدون مدرک، برگردید. ثانیا: برای اینکه از این وضعیت برزخی نجات پیدا کنید پیشنهاد من اینست که از پرسشنامه استفاده کنید که در طی پنج جلسه حضوری در باب ازدواج توضیح داده ام لطفا در کانال تسبیح آنها را پیدا و چه بهتر که با خانواده آنها را گوش بدید. ضمنا در « سایت به آسمان نگاه کن » و در کتاب ازدواج چرا و ازدواج چگونه هم این پرسشنامه هست. ثالثا: خدا را شکر کنید شاید این باز نگشتن خواستگاران به خاطر « آماده نبودن شما » است که خداوند به شما لطف کرده و برای در امان بودن از طلاق به شما فرصت بیشتری داده تا برای « جهادهمسرداری » خودتان را آماده کنید. امیدوارم موفق باشید. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۶۲ با سلام و احترام و تشکر فراوان از پاسخهای پر نکتة شما *جوانان مهدوی* و *والدین امانتدار* *سی و یکمین* پذیرائی *موکب قرآنی* ما این بود که: چرا قرآن می فرماید: *فَلا تُزَكُّـــوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَـــمُ بِمَنِ اتَّقى*‏ (نجم/۳۲) « .... پس *خودتان را منزّه مشماريد* (زیرا) او *به* (حال) *آن كه تقوا دارد، داناتر است.* » انسان را در *دنیائی* مستقر کرده اند که پُر از تاریکی، آلودگی، غفلت، جهالت، حسادت، حرص، دروغ، شایعه، ظلم، فریب، مکر، حیله، خدعه، شرارت، خباثت، رذالت، میکرب و باکتری و ویروس های *بیمار* کننده است. پس انسانی که سالها در چنین محیط و فضا و شرائط آلوده ای قرار دارد، چگونه می تواند خود را پاک و منزّه بپندارد؟ ظاهرا *پیام مهم* این آیه اینست که: اولا: *توهّم منزّه بودن و ادعای پاکی،* بــــا *حقیقت تزکیه و پاکی،* برابر نیست. ثانیا: *توهّم منزّه بودن و ادعای پاکی،* خودش زائیده *ناپاکی* و یک *بیماری خطرناک* است. چرا؟ زیرا این افراد، معمولا *خود* را از هر انحراف و تخلّفی، *تبرئه* یا آنها را *توجیه* می کنند و از *هر انتقادی* گریزان اند اما دیگران را با هر احتمالی، *متهم و محکوم* میکنند و برای آنها *حق دفاع* هم قائل نیستند. افراد *از خود راضی* آنقدر در جوامع خصوصا *مذهبی* زیادند که خداوند انتظار دارد هر مؤمنی این *ناهنجاری خطرناک* را *دیده* باشد: *أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ يُزَكُّونَ أَنْفُسَهُمْ* .... (۴۹) حتما ببینید که این افراد از خود راضی، (نه تنها به أنبیاء و أولیاء که) حتی به *خدا* هم تهمت دروغ می زنند: *انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ* ... (۵۰) این افرادِ تحصیلکرده و به ظاهر مذهبی و روشنفکرنما، به هر *کدخدای ظالم و دشمن طغیانگری دل میبندند* و به شکلهای مختلف مؤمنین را تحقیر می کنند و می گویند: *اهل کفر* از *أهل ایمان* بهترند: *أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ أُوتُوا نَصيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى‏ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا سَبيلاً؟ (۵۱) این *منافقین از خود راضی،* آنقدر پلید و خطرناکند که خداوند آنها را دائما *لعن* می کند: *أُولئِكَ الَّذينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ* ... (۵۲) این *خودخواهان خودپرست از خود متشکر،* اگر (۷ سال هم) بر اریکه قدرت باشند، *هیچ خیری* به مردم نمیرسانند و به مردم انقلابی *حسادت* میورزند (و از آنها انتقام میگیرند): *أَمْ لَهُمْ نَصيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذاً لا يُؤْتُـــونَ النَّاسَ نَقيـــراً* (۵۳) *أَمْ يَحْسُدُونَ النَّـــاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ* .... (نساء/۵۴) در حالی که *انسان با تقوا،* چون *منیّت* ندارد پس اصلا *ادعایی* هم ندارد. او خود را به *خالق* خود *تسلیم* کرده و به او *پناهنده* شده و *مقصد* تمام تلاشهایش، *فقط تقرب به خدا و جلب رضایت او و مطیع أمر الهی* است، لذا *هیچ خواسته و آرزوئی ندارد* در نتیجه، *به هیچ چیزی* در این دنیا، *تعلّق و علاقه و دلبستگی و چسبیدگی* ندارد و دنبال *تملّک و تصاحب* هیچ چیز *فانی و موقتی* نمی رود، پس *سبکبال و سبکبار* است. این *انسان وارسته،* عبادتهای بسیار و تلاشهای فراوان و کارهای خیرش را اصلاً *نمیبیند* و آنها را *به حساب خود نمی گذارد،* لذا با آنها *مغرور و متکبر* نمی شود و به آنها *نمی بالد* و به آنها *چشم امید* نمی دوزد، چرا؟ چون تمام *توفیقات* و *اعمال صالح* خود را در هر زمینه ای، مدیون *لطف الهی* میداند: * الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا* پس انسان *با تقوا* اگر *سلیمانی مقتدر* هم باشد باز همه چیز را *نعمت الهی* می بیند و تمام *امیدش* فقط *به رحمت الهی* است: *رَبِّ أَوْزِعْني‏ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي‏ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْني‏ بِرَحْمَتِكَ في‏ عِبادِكَ الصَّالِحينَ* (نمل/۱۹) انسان *پاک و با تقوا،* با *صادقانه ترین و مخلصانه ترین عبادتهایش،* باز فریاد می زند: *ما عبدناک حق عبادتک* (آنطور که شایسته توست، تو را بندگی نکردیم.) و خداوند که بر همه چیز *احاطه مطلق* دارد، این افرادِ صادق و مخلص و بی ادعاء که عاشق پاکی اند: *يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا* را از هر *آلودگی و پلیدی و رجسی،* پاک می کند: *يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ* *يا عيسى‏ إِنِّي .... مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا* *وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ* *خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّــرُهُمْ وَ تُزَكِّيــهِمْ بِها* *إِنَّما يُريدُ اللَّهُ ل
ِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً* اللهم اجعلنا *من الْمُطَّهِّرينَ.* 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۶۳ آیا مطالعه کتاب "به اسمان نگاه کن". "ازدواج چرا. و ازدواج چگونه" برای کسانی که ناآگاهانه ازدواج کرده اند و حالا به مشکلات زیادی در رابطه زوجین برخورده اند هم موثر میباشد؟ سلام و رحمت و برکات الهی بر شما. آنهایی که این چهار کتاب را خوانده اند، ابراز رضایت کرده اند: ۱ـ ازدواج چرا؟ ۲ـ ازدواج چگونه؟ ۳ـ فردای ازدواج، ۴ـ عشق و اختلاف. امیدوارم برای شما هم مفید باشد و لطفا اگر هر کدامشان را خواندید نظرتان را هم ابراز بفرمائید. ممنون. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۶۴ خانم محترمی که پس از طلاق با یک فرزند پسر مجددا ازدواج کرده اند فرموده اند: علیرقم خوبیها و زحمات و محبتهای بی دریغ همسر جدیدم، من چون تو فشار زیادی بودم و دائم تو استرس بودم و آرامش نداشتم نتونستم ایشان رو از خودم راضی کنم و یه سری مشکلاتی برام پیش میومد که حل نمیشد و ایشان نارضایتی بحقشون رو با اکراه و فشار از حضور پسرم نشون میدادن. و چون چاره ای نمیدیدم هر بار حال من بدتر و عرصه سخت و وضع بدتر میشد. با این حال بارها سعی کردم به زندگی برگردم و تمام تلاش خودم رو بکنم البته ایشون هم انصافا خیلی تلاش کردند ولی در آخر به خاطر بی تدبیری و بی صبری، یکسری حرمت ها شکسته شد و آسیب هایی وارد شد و حضور پسرم غیرممکن شد و بچه آسیب جدی روحی دید و انقدر ترسیده و اذیت شده که اصلا دیگه حاضر نیست برگرده چون حتی دو فرزند ایشان هم که انگیزه دوسداشتی و مهمی برای پسرم بودند دیگه همبازی نبودند و بهش به دید نفر اضافه و آزاردهنده نگاه میکردند و در عمل هم این اکراه رو ابراز میکردند با این حال امید داشتم با تحمل و صبر و استمداد از اهل بیت علیهم السلام، تمام این تلخی ها از بین بره و هممون راضی بشیم و به آرامش برسیم. ولی الان دیگه خودم هم دیگه نمیتونم با بردنش منزل ایشان بهش ظلم کنم که هروقت شوهرم به هر دلیل ازم راضی نبود چوبشو این بچه بخوره و مطمئنم خدا هم به این راضی نیست از طرفی به ایشان علاقه دارم و با توسل زیاد و زحمت خیلی زیاد بهش رسیدم خیلی دلم میسوزه که از دستش بدم و برای رسیدن بهش بهای سنگینی دادم. گرچه به قصورات و اشتباهات خودم معترف و واقفم. اکنون شما در این شرایط چه پیشنهادی دارید که مورد رضایت خدا باشه. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۶۵ به ایشان عرض کردم: شاید در مطالبی که در گروه ارائه می شود متوجه شده اید به دلیل « آموزه های ناقص و إلقائات غلط » و اینکه « نگاه قرآنی » در حوزه و دانشگاه و مساجد و رسانه ها حاکم نیست، غالب بانوان تحصیلکرده و مذهبی، « تصور » درستی از « نقش » و « مسئولیت » و « مأموریت و رسالت الهی » خود ندارند و لذا با ترجیح دادن « نقــش » مادری و « دلسوزی و علاقه » به فرزند، از تکلیف حیاتی « خودشناسی و خودسازی » و از جهاد و « مسئولیت » همسرداری، غافل میمانند و « محبت و عواطف و جذابیتهای » خود را « هدر » میدهند و در نتیجه « پایداری و دوام » خانواده ها امروز بسیار متزلزل و شکننده شده و آمار طلاق « خصوصا برای افراد به ظاهر مذهبی »، هر روز بیشتر می شود. در « اولین » پیامم (قبل از اینکه از مسائل شما مطلع باشم) از شما (که فرمودید حافظ قرآنید) « نظر قرآن درباره رابطه مادر و فرزند » را پرسیدم و در پیام بعدی « آیه ۲۳۳ سوره بقره » را برایتان اندکی توضیح دادم که شما (با اینکه فرمودید قبلا نمی دانستید و برایتان جالب بوده) اما به هر دلیل بحث را دنبال نکردید. الآن هم به نظر من مشکل اصلی شما و « غالب مادران تحصیلکرده و به ظاهر مذهبی » اینست که کمترین « شناخت قرآنی از خودتان » ندارید و فرق « نقش » و « مسئولیت » و « معنای زندگی » و « اصول و مبانی زندگی » و « کلیدواژه های زندگی » برایتان روشن نیست و از ازدواج « اسلامی » هم (با دوبار ازدواج) هنوز چیزی نمی دانید، لذا گرفتار « خیالبافی و اوهام » و « آموزه های ناقص » و « إلقائات غلط » هستید و از روایات « استفاده نادرست » می کنید و « ذهن » شما با کلماتی مثل « طلسم »، درگیر است و به ناچار (فصورات و اشتباهات) خود را « پشت فرزند » پنهان می کنید. خانم محترم؛ به عنوان مثال، از اینکه نوشته اید: به همسرم « علاقه » دارم، معلوم می شود که نمی دانید « علاقه و تعلق » چه جایگاهی نفرت انگیزی در قرآن دارد و نمی دانید که « ریشة » بیشترین مشکلات بشر، « تضاد در دلبستگیهای » اوست که باعث « دلــسوزی متناقض » می شود و « قلب » او را می سوزاند » و از « وارستگی » و « توجه به ملکوت زندگی » و « خالق » خود محروم می کند. لذا بیشترین دانشجویان دانشگاهها که بر اساس « علاقه » انتخاب رشته می کنند، خیلی زود از رشته خود « بیزار » و متنفر می شوند. در پنج جلسه حضوری (که نمی دانم آنها را شنیده اید یا خیر) چندین بار در تشریح این کلمه عرض کردم که « اولیـــن هشـــدار خداوند در اولین شب بعثت » همین بود که: « خلق الإنسان من علــق » اینکه « عالم ماده و عالم خلق »، درگیر « تعلق و علاقه » به افراد، أشیاء، ذهنیات، خاطرات و عناوین، .... است و به خاطر همین آمیختگی « خلقت و علاقه »، بشر به « بعثت » و « إنذار و تبشیر » و « نصیحت و دعوت و ارشاد » و نبوت و امامت و ولایت و هدایت » نیازمند است. ضمنا خداوند در آیه ۲۳ سوره نور، « بهترین زنان » را « محصناتی » می داند که پس از ازدواج، « غافلات المومنات » هستند و از هر گونه « ارتباط و خوش و بش با نامحرم » و از « هرگونه رفتار خودسرانه »، مؤمنانه می گریزند و تمام توجه آنها به « همسرشان » است و تمام رفتارهایشان را با او هماهنگ می کنند. اینکه بانوی ازدواج کرده، « در هر ساعتی از شبانروز » و « بدون کمترین توضیحی»،« با هر بهانه ای »، خانه همسرش را (بدون فرزندش یا با فرزندش) « ترک » کند، با هیچیک از قوانین بشری هم سازگار نیست تا چه رسد به قوانین متقن الهی. قطعا و یقینا « نظر افراد ناشناخته پشت تلفن دفاتر مراجع »، هرگز نمی تواند « مجوزی » برای تخلف از « احکام شرعی » و « قانونی » باشد. پس ابتدا بپذیرید که « مشکل اصلی، ذهنیات و باورهای متناقض خود شماست » و « مشکل رفتار با بچه، مشکل ثانوی است. » که تا این مسئله برایتان به طور قطعی روشن نشود، از « بهانه تراشی » رها نمی شوید و نفسانیت و شیاطین، دست از وساوس خود بر نمی دارند. در هر حال بکوشید با « تمسک درست به عقل و قرآن »، خودتان را از این « اسارت تحیر و سرگشتگی » و از این « گفتار و رفتار متضاد » و « از این رفتارهای دوگانه و متناقض » برهانید و یا به همان « مواضع و قرارهایی » که بر اساس آنها « پیمان ازدواج را امضا کرده اید » برگردید و برای آینده هم « مواضع روشن و درست و ثابتی » را « بر مبنای منابع موثق و مبانی ثابت » برای خود برگزینید و یا « رسما » جدا شوید و خودتان و همسرتان را از این « بلاتکلیفی » و از این « جدایی بی معنی و غیر مجاز » درآورید. زیرا این « ترک منزل بی اجازه همسر »، قطعا خلاف شرع و قوانین جاری است و نه تنها با « عقد دائم » که حتی با « عقد موقت » هم منافات و تضاد دارد و با هیچ « توجیهی » نمی توان آن را تأئید کرد. برایتان در این ایامی که باید به شدت خود را برای ظهور آخرین حجت الهی آماده کنیم موفقیت مسئلت دارم. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۶۶ راهکار عملی برای جایگزین کردن انس با علاقه چیست؟ اینکه: « انسانیت » خود را تقویت و « محبت انسانی » خود را ابراز کنیم و از هر گونه « دلسوزی خودخواهانه » بپرهیزیم و « الهی هب لی کمال الإنقطاع الیک » را در تمام ابعاد زندگی به اجرا در بیاوریم و به « هیچ مخلوقی (والدین، همسر، فرزند، برادران و خواهران و بستگان و دوستان) » و به « هیچ مال و ثروت و شهرت و شهوت و عنوان و مدرکی »،« تعلق » و « علاقه » و « وابستگی » و « دلبستگی » نداشته باشیم. استاد تشکر از پاسختون ولی این راهکار،یک راهکار کلی و البته ذهنی و غیر عملی هم برای آقایون و هم برای خانمهاست از اینکه با عبارت « راهکار ذهنی و غیر عملی » !!! مرا « تشویق و تحسین » کردید متشکرم. « تمام روابط » مؤمنین و مؤمنات در « تمام سطوح و ابعاد زندگی » (خانواده، جامعه، اقتصاد، سیاست....) باید بر اساس « برائت و امامت و ولایت » باشد، یعنی فقط بر اساس « تکلیف عقلی و تعالیم قرآنی و احکام شرعی » عمل کنیم و از کمترین خودخواهی و خودسری و دخالت نفسانیت در ارتباط با اطرافیان خودداری کنیم. البته لازمه چنین « بندگی صادقانه و مخلصانه و موحدانه ای » اینست که به خودشناسی بپردازیم و انس با قرآن پیدا کنیم و احکام شرعی را بیاموزیم و این اصل مهم را بفهمیم که انسان « به اندازه نفرتش، عشق » دارد لذا عوامل استکبار ، بسیار کوشیده اند و موفق هم شده اند تا غالب افراد تحصیلکرده را از « نفرت » تهی کنند تا به هیچ چیزی « عشق و محبت » پیدا نکنند و فقط دنبال هوسها و علائق خود باشند. قطعا اگر با اسم قرآن و با اسم اسلام و با اسم انسانیت ، بخواهیم به إلقائات روانشناسان و اخباریها و .... عمل کنیم طبیعی است که به نتیجه روشنی نمی رسیم. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۴۶۷ 📌همراه با نظرات شما بنده فکر می کردم هر نوع *کسب* بد است.‌ الان متوجه شدم که دو شکل از کسب وجود دارد. 📌همراه با نظرات استاد هر انسانی، خواه ناخواه در طول زندگی خود، چیزهایی را (مثل خانه، ماشین، وسائل منزل، وسائل آشپزخانه و ....) برای *آسایش* خودش و خانواده اش (در مدت کوتاهی که در دنیاست) تهیه و *کسب* می کند که طبق آیه قرآن، باید *پاکترین* آنها را در اختیار نیازمندان قرار دهد. مؤمن باید به شدت *مراقب* باشد که *کسب هر چیزی* برای *قلب* او، *تعلق و علاقه و وابستگی و دلبستگی* ایجاد *نکند،* زیرا حتما برای او *بد و مضر* می باشد و عامل *اسارت* او می شود. *کاسب ها* هم که اجناس را از مراکز تولید و عمده فروشی های بزرگ تهیه می کنند و برای *خُرده فروشی* و با *سود قانونی* آنها را در دسترس مردم *محلات* قرار می دهند، (اگر به اجناسشان تعلق پیدا نکنند) کارشان *مأجور* خواهد بود. 🍃واژه: @dr_ghofrani2